به گزارش «سدید»؛ هرچند سفارت امریکا در تهران، نقش مهمی در تحولات سیاسی ایران و حتی خاورمیانه داشت، اما نباید از پروژههای فرهنگی و رسانهای آن هم غافل شد. پس از پیروزی انقلاب که حساسیت فوقالعادهای نسبت به اقدامات و ارتباطات سیاسی سفارت وجود داشت، نفوذ فرهنگی آن با حساسیت کمتری تداوم و حتی توسعه یافت؛ امری که بر اساس اسناد بهجای مانده در سفارت قابل واکاوی است.
راهکارهای نفوذ
نفوذ فرهنگی سفارت از طریق بخش موسوم به «اداره اطلاعرسانی سفارت امریکا» صورت میگرفت که متناظر سازمانی در واشینگتن تحت عنوان «سازمان ارتباطات بینالمللی ایالاتمتحده (USICA)» بود. مسئولیت این اداره در تهران با وابسته مطبوعاتی سفارت بود.
پس از پیروزی انقلاب به دلیل حساسیتهای سیاسی که در مورد امریکا وجود داشت، فعالیتهای ظاهراً فرهنگی و رسانهای سفارت به نقطه امیدی برای امریکا تبدیل شد. این فعالیتها حساسیت کمتری را برمیانگیخت و در پوشش این اقدامات میشد نفوذ سابق امریکا را تا حدی احیا کرد.
از سویی با توجه به فضای نسبتاً باز ماههای ابتدای پیروزی انقلاباسلامی، مطبوعات یکی از عرصههای تأثیرگذار مهم بر افکار عمومی بود که سفارت از این عرصه هم غافل نشد.
در سند راهبردی موسوم به «ایران: مشکلات محیطی ارتباطات، دورنماها، ایدهها» فهرست بخشی از اقدامات سفارت در حوزه فرهنگی و رسانهای به شرح ذیل آمده است:
- پشتیبانی از مراکز دوملیتی (انجمنهای ایران و امریکا) در تهران و اصفهان.
- حمایت از تدریس زبان انگلیسی از طریق NBC در تهران و اصفهان.
- کتابخانه سازمان ارتباطات بینالمللی ایالاتمتحده.
- مشاوره با دانشجویان از طریق AMIDEAST در NBC و در کتابخانه سازمان ارتباطات بینالمللی.
- بخش برنامه رادیو امریکا به زبان فارسی.
- کار مطبوعاتی.
- توزیع (محدود) مجله در بین نهادها.
- همکاری افتخاری با انستیتوی امریکایی مطالعات ایران.
- برنامه فولبرایت [اعطای بورس تحصیلی]در ادامه همین گزارش سایر اقدامات پیشنهادی ممکن به شرح ذیل آمده است:
- پخش برنامه افزایشیافته فارسی صدای امریکا (یک ساعت افزایش خواهد یافت).
- دیدارهای بازدیدکنندگان امریکایی.
- ازسرگیری تدریس زبان انگلیسی توسط انجمن ایران و امریکا در شیراز.
- برنامههای فیلم در NBC.
انجمن ایران و امریکا
یکی از مسیرهای دیرپای نفوذ فرهنگی امریکا در ایران تشکیلاتی به نام «انجمن ایران و امریکا» بود که از ابتدای روی کار آمدن سلسله پهلوی تأسیس شده بود و در شهرهای مختلف ایران شعبی داشت و در قالب کتابخانه و کلاسهای آموزش زبان و... فعالیت میکرد.
آژانس ارتباطات بینالمللی در ۱۰ ژوئیه ۱۹۷۹ [۱۹ تیر ۱۳۵۸]گزارشی خیلی محرمانه از فعالیتهای انجمن تهیه کرده که خواندنی است:
«یکی از مهمترین پیوندهای ارتباطی نهادی ما با ایرانیان چه در تهران و چه در شهرستانها در قبل از انقلاب، مرکزی به نام انجمن ایران و امریکا بوده است. در اصفهان و تهران این دو مرکز از خشونت انقلاب آسیب نادیده بیرون آمده است (شاید این امر تعمدی نیز باشد) و تدریس زبان انگلیسی و فعالیت کتابخانهای از سر گرفته شده است (کتابخانه آژانس ارتباطات بینالمللی امریکا در تهران واقع شده است). در حالی که کادرهای انقلابی هنوز ساختمان شیراز را در اشغال دارند، ما امیدواریم که دولت بتواند بازگشت آن را بهزودی عملی سازد و تدریس انگلیسی در آنجا نیز از سرگرفته شود. ما معتقدیم که ادامه این نهادها در یک چنین دوران پرتشنجی در روابط ایران و امریکا، بسیار اهمیت دارد. این نهادها با توجه به لزوم انتقال دفاتر آژانس ارتباطات بینالمللی ایالاتمتحده به محوطههای امن دفتر سفارت اهمیت بیشتری پیدا میکند. اکنون تنها پنجرههای ما برای شنوندگان و مخاطبان ایرانی باز است.»
