رحمانیان گفت: زمانی که جامعه به سمتی می‌رود که آدم‌های فاسد در آن برجسته می‌شوند؛ در حقیقت تجلی یک جامعه افراد سالم آن هستند و اگر جای آنکه چهره افراد سالم نمایان شود، چهره افراد ناسالم متجلی شود، یک سلسله آموزش غیررسمی و غیر نهادی صورت می‌گیرد.

به گزارش فرهنگ سدید، پیشتر در مطلبی با عنوان «وقتی رکن چهارم دموکراسی در خدمت مفسدان اقتصادی قرار می‌گیرد!» به موضوع رفتار متناقض برخی از رسانه ها در مواجهه با مفاسد اقتصادی اشاره شد. فرهنگ سدید در گفت‌وگوهای مختلفی با چهره‌های مختلف فرهنگی، سیاسی و رسانه‌ای به ریشه‌یابی این موضوع و چرایی دروغ پردازی جریاناتی پرداخته است که در عین حال که رسانه را رکن چهارم دموکراسی می دانند، این ابزار مهم را در خلاف جهت حقوق مردم استفاده کرده و در اختیار مفسدان اقتصادی قرار می دهند. البته با توجه به اینکه چهره‌هایی که مخاطب گفت وگو قرار گرفته اند از جناح های مختلف فکری هستند طبیعتا نظرات آن‌ها نیز در موضوعاتی متفاوت است. فرهنگ سدید در هفتمین گفت‌وگو از سلسله گفت‌وگوهای مورد اشاره به سراغ مهدی رحمانیان روزنامه‌نگار و مدیر مسئول روزنامه شرق رفته است که در ادامه می‌آید:

 

علت تشکیل فساد در جامعه‌ها چیست؟

اولین موضوعی که باید بررسی کنیم چگونگی تشکیل فساد اقتصادی است. اینکه چه اتفاقی موجب فاسدشدن جامعه می‌شود و عده‌ای در جامعه به فساد می‌پردازند.

از منظر پزشکی ویروس‌ها در مکان‌هایی رشد می‌کنند که نور کم است و فضا تاریک است. بنابراین در جامعه‌ای که درهای بسته وجود داشته و پستو ایجادشده باشد زمینه رشد فساد نیز فراهم است. زمانی که جامعه دچار فساد شد همچون موریانه ریشه‌های بدنه اجتماعی را می‌خورد و مسئولین زمانی متوجه ریزش می‌شوند که فساد دیگر قابل‌کنترل نیست.

 با تاباندن نور به تاریک‌خانه‌ها می‌شود جلوی فساد را گرفت. اگر جامعه قصد پیش رفتن به سمت محیط عاری از فساد را داشته باشد لازمه آن شناسایی زمینه‌ها بروز فساد و جلوی گیری از رشد آن است.

ازنظر شما مفسدین اقتصادی و فساد چه ضربه‌هایی می‌تواند به کشور وارد کند؟

فساد برای کسانی که در ابتدای مسیر قرار دارند دارای یک قبح است که به‌مرور زمان این قبح ریخته می‌شود و این افراد برای کار خود توجیهات عرفی، شرعی و منطقی ایجاد می‌کنند.

بدتر از فساد، نگاه و رویکرد فاسدان نسبت به این موضوع است، زیرا مفسدین به‌جایی رسیده که کار خود را درست می‌دانند و این موجب روبه‌رویی با جامعه‌ای می‌شود که روزبه‌روز بر تعداد فاسدان افزوده و از تعداد صالحان کاسته می‌شود. در این جامعه،  همه مقایسه می‌کنند که فلان شخص کار خطایی را انجام داده و اتفاقی رخ نداده پس ما هم به این سمت برویم.

درست برعکس آموزه‌های دینی که بیان می‌شود، همه پاک هستند مگر خلاف آن ثابت شود به‌جایی می‌رسیم که همه فاسد هستند مگر خلاف آن ثابت شود. متأسفانه به مرحله بدی در سطح جامعه رسیده‌ایم که باید آدم‌های خوب را بشماریم.

