از سنگین‌ترین سرمایه‌گذاری تاریخ حوزۀ AI چه می‌دانیم؟

استارگیت، اوپنهایمر هوش مصنوعی

استارگیت، اوپنهایمر هوش مصنوعی
پروژه استارگیت نمونه‌ای کلاسیک از پیروزی سبک ترامپ است؛ کسب اعتبار برای یک سرمایه‌گذاری عظیم در اقتصاد ایالات‌متحده که به‌صورت گسترده شغل ایجاد می‌کند، بدون آن ‌که نیاز به هزینه مستقیم دولت داشته باشد.

به گزارش «سدید»؛ در 9 اکتبر 1941 رئیس‌جمهور وقت ایالات‌متحده، فرانکلین روزولت موافقت اولیه خود را با پروژه تحقیقاتی جاه‌طلبانه‌ای اعلام کرد که کسی چندان مطمئن نبود روزی بتواند غیرممکن را به واقعیت بدل کند؛ بمبی که انرژی را نه با آتش زدن یک ماده محترقه که با شکافت هسته یک اتم آزاد می‌کرد. این طرح که نام رمزی آن «پروژه منهتن» بود، هدف خود را در کمتر از 4 سال محقق کرد و توانست با ایجاد یک واقعیت سیاسی، امنیتی و فرهنگی جدید، جهان امروزی ما را شکل دهد. در روز اول ژانویه 2025 نیز دونالد ترامپ با حضور در اتاق روزولت در کاخ سفید از طرحی رونمایی کرد که بسیاری فکر می‌کنند می‌تواند همتایی برای منهتن باشد: پروژه استارگیت [تحت‌اللفظی به معنی «دروازه ستارگان»] ابتکاری نیم تریلیون دلاری در حوزه فناوری است که در صورت موفقیت می‌تواند یک واقعیت سیاسی، امنیتی و فرهنگی نوین و مشابه آنچه بمب اتم داشت در جهان ایجاد کند. در این پروژه به جای توسعه بمب اتم یا هر سلاح کشنده دیگری تمرکز بر هوش مصنوعی (AI) است و پیشران آن نیز مشابه دانشمند یهودی پروژه منهتن رابرت اوپنهایمر، یک کارآفرین یهودی به نام سم آلتمن است.

 

با «دروازۀ ستارگان» آشنا شوید

پروژه استارگیت یا دروازه ستارگان درحقیقت نام یک شرکت جدید است که مالکیت آن به‌صورت مشترک در اختیار شرکت اوپن ای‌آی (OpenAI)، شرکت سافت‌بانک (SoftBank) ژاپن و دیگر شرکاست. ذیل این پروژه و توسط این شرکت بناست تا سقف 500 میلیارد دلار طی چهار سال برای توسعه مراکز داده و دیگر زیرساخت‌های مورد نیاز در ایالات متحده سرمایه‌گذاری شود تا بتوان از این طریق نسل جدید تحولات حوزه هوش مصنوعی (به‌خصوص هوش مصنوعی جامع یا AGI) رقم بخورد. در گام اول بناست سریعا 100 میلیارد  دلار در این پروژه هزینه شود. دو شرکت OpenAI و SoftBank هر کدام 19 میلیارد دلار در این طرح سرمایه‌گذاری کرده و جمعا 40 درصد از سرمایه این شرکت (ونچر) را در اختیار می‌گیرند. دو شرکت اوراکل (Oracle) و صندوق سرمایه‌گذاری امارات، MGX نیز هر کدام 7 میلیارد دلار به این شرکت تزریق کرده و باقی سرمایه مورد نیاز نیز از دیگر سرمایه‌گذاران، صندوق‌ها و تامین مالی مبتنی بر بدهی فراهم می‌شود. 

