داستان کتاب از زمانی آغاز میشود که عایشه در بستر مرگ است. او به یاد گذشته میافتد و ماجرای جنگ جمل را به یاد میآورد. رسول خدا(ص) عایشه را از رفتن به جنگ جمل نهی کرده بود. خوارج در جنگ جمل که هنوز به صورت یک تشکل متحد درنیامده بود، خواستار تصاحب زنان و اموال کشتهشدگان شدند. از آنجایی که کشتهشدهها مسلمان بودند، امام(ع) با آنها مخالفت کرد و این اتفاق عاملی شد تا این گروه یاغی بنای نافرمانی و هرج و مرج را برپا کنند.
کامران پارسینژاد درباره جرقه نگارش رمان «پیشانیهای پینهبسته» میگوید: حدود چهارسال پیش، انتشارات آستان قدس رضوی (بهنشر) طرحی را به من پیشنهاد داد که هم مجری آن باشم و هم کارشناس بخش داستان. در این طرح قرار بود ۱۰ رمان درباره زندگی معصومین(ع) از ۱۰ نویسنده مختلف منتشر شود که تاکنون پنج اثر چاپ شده است. در این پروژه نگارشی، من زندگی امام علی(ع) را انتخاب کردم. زندگی امیرالمؤمنین(ع) گستره عظیمی را شامل میشود؛ بخشی از آن به دوره کودکی ایشان و آشنایی با پیامبر اکرم(ص) مربوط میشود، بخشهایی هم به جنگهایی که در کنار پیامبر(ص) حضور داشتند و بخشهایی نیز به زمان پس از رحلت رسول خدا(ص).
او با بیان اینکه قصدش فقط نگارش یک زندگینامه داستانی نبوده، بلکه میخواسته رمان بنویسد، میافزاید: من در مرحله تدوین طرح اولیه رمان خود بررسی کردم که کدام بخش از زندگی امیرالمؤمنین(ع) هم از جنبه داستانی جذاب و پرکشش و هم از مضمون و محتوای ارزشمندی برخوردار باشد.
این نویسنده که در نگارش اثرش از مشورتهای دکتر سعید طاووسی، پژوهشگر تاریخ تشیع بهره برده است، خاطرنشان میکند: درنهایت تصمیم گرفتم رویارویی امام علی(ع) با خوارج را محور اصلی رمان خود کنم. در عین حال قصد داشتم شخصیت، باورها و منش والای امام علی(ع) را درشتنمایی کنم و نگاهی عمیق و کاونده هم به پرتنشترین و حساسترین دوره تاریخ زندگی امام علی(ع) در آن مقطع داشته باشم.او اضافه میکند: به گمان من سختترین دوران زندگی امام علی(ع) از زمان اصرار مردم به پذیرش خلافت آغاز شد و تا پایان جنگ نهروان ادامه یافت. دورانی حساس پر از فتنه، نیرنگ، تنش و سرکشی. بیشک سختیها و مصائبی که ایشان متحمل شدند بیشتر در این دوره خودش را نشان میدهد و تا زمانی که به دقت و با ریزبینی لحظه به لحظه این رویدادها به تصویر درنیاید نمیتوان به عمق فاجعه و حتی مظلومیت امام علی(ع) دست یافت. در این رمان تلاش شده است تا با در نظر داشتن مستندهای تاریخی قالب و ساختار رمان حفظ شود، اثر از قالب زندگینامه داستانی فاصله بگیرد و به گونهای روایتگر لحظه به لحظه رویدادهای پر تنش باشد.
تخیل مبتنی بر واقعیت
به گفته این نویسنده، پیشزمینه ظهور خوارج در جنگ جمل اتفاق افتاد یعنی این افراد در جنگ جمل، علم مخالفتشان با امام(ع) را بلند کردند و بعد تبدیل به یک گروه شدند. پارسینژاد اضافه میکند: داستان از جنگ جمل شروع میشود. این گروه مخالفتهایشان با امام علی(ع) را در جنگ صفین علنی کردند و در جنگ نهروان هم به هلاکت رسیدند. رمان من تنها رویدادهای سه جنگ را در برنمیگیرد. جدای از محوریت اصلی رمان که به شناخت خوارج، کنش و باورهایشان اختصاص دارد، سعی شده جریانهای فکری و فرهنگی، سنن، باورها، محیطهای جغرافیایی، پوشش، سلاحها و تغذیه مردم در آن دوران هم در بستر داستان مشخص شود. درواقع رمان هم نگاهی عمیق به شخصیت والای امام(ع) دارد، هم علل ظهور خوارج و رفتارهای ددمنشانه آنها را مد نظر داشته و هم اندوختههای ضروری برای درک و تحلیل اتفاقهای آن دوران را آشکار کرده است.