USICA یک ماه بعد در ۹ اوت ۱۹۷۹ [۱۸ مرداد ۱۳۵۸]در جمعبندی و ارزیابی خیلی محرمانه گزارشهای ارسالی عوامل خود را در تهران اعلام میکند:
«ارزیابی رضا [از عناصر سفارت]از انجمن ایران و امریکا، تدریس انگلیسی و کتابخانه آژانس ارتباطات بینالمللی امیدوارکننده است.»
البته به سفارت توصیه میشود که از هرگونه برانگیختن حساسیت ایرانیان پرهیز شود:
«ایراد سخنرانی در محل انجمن ایران و امریکا، دقت باید بشود که برخوردی بین دولت امریکا یا انجمن ایران و امریکا و مذهبیها و سایر گروهها پیش نیاید.»
بر این اساس سفارت در ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۹ [۲۵ شهریور ۱۳۵۸]توسعه فعالیتهای انجمن و نیز پروژه فولبرایت [اعطای بورس تحصیلی]را پیشنهاد میدهد:
«به ترتیبی که وضعیت امنیتی و سیاسی اجازه میدهد عملیات مؤثر انجمن ایران و امریکا و کمیسیونهای فولبرایت را تقویت کنید. به این صورت که پیش میرود تدریس زبان انگلیسی خیلی موردنیاز است. ولی خیلی از برنامههای دیگر را کنار گذاشتهاند.»
در ادامه همین سند آمده است:
«استفاده از خدمات و مجموعههای کتابخانهای ما توسط استفادهکنندگان عادی کتابخانه و دیگر اشخاص که برای هیئت نمایندگی مهم میباشند، ترقی دهید. من همچنین کتابخانه را تشویق میکنم، برای بهبود خدمات مراجعه به کتابخانه، مشاوره با دانشآموزان و افزایش کتاب در زمینه مذهب و فلسفه.»
همچنین همان روز در سند دیگری تأکید میشود:
«خدمات کتابخانهای و تعلیمات زبان انگلیسی را که بسیار قدردانی شده است و هیچگونه جنجالی در اطراف آن نیست، برای خدمت به جامعه بهبود دهد.»
یکی از زیر پروژههایی که در پوشش انجمن ایران و امریکا انجام میگرفت تلاش برای اثرگذاری بر نخبگان بود که با اسم رمز «DRS» از آن یاد شده است. در دستورالعملی که برای بخش فرهنگی و رسانهای سفارت تعریف شده در ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۹ [۲۵ شهریور ۱۳۵۸]آمده است:
«عملیات فیزیکی DRS را که در طول انقلاب نابود شدند از نو بنیاد کنید (تمام پروندههای مربوط ضبط شدهاند). یک DRS عملی به وجود آورده و در آن از عناوین بهجای اسامی افراد استفاده کنید و استفاده از این لیست را برای توزیع نشریه و انتخاب مستمعین شروع کنید. در رابطه با انجمن ایران و امریکا شروع به قرار نمودن طبقهبندی «دریافتکننده» که میتوان حاوی اسامی بهخصوص باشد تا فقط عناوین، بنمایید. امیدوارم تا قبل از پایان سال بتوانیم چند مؤسسه برنامهریزی را شناسایی و پیدا کنیم که البته بستگی به جو سیاسی خواهد داشت. (در حال حاضر هیچ سازمان ایرانی جرئت همکاری آشکار با ما را ندارد)... تا آنجا که وضعیت سیاسی و امنیتی اجازه میدهد، اطمینان حاصل کنید که پست تماسهای شخصی مؤثر با نهادهای DRS برقرار میسازد.»
