در نشست «وفاق ملی و دین؛ ظرفیت‌ها و موانع» مطرح شد؛

نسبت وفاق ملی با دین نیاز به تئوری‌پردازی دارد

نسبت وفاق ملی با دین نیاز به تئوری‌پردازی دارد
نشست علمی «وفاق ملی و دین؛ ظرفیت‌ها و موانع» با حضور اساتید حوزه و دانشگاه به بررسی ارتباط میان دین و وفاق ملی، چالش‌های مفاهیم مدرن و سنتی، و راهکارهای نظری و عملی برای عبور از بحران‌های کلیدی کشور پرداخت. این نشست تأکید داشت که وفاق ملی نیازمند بازتعریف مفهومی، نظریه‌پردازی دقیق، و رویکردهای کارآمد در نظام دولت-ملت است.

به گزارش «سدید»؛ نشست علمی «وفاق ملی و دین؛ ظرفیت‌ها و موانع» از سوی معاونت راهبردی ریاست جمهوری با همکاری پژوهشکده اندیشه دینی معاصر امروز شنبه، اول دی در سالن حاج قاسم سلیمانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.

سید صادق حقیقت، استاد پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی در بخشی از سخنانش در این نشست گفت: وفاق مفهوم مدرن است و وقتی صحبت از وفاق ملی است منظور کشورهای دیگر نیست. وفاق ملی یعنی برای سامان دادن اختلافات احزاب، نگرش‌ها، دیدگاه‌های مختلف در یک دولت  و ملت؛ بنابراین باید تکثر را به رسمیت شناخت.

وی ادامه داد: برای موضوع وفاق می‌توان به منابع سنتی و مدرن تمسک جست و از آنها بهره گرفت اما اینکه بخواهیم مفاهیم مدرن را در قرآن بیابیم غیرممکن است ولی باید نسبتی بین مفاهیم سنتی و مدرن پیدا کرد. گفته می‌شود مدرنیته‌های متفاوت وجود دارد که حرف کاملاً درستی است مثلاً مالزی، ژاپن و... مدرنیته مخصوص به خود را تعریف کرده‌اند. مدرنیته به معنای این نیست که حتماً باید غربی شد.

 

هفت مرحله سنجش وفاق ملی با دین

استاد پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی افزود: نکته قابل توجه این است که مفاهیم مدرن با مفاهیم سنتی متفاوت است برای اینکه ما وفاق ملی را با دین نسبت سنجی کنیم باید هفت راه و مرحله را طی کنیم که عبارت است از تبیین مفهومی وفاق که مقصود ما از وفاق چیست؟ آیا مدرن است یا سنتی؟ مرحله دوم این است که دایره معنایی از مدرن را تعریف کنیم؛ مرحله سوم تعریف دایره معنایی در گفتمان سنتی و دینی است؛ مرحله چهارم سنجش ظرفیت سنجی مفاهیم مدرن در سنت است؛ مرحله پنجم پرداختن به ریشه‌یابی مفاهیم در دین است؛ مرحله ششم امکان‌سنجی تبدیل وفاق به گفتمان است مثلاً اصلاحات توانست به یک گفتمان تبدیل شود اما اعتدال نتوانست و برای تبدیل وفاق به گفتمان نیازمند تبیین مبانی هستیم و مرحله هفتم تطبیق وفاق در ایران است که در سال ۱۴۰۳ به بعد باید چگونه باشد. 

وی با بیان اینکه در گفتمان سنتی حل اختلافات وجود ندارد اما در گفتمان نواندیشی دینی این امکان وجود دارد گفت: مسائل ما دو دسته هستند؛ یک دسته به بحث وفاق و مباحث نظری  و عملی آن می‌پردازد که قابل حل است و دسته دوم صرفاً با بحث‌های نظری حل می‌شود. 

صداقت با اشاره به راهکار عملی وفاق گفت: من اگر جای آقای پزشکیان بودم دو کار می‌کردم؛ راهکار نخست جلوگیری از اختلاس‌های کلان و دوم دولت رفاه است یعنی ابتدا پول‌هایی که برده شده را پس می‌گرفتیم و دوم با منابع باقی‌مانده و باز پس گرفته شده کاری کنیم که طبقات متوسط بهره‌مند شوند. 

وی در پایان تأکید کرد: وقتی ما می‌خواهیم گفتمان‌سازی کنیم باید مبنا و بحث‌های تئوریک داشته باشیم. اینگونه نشست‌ها باید به مباحث تئوریک ناظر به واقعیت بپردازد.

