در گفت‌وگو با محمدرضا شفا مطرح شد؛

فیلمی که پیوست فرهنگی جنگ است

فیلمی که پیوست فرهنگی جنگ است
ساختن آثار استراتژیکی چون خدای جنگ که می‌تواند به لحاظ فرامتنی مانیفست سیاسی و نظامی کشوری را تبیین کند، در منطقه ما به ندرت اتفاق افتاده. کاری که حتی اسرائیلی‌ها هم آنچنان دست به ساختش نزده‌اند و آن‌ها هم چون ما به ساخت کلیپ محدود شده‌اند.

به گزارش «سدید»؛ در جشنواره فجر چهل و سوم، یک موشک جلوی در برج میلاد گذاشته شد. ماجرا از آن قرار بود؛ فیلمی روی پرده‌های سینما می‌رفت که داستانش با الهام از زندگی شهید طهرانی‌مقدم ساخته شده بود. فیلمی که برای اولین بار مسئله موشکی را روایت می‌کند. نام فیلم «خدای جنگ» است. تهیه‌کننده‌اش محمدرضا شفاه در نشست خبری پس از فیلم می‌گوید، فیلم‌مان پیوست وعده صادق 2 است. فیلم جزو 5 اثر منتخب مردمی جشنواره قرار گرفت. همان زمان کسانی که فرصت نکردند فیلم را در جشنواره ببینند، جلب شدند تا فیلم را روی پرده‌های اکران ببینند؛ اما اتفاقات به شکل دیگری رقم خورد. حمله اسرائیل اتفاق افتاد. موشک‌های ایران به صف شدند. گروه‌های رسانه‌ای مختلف آغاز به کار کردند. با این همه مهم‌ترین اثری که درباره موشک‌ها ساخته شده بود، هنوز اکران معمول خود را طی نکرده است. حالا باید یک تصمیم مهم اتفاق بیفتد. باید سازندگان «خدای جنگ» رضایت بدهند تا فیلمشان پخش شود. اما چطور؟ در شرایطی جنگی؟! سازندگان رضایت می‌دهند به پخش فیلم از تلویزیون. فیلمی که ساختش اصلاً ساده نبوده. اثری با جلوه‌های ویژه سنگین و حجم ادوات جنگی زیاد، روایتی است از آغاز تولید موشک در ایران. حالا «خدای جنگ» در تلویزیون پخش می‌شود. به عنوان یک اثر استراتژیک. فیلمی که برخی به شوخی یا جدی اسمش را گذاشتند اپنهایمر ایرانی! فیلمی که افرادی از طیف‌های سیاسی مختلف در جشنواره پای تماشایش نشستند. با شفاه درباره این تصمیم صحبت کردیم، تصمیمی که شاید چند سال بعد در روزشمار تاریخ جنگ بشود از آن یاد کرد. 

حوالی ساعت 9 شب روز پنجشنبه با شفاه تماس می‌گیریم. سؤال اولم از شفاه این است که چه شد که بی‌خیال اکران سینمایی اثر شدند. شفاه داستانی داشت. داستانی که از آغاز تهاجم اسرائیل به ایران شروع می‌شد: «ما همان روز اولی که جنگ و تهاجم اسرائیل اتفاق افتاد با دوستان جمع شدیم دور هم برای اینکه ببینیم ما چه وظیفه‌ای داریم توی این شرایط و چه کار‌هایی می‌توانیم انجام بدهیم. طراحی‌هایی کردیم برای یک‌سری محصولات زودبازده و کار‌هایی از این قبیل که می‌شود، انجام داد. ولی یکی از ایده‌هایی که همان‌جا و ابتدای امر به ذهنمان رسید این بود که ما می‌توانیم فیلم «خدای جنگ» را وارد چرخه اکران سینما‌ها کنیم. پیشنهادمان این بود که چهارشنبه‌، 28 خرداد ماه، فیلم وارد اکران شود و در سینما‌های کشور نمایش داده و به صورت فوق‌العاده در چرخه اکران قرار داده شود. موضوع را با دوستان سازمان اوج مطرح کردیم، دوستان خیلی استقبال کردند. آن‌ها هم گفتند ایده درستی است و باید این کار را کرد. ولی خب درواقع بررسی دوستان و البته خود ما، ما را به این نتیجه رساند که وضعیت اکران در سینما‌ها، معلوم نیست تا کی دوباره به رونق عادی خودش برگردد و رکودی را دارد تجربه می‌کند که حاصل این اتفاقات چند روز است و ضرورت پخش شدن فیلم و زودتر، اتفاق افتادن چنین ماجرایی، کماکان سر جای خودش بود.»