تعبیر زیبایی از مرحوم مدرس وجود دارد که جامعه‌ای خوب است که بتوان معایب آن را برشمرد اما اگر در جامعه‌ای نتوان عیب‌های آن را شمرد، این جامعه فاسد است و به مسیر بدی رفته که دیگر با درمان‌های سرپایی، درمان نمی‌شود و احتیاج به جراحی عمیق دارد.

متأسفانه جامعه شرایط خوبی ندارد و برای حل این مشکل لازم است تا جامعه و نخبگان بازبینی جدی در این زمینه داشته باشند و آلودگی‌ها را پاک بکنیم، اما اگر دیر اقدام شود به مرحله جراحی‌های عمیق خواهیم رسید که نتیجه آن نیز مشخص نخواهد بود.

 ایجاد فساد در جامعه، عدم شفافیت مالی، سیستم اداری ناسالم را در بر خواهد داشت، نظر شما در این خصوص چیست؟

زمانی که جامعه به سمتی می‌رود که آدم‌های فاسد در آن برجسته می‌شوند؛ در حقیقت تجلی یک جامعه افراد سالم آن هستند و اگر جای آنکه چهره افراد سالم نمایان شود، چهره افراد ناسالم متجلی شود، یک سلسله آموزش غیررسمی و غیر نهادی صورت می‌گیرد.

کودکی مدرسه‌ای که در جامعه تحصیل می‌کند در حال فراگیری نکات مثبت جامعه است و نکته‌های منفی را در جهت پرهیز از آن آموزش می‌بیند؛ ارج دادن به مفسدان، آموزش فساد در جامعه است و موجب عدم اعتماد بین مردم و مسئولین می‌شود. حتی مردم نیز نسبت به مردم دیگر بی‌اعتماد می‌شوند و زمانی که همسایه‌ای  متوجه، فساد همسایه خود می‌شود تلاش می‌کند مانند او به ثروت یک‌شبه برسد.

فساد یک دوگانگی را در جامعه ایجاد می‌کند اما این دو دستگی در همین‌جا متوقف نمی‌شود و آن‌قدر دودستگی‌ها تشکیل می‌شود که درنهایت یک جامعه ازهم‌گسسته خواهیم داشت که توان انجام هیچ کاری را ندارد.

منظور شما از ایجاد یک سایه امن برای مفسدین چیست؟

وقتی‌که مسئولین پشت درهای بسته و تاریک‌خانه‌ها تصمیم می‌گیرند و رسانه‌های آزاد و مستقل امکان سرک کشیدن به تصمیمات آن‌ها را ندارند و این امکان وجود ندارد که مسائل به سمع و نظر مردم برسد، کم‌کم مفسدین احساس امنیت می‌کنند. برای جلوگیری از فساد لازم است تا مسئولین در اتاق شیشه‌ای تصمیم‌گیری کنند و شفافیت در جامعه حاکم باشد.

تقوا موضوع مطرح‌شده در آموزه‌های دینی است و آموخته‌ایم که داشتن تقوا مانع از ایجاد فساد می‌شود. داشتن تقوای فردی، حزبی و اجتماعی تأثیر به سزایی در مبارزه با فساد دارد اما لازم است تا تجربه دنیا در مبارزه با فساد را نیز فرابگیریم و ما نیز  به همان صورت با فساد مبارزه کنیم.

فساد امری نیست که با خواهش و گفتگو متوقف شود بلکه باید با مکانیسم مبارزه با فساد را بیاموزیم و آن را عملیاتی و اجرایی کنیم.

اکنون در دنیا بخشی از کار مبارزه با فساد را ماشین و ابزارآلات انجام می‌دهند به‌طور مثال در کنترل گمرک و مبادی ورودی کشور یک حالت را در نظر بگیرید که کالاهای عبوری از سمع و نظر تمام افراد گمرک گذر کند، حالت دیگر این است که دستگاه‌ها ورود و خروج را کنترل می‌کنند و همان‌طور که می‌دانید ماشین‌ها طبق دستوراتی که برای آن تعریف‌شده است عمل می‌کند.

