به گزارش «سدید»؛ دیروز، 7 تیرماه، تهران به عنوان پایتخت مقاومت به صحنه حماسهآفرینی ملتی تبدیل شد که با حضور پرشور خود از همه علائق و سلایق از پیر و جوان در مراسم تشییع پیکر شهدای پاسدار و زنان و مردان و کودکان مظلوم رنگ و بوی دیگری به این تشییع باشکوه داده بودند، حضوری کمنظیر که در تاریخ طولانی ایرانزمین نظیری برای آن کمتر پیدا میشود. در تشییع پرشور شهدا از گروههای سیاسی و اجتماعی مختلف تا مردم با عقاید و نگرشهای متفاوت حضور پیدا کردند. مردم در 7 تیر ماه 1404 پس از حضور تاریخی خود در نماز جمعه 30 خردادماه جلوهای دیگر از همدلی و همراهی را در کنار شهدای خود به نمایش گذاشتند. دیروز ایرانیان در کنار شهدای خود به دنیا نشان دادند که خون شهدا، بهویژه خون پاک کودکان بیگناه، هرگز پایمال نخواهد شد و عزم ملت برای انتقام قویتر از همیشه است. این حضور در زمانهای که شاهد اوج تقابل منطقهای و جهانی رژیمصهیونیستی و حامیانش با ایران هستیم، رخ داد. از همین رو چند پرسش کلیدی به وجود میآید که رمز حضور مردم در مراسم تشییع شهدا چه بود؟ این تشییع تاریخی چه پیامی دارد؟ انسجام مردم در این برهه حساس چگونه شکل گرفته و چگونه باید از آن حفاظت کرد؟ در همین خصوص با محمدرضا قائمینیک، استاد علوم اجتماعی دانشگاه رضوی گفتوگو کردیم که در ادامه مشروح آن را از نظر میگذرانید.
ظهور آزادانه باعث خلق چنین صحنههایی میشود
محمدرضا قائمینیک در خصوص حضور پر شور همه سلایق در تشیع شهدای جنگ تحمیلی دوم معتقد است: «زمانی که اجازه بدهیم ظهور و بروز آزادانه مردم بدون جهتگیری در جامعه ایران رقم بخورد، شاهد چنین صحنههایی هستیم. یکی از اشتباهات اهل فکر در دوره معاصر در مورد مفهوم مردم این بوده که در واقع اجازه سخن گفتن از جانب خود مردم را نداده و همواره سعی کردهاند مردم را مطابق چهارچوب تحلیلی خودشان تفسیر بکنند. چنین لحظاتی بسیار حساس و مهم است. فهم حضور مردم در این صحنهها بسیار مهم است و بیشک چنین حضوری نمیتواند محصول یک سال، دو سال یا حتی ۳۰ سال تا ۴۰ سال باشد؛ چراکه پیوندی با تاریخ دارد.»
بسیاری از کشورها با هزینه هنگفت تبلیغاتی هم نمیتوانند یکدهم این جمعیت را پای کار بیاورند
او در ادامه با بیان اینکه این حضور با فراخوانهای رسانهای ممکن نبود، بیان داشت: «شما میدانید در بسیاری از کشورها هزینههای هنگفت تبلیغاتی انجام میشود برای اینکه یکدهم این جمعیت را بتوانند در یک میتینگ پای کار بیاورند. بهعلاوه ما به لحاظ رسانهای نسبت به بسیاری از این کشورها ضعیفتر هستیم و طبیعتاً نمیتوانیم با هیچ رسانه و تبلیغاتی چنین مردمی را به خیابانها بکشانیم. با وجود این مسائل در این لحظه تاریخی مردم به تشییع شهدا آمدند. بهعلاوه حتی اگر از حیث استمرار ماجرا نگاه بکنید و نه صرفاً تراکم جمعیت باید گفت استمرار حضور ملت ما در میدانها را شاید نتوان در هیچ جایی پیدا کرد. ملتی که چهل و چند سال از انقلابش گذشته باشد و هر سال مردم پای ۲۲ بهمنش بیایند یا برای مثال حادثهای که شاید از نظر ما اهمیت زیادی نداشته باشد، حضور مردم در نمازهای جمعه است که در گستره زیادی هر هفته دارد برگزار میشود. ما در هر سال حدود ۵۲ هفته داریم و در گستره ملی در شهرها و شهرستانهای مختلف، هر جمعه در واقع آدمها میآیند برای یک نماز جمعه که البته در حد و اندازه خودش است. اما این آمدنها در واقع نشانگر عمق تاریخی هویت ما است. یعنی اینها یک بهرهای از هویت تاریخی ما دارند میبرند و مردم در نسبت به آن هویت گذشته، پای کار چنین رویدادهایی میآیند و چنین اتفاقاتی رقم میخورد.»