 

به پلتفرم نبردیم چون مخاطبش کم می‌شد

شفاه می‌گوید به جز ایده اکران سینمایی ایده‌های دیگری هم برای پخش خدای جنگ وجود داشته: «ایده دیگر این بود که روی پلتفرم‌ها فیلم را اکران کنیم یا اینکه بدهیم فیلم را تلویزیون پخش کند. خب، ما هم به عادت همه فیلم‌ساز‌ها انتظار داشتیم و علاقه‌مند بودیم که فرایند‌های اکران و اکران‌‌‌های مردمی را و سفر به شهر‌هایی که بیشتر این فیلم ممکن است در آن اهمیت داشته باشد و تماشای فیلم با مردم و معرفی کردن فیلم به آدم‌های شهر‌های مختلف را در مورد این فیلم تجربه کنیم. خصوصاً که امیدوار بودیم چون فیلم در جشنواره فجر سال گذشته جزء بهترین فیلم‌های منتخب تماشاگران بود. به همین دلیل ما به این نتیجه رسیده و علاقه‌مند بودیم که اکران سینمایی‌ فیلم را تجربه کنیم، اما خب وقتی که دیدیم اکران سینمایی نمی‌شود و امکانش نیست و در مورد اکران پلتفرمی هم ضریب نفوذ این بستر در کشور ما -علی رغم توفیقاتی که داشتند- هنوز زیاد نیست و اساساً پلتفرم‌های پخش ویدئو در کل دنیا، ضریب نفوذشان با تلویزیون قابل قیاس نیست، به این نتیجه رسیدیم که این کار غیرطبیعی در شرایط عادی را انجام بدهیم و دیدیم که طبیعی‌ترین کار در شرایط امروز این است که چنین اتفاقی بیفتد. خیلی همدلی خوبی بود بین همه‌ دوستان. هم دوستان اوج، به عنوان تولید‌کنندگان و هم بین تیم تولید و تهیه و کارگردانی. همه به این نتیجه رسیدیم که چنین کاری باید انجام شود. این شیرین‌ترین کاری بود برای خود ما که می‌توانست رقم بخورد.»

«الان که این اتفاق افتاده، به نظرم یک اکران واقعی و گسترده به پهنه کشورمان بود و امیدوارم که به زودی در پلتفرم‌های آنلاین هم اکران بشود که دردسترس مردم باشد و ما تلاش خواهیم کرد که فیلم را به زبان عربی و بعد به زبان انگلیسی، ترجمه کنیم و در اختیار مخاطب‌های دنیا قرار بدهیم با توجه به اینکه الان عطش بسیار زیادی وجود دارد در بین مخاطب‌های غیر ایران و مخاطب‌های بین‌المللی برای دیدن چنین فیلم‌هایی با موضوع قدرت نظامی ایران و قدرتی که این چند روز پیش چشم مردم جهان است. این فرصت برای فیلم خدای جنگ فراهم شده و این فرصت برای ما فراهم است که حرف‌های مهم فیلم را و فلسفه مقاومت و جنگیدن خودمان را از طریق این فیلم به مردم دنیا بگوییم و این فرصت بین‌المللی را هم ان‌شاءالله استفاده خواهیم کرد.»