او که هفت شخصیت تاریخی را برای روایتهایش انتخاب کرده که هر فصل به یک شخصیت اختصاص دارد، میگوید: من بیش از یک سال و نیم روی این موضوع، کار پژوهشی کردم. تصمیم گرفتم به جای شخصیتهای تخیلی از شخصیتهای حقیقی در رمان استفاده کنم و این تصمیم مسیر خلق رمان را برای من دشوار کرد؛ چون برآن بودم تا قالب اثر به زندگینامه داستانی نزدیک نشود و کاملاً رمان باشد؛ یعنی عناصر تخیل، فضاسازی، شخصیتسازی و ایجاد حالت تعلیق مناسب به کار گرفته شوند. البته تخیلی مبتنی بر واقعیت، به این معنا که در شرایطی که تاریخ ساکت بوده، من اقدام به خلق رویدادهای تخیلی که دور از حقیقت نبوده، کردهام.
به گفته وی، هر فصل به یکی از شخصیتهای واقعی اختصاص دارد؛ اما داستان به گونهای روایت میشود که روایت تاریخی و زمانبندی در آن حفظ شده است یعنی مخاطبی که اثر را میخواند بهتدریج با رویدادهای تاریخی مواجه میشود ولی هر شخصیت، در فصل مربوط به خودش تأثیرگذار است.
پارسینژاد با بیان اینکه آنچه اثر را به رمان نزدیک میکند، ورود به ذهن و مکنونات درونی این شخصیتهاست، عنوان میکند: من سعی کردم موقعیت این افراد را در نظر بگیرم و تمام اتفاقهایی که برایشان رخ داده را مد نظر قرار دهم.
از این رو با زاویه دید سوم شخص وارد ذهن این افراد شدم تا باورهای این افراد عیان شود. به همین دلیل «پیشانیهای پینهبسته» به رمانهای روانشناختی نزدیک میشود، مثلاً اشعث بن قیس، نقش مهمی در حکمیت دارد. او امام(ع) را مجبور کرد که تن به حکمیت دهند. نگاهی به گذشته این شخصیت نشان میدهد او یکی از پادشاهان یمن بوده و بعد از ظهور اسلام از پادشاهی خلع و سپس به آذربایجان فرستاده میشود و در آنجا دزدی میکند که بالطبع امام علی(ع) او را عزل میکند.
این شخصیت رؤیای پادشاهی را همیشه در سر داشته است. من سعی کردم با ورود به جهان درونی این فرد، به عواملی که موجب شده در آن مقطع حساس چنین رفتارهایی از خود نشان دهد و به دنبال انتقامگیری از امیرالمؤمنین (ع) باشد را از جنبه روانشناسی بررسی کنم.
زیر نظر یک پژوهشگر تاریخ تشیع
او درباره روند انتخاب شخصیتهای اصلی هر فصل میگوید: فصل اول مربوط به ام سلمه است که از شخصیتهای وفادار به امام علی(ع) بود. ام سلمه با عایشه ارتباط نزدیکی داشت و از آنجا که جنگ جمل با عایشه آغاز میشود، ام سلمه تلاش میکرد عایشه را از جنگ منصرف کند اما موفق نشد. راوی فصل دوم، محمدبن ابیبکر، پسر ابوبکر است که جزو یاران خوب امام(ع) بود. راوی فصل سوم، اشعث بن قیس است که جزو شخصیت های منفی به شمار میرود. شخصیت میداندار فصل چهارم، مالک اشتر است. فصل بعدی درباره حرقوص بن زهیر است که جزو شاخصترین چهرههای منفور خوارج به حساب میآید. فصل ششم هم مربوط به ابوقتاده انصاری میشود که جزو یاران امام(ع) محسوب میشد و در پایان هم امام علی(ع) را پس از جنگ نهروان در نظر گرفتم. من در تمام رمان در ارتباط با تصویرگری رفتار، گفتار و شخصیت امیرالمؤمنین(ع ) وفادار به منابع مستند تاریخی بودهام. بسیار با احتیاط به ایشان در بستر رمان نزدیک شدم و سعی کردم هیچگونه رفتاری را بدون داشتن مستندات تاریخی به ایشان نسبت ندهم.