در حالت اول ممکن است فرد خداترس در چند مرحله نفس خود را کنترل کند اما ممکن است گرفتار وعده و پیشنهاد‌ها شود و فساد رخ دهد اما اگر سیستمی مدیریت شود و دستگاه نقش برجسته داشته باشد می‌توان جلو فساد را گرفت و تا زمانی که این اتفاق رخ ندهد نباید انتظار داشته باشم که فساد خودبه‌خود و با بخشنامه از بین برود.

مدت‌زمانی بنده در جهاد فارس مسئول آبخیزداری فارس بودم. در آن زمان لازم بود تا به جهت خرید تجهیزات به تهران بیاییم، وقتی‌که با گروه کارپردازی برای خرید تجهیزات اقدام کردیم، همه فروشندگان بدون استثنا پیشنهاد فاکتور رسمی یا غیررسمی می‌دادند. کارپرداز همراه مخالفت می‌کرد که درنهایت نپذیرفتیم و موجب شد تا کالاها را باکیفیت و قیمت مناسب خریداری کنیم. در پایان معامله فروشنده یک "پارکر" به ما هدیه داد.

در آن زمان تصور کردم که کارپرداز هرچند آدم باتقوایی باشد تا چند مرحله بیشتر توان کنترل نفس خود را ندارد و بیش از آن نمی‌تواند از دریافت فاکتورهای غیررسمی خودداری کند و در مراحل بعد توجیه‌هایی برای خود خلق می‌کند تا به این فساد دامن بزند.

تأثیرات بین‌المللی فساد در کشورها چیست؟

در جهان شاخص‌هایی برای سنجش فساد وجود دارد. اگر فردی بخواهد در کشوری سرمایه‌گذاری کند به این شاخص مراجعه می‌کند زیرا سرمایه‌گذار دوست دارد در مکان امن و پاکیزه سرمایه‌گذاری کند.

اگر جامعه آلوده باشد سرمایه‌گذار تصور می‌کند مدام باید به عده‌ای پورسانت و رشوه بدهد و ترجیح می‌دهد در مکان‌های پاک سرمایه‌گذاری کند.این موجب می‌شود که کشور در سطح جهانی آلوده تلقی شود و سرمایه‌گذار در کشور حضور نیابد و در دید جهانی ما را با همین شاخص‌ها می‌سنجند و سرمایه‌گذار داخلی هم خارج می‌شود.

عده‌ای تصور می‌کنند که فساد جدی گرفته نمی‌شود و دستخوش سیاسی بازی می‌شود، نظر شما چیست؟

مشهور است که شیشه را با دستمال کثیف پاک نمی‌کنند، این نکته مهمی است که ببینیم کسانی که دایه دار مبارزه با فساد دارند خود به چه میزان پاک و ضد فساد هستند.

فساد مانند تمام مسائل دیگر سیاسی شده است، مادامی‌که فساد در جریان مخالف است با آن مبارزه می‌کنم، برای آن جلسه می‌گذارم و برنامه‌ریزی می‌کنم؛ اما فساد منتسب به جریان خود را لاپوشانی می‌کنم زیرابه معنای واقعی به مرحله مدنیت نرسیده‌ایم و درک نکرده‌ایم که نقش فساد همان موریانه است.

به همین خاطر فساد را در پس از انقلاب جناحی کردیم و تا زمانی که نگاه به فساد جناحی است مسئله فساد هم حل نخواهد شد، برخورد با فساد نیازمند عزم ملی و دستگاه فراجناحی است تا فساد را کشف کند، به کاشفان فساد امتیاز دهد و زمانی که فساد کشف شد با آن برخورد منطقی و چارچوب دار بشود. لازم هم نیست احساسی برخورد شود و فساد با این شکل حل نمی‌شود و مادامی‌که علت‌ها کشف نشود امکان ندارد مسئله فساد حل نشود.

