به گزارش «سدید»؛ بهروز مینایی، عضو هیئت علمی گروه کامپیوتر دانشگاه علم و صنعت و دبیر توسعه فناوریهای هوش مصنوعی و رباتیک کشور، در پاسخ به این سؤال که آیا هوش مصنوعی میتواند جای اساتید را بگیرد اظهار داشت: «معتقد نیستم که هوش مصنوعی میتواند جای انسان را بگیرد. هوش مصنوعی جایگزین آن دسته از استادانی خواهد شد که با این نوع ابزارها و فناوریها بیگانهاند و از آنها استفاده نمیکنند. بهقدری مشاغل نو و مؤثر در دنیای دیجیتال ایجاد میشود که تعدادشان چند برابر مشاغلی است که احتمالاً توسط هوش مصنوعی حذف خواهند شد. بهعنوان نمونه، در حوزه پزشکی، تشخیص تصاویر پزشکی توسط ماشینها در حال حاضر بهتر از انسان انجام میشود؛ یا در گردآوری و خلاصهسازی دادهها، ماشینها جلوتر از انساناند؛ سریعتر و دقیقتر عمل میکنند.»
مینایی با تأکید بر اینکه خروجیهای هوش مصنوعی بدون چالش نیستند افزود: «آنچه که هوش مصنوعی ارائه میدهد، مبتنی بر غلبه متن موجود در دنیای وب است. این امر موجب نوعی سوگیری نسبت به محتوای غالب میشود و برای افرادی که قصد دارند از آن بهعنوان مرجع استفاده کنند، محل تردید خواهد بود. برخی افراد با نگاه سطحی، به همان نخستین پاسخی که به آنها داده میشود اعتماد میکنند، اما در بسیاری از موارد، در برداشتهای این گفتوگوگرهای هوشمند تناقضهایی وجود دارد.»
او با اشاره به دغدغه جایگزینی انسان با ابزارهای ماشینی توضیح داد: «برخی افراد، بهویژه آنهایی که نگاه اومانیستی دارند و انسان را محور همه مسائل میدانند، نسبت به توانایی ابزارهای هوش مصنوعی در تقابل با توانمندیهای انسان در وحشتاند. درحالی که ما اصلاً نگرانیای در این زمینه نداریم. همانطور که در بیانات رهبری، همواره به ویژگیهای مثبت این ابزار اشاره شده است. در کشورهای اروپایی هم بعد از سالها مقابله با رشد و استفاده از این نوع ابزار، همچنان افرادی به دنبال محدودیت ابزارهای هوش مصنوعی هستند و مسئله مسئولیتپذیری هوش مصنوعی را مطرح میکنند. ایالات متحده، چین و بسیاری از کشورهای دیگر هم فقط به رشد اقتصادی از طریق هوش مصنوعی فکر میکنند.»
وی ادامه داد: «ما هم باید به دنبال رفع نیازهای کشورمان به کمک این ابزارها باشیم. یکی از نیازهایی که ما در کشور داریم، نیازهای آموزشی است. ما با کمبود استاد مواجه هستیم. در بسیاری از نقاط، استاد توانمند در دسترس نیست. عدالت آموزشی نیز، مثلاً بین استانهایی مانند تهران و دیگر مناطق، برقرار نیست. از سوی دیگر، بسیاری از استادانی که میتوانند مؤثر باشند، در خارج از کشور حضور دارند. اصلاً شخصیسازی آموزش چیزی است که فقط از طریق هوش مصنوعی امکانپذیر است؛ یعنی بتوانیم هر فرد را بر اساس استعداد، توانایی و بهره ذهنیاش ارزیابی کنیم و روند آموزش او را مطابق همان ظرفیت ادامه دهیم. یقیناً این مسیر میتواند تحولی اساسی و سنگین در نظام آموزش کشور ایجاد کند.»
او همچنین درباره ظرفیتهای بالفعل دانشگاهها گفت: «جامعه دانشگاهی ما که جامعهای فرهیخته و با ظرفیت است، باید در تمامی رشتهها از هوش مصنوعی بهره ببرد. تأکید دارم، در همه رشتهها -از علوم انسانی گرفته تا پزشکی، کشاورزی، دامپروری و مهندسی- در رشتههای مهندسی میتوان از هوش مصنوعی بهعنوان توسعهدهنده بهره گرفت و در سایر حوزهها بهعنوان بهرهبردار. تا جایی که امکان دارد، باید از این فناوری در مسیر پژوهش و تولید محصول استفاده شود.»