این منتقد ادبی درباره سهم تخیل در روایتهای تاریخی دینی و حساسیتهای نگارش رمان دینی میگوید: من از مشورت دکتر سعید طاووسی بهرهمند بودم و هر وقت سؤال و ابهامی داشتم با ایشان مطرح میکردم. حتی ایشان بخشهایی که مربوط به تخیل در داستان میشد را میخواندند و پس از اصلاح، تأیید میکردند. اصولاً نظارت یک متخصص دینی در خلق رمان دینی ضروری است و هرچقدر هم نویسنده در کار پژوهش توانمند باشد، ممکن است خطا کند.
باورمند به حقوق فردی و کرامت انسانی
پارسینژاد با بیان اینکه امام علی(ع) در شرایط بسیار سختی تن به حکمیت دادند و در برابر توطئههایی که در کوفه علیهشان ایجاد شده بود سکوت کردند، یادآور میشود: سعی کردم چیزی از واقعیتهای تاریخی را حذف نکنم و با خودم عهد کردم هیچ اتفاق و رویدادی نادیده گرفته نشود؛ چون مظلومیت امام علی(ع) باید بهدرستی تبیین میشد و ظلمهایی که به حضرت(ع) شد و بسیار دردناک و غمانگیز بود باید جزء به جزء توصیف میشد.
او تأکید میکند: وقتی با زندگی امام علی(ع) بیشتر آشنا میشوید درمییابید که به معنای واقعی کلمه ایشان در پی کسب قدرت نبودند. ایشان به عنوان بزرگترین مصلح اجتماعی آمده بودند الگویی جامع و تمام عیار از شیوه حکومتداری، راه رسیدن به انسانیت و رستگاری را ارائه دهند. به گمان من ایشان کاملاً اشراف داشتند که شیوه حکومتداری مبتنی بر رعایت تمام اصول دینی، معنوی، اخلاقی و انسانی با توجه به انواع دسیسه ها و نیرنگهای حاکمان زورگو دوام نمیآورد. با این حال برای نشان دادن الگو و معیار درست در این وادی ثابتقدم بودند. ایشان در ورود به دنیای سیاست آنقدر امین و پاکدامن بودند که حتی معاویه به ایشان اعتماد زیادی داشت و مطمئن بود امام(ع) خلف وعده نمیکنند.
به گفته نویسنده «پیشانیهای پینهبسته» امام(ع) در بیان حقایق و پایبندی به اصول اخلاقی بسیار امین بودند و تأکید میکند: حضرت(ع) به حقوق فردی بسیار احترام میگذاشتند و میفرمودند هر آدمی، حرمت و شخصیت دارد و حق نداریم به آزادی فردی افراد تعدی کنیم، مگر اینکه خداوند در زمان مقررش آن را هویدا کند. ما درباره هزارو۴۰۰ سال پیش حرف میزنیم که احترام به حقوق فردی و کرامت انسانی در آن زمان ارج نهاده میشد، ببینید امیرالمومنین(ع) چقدر جلوتر از زمان خودشان بودند.
پارسینژاد یادآور میشود: اعراب آن دوران از ایرانیها بدشان میآمد درحالیکه امام علی(ع) به ایرانیها بها میدادند و حقوقشان را محترم میشمردند. بخشی از اختلاف خوارج با امام علی(ع) بر سر حقوق سربازان ایرانی بود و امام(ع) علناً به آنها میگفتند ایرانیها سرشار از هوش، هنر و توانایی هستند؛ چرا باید حقوق آنها را نادیده بگیرم؟ حتی امام علی(ع) به کسی که او را مورد ناسزا قرار میداد مقابله به مثل نمیکردند چون بزرگترین ویژگی ایشان احترام به حقوق فردی و حفظ کرامت انسانی بود. در این اثر سعی شده عدالت و کرامت امیرالمؤمنین(ع) بر اساس مستندات تاریخی درشتنمایی شود.
/ انتهای پیام /
منبع: روزنامه قدس