ترامپ در  نشست خبری خود که آلتمن، ماسایوشی سون (بنیانگذار و مدیرعامل SoftBank) و لری الیسون (بنیانگذار و مدیرعامل اوراکل) در آن حضور داشتند گفت: «این اقدام عظیم نشان‌دهنده اعتقادی راسخ به توانایی بالقوه ایالات‌متحده است. این پروژه بزرگ‌ترین طرح زیرساختی هوش مصنوعی در تاریخ محسوب می‌شود.» آلتمن نیز تعهد داد که این پروژه صدها هزار شغل جدید در ایالات‌متحده ایجاد خواهد کرد. وی اظهار داشت: «از اینکه فرصت اجرای این طرح در ایالات متحده را داریم بسیار خوشحالم. این پروژه بدون شک مهم‌ترین ابتکار این دوران خواهد بود.» وی سپس در مصاحبه با شبکه فاکس‌نیوز افزود: «معتقدم در صورت ریاست‌جمهوری فرد دیگری تحقق این امر امکان‌پذیر نبود. ما برای انجام این ماموریت هیجان‌زده هستیم و معتقدم این پروژه هم برای شهروندان آمریکایی و هم برای تمام جهانیان دستاوردی ارزشمند محسوب خواهد شد.»

فوربز در این‌باره می‌گوید که هرچند مشخص نیست که چگونه محیط محاسبات کامپیوتری این پروژه طراحی خواهد شد اما تا این لحظه روند ساخت 10 مرکز داده (دیتاسنتر) ذیل پروژه آغاز شده. آن‌طور که یک سال قبل اعلام شد مایکروسافت در حال ساخت یک ابرکامپیوتر هوش مصنوعی مجهز به ده‌ها هزار تراشه گرافیکی A100 از شرکت انویدیا، برای OpenAI در شهر ابیلین تگزاس است. زمانی که بررسی مکان‌های احتمالی به اتمام برسد پروژه ساخت این مرکز داده گسترده شده و به مناطق دیگر نیز می‌رود؛ بناست که در مرحله اول، 10 مرکز داده با مساحت حدود 50 هزار متر مربع ساخته شود و سپس، 10 مرکز دیگر با همین مشخصات در اقصی نقاط ایالات متحده برپا شود. البته نبود جزئیات سوالات زیادی بر جای می‌گذارد اما منطقی به نظر می‌رسد که زیرساخت‌های ایجادشده ناشی از این پروژه برای توسعه و عملیاتی کردن چندین مدل هوش مصنوعی به کار گرفته خواهند شد اما نمی‌توان گفت که آیا استارگیت به‌عنوان سکوی تحقیق و توسعه عمل خواهد کرد یا فضای ابری هوش مصنوعی یا ابر تراشه گرافیکی یا چیز دیگر. ولی این حجم از مراکز داده بسیار شبیه به یک مجموعه ابری است. 

اگر نقاط معلوم را به یکدیگر بچسبانیم باز هم نمی‌توان فهمید که دقیقا محصول تولیدی این شرکت برای مشتریان چگونه خواهد بود یا چه کسی به آن دسترسی دارد. در نشست خبری مراسم رونمایی از پروژه الیسون با عباراتی کلی از کاربردی بودن بالقوه این پروژه برای توسعه واکسن‌های اختصاصی و درمان شخصی‌سازی شده سرطان صحبت کرد. هرچند این مورد یکی از بی‌نهایت کاربردهایی است که این هوش مصنوعی می‌تواند از خود بروز دهد اما باید گفت که حتی چنین پروژه جاه‌طلبانه‌ای نیز نمی‌تواند برای همه کاربردها و برای همه مصرف‌کنندگان استفاده شود. بنابراین مجدد به خانه اول باز می‌گردیم؛ استارگیت به چه کارهایی می‌آید، به چه کارهایی نمی‌آید و مخاطب هدف آن کیست؟

 

استارگیت: شراکتی منطقی یا تجمع بلندپروازان؟

به اعتقاد فوربز، از نظر زاویه دید شراکتی این جمع از همکاران در استارگیت منطقی به نظر می‌رسد. مایکروسافت از گذشته یکی از حامیان و پشتیبانان اصلی شرکت OpenAI بوده و این شرکت نیز از سال 2016 با انویدیا همکاری نزدیکی داشته. مایکروسافت نیز انویدیا را به‌خوبی می‌شناسد؛ چرا‌که از تراشه‌های گرافیکی سری «آزور» این شرکت در مراکز داده خود استفاده می‌کند. البته هرچند همکاری بین OpenAI و اوراکل تازگی دارد اما هوش مصنوعی نمی‌تواند بدون دسترسی به حجم عظیمی از داده‌ باکیفیت و دسترس‌پذیر کار کند. از این جهت تخصص بالای اوراکل در مدیریت داده به کار مراکز داده استارگیت خواهد آمد.

