به گزارش «سدید»؛ نشست تخصصی «نقد کتاب میدان شهرت در ایران» از سلسله نشستهای «نقد و بررسی آثار منتخب شانزدهمین جشنواره بینالمللی پژوهش فرهنگی» به همت پژوهشکده ارتباطات، چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۳ با حضور احسان شاهقاسمی (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و مولف کتاب) و محمدصادق نصراللهی (عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) و منتقد) و به دبیری حسین حسنی (عضوهیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزارشد.
در ابتدای این نشست حسین حسنی، دبیر نشست، به معرفی سخنرانان پرداخت و با اشاره به هدف برگزاری نشست گفت: بنابه تصمیمی که در پژوهشگاه گرفته شده، قرار است سلسله نشستهایی در پژوهشگاه برگزارشود و آثاری که در شانزدهمین جشنواره بینالمللی پژوهش فرهنگی منتخب و برگزیده شدهاند،نقد و بررسی شوند و ما امروز با نقد کتاب میدان شهرت در ایران در خدمت شما هستیم.
حسنی با بازخوانی صفحهای از کتاب گفت: این مطلب کوتاه از کتاب، به ما نشان میدهد که در این حوزه رویکرد دکتر شاهقاسمی نسبت به سلبریتیها و فرهنگ شهرت چگونه است و از همان ابتدا نگاه کاملا انتقادی نسبت به سلبریتیها دارند. کتاب میدان شهرت در ایران در پژوهشکده فرهنگ و هنراسلامی منتشر شده است. این کتاب در واقع سفارش این پژوهشکده است و چاپ اول آن درسال ۱۴۰۱ در دسترس عموم قرار گرفته است.
وی در ادامه با بیان اهمیت کتاب افزود: اهمیت این کتاب از این جهت است که تلاش کرده تا مطالعات شهرت در ایران را بومی کند. همه ما میدانیم که دکتر شاهقاسمی یکی از افراد پیشرو و از بنیانگذاران مطالعات شهرت در ایران هستند و با جدیت و تلاشی که کردند، توانستند این حوزه را در ایران توسعه دهند و علیرغم مخالفتهایی که در ابتدا با این حوزه وجود داشته، توانستند هم توجه عمومی را به این موضوع جلب کنند و هم برخی دانشجویان را تشویق کنند تا در این حوزه، پژوهشها و مطالعاتی را انجام دهند.
سپس احسان شاهقاسمی، عضوهیأت علمی دانشگاه تهران و مولف کتاب، با بیان سابقه نگارش این کتاب گفت: حدود ۱۰ تا ۱۲ سال پیش پروژه مطالعات شهرت را شروع کردم. امروزه مانند ۵ یا ۶ سال پیش با فقر پژوهش در حوزه فرهنگ شهرت مواجه نیستیم و پژوهشهای بسیاری در این زمینه انجام شده که برخی از آنها بسیار ارزشمند و در سطح بینالمللی هستند. یکی از مسائلی که با علوم انسانی و جامعهشناسی مواجه هستیم، این است که این رشته، شغل نیست. اگرفردی میخواهد وارد این حوزه شود باید از همان ابتدا با هدف پژوهش وارد شود و این پژوهشها باید در راستای کاهش مشکلات جامعه به کار گرفته شود.
شاهقاسمی گفت: مسئله بنده در این حوزه یک مسئله انتقادی بود؛ نه انتقاد از فرد یا ایدهای؛ بلکه هدف، آشکار کردن سویههایی ازقدرت مادی بود که به راحتی قابل مشاهده نیستند؛ دستهای پنهان شرکتی که میخواهندنگاه و توجه ما را بدزدند. کار ما این نیست که مشکلات را حل کنیم؛ درواقع توانایی این کار را نداریم. ما فقط میتوانیم پژوهش کنیم و با پژوهشهای خود به افرادی کمک کنیم که میتوانند مشکلات را حل کنند. بنابراین در این ۱۰ سال گذشته، حدود ۷ یا ۸ جلد کتاب در این حوزه ترجمه کردهام.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بااشاره به ایدههای نگارش کتاب بیان کرد: یکی از ایدههای مطرح در این کتاب این بودکه افرادی که صفحه اینستاگرام افراد پولدار را دنبال میکنند، چون در جامعه ما مصرف تبدیل به ارزش شده است و اکثر ما ایرانیها نمیتوانیم به این صورت مصرف کنیم و حتی امیدی نداریم که روزی این چنین مصرف کنیم، بنابراین برای خود یک درمان دردناک طراحی کردهایم و آن درمان این است که از مصرف مصرف دیگران لذت ببریم.