همین 5 ماه قبل و در طول جشنواره فیلم فجر، وقتی که در کاخ جشنواره روزگار می‌گذراندیم، با حسین داراربی، کارگردان خدای جنگ گفت‌وگویی گرفتیم. او در آن مصاحبه یک‌ساعته با «فرهیختگان»، از این گفت که ساخت خدای جنگ به بیش از 5 سال قبل بازمی‌گردد و او قبل از آثاری چون «هناس» به سراغ این سوژه رفته بوده. دارابی به «فرهیختگان» گفت: «این پروژه از پنج سال پیش نوشته شده بود و اصلاً باید پنج سال قبل ساخته می‌شد، در این سال‌ها من کلی خون دل و غصه خوردم و چقدر ناراحت بودم که این فیلم ساخته نشده. فیلمنامه خدای جنگ را احسان ثقفی قبل از اثر اولم یعنی «مصلحت» نوشته بود. حتی از فیلمنامه هم فراتر رفته بودیم و کار به مرحله پیش‌تولید رسیده بود اما به دلیل حساسیت‌هایی که موضوع داشت...» حالا هم شفاه با اشاره به آن صحبت‌ها می‌گوید: «درواقع 5 یا 6 سال بود که فرایند نگارش صورت می‌گرفت و یک سال و نیم هم فرایند ساخت انجام شد.» موضوعی که نشان می‌دهد، ساخت اثری مانند خدای جنگ با یک پژوهش جدی نسبت به ادوات نظامی و البته روایت شهید طهرانی‌مقدم در این مسیر شکل گرفته است. 

 

حاجی‌زاده نبود، فیلم ساخته نمی‌شد

خدای جنگ را چه چیزی به اثری که می‌بینیم تبدیل کرده؟ فیلمی که به آشیانه موشکی سپاه می‌رود و در همان چند نمای 20 دقیقه آغازین فیلم، موشک را بدل به مسئله مخاطب می‌کند. نمای از بالایی که از موشک‌های لیبیایی گرفته می‌شود، برخلاف آنچه تصور می‌شود به راحتی به دست نیامده است. مهم‌ترین دلیلی که فیلم‌هایی چون خدای جنگ کمتر ساخته می‌شود دقیقاً همین است که ساختن چند نمای مربوط به تجهیزات نظامی آنقدر‌ها هم ساده نیست. باید حتماً کسانی باشند که دیدشان نسبت به کار‌های فرهنگی بازتر باشد. برایم سؤال شد فیلمی که 5 سال معطل مانده را چه کسی به راه انداخته. شفاه پاسخش را از همه بهتر می‌دانست: «اینجا جا دارد یاد کنم از شهید عزیزمان. شهید حاجی‌زاده که یک هفته‌ای بیشتر نمی‌گذرد از از دست دادن ایشان. درواقع اگر حمایت‌های ایشان نبود و اگر حمایتشان برای تولید این فیلم نبود، خدای جنگ هرگز ساخته نمی‌شد. از جمله این حمایت‌ها این بود که تمام آنچه به عنوان ادوات نظامی در فیلم لازم بود، توسط شخصِ سردار حاجی‌زاده انجام شد و ایشان، تمام نیروی هوا و فضای سپاه را سرخط کرد تا همه‌چیز در اختیار فیلم قرار بگیرد. من فکر می‌کنم درمورد همه این‌ها و نتیجه‌ای که از فیلم می‌بینیم، این واقعی بودن ادوات خیلی تأثیر مثبتی در واقع‌نما بودن فیلم گذاشته است.»

 از شفاه پرسیدم آیا شهید خودشان فرصت کردند فیلم را ببینند و او جواب داد: «جزء اولین کسانی بودند که اثر را دیدند، فیلم را دوست داشتند و خداقوت گفتند به گروه فیلم و پیغام دادند برای گروه سازنده و تشکر کرده بودند از ما. البته دربرابر کاری که این شهید بزرگوار کرد برای کشور ما واقعاً ساخت این فیلم هیچ نبوده و فاقد اهمیت محسوب می‌شود از نظر من.»

 