نفوذ در پوشش تعاملات علمی
یکی از راهکارهای مدنظر امریکا در جهت نفوذ فرهنگی، استفاده از پوشش تعاملات دانشگاهیان و فرهیختگان علمی امریکایی با همتایان ایرانیشان بود. وزارت امور خارجه امریکا در ۵ سپتامبر ۱۹۷۹ [۱۴ شهریور ۱۳۵۸]در سندی سری توصیه کرد:
«در یک فرصت نزدیک ملاقاتی بین متخصصین ایرانی و دانشگاهی و خصوصی امریکایی در مورد ایران برگزار کنید تا راههای پر کردن فاصله ارتباطی را موردبحث قرار دهند.»
در این راستا، آژانس ارتباطات بینالمللی در ۲۶ سپتامبر ۱۹۷۹ [۴ مهر ۱۳۵۸]موافقت خود را با این پیشنهاد به وزارت امور خارجه اعلام کرد و مسیر موفقیت کار را در ایجاد روابط شخصی میان دانشگاهیان امریکایی و ایرانی دانست:
«سازمان ارتباطات بینالمللی توافق دارد که برخی شناساییهای محتاطانه از فرصتهای اضافی جهت ارتباط بین ایالاتمتحده و ایران در محدوده دیپلماسی عمومی برای چهار یا پنج ماه آینده در دستور کار باشد. ما بهعنوان یک راهنمای عملی تلاش خواهیم نمود که ارتباطات نهادی را توسعه بخشیم، مفهومی از ارتباط که در ۷ سپتامبر روی آن صحه گذاشته شد. این روابط نهادی روی جریان دوطرفه ارتباطات تأکید خواهد نمود. در این زمان بایستی مشخص گردد که توسعه آنها بستگی به ایجاد یک جو اطمینان و احترام دارد. در مراحل اولیه روابط توسعهیافته شخصی دوستانه و با تفاهم اساسی میباشند. از طریق چنان توافق خصوصی، روابط نهادی قطعی دقیقی میتواند به وجود آید که در جای خودش میتواند روابط دوجانبه بیشتری را بپروراند. زمینههای احتمالی برای پیشقدم شدن در برقراری مجدد تماس شامل ایرانشناسی، انسانشناسی، علوم طبیعی، تدریس زبان انگلیسی و تربیتبدنی میباشد.»
در ادامه این آژانس توصیه کرد:
۱- مسافرتهایی به ایران توسط محققین و شخصیتهای اجتماعی که دقیقاً انتخاب شدهاند را پیشنهاد کنید. هر زمانی که امکان داشته باشد ترتیب مسافرت بهطور خصوصی داده خواهد شد....
۳- با نهادهای خصوصی از قبیل بنیاد جانسون یا سمینارهای دانشگاهی منجمله مرکز شرق - غرب در مورد آوردن گروههای محقق ایرانی به ایالاتمتحده برای در نظر گرفتن موضوعاتی که جدالانگیز نباشند، صحبت کنید. جلسات ترجیحاً بایستی چندملیتی باشند. زمینههای محتمل، ادبیات و نویسندگی پویا (خلاق) یا بهطور عملیتر توسعه کتابخانهها و علم کتابداری میباشند.
۴- با چند مشاور دانشجویان خارجی و مأموران اداره پذیرش دانشگاهها که بهدقت انتخاب شده باشند و در اداره کردن دانشجویان اسلامی و ایرانی خبره و ماهر هستند برای:
الف) ارزیابی نیازها و گرایشهای رو به تکامل دانشجویان ایرانی در این دوره تغییرات در ایران.
ب) جهت طرحریزی برنامههایی برای یک کنفرانس احتمالی دانشجویی یا دیگر انواع گفتوگو در ایالاتمتحده و در یک زمان مساعد در آینده، همکاری داشته باشید.
۵- شناسایی (آشنایی با) مؤسسات آموزشی امریکایی که در ارتباطات شرکت میکنند یا دیگر عملیات مبادله آموزشی را در کشور ثالث اسلامی از قبیل عملیات دانشگاه نبراسکا در پاکستان حمایت میکنند. شناسایی امکانات برای دعوت از دانشجویان و دانشگاهیان ایرانی برای شرکت در چنان سمینارهایی یا پروژههایی که درک روشنفکرانه و تماسی مداوم را پرورش میدهد.