نیکوکاری سلبریتیها،نمایش فقر است. آن هم به صورت زمینهزدایی شده، تصویری و کاملا گزینشی.
وی در ادامه فصول کتاب را چنین برشمرد و افزود: برای نگارش کتاب، این ایده را گسترش دادم و حوزههای مختلفی را که قبلا کار کرده بودم، هرکدام را تبدیل به یک فصل کردم و به این ترتیب همه فصول نوشته شد. فصل اول در مورد تاریخ شهرت است. فصل بعدی به استعداد شهرت اختصاص دارد. بنده در این فصل بحث استعداد در شهرت را به چالش کشیدهام و بیان کردهام که شهرت هیچ ارتباطی به استعداد ندارد بلکه نخبهکوب است. یک فصل را هم به نیکوکاری سلبریتیها اختصاص دادم و در آن فصل مطرح کردهام که این نیکوکاری، نمایش فقر است؛آن هم به صورت زمینهزدایی شده، تصویری و کاملا گزینشی. فصل دیگر به فمینیسم شهرت اختصاص دارد. یک فصل هم به مصرفگرایی و مصرف نیابتی اختصاص پیدا کرده است. فصل پایانی هم توصیهها و پیشنهادها را مطرح کرده ام.
در کتاب، یک نگاه تاریخی و عمیق وجود دارد و فرهنگ شهرت در این کتاب تاریخی و عمیق دیده شده است.
در ادامه نشست، محمدصادق نصراللهی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) به عنوان منتقد کتاب، سخنان خود رادر سه فراز بیان کرد و گفت: فراز اول سخنان بنده ناظر به نقاط قوت این اثر است.فراز دوم انتقاداتی است که به این کتاب وارد است و در فراز سوم پیشنهاداتی راارائه میدهم. درباره نقاط قوت این کار میتوانم بگویم که خیلی شجاعت میخواهد که کسی وارد این ورطه شود و نویسنده این کار را به خوبی انجام داده است. نفس این کار،قابل تمجید و الگوبرداری است. رویکرد کار، مسئلهمحور است. کار در زیستبوم ایران تعریف شده است. کتاب قلم روان و خوبی دارد؛ در جاهایی نیز هنری است و این از مزیتهای این کتاب است. نویسنده منابع بهروز و متننوعی را به خدمت گرفته است. نقطه قوت این اثر، جمع نگاه توصیفی، انتقادی و تجویزی است. در کتاب، یک نگاه تاریخی و عمیق وجود دارد و فرهنگ شهرت در این کتاب تاریخی و عمیق دیده شده است. تحلیلهای بدیعی که نویسنده در کتاب آورده، یکی دیگر از نقاط قوت این اثر است.
نصراللهی در فراز دوم سخنان خود با اشاره به نقاط ضعف کتاب گفت: اولین نکته به ضعف مفهومپردازی برمیگردد. مخاطب در جایی از کتاب نمیبیند که سلبریتی مفهومپردازی شده باشد. در کتاب تعریف دقیقی از سلبریتی نشده و به نظر بنده یک خلط میان سلبریتی و فرد مشهور اتفاق افتاده که این امر باعث شده نویسنده موضع صرفا منفی به سلبریتیها داشته باشد. شهرت اعم از سلبریتی است. ابعاد و پیشینه شهرت خیلی متفاوت است. معادل دانستن شهرت با سلبریتی، تنزل و تقلیل مفهومی شهرت است. کار در عین حال که پر از ایده و فکر بدیع است، اما پشتوانه روشی جدی ندارد. افق میدانی این کار را باید گستردهتر از این که الان هست، تعریف کنیم.حوزه توصیهها نحیف است اما به لحاظ ایده خیلی کار قویای انجام شده است.
محمدصادق نصراللهی درپایان سخنان خود پیشنهاداتی را ارائه کرد و افزود: این موضوعات را نیز میتوان در ویراست دوم کتاب گنجاند:
بحث کودکسلبریتی؛ بحث نوجوانسلبریتی؛ بحث روحانیونسلبریتی؛ بحث ورود دانشگاهیان به حوزه شهرت؛ بحث هوش مصنوعی و شهرت؛ بحث سلبریتیهای ماشینی و بحث دین و شهرت.
/انتهای پیام/
منبع: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات