به گزارش «سدید»؛ حماس به اندازه یک شاهنامه اسطوره دارد. این اسطورهها فرزندان آوارگانی بودند که چاقو و تفنگ به دست گرفته، دستگیر شدند، تحقیر شدند ولی از پا ننشستند. اصرار آنها بر مسیر روشنشان برای آزادی سرزمین فلسطین گامبهگام آنها را بالابرد. در آخرین منازل، آنها به افراد مشهور و در نهایت به اسطوره تبدیل شدند. اگر افراد مشهور در دوره حیات و اندکی پس از آن نامشان در رسانهها و یادشان در قلبهاست، اسطورهها به طول تاریخ شهرت را یدک میکشند.
اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی، صالح العاروری نایبرئیس دفتر سیاسی و مسئول کرانه باختری، یحیی سنوار رئیس سازمان امنیتی و سپس جانشین هنیه بهعنوان رئیس دفتر سیاسی سه تن از شاخصترین مقامهای عالیرتبه حماس بودند که طی جنگ شهادت آنها تایید شده بود.
چند روز پس از پایان یافتن جنگ و آرام گرفتن گرد و غبارها، درحالیکه پیروزی غزه آشکار شده است، حماس شهادت چند فرمانده خود را تایید کرد. این افراد شامل محمد ضیف (ابوخالد) فرمانده کل گردانهای القسام، «مروان عیسی» (ابوالبراء) معاون فرمانده کل گردانهای القسام، غازی ابوطماعه (أبوموسی) فرمانده بخش تسلیحات و خدمات رزمی، «رائد ثابت» فرمانده بخش نیروی انسانی، «رافع سلامه» (أبومحمد) فرمانده لشگر خانیونس، «احمد الغندور» (أبوأنس) فرمانده لشکر شمال و ایمن نوفل (ابواحمد) فرمانده لشکر منطقه مرکزی گردانهای القسام میشوند. این افراد ماهها پیش از اعلام آتشبس به شهادت رسیدهاند.
ضیف، هنیه و سنوار سهگانه دنیای اسطورههای جهانند که طی جنگ 15 ماهه از سرزمین فلسطین در جهان مطرح شدند. تامین اسطورههای جهان توسط فلسطین موضوعی بدون پیامد نیست؛ چه اینکه نام مردم فلسطین بهعنوان ملتی مظلوم و تحت ستم و البته بسیار مقاوم بر سر زبانها افتاده است. امروز حتی مردم دیار «ارنستو چگوارا» یکی از اسطورههای مبارزات آزادیبخشانه جهان نام فلسطین را در آمریکای لاتین فریاد میزنند.
تحول مهم؛ پیروزی بزرگ در فقدان فرماندهان حاصل شد
پیروزیهای نظامی غزه در شرایطی به دست آمد که دستکم 6 ماه از شهادت فرماندهان بزرگ آن گذشته بود. این مسئله دلایلی دارد.
1. روحیه عمومیمبارزه
وقتی روحیه مبارزه برای آزادی در میان فلسطینیها قوت دارد، فقدان فرماندهان چندان رخ نمایی نمیکند. در نبود فرماندهان، مردم غزه تسلیم فشار بمبارانها و گرسنگی نشدند. این پایداری عاملی مهم در پیروزی بود.
2. ارتقای سازمان همراه با ارتقای افراد
محمد ضیف همانند هر فرد موفقی دارای خط سیر بوده است. قطعا محمد ضیف 2023 و 2024 با ضیف 2014 و دهه 2000 متفاوت بوده و به مرور ویژگیهای برجسته بیشتری کسب کرده است. او درهرحال اگر شهید نمیشد، درنهایت به مرگ طبیعی از دنیا میرفت. با این حال ضیف و یارانش همراه با ارتقایی که خود یافتند، سازمان تحت مدیریت خود را هم برای کشف و تربیت استعدادها ارتقا دادند.
