حسین فرخی معتقد است جشنواره‌ها ابزاری سیاسی هستند که کارکردش به سوی تسویه‌حساب پیش رفته است. او می‌گوید برای برگزاری جشنواره‌ها هدفی نداریم. او فرهنگستان هنر را نقد می‌کند که چرا تلاشی برای توسعه و ترویج هنر ایرانی نداشته است.

حسین فرخی برای نسلی از تئاتر ایران نمود مشترکی از تدریس، کار هنری و در مقطعی امر مدیریتی است. مردی که اولین دبیر غیرمدیر جشنواره تئاتر فجر به حساب می‌آمد، چند سالی است حرفه مطبوعاتی خود را اندک کرده و در دانشگاه هنر، با جوانان هنرجو روزگار سپری می‌کند.

حسین فرخی سال‌هاست روی صحنه نمایشی نداشته و دوریش از تئاتر کمی عجیب به نظر می‌رسد؛ آن هم از مردی که در هر هنری دستی دارد. بر هر دیوار نگاره‌ای خوش می‌نگارد و در عکاسی سابقه‌ای دارد. طراحی گرافیک کرده است و تا سال پیش مجله‌ای در باب سینما و تئاتر منتشر می‌کرد.

آنچه می‌خوانید گفتگویی است صمیمانه با حسین فرخی درباره سال‌ها فعالیت هنری و علمی او در عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون.

***

شما دو دوره دبیر جشنواره تئاترفجر بودید. زمانی که دبیر شدید خیلی جوان بودید و می‌توان گفت جوان‌ترین دبیر جشنواره فجر تا به امروز به حساب می‌آیید؟ چند سالتان بود دبیر فجر شدید؟

فرخی: 1372، حساب کنید من متولد 1338 هستم یک چرتکه بندازید.

34 سالتان بوده، خیلی جوان بودید. چه شد برای دبیری فجر انتخاب شدید؟ آن هم بعد از دوره‌های پنج ساله عبد‌خدایی و منتظری.

فیلم من باعث شد مرکز گسترش سینمای تجربی شکل بگیرد

فرخی: خودم هم نمی‌دانم. ببینید سال 1372 آقای مهدی مسعود شاهی رئیس مرکز هنرهای نمایشی شد. آقای مسعود شاهی را من از طریق سینمای تجربی  آشنا بودم؛ چون اولین فیلمی که باعث شد مرکز گسترش سینمای تجربی شکل بگیرد فیلمی بود که من ساختم.

یحیی؟

فرخی:خیر، یحیی سینمایی بود. فیلمی بود به اسم لالو، به کسی که کرو لال است. در منطقه جنوب، آبادان و خرمشهر می‌گویند. در سال 65، زمانی که آقای انوار و آقای بهشتی مدیریت سینما را داشتند، ما این طرح فیلمنامه را به آقای وخشوری ارائه دادیم. فیلمنامه تصویب شد و ما این فیلم را ساختیم. یک فیلم 45 دقیقه‌ای بود که در جبهه اتفاق می‌افتاد و قصه کودکی کر و لال را روایت می‌کرد که در جبهه شهید می‌شود. بعد آقای انوار نامه‌ای می‌نویسند برای آقای هاشمی رفسنجانی و این فیلم را ضمیمه می‌کنند و می‌گویند که بچه‌های جوان استعدادهای خیلی خوبی دارند و ما باید یک جایی را داشته باشیم که در فیلمسازی بتوانیم از آنان استفاده کنیم.

آن موقع دانشجوی هنر بودید؟

فرخی: بله دانشجوی تئاتر بودم.

دانشگاه تهران آن موقع داشتید درس می‌خواندید؟

بعد از شکل‌گیری مرکز گسترش سینمای تجربی، دیگر ما را تحویل نگرفتند

فرخی: من گرافیک می‌خواندم، یعنی بین تغییر رشته بودم؛ چون گرافیک می‌خواندم و می‌خواستم بروم تئاتر. آقای انوار یک نامه می‌نویسند برای مجلس و این فیلم را هم ضمیمه می‌کنند. بعد مرکز گسترش سینمای تجربی شکل می‌گیرد و جالب این است که بعد از شکل‌گیری دیگر هرگز ما را تحویل نگرفتند. مثل خیلی از جاهای دیگر، مثل مرکز تئاتر تجربی دانشجویان که بعد از در‌گیر شدن ما با رئیس وقت دانشکده سندش را بعدها به نام کسانی دیگر زدند. چون ما مرکز تئاتر تجربی را با این نیت راه انداختیم که یک تشکیلات دانشجویی باشد. ما دانشجو بودیم؛ ولی آن‌ها می‌خواستند مرکز را زیر سلطه خوشان بگیرند.

هنوز کانون شکل نگرفته بود؟

مرکز تئاتر تجربی را قرار بود فقط دانشجویان بچرخانند

فرخی:  خیر. مرکز تئاتر تجربی را قرار بود فقط دانشجویان بچرخانند. در همان دوران اولین نشریه تئاتری را در دانشگاه تهران به اسم گاهنامه تئاتر در دانشکده هنرهای زیبا راه‌اندازی کردیم. 10 شماره منتشر شد و تکثیری بود، یعنی زیراکس می‌کردیم، با بچه‌ها منگنه می‌کردیم و توزیع می‌کردیم. در نشریات مختلف آن موقع نقدهای ما را می‌زدند. خبرهای ما را کار می‌کردند. مرکز تئاتر تجربی را با این نیت راه‌اندازی کردیم که در واقع یک مرکز دانشجویی شود. آقای رئیس که با ما درگیر شد می‌خواست که او هم سهم داشته باشد. ما هم زیر بار نرفتیم. یک تیمی بودیم پنج شش نفره، مقابله کردیم با این قضیه، بعد آخر سر همگی رفتیم و رئیس دانشکده هم کسی را که مایل بود آنجا گذاشت.