فیلمی که پیوست جنگ است

ساختن آثار استراتژیکی چون خدای جنگ که می‌تواند به لحاظ فرامتنی مانیفست سیاسی و نظامی کشوری را تبیین کند، در منطقه ما به ندرت اتفاق افتاده. کاری که حتی اسرائیلی‌ها هم آنچنان دست به ساختش نزده‌اند و آن‌ها هم چون ما به ساخت کلیپ محدود شده‌اند. با این حال، واکنش‌های منطقه‌ای در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که منطقه نیاز دارد به تغییر در رویکرد‌ها. وقت آن است که مسائل نظامی روی پرده‌های سینما به نمایش دربیاید. وقتی به تاریخ سینمای ایران نگاه می‌کنیم، فیلم‌هایی از این دست به ندرت دیده می‌شود، فیلم‌هایی که بشود در منطقه اکرانشان کرد و در پیوست ایده دفاعی کشور قرار بگیرد. شفاه در این مورد توضیح می‌دهد: «در گفت‌گوی نشست خبری بعد از اکران فیلم در جشنواره به این موضوع اشاره کردم، تا حدی هم شنیده شد. من اعتقاد دارم این فیلم پیوست رسانه‌ای-فرهنگی جنگی است که امروز داریم انجام می‌دهیم. البته آن روز گفتم این پیوست رسانه‌ای عملیات صادق است و امروز می‌گویم که پیوست رسانه‌ای-فرهنگی جنگی ا‌ست که در آن هستیم. با توجه به اینکه هم موشک، سلاح ظاهری ما در این جنگ، در این فیلم وجود دارد و مسئله پرتاب موشک؛ و هم سلاح حقیقی ما در این جنگ یعنی قوت ایمان ما به نمایش داده شده است. مثل تمام جنگ‌هایی که ما در تاریخ اسلام داشته‌ایم و مؤمنان هر وقت که با اراده و ایمانشان جنگیدند پیروز شدند. من فکر می‌کنم که فیلم خدای جنگ درباره ایمان و منشأ اثر این ایمان است. فیلم دنبال این است که بگوید خدای واقعی جنگ کیست. هم از نظر مضمون فیلم مربوط به جنگ روز و پیوست فرهنگی و رسانه‌ای آن است و هم به لحاظ موضوع مادی‌ای که فیلم مطرح می‌کند، یعنی سلاح ظاهری ما؛ موشک، اهمیت دارد. به نظرم این لطف را خدا به ما کرد که چنین فیلمی بسازیم و ما خدا را شاکریم که این مهم را از طریق ما انجام داد و ما را لایق این دانست که در میان عوامل چنین اثری داشته باشیم.»

 

ساعد سهیلی شبیه به طهرانی‌مقدم شده است

ساعد سهیلی از اولین بازیگرانی بود که به تهاجم اسرائیل به ایران واکنش نشان داد. او به استوری گذاشتن قانع نشد و یک پست در صفحه شخصی خود منتشر کرد و گفت: «تنها یک دوقطبی وجود دارد؛ ایران یا اسرائیل. هیچ قطب سومی وجود ندارد. دنبالش نگردید.» این حرف سهیلی واکنش‌های بسیاری در شبکه‌های اجتماعی در پی داشت و بعضی از کسانی که خدای جنگ را دیده بودند به شوخی می‌گفتند سهیلی در نقش فرماندهِ خدای جنگ مانده. نقشی که بازی کردن در آن آنقدر‌ها هم در سینمای ایران ساده نیست. شفاه از بازی سهیلی در این نقش می‌گوید: «ببینید! بازی کردن فیلم‌هایی شبیه خدای جنگ، چون خیلی از این دست آثار ساخته نمی‌شود، بالاخره هزینه‌هایی دارد برای آدم‌هایی که می‌آیند در این فیلم‌ها. ممکن است جریان‌هایی علاقه‌مند نباشند که هنرمندان ایرانی در این آثار بازی کنند. کسانی که حاضر می‌شوند این کار را انجام دهند، افرادی هستند که واجدِ اعتقاد هستند، نسبت به آن مضمونی که فیلم دارد ارائه می‌کند. ساعد سهیلی یکی از هنرمندان خیلی خوب ماست که در ژانر‌های مختلف بازی کرده و همیشه خوش درخشیده است. در خدای جنگ هم با اعتقاد و با ایمان آمد و وارد شد و خب در این موضع‌گیری‌ای هم که دیدید در مورد موضوع اسرائیل کرد، این را عیان کرد که با یک اعتقادی، دستاورد‌های سرداران بزرگ این کشور را به تصویر کشید. این خیلی برای من مهم است که با چنین هنرمندان متعهد و درجه یکی در کشورمان مواجه هستیم و امیدوارم که این ادامه‌دار باشد.»