شما در نظر بگیرید زن‌وشوهری که به خاطر مسئله ژنتیک فرزند معلول به دنیا می‌آورد، برای حل این مشکل نمی‌شود فرزندان را از بین ببرد، بلکه باید مشکل ژنتیک را حل کرد. در مسئله فساد هیچ‌گاه با والدین فساد برخورد نکردیم و فرزندان را قربانی کردیم و این باعث تولید فرزندان بیشتر شده است.

چرا جناح‌ها و احزاب به منافع مردم غلبه می‌کنند؟ و چه می‌شود که احزاب مدعی مردم‌داری، از مفسدین دفاع می‌کنند؟

خیلی روشن است، این همان موضوع قرض دادن نان به یکدیگر است. فرض کنید یک نماینده  در این شرایط هزینه‌های بالا لازم است تا برای جذب رأی هزینه‌های سرسام‌آوری را خرج کند، این هزینه باید از محلی تأمین شود.

هزینه‌هایی که برای این انتخابات خرج شده در زمان لازم باید جبران شود، اگر فسادی نیز رخ داد، فرد باید خاک بریزد بر فساد انجام‌شده و طبیعی است از قدرتی نمایندگی خود در جهت رفع اتهام و ایجاد فشار استفاده کند.

در سایر بخش‌های دیگر نیز به همین صورت است، بخش اجرایی و مدیر اجرایی هم باید قرض خود را ادا کند و این مانند دومینو است که پیش برود. این‌یک پرداخت دین مانند یک دومینو است که با ضربه اولی تا انتها پیش می‌رود.

تأثیر جناح‌بندی و حزب‌بازی در مبارزه با فساد بر نگرش مردم بر انقلاب و جامعه چیست؟

اولین آفت فساد، ایجاد فاصله بین مردم و نظام است. آفت دوم ایجاد این شبهه برای مردم است که وقتی افرادی فساد چند هزارمیلیاردی می‌کنند، برخورد درخور جدی و مبنایی با آن‌ها نمی‌شود، درنتیجه آرام‌آرام قبح فساد در جامعه ریخته می‌شود.

بدتر از فساد تشکیل حس فاسد بودن جامعه در بین مردم است، ممکن است به میزانی که این حس در مردم وجود دارد جامعه فاسد نباشد، درنتیجه یک ناامیدی بسیار جدی در سطح اجتماع ایجاد می‌شود و اگر قبح آن نیز ریخته شود جامعه تمایل پیدا می‌کند به آن سمت‌وسو فساد پیش برود.

وظیفه نهاد نظارتی در مبارزه با فساد چیست؟

وظیفه نهاد نظارتی بسیار مهم است اما نقل است که ناصرالدین‌شاه یک شیری داشته است که کسی هم مأمور بوده که یک گوسفند کشته، به شیر دهد؛ خبر آوردند که نگهبان دل و جگر گوسفند را خود می‌خورد، بعد از جلسه مشورتی یک فردی را جهت نظارت به کار این قصاب قرار می‌دهند و بعد از گذشت زمانی خبر آورده می‌شود که کله‌پاچه را ناظر می‌خورد و مجبور به‌اضافه یک نفر بر ناظرهای دیگر می‌شوند تا درنهایت خبر می‌آورند که شیر از گرسنگی مُرد. این‌قدر نهاد نظارتی در کشور وجود دارد که حکایت شیر ناصرالدین‌شاه را به ذهن متبادر می‌کند.

در دستگاه نظارتی باید مکانیسمی ایجاد شود که نقش انسان‌ها به کمترین حد ممکن برسد، به‌جایی که ناظر به دستگاه نظارتی اضافه کنیم باید مکانیسم نظارتی را اصلاح کنیم.خیلی از موضوعات است که واقعاً علم آن را نداریم و لازم است که این موضوع را یاد بگیریم. در دنیا تبادلات موجود گسترده است و دستگاه‌های کشورهای بزرگی مانند چین و انگلیس در حال انجام چه‌کاری است، یا انگلیس چه روندی را دنبال می‌کند یاد بگیریم و آن را اجرا کنیم.

این مسئله جدید است و نیازمند راه‌حل جدید است. با پاک کردن صورت‌مسئله حل نمی‌شود و باید راه‌حل‌های جدید را یاد بگیریم.