سرمایه‌گذاری گسترده در حوزه هوش مصنوعی با دیدگاه «اول آمریکا» دونالد ترامپ همخوانی دارد؛ دیدگاهی که آرزوی بازگرداندن ایالات‌متحده به جایگاه رهبری و تسلط جهانی این کشور در دهه‌های اول پس از جنگ جهانی دوم را دارد. همان‌گونه که روزولت تحقیقات اتمی را به‌عنوان کلید کنترل آینده بشریت شناسایی کرد ترامپ اکنون هوش مصنوعی را به‌‌عنوان عاملی ضروری برای حفظ و تقویت تسلط آمریکا می‌داند. البته ترامپ اولین فرد در کاخ سفید نیست که به این موضوع پی برده است. پیشینیان او از جمله جو بایدن نیز بر اهمیت هوش مصنوعی تاکید داشتند. با این حال درحالی‌که راهبرد بایدن بر محدود کردن دسترسی چین رقیب اصلی در این حوزه به تراشه‌های با عملکرد بالا و واگذاری بخش عمده‌ای از توسعه به شرکت‌های فناوری آمریکا متمرکز بود ترامپ معتقد است که یک ابتکار حمایت ‌شده توسط دولت نیز برای تشویق و تقویت تحقیقات داخلی در این زمینه ضروری است.

 

استارگیت کجای سیاست‌های ترامپ است؟

پروژه استارگیت نمونه‌ای کلاسیک از پیروزی سبک ترامپ است؛ کسب اعتبار برای یک سرمایه‌گذاری عظیم در اقتصاد ایالات‌متحده که به‌صورت گسترده شغل ایجاد می‌کند، بدون آن ‌که نیاز به هزینه مستقیم دولت داشته باشد. با این حال ترامپ حمایت دولتی را در قالب مقررات‌زدایی ارائه می‌کند اقدامی که در دوران دولت بایدن آغاز شد تا توسعه و استقرار سامانه‌های هوش مصنوعی تسهیل شده و محیطی ایجاد شود که شرکت‌ها را به انجام فعالیت‌های تحقیق و توسعه خود در ایالات‌متحده ترغیب کند. این اقدام نشان‌دهنده تفاوت رویکرد آمریکا با اتحادیه اروپاست؛ جایی که مقررات سخت‌گیرانه‌تر بر شرکت‌های فناوری، توسعه هوش مصنوعی و عرضه محصولات را کند کرده.

درحالی‌که رویکرد تنظیم‌گرانه اتحادیه اروپا با اهداف ضدانحصاری و جلوگیری از آسیب‌های احتمالی ناشی از توسعه بی‌قید و شرط هوش مصنوعی طراحی شده است، این رویکرد تمایل شرکت‌ها به نوآوری در اروپا را کاهش داده. احتیاط در توسعه فناوری‌های تحول‌آفرین برای اطمینان از وجود سازوکارهای ایمنی کافی، حیاتی است. با این حال، کشورهایی که فاقد ارزش‌های دموکراتیک و لیبرالند مانند چین خطر واقعی دستیابی به پیشرفت‌های چشمگیر پیش از کشورهای غربی را ایجاد می‌کنند. همان‌‌گونه که جهان نمی‌خواست آلمان نازی در رقابت برای ساخت بمب اتمی پیروز شود، نمی‌خواهد چین در حوزه هوش مصنوعی یا هوش مصنوعی جامع (AGI) نیز پیشتاز باشد.