 

قربانگاه مفاهیم اصلاح‌طلبی، اصولگرایی و اعتدال‌گرایی

حجت‌الاسلام محسن مهاجری‌نیا، استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی سخنران دیگر این نشست بیان کرد: متأسفانه همه مفاهیم گرفتار مشکل شده است یعنی اصولگرایی، اصلاح‌طلبی، اعتدال‌گرایی و هر مفهوم دیگری توسط بانیانشان قربانی شدند. جالب است که همه این مفاهیم هم قرآنی هستند. 

وی ادامه داد: در بحث وفاق ملی باید اصل مفهوم تبیین شود و بستر بحث مشخص شود و در وهله نخست دید که آیا وفاق مفهوم مدرنی است یا اینکه در سنت و قرآن وجود دارد؟ اگر بگوییم مفهوم مدرنی است مبانی خاص خود را دارد اما اگر بگوییم وفاق مفهوم قرآنی و متناسب با سنت است و اکنون می‌خواهیم برداشت جدیدی از آن ارائه دهیم نیز موضوع متفاوت خواهد بود.

استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: گویا پیش‌زمینه وفاق بحران، اختلاف، درگیری، آشفتگی و... است. همیشه نگاه وفاق‌طلبانه، اصلاح‌طلبی است یعنی بحرانی در جامعه به وجود آمده است و اصلاح‌طلبان می‌خواهند این بحران را حل کنند. در صدر اسلام نیز مشاهده می‌کنیم که خداوند در قرآن بر سر پیامبر(ص) و مسلمانان منت می‌گذرد می‌فرماید «ما برای شما وحدت ایجاد کردیم و تو نمی‌توانستی این کار را انجام دهی زیرا زمام امر عقل، دست خدا است. وفاقی هم که الان از سوی آقای پزشکیان بیان می‌شود از همین دست است که به همین دلیل می‌گوید دل‌های ما باید به هم نزدیک شود یعنی باید بین تکثر و وحدت هم ارتباطی ایجاد کرد.

 

بحران‌های شش‌گانه کشور و اهمیت ایجاب وفاق

وی اظهار کرد: وقتی از وفاق حرف می‌زنیم باید ببینیم مبنای آن چیست. وقتی از وفاق ملی سخن می‌گوییم به معنای وجود بحران در کشور است و حالا فردی آمده است که می‌خواهد این بحران‌ها را حل کند. ما در کشور بحران‌های ششگانه داریم که این بحران‌ها وفاق را ایجاب می‌کند؛ بحران‌هایی مانند بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران مشارکت، بحران نفوذ، وجود شکاف‌ها و گسست‌ها، بحران توزیع. مجموعه اینها را اگر به صورت مثبت ببینیم به معنای کارآمدی است. قرآن به کارآمدی اشاره می‌‌کند و در مدینه نیز برای همین بر مسلمانان منت می‌گذارد که خداوند آنها را نجات داد و بحران رفع شد و به اتحاد رسیدند.

وی تصریح کرد: وفاق به معنای این است که نظام باید به کارآمدی برسد و رفع کردن مشکلات به معنای وفاق ملی است و تا زمانی که مشکلات از بین نرود صحبت کردن از صرفاً وفاق یک ایده و آرمان است. وفاق ملی به معنای وفاق امت نیست یعنی ما پذیرفتیم که دولت-ملت هستیم. سیستم کشور دولت-ملت است که همخوان با امامت است و ولایت فقیه به گونه‌ای تنظیم شده است که همخوان با دولت-ملت باشد. تا زمانی که قرائت حزبی مانند جبهه پایداری این باشد که ما امت-امامت هستیم به وفاق ملی دست نخواهیم یافت. 

مهاجری‌نیا تأکید کرد: قانون اساسی کل مشروعیت نظام را در قالب دولت-ملت دیده است. اگر این دیدگاه حل نشود وفاق ملی از مبنا دچار مشکل است. اگر می‌خواهیم وفاق ملی داشته باشیم پیش‌فرض و مبنا کارآمدی نظام است. 

وی در پایان افزود: ‌من اگر بخواهم یک نکته بگویم این است که ما نه تنها در بحث وفاق ملی بلکه در بسیاری از زمینه‌ها فارغ از گفتمان هستیم. اکنون که آقای پزشکیان این بحث را مطرح کردند با اینکه تخصص ایشان در پزشکی است اما دست روی نکته دقیقی گذاشتند و موضوع وفاق نیاز به نظریه‌پردازی دارد. مشکل امروز ما تئوریک است و به بحث‌های فلسفی نیاز داریم تا مشخص کنیم که وفاق ملی چیست و نهایت آن را شرح دهیم.

/انتهای پیام/ 

منبع: خبرگزاری ایکنا 

پرونده ها