رسانه‌ها در مبارزه با مفاسد اقتصادی چه وظایفی به عهده‌دارند و تا چه میزان توانسته‌اند موفق عمل کنند؟

نقش رسانه‌ها در دنیا بسیار موفق بوده و توانسته‌اند جلو فساد را بگیرند. در دنیا کسانی که فساد را افشا می‌کنند به آن‌ها امتیاز داده می‌شود و فرصتی فراهم می‌شود که بتوانند به کارهای خود ادامه دهند.

در ایران این‌گونه نیست و اگر کسی فسادی را رسانه‌ای کرد، قبل از مفسد با رسانه برخورد می‌کنند. به نظر می‌رسد اگر قرار است رسانه‌ها به وظیفه اصلی خود که تاباندن نور به تاریکخانه‌ها هست، عمل بکند، راه این است که دست رسانه‌ها باز گذاشته شود و اگر رسانه‌ای درجایی نیز اشتباه کرد مطابق قانون با آن برخورد بشود.

این بدین معنی نیست که رسانه‌ها از فردا شروع به افشاگری بی‌ربط و با ربط کنند و بنده مخالف افشاگری و موافق شیشه‌ای کردن اتاق مدیران هستم.اگر تصمیم‌گیری‌ها به مردم اعلام شود موجب ترس از انجام فساد می‌شود. رسانه‌ها مشکلات را می‌نویسند و اگر بگویم که رسانه‌ها موفق بوده‌اند چنین چیزی را قبول ندارم و در حد توان و سقف پرش خود این‌ها پرواز کرده‌اند و تا آنجا که توانسته‌اند به این موضوع پرداخته‌اند.

همان‌طور که در ابتدا گفتم اگر می‌خواهیم با فساد مبارزه جدی شود باید رسانه‌های مستقل و آزاد باشند که بتوانند به تمام مکان‌های فساد خیز سرک بکشند و آن را در عموم افشا بکنند. اگر این اتفاق رخ دهد ما 50 تا 60 درصد مسیر مبارزه با فساد را پیش رفته‌ایم. مابقی را مکانیسم‌های مناسب مبارزه با فساد، قوانین مناسب و آموزش دیگران است.

چرا بعضی از جریان‌های خاص، در مبارزه با فساد دوگانه عمل می‌کنند؟

برخورد دوگانه رسانه‌ها با فساد به نگاه جناحی برمی‌گردد. زمانی که ما جناحی به مسائل نگاه می‌کنیم باعث می‌شود که عیب دیگران عیب شناخته شود و عیب دوستان خود را بپوشانیم.

بحثی در خصوص دروغ گفتن در وزارت ارشاد نسبت به آمار انتشار روزنامه وجود داشت و در آنجا من بیان کردم اگر قرار است دروغ بد باشد و اگر اسلام و سایر ادیان آن را بد می‌شمارند به خاطر دروغ بودن آن است،  به خاطر قبیح بودن آن است. در آنجا مثال زدم که اگر آقای احمدی‌نژاد دروغ بگوید بد است ولی اگر ما بگوییم خوب است؟ و این در عالم اسلامی و انسانی وجود ندارد. امام صادق می‌فرماید کار بد، بد است و از دوستان ما بدتر است و ما که مدعی پیروی از مکتب اهل‌بیت هستیم باید رفتار به‌گونه‌ای باشد که دیگران این ادعا را ندارند.

و درنهایت همان‌گونه که در کشور نگاه جریانات به فساد سیاسی است نگاه رسانه‌ها جناحی و سیاسی است.