۶- افزایش تدریس انگلیسی آژانس ارتباطات بینالمللی انجمن ایران و امریکا و مؤسسات فرهنگی را در حال حاضر بهشرط آنکه ادعاهای اداری برای توقیفها و خسارتهای گذشته از طرف مقامات ایرانی موردقبول قرار گرفته باشد، موردتوجه قرار دهید.
۷- هوشیار باشید که از فرصتها برای دعوت ایرانیها برای شرکت در برنامههای مبادله بین منطقهای خصوصاً برنامههای مربوط به رسانههای گروهی استفاده جویید.
این آژانس قبلاً هم به سفارت اعلام کرده بود:
«با تصمیم شما در مورد بررسی امکانات برای حضور یک شرکتکننده امریکایی موافقت میشود. ما معتقدیم که بین یک شخصیت مذهبی یا فلسفی امریکایی، احتمال سوءتفاهم در مورد مهره فلسفی کمتر است.»
سفارت در ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۹ [۲۵ شهریور ۱۳۵۸]فعالیتهای او را برای USICA چنین شرح میدهد:
«علاوه بر فعالیتهای تدریس انگلیسی و کتابخانهای، کار عالی روزن مأمور اطلاعاتی منجر به آن شده است که از طریق مطبوعات فرآیند ارتباطاتی مؤثری همچنان جریان دارد. هرچند در ایران انقلابی ممکن است غیرمحتمل به نظر برسد معذلک شیوه گرم روزن و تسلط او به زبان فارسی و بصیرت او در طرز فکر ایرانیان به مقامات امریکایی در محل فرصتهای آسان و مداومی را برای انتشار متنهای خبری و وارد شدن در گفتوشنود پرثمر با اعضای مطبوعات جاری فراهم کرده است. این اشخاص نهتنها بهطور منظم به ما مراجعه میکنند و دعوتهای ما را میپذیرند و هنگامیکه ما درباره نگرانیهای خود صحبت میکنیم با نظر مساعد گوش فرا میدهند، بلکه آنها اخیراً اغلب هنگامیکه بر روی داستانهای موردعلاقه ما کار میکنند زحمت کشیده و به ما مراجعه میکنند. مثلاً درباره خدمات جدید کنسولی خودمان ممکن بود گزارشهای بسیار نامساعدی دریافت کرده باشیم. ولی گزارشهای مطبوعات به جمعیتهای انبوه و بینظمیهای گاهبهگاه و نظریات اشخاص سرخورده در به دست آوردن روادید و درهمبرهمی و بیعدالتیهای گاهبهگاه که روش جدید میکوشد آن را بهتدریج برطرف کند، ولی درعینحال ممکن است باعث شود که ما چهره واقعاً کریهی داشته باشیم زیاد تکیه نکردهاند. در عوض در همه روزنامههای بزرگ ما گزارشها با نظر مساعد و جامع و متمایل به خدمات کنسولی برخورد کردیم که هدف آن این بود به ایرانیان کمک کند تا خدمات کنسولی امریکا را بهخوبی درک کرده و از آن به نحو مؤثری استفاده کند.»
ایستگاه سیا در تهران نیز از طریق عوامل و عناصر وابسته به خود میکوشید در فضای افکار عمومی جامعه ایرانی اثر بگذارد. بهطور مشخص در تابستان ۱۳۵۸ ایستگاه مشغول مطالعه و امکانسنجی هدایت یک روزنامه با استفاده از یکی از عناصر وابسته به خود بود. ایستگاه تهران در ۱۰ مرداد ۱۳۵۸ در سندی سری ایده راهاندازی روزنامه توسط «اس. دی. راتر» [نام مستعار خسرو قشقایی]را بررسی کرده است:
«برای شروع، ما میخواهیم امکان ایجاد یک منفذ به یک روزنامه را بررسی کنیم که بتوانیم یا مستقیماً آن را کنترل کنیم یا حداقل جوابگوی یک خطمشی مقالات که ما دیکته خواهیم کرد، باشد. در آغاز امیدواریم که آن روزنامه حاضر باشد دخالت شوروی در منطقه را افشا و با آن مقابله کند و به این دلیل ستاد مجوز لازم را دارد. هنگامیکه ظرفیت روزنامه برقرار شد تغییر جهت آن بهسوی سیاست محلی درصورتیکه چنین درخواستی به سیا تحمیل شد، باید کار نسبتاً سادهای باشد.»
«لطفاً نظرتان را در مورد طرح پیشرفتهای برای روابط عمومی که شامل توسعه برنامه فارسی در رادیو صدای امریکا که ممکن است به تقویت موقعیت امریکا کمک کند، اعلام کنید.»