نحوه جنگیدن مبارزان مقاومت غزه در اواخر جنگ در جبالیا و در زمانی که تقریبا هیچ فرمانده سرشناس نظامی این گروه زنده نبود، بسیار سختتر از دوره جنگیدن ضیف و یارانش در ابتدای راه بود. با اینحال این مبارزان به نسبت سن، ویژگیها و کارآمدی بهتری از ضیف جوان نشان دادند. ضیف و یارانش چنان یاوران خود را ارتقا دادند که آنها از خود این فرماندهان نیز پیشی گرفتند.
3. نیاز کمتر به مهارت فرماندهی در میدانهای کوچک
جنگ در غزه در فقدان امکانات قابلتوجه، نیازمند فرماندهی ظریف و هنرمندانه است، اما درهرحال جنگ در محیط کوچک، دشواری نبردهای بزرگ و فراگیر را ندارد.
4. جلب اعتماد مردم
فرماندهان مقاومت غزه در برابر چشمان مردم عمر و جوانی خود را صرف مبارزه کرده و به دلیل ضرورت زندگی پنهانی، از مواهب زیادی دست شستند. از سوی دیگر تحت تعقیب بودن و شهادت پی در پی این فرماندهان، به آنها اعتبار زیادی نزد مردم بخشیده بود. این اعتماد سبب شد مردم حتی پس از فرماندهان، به توصیهها اهداف و اقداماتشان وفادار بمانند.
5. اعتماد به مسیر
چه با ضیف و چه بدون ضیف، مردم فلسطین خواهان رهایی سرزمینشان بوده و در این مسیر به وعده الهی ایمان دارند. این اعتماد و ایمان و فراتر از اشخاص بودن، مردم غزه را از بند شخصیتها رها کرده است.
6. محدودیتها، پدر خلاقیتند
مقاومت بهویژه در داخل فلسطین با محدودیتهای زیادی روبهروست. دشمن بهشدت پیشرفته، مجهز و دارای انگیزه و اراده نابودی است. دشمن همچنین میتواند ضربات سنگین تحریمی، امنیتی و نظامی وارد کند. از این رو مقاومت با توجه به احتمال از دست رفتن تسلیحات، مسدود شدن مسیرهای تدارکاتی، کمبود منابع مالی و از دست رفتن سریع رهبران بر اثر ترور یا طی جنگ باید با مختصات خاصی ساماندهی شده و با دشمن بجنگند. این محدودیتها و تلاش مقاومت بر غلبه با آنها، باعث پیداش راههایی جدید برای مبارزه در شرایط وخیم شده است. حماس در طی جنگ 15 ماهه واقعا در شرایط وخیمی قرار داشت اما موفق به پیروزی شد. در غزه آنها تحت تسلط دشمن قرار داشته و در قطر نیز میهمان متحد آمریکا بودند. حفظ و نگهداری شبکه و ارتباطات آن در چنین محیطی بسیار مشکل است.
7. تفاوت افراد مشهور با اسطورههای الهامبخش
اسطورههای ملی معمولا در طول تاریخ طولانی، محدودند. علیرغم این رویه سنتی و پرتکرار، در جنگ اخیر اسطورههای زیادی حضور داشتند که از عمر مشهور شدنشان نیز اندکی میگذشت. افراد مشهور وقتی از دنیا میروند، تاسف زیادی را در میان مردم بر میانگیزند اما الگوها و اسطورهها بیشتر از زمان حضور الهامبخش میشوند.بهعنوان نمونه میتوان به انتشار نحوه شهادت یحیی سنوار در میدان جنگ اشاره کرد که توسط صهیونیستها به عنوان سند افتخار منتشر شد اما شخصیت اسطورهای سنوار باعث شد این فیلم منجر به محبوبیت بیش از پیش و الهامبخشی او به مبارزان شود.
فرماندهان چگونه به شهادت رسیدهاند؟ ترور یا اتفاق؟
نمیتوان شهادت تمام فرماندهان را بر اثر ترورهای هدفمند دانست. در یکی از مهمترین وقایع مرتبط با شهادت فرماندهان حماس، یحیی سنوار بدون اطلاع از هویتش در درگیری نزدیک به خطوط نبرد به شهادت رسید. حضور فرماندهان در خطوط نزدیک به درگیری به همراه حجم بالای بمباران و کشتار در غزه دو عامل مهم در شهادت بسیاری از فرماندهان حماسند.