 

70 درصد از کشور‌های مقاومت مخاطب فیلم هستند

پایان خدای جنگ به گونه‌ای طراحی شده که برداشت‌های فرامتنی ایجاد و موضوع پرتاب‌های چند هزار کیلومتری را مطرح کرده و همین مسئله پیوندی میان اثر با ادوات و سلاح‌های موشکی فعلی ایران ایجاد می‌کند. چنین اتفاقی در پخش بین‌المللی اثر بسیار اهمیت دارد و می‌تواند برای بخش مهمی از کشور‌های حوزه مقاومت و حتی کشور‌های عربی مهم باشد. اکران بین‌المللی برای شفاه هم مسئله است و به نظر می‌رسد خیلی زود خدای جنگ فرایند نمایش بین‌المللی خود را آغاز کند. تهیه‌کننده خدای جنگ می‌گوید: «برای پخشِ بین‌المللش داریم فکر می‌کنیم. این می‌تواند اکران سینمایی باشد یا پخش تلویزیونی و پلتفرمی ولی قطعاً اینکه ما این فیلم را صرفا فیلمِ پخش در داخل کشور ببینیم، نیست. این موضوع قطعی است. این فیلم حداقل در کشور‌های حوزه مقاومت باید دیده بشود. در کشور‌های ملتِ عرب حتماً باید دیده شود و مطمئنم که از دیدنش استقبال خواهند کرد، خصوصاً بعد از اتفاق‌هایی که افتاده با واکنش‌هایی که از سوی مردم این سرزمین‌ها نشان داده شده. من امروز در یک نظرخواهی از مردم جهان عرب دیدم که بیش از 70 درصد مردم کشور‌های عربی با ایران در این جنگ همراه هستند و یک عدد بسیار کمِ 14 درصد جزء مخالفان موضع ایران هستند. این نشان می‌دهد که این 70 و خرده‌ای درصد سرمایه‌‌ ما هستند و راه نگه‌داشت و توسعه این سرمایه ارائه آثار فرهنگی شبیه به این است به آن جامعه مخاطب تا بتواند نگاه‌شان را تثبیت کند روی این موضع.»

 

شاید «خدای جنگ2» هم داشته باشیم

در میان صحبت‌های شفاه این به ذهنم رسید که آیا چند درصد موشک‌های نمایش داده شده در این فیلم، اکنون هم استفاده می‌شود یا خیر؟ پاسخ شفاه شاید برای کسانی که مات موشک‌های درون فیلم شده‌اند، عجیب به نظر برسد: «آن چیزی که ما در فیلم در حال نشان دادنش هستیم موشک‌های خیلی ابتدایی ایران است که امروز شاید دیگر حتی کارایی هم نداشته باشد. آن چیزی که امروز دارد استفاده می‌شود، همگی –چه ضعیف‌ترین‌هایش و چه آن‌هایی که روز پنجشنه رونمایی‌اش شروع شد- نسل‌های بعدی موشک‌هایی است که در داستان خدای جنگ می‌بینیم. داستان خدای جنگ اولین گام‌های ما در صنعت موشکی و اولین گام‌های موشکی ایران است. همانطور که شما گفتید، در انتهای داستان، ما یک خطی برای ادامه‌اش گذاشتیم که چه‌بسا شرایط فراهم شود و روزی کسانی یا خود ما بتوانیم ادامه این داستان و رسیدن به تکنولوژی‌های بسیار پیچیده ساخت تسلیحاتی که به آن رسیده‌ایم را روایت کنیم.»

شفاه همیشه تهیه‌کننده کار‌های سخت بوده. به طور مثال اثری چون «دیدن این فیلم جرم است» زیر سایه ممیزی‌ها ماند و اکرانش پر بحث بود. حالا شفاه با یک فیلم دیگر آمده. اثری که اصلاً ساده نیست وحالا در اکران هم چنین مسائلی برایش پیش آمده. شاید عجیب به نظر برسد که چطور شفاه و گروه کارگردانی به این سادگی حاضر شده‌اند اکران تلویزیونی را برای این اثر بپذیرند (اثری که بنا بر گفته منتقدان فیلم پرده است): «اکران خیلی برایمان لذت‌بخش است، از همه سختی‌هایی که دارد بگذریم، اکران سینمایی برای یک فیلمساز یکی از جذاب‌ترین روز‌های کاری اوست. افتتاحیه‌هایی که وجود دارد و اینکه کنار مردم و مخاطبانشان هم‌نفس با هم می‌توانند فیلم را ببینند یک لذت وصف‌نشدنی است واقعاً، ولی واقعیت این است که شرایط کشور ما اصلاً شرایطی نیست که این لذت‌های کوچک بخواهد حتی تردیدی در این تصمیم ایجاد کند. در حقیقت ما اصلاً کار خاصی نکردیم و واقعاً منتی بر سر کسی نیست. ما در راه اتفاقی که برای کشورمان افتاده، در راه نگهداری خاک کشورمان و اعتقادمان، جانمان را باید بدهیم. اینکه حالا یک فیلم بوده و در شرایطی که فکر می‌کردیم نیاز دارند که مردم چنین اثری را ببینند پیشنهاد دادیم یا تلاش کردیم که این اتفاق بیفتد و پخش شود، به نظرم جای ذکر هم ندارد.»