استاد بیتفاوت نسبت به هوش مصنوعی جایگاهش را از دست خواهد داد
وی در ادامه با تأکید بر نقش تحولآفرین این فناوری در آموزش تصریح کرد: «من فکر میکنم اگر به هوش مصنوعی توجه بشود و کمتر با این نگاه به آن پرداخته شود که قرار است جایگزین استاد شود... نه، هیچوقت جایگزین استاد نخواهد شد. بله، استادی که نمیخواهد از آن استفاده کند، جایگاهش را از دست خواهد داد. اما چه استاد، چه دانشجو، اگر از این فناوری بهدرستی استفاده کند و تنبلی را کنار بگذارد، میتواند با همین ابزار، خلاقیتهای بسیار تازهای در آموزش و در نحوه تربیت بچهها ایجاد کند.» مینایی با استناد به تجربه شخصی خود افزود: «من اینها را بهنوعی از نزدیک لمس کردهام. هوش مصنوعی قرار نیست جای سیستم آموزشی را بگیرد، اما قطعاً آن را متحول خواهد کرد. کسانی که به این فناوری متصلاند، آموزش را در سطحی بسیار پیشرفتهتر میتوانند عرضه کنند، آن را متحول کنند، تحلیل کنند، شخصیسازی کنند و بهینهسازی را در کل سیستم آموزشی اجرا سازند.»
وی سپس درباره استفاده شخصی خود به عنوان یک استاد دانشگاه از این فناوری گفت: «من خیلی خوب از این ابزار استفاده میکنم. مثلاً فرض کنید در داوری رسالهها و پایاننامهها؛ این ابزار بهخوبی آنها را بررسی میکند، ایرادها را بیرون میکشد، و در نتیجه من هم میتوانم خیلی سریعتر یک رساله دکتری را داوری کنم. در تولید مقاله هم همینطور -درست است که نباید متن نهایی را به این ابزارها سپرد- میتوان از آنها کمک گرفت تا محتوای خام را کاوش کنند، جدول تهیه کنند و ساختار اولیه را بدهند. درنهایت، خود ما هستیم که متن نهایی را تنظیم میکنیم.» وی در پایان این بخش تأکید کرد: «میخواهم تأکید کنم که هم در حوزه آموزش و هم در حوزه پژوهش، بهشدت از این ابزارها استفاده میکنم و دانشجویانم را هم تشویق میکنم که حتماً از آن بهره ببرند.»
مینایی درباره استفاده و بهرهبرداری دانشجویان از هوش مصنوعی و چالشهای آن اظهار داشت: «خود من در حوزه آموزش و پژوهش، در تمامی کلاسهایم این ابزار را وارد کردهام. به دانشجویان توصیه میکنم در مقالهنویسی و پاسخگویی به سؤالات از این ابزارها بهرهمند شوند. آنان را به استفاده از این فناوری تشویق میکنم، اما همواره تأکید دارم که نباید به خروجی نهایی این ابزارها نگاه مطلق داشت، بلکه باید آن را بهعنوان ابزاری یاریگر در مسیر یادگیری تلقی کرد. درنهایت خود شما باید قضاوت کنید؛ چراکه این گفتوگوگرهای هوشمند پاسخهای متفاوتی ارائه میدهند و طبیعتاً شرایط و نوع سؤال میتواند بر پاسخ آنها تأثیر بگذارد. اگر هم در دادهها سوگیری وجود داشته باشد، شما بهعنوان فردی متخصص باید تشخیص دهید که این دادهها صددرصد قابل اعتماد نیستند. با این حال، این ابزارها در جمعآوری اطلاعات، خلاصهسازی، نتیجهگیری، جدولبندی و تولید انواع محتواهای هنری یا چندرسانهای، توانمندیهای فوقالعادهای دارند و میتوانند بسیار مؤثر واقع شوند.»
وی با اشاره به این موضوع که آثار مخرب ورود ناگهانی ابزار هوش مصنوعی نیازمند بررسی بیشتر است افزود: «در دانشگاه، گاهی توان ذهنی دانشجویان دچار افت میشود. یکی از مصداقهای این مسئله، همان چیزی است که شما بهدرستی آن را ابعاد منفی یا نگاه سلبی مینامید. این موارد باید توسط رشتههایی مانند علوم انسانی بررسی و واکاوی شوند؛ چراکه میتوانند بر روان انسان تأثیر بگذارند. بهعنوان نمونه، استفاده مکرر از مسیریابها باعث شده حافظه ما برای بهخاطر سپردن مسیرها تضعیف شود؛ دیگر کمتر مسیری را در ذهن نگه میداریم. خب، این مسئله را باید تمرین کرد، گاهی نباید از این ابزارها استفاده کنیم، یا باید کنارشان بگذاریم.» مینایی ادامه داد: «من باید بفهمم این فناوری چه تواناییهایی دارد و کجا باید در ذهن خودم جایگذاریاش کنم، یعنی باید بدانم که نباید این ابزارها جای مغز من را بگیرند. باید بفهمم این مسئله ممکن است به توانایی استدلال (ریزنینگ) یا حافظه ذهن آسیب بزند و برای اینکه این ظرفیتها از بین نرود، کاری کرد. این مسئله جدیدی است که روانشناسان باید دربارهاش حرف بزنند و بگویند ما چه باید بکنیم.»
مینایی در پایان خاطرنشان کرد: «باید کلانتر به این مسائل نگاه کنید. این یک موضوع شخصی نیست، بلکه یک پدیده اجتماعی است. الان در غرب این یک دانش نوظهور شده و ما هم در دانشگاههایمان تازه داریم به آن توجه میکنیم. من فکر میکنم دانشمندان علوم اجتماعی باید بینرشتهای فکر کنند و برای هر کدام از این ابعاد منفی، راهحلی ارائه دهند.»
/انتهای پیام/