نکات
1. حماس و گروههای مقاومت حاضر به هزینه دادن هستند اما دیگر جریانات فلسطینی که در سمت سازشکاران قرار دارند منفعل شدهاند. این مسئله پیش از این نیز وجود داشت، اما تکاپوی سنگین مقاومت در جنگ 15 ماهه، شکاف این پدیده را بیش از پیش افزایش داد.
2. هم مبارزه و هم مذاکره حماس به نتیجه میرسد، درحالیکه جریان فتح تقریبا دست از مبارزه شسته و مذاکراتش هم نتیجهبخش نیست.
3. یکی از مزایای فتح استفاده از انباشت شهدای آن بود که اسطورههای ملت فلسطین به حساب میآمدند. امروز اما تمام اسطورهها به حماس و جهاد اسلامی تعلق دارند.
4. بخشی از نیروهای فتح از طریق مبارزه حماس آزاد شدند. به عبارتی دیگر فتح با ابتکار حماس درحال نزدیک شدن به فضای مبارزه است.
5. حماس تا پیش از 7 اکتبر فارغ از تعریف هویتی دقیق در نگاه افکار عمومی جهانی یک گروه اسلامگرا بود. این نگاه در سایه تحولات منطقه ایجاد شده بود. پس از 7 اکتبر اما حماس در افکار عمومی جهانی و غرب به عنوان یک گروه آزادیبخش دیده میشود. تنها نبردهای طولانیمدت نیستند که الهامبخشند، بلکه مبارزه اعضای حماس در مناطق ویرانشده شهری، جذابیتهای خاص خود را برای افکار عمومی داشت.
6. مقاومت بیشتر از فرماندهانی که از دست داد، فرماندهان خود را از زندانهای رژیم آزاد کرد. با این حال این تحول دلیلی بر پیروزی میدانی مقاومت نیست، زیرا مقاومت غزه حد فاصل شهادت فرماندهان و آزادی اسرا در مقابل رژیمصهیونیستی به پیروزی دست یافت.
7. تقریبا همه فرماندهان نظامی مقاومت غزه روی زمین به شهادت رسیدند. این درحالی بود که آنها میتوانستند در مناطق امنتر نیز حضور داشته باشند. حضور میدانی آنها اقدامی هیجانی یا برخلاف مصالح نبود، بلکه براساس ضرورت انجام میپذیرفت.
8. به نظر میرسد یکی از دلایل خطر کردن فرماندهان نظامی حماس برای حضور میدانی اعتماد و اطلاع آنان از استحکام ساختاری و وجود نیروهای جایگزین بوده است؛ موضوعی که اثبات شد حقیقت دارد.
9. ملت فلسطین بهصورت یکپارچه تمام داراییهای خود را برای مبارزه ارائه کرد. در این جنگ غزه ویران شده، 47 هزار نفر شهید، 10 هزار نفر مفقود و بیش از 100 هزار نفر زخمی شدند. همچنین اغلب فرماندهان عالی به شهادت رسیدند. برخی این پدیده را پیروزی رژیمصهیونیستی در تضعیف مقاومت فلسطین تفسیر میکنند درحالیکه باطن آن مقاومتیتر شدن ملت فلسطین است.
10. ملت فلسطین درحال نشان دادن جلوههای جدیدی از خود است. ملت فلسطین نهتنها به دلیل نبردهای آزادیبخشانه خود اعتبار زیادی در جهان کسب کردند، بلکه به دلیل جنایتها و ظلمهای زیادی که در حقشان شد، موفق شدند به یک جایگاه دیگر نیز نزدیک شوند. یهودیان پس از کشتارهای اروپا و بهویژه هلوکاست، توانستند احساس ترحم جهان را جلب کرده و از آن بهره ببرند. به نظر میرسد کشورهایی که در ظلم نسبت به فلسطینیها نقش داشتهاند باید در آینده این ظلمها را جبران کنند.
/انتهای پیام/