دانشجو بودند؟

فرخی: بله. دانشجو بود، آمد شد رئیس مرکز تئاتر تجربی و همه ما رها کردیم و رفتیم. ما حتی به این هم قانع شدیم که سه تا دانشجو باشیم و دونفر را انتصاب کنند. آن‌ها می‌گفتند نه، ما باید رئیس مرکز را انتخاب کنیم. به هر حال در سال 1367  آقای علی منتظری از من دعوت کرد که به مرکز هنرهای نمایشی بروم.

به عنوان کارشناس؟

من دبیر جشنواره بودم  و توطئه‌هایی انجام دادند

فرخی: به عنوان کارشناس با آنها همکاری کنم که عضو شورای نظارت بودم و به آنها کمک می‌کردم. بعدها رفتم رئیس انتشارات نمایش شدم، سردبیر مجله نمایش شدم و در آن مجموعه چند سال با آنها کار  می‌کردم؛ ولی هیچ وقت استخدام نبودم. حالا این را می‌خواهم بگویم که سال 72 آقای مسعود شاهی رئیس مرکز شد یک جلسه‌ای با من صحبت کرد و گفت می‌توانی مسئولیت جشنواره را به عهده بگیری؟ من هم یک طرح و برنامه‌ای را به او دادم و بعد حکم من را زدند. سال بعد هم که من دبیر جشنواره بودم  و باز توطئه‌هایی انجام دادند که مثلاً کسان دیگری بیایند و زیرآب زنی و این حرف‌ها که من گفتم من اصلاً با آنها کار نمی‌کنم و استعفا دادم تابه عنوان رئیس جشنواره نباشم؛ اما به هرحال کنار آمدند.

هنوز مسعودشاهی مدیر مرکز بود؟

با معاون هنری وزیر مشکل پیدا کردم

فرخی:بله مسعودشاهی بود. در سال 73 که جشنواره دوم دبیرش بودم، بعد از تمام شدن جشنواره کلاً من از آن مجموعه بیرون  آمدم. با معاون هنری وزیر مشکل پیدا کردم و دیدم که آن چیزهایی که من مدنظرم است آن‌ها نمی‌گذارند  اتفاق بیفتد.

فجری که شما تحویل گرفتید چه بود؟

فرخی: اصلاً چیزی به اسم تحویل گرفتن وجود نداشت. امسال سی و ششمین سال جشنواره تئاتر فجر است -و البته فیلم فجر - و من فکر می‌کنم این دو تا سرنوشتشان شبیه به هم دیگر است. یعنی هر سال دبیرها عوض می‌شوند و ما سازمان تعریف شده‌ای نداریم، مقررات از پیش ثبت شده‌ای نداریم.

شما اولین دبیر جشنواره بودید که رئیس مرکز نبودید، درست است؟

فرخی: اولی و دومی بودم، دوازدهم و سیزدهم.

یعنی همیشه رئیس مرکز خودش دبیر بود؟

فرخی:بله، تقریباً تا سال‌ها این روش وجود داشت.

پس برای همین نیازمند این بوده که حتماً اساسنامه‌ای طراحی کنید؟

اساسنامه‌ای طراحی شد و بعد سر به نیست شد

فرخی: بله، اساسنامه‌ای طراحی کردیم که بعدها ظاهراً سر به نیست شد. ما در آن جشنواره در سال 72 حتی با وزارت علوم نامه‌نگاری کردیم و مصوبه‌ای از آنها گرفتیم. تقریباً همه کارهای اساسی را انجام دادیم که برگزیده‌های جشنواره تئاتر فجر به عنوان یک جریان ملی بتوانند اگر مثلاً لیسانس هستند بدون کنکور به مقطع بعدی راه پیدا کنند.

کاری که مسئولیت آن الان با بنیاد نخبگان است؟

فرخی: بله، آن موقع ما انجام دادیم، مثلاً محمد الهی یادم است دیپلم بود ،بازیگری اول گرفته بود. ما نامه هم ارسال کردیم که حالا آنها هم متاسفانه به سرانجام نرساندند.

و هیچ وقت نرفت دانشگاه؟

فرخی: خیر نشد، در جشنواره دوازدهم در واقع ما برای اولین بار در تاریخ رقابت‌های جشنواره فیلم و تئاتر فجر توانستیم جشنواره فیلم را پس بزنیم.

از چه لحاظ؟

فرخی: از نظر جایگاه از نظر موقعیت و حتی از نظر تعداد مخاطب، خیلی آمار قابل توجهی داشتیم.در آن سال هر دو جشنواره با هم برگزار می‌شدند.

یعنی از یکم تا دوازدهم؟

فرخی: دقیقاً هم زمان با هم دیگر برگزار می‌شدند و حرفه‌ای‌ترین آدم‌های سینما در جشنواره تئاتر فجر حضور داشتند. خیلی جشنواره پر‌رونقی بود. بعد دست ما را کوتاه کردند، یعنی یک مقدار محدودیت‌هایی برای ما ایجاد کردند و نگذاشتند راحت کارمان را انجام دهیم. حتی من نامه نوشتم و گفتم با این شرایط استعفا می‌دهم.

ارسال نظر
captcha