هوش مصنوعی عمومی که از آن به ‌عنوان «جام مقدس» هوش مصنوعی در نظر گرفته می‌شود به سامانه‌هایی اشاره دارد که قادر به حل مسائل، تفکر خلاقانه و تولید ایده‌های اصیل در سطحی فراتر از توانایی‌های انسانی‌اند. اگرچه AGI هنوز یک هدف نظری محسوب می‌شود پیشرفت‌های اخیر در حوزه هوش مصنوعی مولد (GenAI) که توسط آلتمن و شرکت OpenAI هدایت شده‌اند این رویا را واقعی‌تر کرده‌اند. با سرمایه‌گذاری کافی، توسعه‌دهندگان مستعد و قدرت محاسباتی بالا ممکن است AGI در عرض یک یا دو دهه به واقعیت تبدیل شود. با این حال توسعه این نوع هوش مصنوعی با خطرات قابل‌توجهی همراه است از جمله از دست دادن کنترل انسانی، سوءاستفاده برای اهداف ناامن، تصمیم‌گیری‌های اصولی یا اخلاقی نادرست و حتی تهدید وجودی علیه بشریت. علی‌رغم این نگرانی‌ها تلاش برای دستیابی به AGI متوقف نخواهد شد به‌‌ویژه در کشورهایی مانند چین. ترامپ و همکارانش معتقدند که ایالات‌متحده باید در این رقابت پیروز شود. اگرچه پروژه «استارگیت» به‌‌طور مستقیم توسعه هوش مصنوعی جامع را دنبال نمی‌کند اما زیرساخت‌های محاسباتی لازم برای امکان‌پذیر کردن AGI و تضمین برتری ایالات‌متحده در حوزه هوش مصنوعی را فراهم خواهد کرد. این موضوع نه‌تنها شامل رهبری در تحقیق و توسعه هوش مصنوعی است بلکه کنترل بر زیرساخت‌ها و قدرت پردازشی مورد نیاز برای دستیابی به پیشرفت‌های آتی و کاربردی شدن محصولات در مقیاس گسترده را نیز در بر می‌گیرد.

 

عواقب مسابقۀ جهانی هوش مصنوعی چیست؟

در مرحله کنونی توسعه هوش مصنوعی این واقعیتی آشکار است که فناوری هوش مصنوعی شیوه زندگی افراد و الگوهای تجاری را از سطح مصرف‌کنندگان خرد تا بزرگ‌ترین سازمان‌ها دگرگون خواهد کرد. اگرچه این گزاره مورد مناقشه نیست اما پرسش‌های بی‌پاسخ فراوانی درباره چگونگی توسعه،  فعال‌سازی و تنظیم مقررات هوش مصنوعی در بخش‌های خصوصی و عمومی باقی مانده است.

اگرچه ایالات‌متحده تاکنون در عرصه نوآوری و توسعه هوش مصنوعی پیشتاز بوده اما تحولات این حوزه در سایر کشورها نیز شدت یافته است. رقیب اصلی این کشور، چین با تمرکز جدی همزمان به پرورش نوآوری‌های هوش مصنوعی برای مصارف داخلی و صادرات فناوری به سایر نقاط جهان پرداخته است. دولت آمریکا هرچند با اتخاذ اقداماتی مانند محدودیت‌های صادراتی به پیشرفت چین در این حوزه واکنش نشان داده اما روند توسعه هوش مصنوعی در چین کند نشده است. به‌عنوان نمونه مدل چی‌ون (Qwen) – توسعه‌یافته توسط شرکت علی‌بابا – اکنون با مدل‌های آمریکایی رقابت‌پذیر است. افزون بر این، اخبار هفته گذشته تحت تاثیر گزارش‌هایی درباره مدل متن‌باز چینی «دیپ‌سیک» (DeepSeek) با بازدهی بالا بوده است. سازندگان این مدل ادعا می‌کنند می‌توانند مدلی معادل GPT (امری که از سوی OpenAI رد شده است) را با کسری از هزینه‌های معمول آموزش دهند. اخبار اولیه درباره دیپ‌سیک، موجب نگرانی سرمایه‌گذاران شرکت‌های فناوری آمریکایی شده است؛ چرا که این مدل جدید ممکن است معادلات حاکم بر سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های هوش مصنوعی را به طور بنیادین تغییر دهد. اگرچه حوزه‌های رقابتی متعدد دیگری در عرصه هوش مصنوعی (و کشورهای علاقه‌مند به رقابت) وجود دارد اما این دو نمونه گویای شدت رقابت جهانی در این حوزه و اثرات بلندمدت بالقوه آن هستند.

/انتهای پیام/