در برخی از رسانه‌ها اصلاً به بعد فساد بعضی از مجرمین پرداخته نمی‌شود  و فرد بزک می‌شود؟

این نکته قابل دفاع نیست

رفتار روزنامه شرق با کرباسچی به همین صورت بود، نظر شما چیست؟

ما اعتقاد نداریم که آقای کرباسچی فاسد بوده! که اکنون نیز دفاع آن را می‌کنیم. آقای کرباسچی یک پرونده سیاسی محکوم شد و نهایتاً عددی که به این فرد برچسب زده شد 20 میلیون تومان بود! و ایشان اصلاً مفسد اقتصادی نبود. ابتدا باید اثبات کنید ایشان مفسد است، اکثر شهرداران تبرئه شدند، به‌صورت مثال جرم یکی از شهرداران اهدا تعدادی لوازم مستهلک شهرداری را به نهادهای دیگر بود و یا کامپیوتری را به دفتر امام‌جمعه‌ای داده بود و درنهایت ایشان تبرئه شد.

این سؤال نشان می‌دهد اراده شما بر این موضوع کشف و مبارزه با فساد نیست، وقتی‌که کرباسچی را یک مفسد اقتصادی می‌دانید و ایشان را به شهرام جزایری ربط می‌دهید خود شما اراده‌ای برای مبارزه با فساد ندارید.لازم است تا به پرونده کرباسچی نگاه کنید و ببینید چه میزان آن فساد اقتصادی است ، چه میزان فساد سیاسی و چه میزان اداری است.

آیا شرق پرونده کرباسچی و 50 نفر متهم همراه ایشان را سیاسی عنوان می‌کند و حکم قضایی را مبنی مفسد اقتصادی بودن این افراد نمی‌دانید؟

بنده به‌عنوان یک ناظر بیرونی کرباسچی را مفسد اقتصادی نمی‌دانم!، شهرداری که مدیریت یک ابر شهر را به عهده داشته، نهایتاً به خاطر پرداخت 20 میلیون پاداش به چند نفر مفسد شناخته نمی‌شود و لازم است تا قوانین دقت شود تا ببینم طبق قانون ایشان چنین اختیاراتی داشته یا خیر!

آیا شما ایراد را نسبت به سیستم نظارتی می‌دانید و بر این باورید که قوه قضایی سیاسی‌کار کرده است؟

حجم ورودی و خروجی پرونده را نگاه کنید، کرباسچی هم اگر غیرقانونی 20 میلیون پرداخت کرده باید زندان آن را بکشد. صحبت من بر این است جنجال به پا شده در این پرونده چه خروجی داشته است و خروجی با پرونده هم‌خوانی ندارد. و گذاشتن این پرونده‌ها در کنار هم توسط رسانه شما نشان از عدم عزم جدی برای مبارزه با فساد است.

اگر مفسدی حکم می‌گیرد مانند کرباسچی و شهرام جزایری چرا باید در روزنامه بزک شود، تبلیغ شود و با آن مصاحبه شود؟

این افراد که ممنوع المصاحبه نیستند و از آن‌ها سؤال شده اگر این افراد تبلیغ شوند بله این کار اشتباه است.

دو اتفاق در چند سال اخیر رخ داد که به حقوق‌های نجومی و املاک نجومی معروف شد، رفتار روزنامه شرق را در برخورد با هر دو موضوع ببینید و با سایر روزنامه‌های دیگر مقایسه کنید.

در اینجا منظور افراد دارای محکومیت هستند، لطفاً در این خصوص مطرح بفرمایید:

بنده با حکم گرفته‌شده کاری ندارم، در بحث حقوق‌های نجومی چون در زمین دولت بود روزنامه‌های راست شروع به پروپاگاندا کردند و اما در بحث املاک نجومی سکوت کردند. اما این روزنامه در هر دو موضوع وارد شد و به هردو موضوع پرداخت.

در بحث حقوق‌های نجومی یک تاریخ داشت و یک جغرافیا و پایه آن را در دولت قبلی گذاشته‌شده بود و جغرافیا آن در دولت نبود و در همه دستگاه‌های کشور بود اما روزنامه جریان راست به بخش دولت پرداختند و آن را بزرگ کردند.

در بحث املاک نجومی اگر آن میزان‌ که گفته شد نبود اما چیزی بود که بیان شد و یک هفته گذشته دادستان طی مصاحبه گفت 12 نفر جلب به دادرسی شدند پس معلوم می‌شود چیزی بوده است.