شفاه در باقی صحبت‌هایش از تلاش برای اکران‌های چندباره خدای جنگ در تلویزیون می‌گوید: «روز شنبه هم ما پخش داریم از شبکه دو و من امیدوارم و البته صحبت کردیم که در روز‌های آتی هم شبکه‌های دیگر، غیر از شبکه‌های 1 تا 3 هم فیلم را بازپخش کنند. من فکر می‌کنم با استقبالی که از فیلم بشود نیاز است دوباره پخش شود، ما هم استقبال می‌کنیم از اینکه فیلم هر چه بیشتر دیده شود. به نظرم این روز‌ها مهم‌ترین روز‌هایی است که چنین حرف‌هایی باید ‌زده شود و مردم هم دوست دارند که بشنوند و ببینند.

 

فیلمی که روح شهید طهرانی‌مقدم را دارد

سوای واکنش‌های مثبتی که خدای جنگ در جشنواره فجر و در میان منتقدان و بخش مردمی جشنواره داشته، حالا باید منتظر بود تا ببینیم اکران تلویزیونی اثر هم با استقبال مواجه می‌شود. البته این موضوع هم دست‌خوش اتفاقات روز شده است: «چون شرایط اینترنتی کشور هم خیلی ثباتی ندارد واقعاً هم نمی‌شود بازخوردی گرفت. واقعاً دوست داریم بدانیم واکنش‌ها و نظرات چیست. امیدوارم مردم همان‌طور که در جشنواره دوست داشتند و به ما رأی بالایی دادند و ما جزو بهترین فیلم‌های مخاطبان قرار گرفتیم اینجا هم استقبال خوبی را ببینیم و این موضوع دلگرم‌مان کند. از طرفی خانواده شهید طهرانی‌مقدم فیلم را دیدند و به امید خدا خیلی دوست داشتند. دختر شهید طهرانی‌مقدم خیلی دوست داشتند فیلم را و مصاحبه‌ای هم کردند و توضیح دادند با آنکه بخش داستانِ خانوادگی خدای جنگ، داستان خانواده ما نیست اما داستانِ مثالی‌ای که ساخته شده چندان دور از وضعیت ما نسبت به پدرمان نیست و اینکه ایشان هیچ‌وقت نبود و نمی‌توانستیم ببینیمش و یک جور جدایی بین ما و ایشان بود وبه خاطر کشور کار می‌کردند، می‌گفتند این خیلی مشابه است. ما خیلی لذت بردیم از اینکه فیلم را پسندیده بودند و خیلی هم لطف کردند به ما. برای ما خیلی مهم بود که قصه جذاب باشد. در حالت عادی زندگی هیچ انسانی به آن جذابیت و با قاعده‌های درام کلاسیکی که ما دوست داریم نیست. پس طبیعتا مجبور می‌شویم که تغییراتی انجام بدهیم و داستان را از شخص شهید طهرانی‌مقدم روی یک شخصیت غیر‌واقعی ببریم اما روایت زندگی ایشان را تا حد امکان پیش برده باشیم.»

شفاه در پایان صحبت‌هایش از طرف خود و باقی تیم تولید و کارگردانی، اثر را به شهدایی تقدیم می‌کند که نامشان هنوز هم کابوس روز و شب اسرائیلی‌هاست: «ما این فیلم و تلاش‌هایی که در مسیر ساختش انجام شد را با اینکه در برابر کار بزرگی که دانشمندان هوا فضا و سرداران این حوزه انجام دادند، بسیار کوچک است، با فروتنی تقدیم می‌کنیم به شهدای این عرصه. به‌خصوص شهید حسن طهرانی‌مقدم و شهید حاجی‌زاده که هنوز فرصت عزاداری بابت از دست دادنشان به ما نرسیده است.»

 

/ انتهای پیام /