سه ماه بعد آژانس ارتباطات بینالمللی در ۲۶ سپتامبر ۱۹۷۹ [۴ مهر ۱۳۵۸]با تأیید این پیشنهاد اعلام کرد:
«رادیو صدای امریکا طرحهایی را برای افزایش زمان و پخش برنامهها به زبان فارسی به یک ساعت در روز در حدود سال نو مورد تأیید قرار میدهد. صدای امریکا یک برنامه صبحگاهی ۳۰ دقیقهای اضافه میکند که اخبار و مطالب مرتبط با خبرها را مطرح مینماید و نیز یک برنامه سیدقیقهای را به برنامه نیمساعته شامگاهی فعلی اضافه مینماید. برنامه تمدیدشده شبانگاهی فرصتی بزرگتر برای پوشش عمیقتر موضوعات فرهنگی فراهم مینماید. ملاحظات این مطالب را تحت پوشش قرار میدهند: وقایع در ایران خارج از حدود سیاسی، شامل یک سری مطالبی در مورد مراکز و مطالعات اسلامی ایران در ایالاتمتحده و گفتوگوهایی با محققین امریکایی و ایرانشناسان و شخصیتهای ملی شایسته که نمایانگر یک طیف وسیع از نقطهنظرات سیاسی و سیاست خارجی میباشند.»
البته عملاً راهاندازی نهایی این رادیو آنقدر طول کشید که دو هفته بعد از تسخیر سفارت یعنی ۲۲ نوامبر ۱۹۷۹ (اول آذر ۱۳۵۸) با روزانه نیم ساعت پخش رادیویی آغاز به کار کرد.
تشدید پروژه نفوذ فرهنگی
بهتدریج برای امریکاییها روشن شد که پوشش فرهنگی برای نفوذ تا حدی کاراست و لذا در ۵ سپتامبر ۱۹۷۹ [۱۴ شهریور ۱۳۵۸]وزارت امور خارجه امریکا توصیه کرد:
«آژانس ارتباطات بینالمللی طرحی از اقدامات تهاجمیتر برای بالا بردن روابط ایران - ایالاتمتحده به وجود آورد، برای مثال، بازدیدکنندگان برجسته امریکایی که میتوانند با رهبران مذهبی و غیرمذهبی ملاقات نمایند، استفاده از صدای امریکا برای ارسال پیامهای سیاسی، افزایش تدریس زبان انگلیسی و توزیع مجله.»
سفارت یک هفته پیش از تسخیر، گزارش امیدوارکنندهای از روند اقدامات زیرمجموعههای خود در حوزه فرهنگی برای واشینگتن ارسال کرد. در ۲۸ اکتبر ۱۹۷۹ [۶ آبان ۱۳۵۸]در سند خیلی محرمانه به شماره ۱۳۷۶ چنین گزارش شده است:
«جو ایران اکنون بهاندازه کافی تثبیت شده است، بهطوریکه اجازه تجدید فعالیتهای برنامهای را میدهد. مثلاً مرکز دوملیتی در تهران نمایش فیلمهایی از خصوصیات برجسته را آغاز کرده و دو نمایشنامه به زبان فارسی در حال حاضر برای تهران IAS پیشبینیشده است. همچنین آثار یک نقاش ایرانی و کارهای هنری کودکان ایران را به نمایش گذاشته است. یک کنسرت پیانو برای ماه نوامبر برنامهریزیشده و حدود ۳۵۰۰ دانشجو در کلاسهای زبان انگلیسی ثبتنام کردهاند. کتابخانه مورداستفاده روزانه حدود ۱۵۰ نفر قرار گرفته و همچنین روزانه بین ۲۰ تا ۳۰ تقاضا برای اطلاعات دریافت میکند. دستگاه مشورتی دانشجویان در مقابل رفع تقاضای دانشجویان دشواریهایی دارد. مراکز دوملیتی در اصفهان و شیراز نیز همچنان فعال هستند. کمیسیون فولبرایت بار دیگر سرگرم مبادله است و حکومت ایران اخیراً کاندیداهایی برای برنامههای آژانس بینالمللی ارتباطات معرفی کرده است.»
یک هفته بعد از ارسال این گزارش، کار سفارت امریکا در تهران به پایان رسید.
/انتهای پیام/