جالب است که از من پرسیده می‌شد چرا شما به املاک نجومی می‌پردازید و من در مقابل می‌گفتم این سؤال را باید پرسیده شود که چرا نمی‌پردازند؟ یعنی اگر به مسئله و معضلی پرداختیم آیا ما باید مورد سؤال قرار گیریم یا کسانی که نمی‌پردازند؟

آیا روزنامه شرق در خصوص مفسدین دارای حکم، دوگانه عمل نکرد؟

خیر، در خصوص کرباسچی آقای توکلی و سلیمی نمین صحبت کرده و ما در این روزنامه چاپ کردیم و در مقابل جوابیه آقای کرباسچی را نیز منتشر کردیم. یعنی به گونه نیست که کرباسچی را آدم پاک و بی‌عیب بدانیم و طرف مقابل او را فرد پر از معایب است.

عین برخوردی که منتقدان کرده‌اند را در روزنامه چاپ کرده‌ایم و عیناً پاسخ آقای کرباسچی را نیز آورده‌ایم.آقای کرباسچی دبیر کل یک حزب است و ما نمی‌توانیم او را نادیده بگیریم.

شهرام جزایری 11 سال زندان بوده و طبیعی است که روزنامه شرق به ای موضوع بپردازد و چرایی این پرونده را بررسی کند.

چرا یک صفحه از روزنامه را در اختیار یک مفسد قرار می‌دهید؟

اگر روزی شرق عکس ترامپ را تیتر خود قرار دهد آیا برای او تبلیغ کرده است، در سایر روزنامه‌های دیگر همین است. رسانه باید به این مسائل بپردازد.

کدام دوره‌های فسادزا از سال 60 تاکنون در ذهن شما مانده است؟

فکر می‌کنم بعد از مضاربه‌های قم، اولین فساد برجسته فساد 123 میلیاردی بود بعدازآن به 3 هزار میلیارد و بعد بابک زنجانی.

آیا دوره اصلاحات و آقای موسوی فسادی رخ نداده؟!

مضاربه‌ها در زمان موسوی بود، در آن زمان جنگ بود، 123 میلیارد در دولت ‌هاشمی بود و در دولت آقای خاتمی فساد برجسته‌ای را در ذهن ندارم. ضمن اینکه منکر وجود فساد در همان دولت هم نمی‌شوم و در دولت آقای احمدی‌نژاد سریال فساد بود و اکنون نیز وجود دارد.

هیچ دولتی نیست که کاملاً بری و پاک باشد اما می‌توان گفت که دولتی پاک‌تر و دولتی آلوده‌تر است، 

 با توجه به تعدد پرونده‌های فساد اقتصادی عده‌ای بر این باورند که فساد دولت اصلاحات بیشترین بوده، نظر شما چیست؟

همان‌طور که بیان شد اصلاً به چنین موضوعی اعتقاد ندارم.

پرونده آقای جزایری به همان دوران برمی‌گردد.

در دولت آقای خاتمی نمی‌توان یک مسئول که به جرم فساد زندان باشد را نمی‌توان یافت. شهرام جزایری ربطی به دولت نداشت.

افراد مفسدی که بعد از محکومیت دوباره به عرصه قدرت و جریان‌های نفوذ برمی‌گردند، نظر شما چیست؟

این موضوع را وزیر کشور نیز اشاره کردند که یک مدل پول‌شویی داریم که اثر خود را در جریان انتخابات می‌گذارد. این حرف را زد و نشان می‌دهد وجود دارد.

اینکه هر فردی به هر علت بعد از محکومیت به جامعه برمی‌گردد می‌تواند مانند سایر افراد عادی زندگی کند اما اینکه فرصتی پیدا کند تا کارهای گذشته خود را انجام دهد و وارد قدرت شود اشکال دارد و باید بین این دو موضوع باید تفکیک قائل شد و راه جلوگیری از بازگشت مفسدین هم سیستم‌های نظارتی است نه افزایش ناظران، مکانیسم باید تغییر کند تا پول‌های کثیف وارد انتخابات نشود و در درازمدت اثر خود را خواهد گذاشت.

ارسال نظر
captcha