برخی تصورشان از وحدت جامعه یکدست است
ما وحدت را با یکدستی یکی میگیریم و آن وقت فکر میکنیم جامعهای که مثلاً تکثر در آن دارد، مثلاً اصلاحطلب و اصولگرا دارد، یا فلان پوشش را دارد یا فلان پوشش را ندارد، احتمالاً با ایده مقابله با دشمن و حمایت از آرمانهای ملی وحدت ندارد
محمدرضا قائمینیک در خصوص چگونگی شکل گیری یکپارچگی و اتحاد ایرانیان در دفاع مقدس دوم معتقد است: «اتحاد و انسجام ایرانیان بستگی به فهم ما از مسئله وحدت یا تکثر در جامعه دارد. بعضی از افراد تصورشان این است که جامعه بایستی شکل یکدستی داشته باشد تا به آن جامعه بگوییم وحدت دارد؛ یعنی به تعبیر دیگر، درک اولیه و شاید اشتباهبرانگیز ما از وحدت، مساوی با جامعه یکدست است. درحالیکه حتی ادبیات تاریخی و عرفانی گذشته ما، چه از ناحیه مولفه ایرانیبودن و چه از ناحیه اسلامیبودن، در واقع وحدت را مساوی یکدستی جامعه نمیبیند، بلکه وحدت در نسبت با کثرت و تکثرهای هویتی فهم میشود.»
او در ادامه بیان کرد: «جامعه ایران همواره در مولفههایی وحدت داشته و در واقع آن چیزی که احتمالاً فهم ما را دچار اشتباه میکند، این است که ما وحدت را با یکدستی یکی میگیریم و آن وقت فکر میکنیم جامعهای که مثلاً تکثر در آن دارد، مثلاً اصلاحطلب و اصولگرا دارد، یا فلان پوشش را دارد یا فلان پوشش را ندارد، احتمالاً با ایده مقابله با دشمن و حمایت از آرمانهای ملی وحدت ندارد.»
در بحرانها امکان تبدیل تهدید به فرصت وجود دارد
او با توضیح آن که جامعه ایرانی در طول تاریخ بقا پیدا کرده و در برخی از مواقع با بحران مواجه بوده، بیان داشت: «درحالیکه جامعه ایرانی در طول تاریخ بقا پیدا کرده و ما امروز خودمان را در نسبتی با هویت گذشته فرهنگی و تاریخی خودمان، در ارتباط با فردوسی همچنان احساس میکنیم، با خیام همفکری داریم، با حافظ همفکری داریم، با متفکران گذشتهمان همفکری داریم، این نشانگر این است که وحدت در متن جامعه ایرانی برقرار است. البته این را باید لحاظ بکنیم و به آن توجه بکنیم که این وحدت همواره در واقع در معرض تهدیدها یا بحرانهایی قرار میگیرد. اما این که وحدت یک جامعه در معرض بحران قرار بگیرد، لزوماً به معنای فروپاشی وحدت نیست. چون بحرانها همانطور که میتوانند مخرب باشند، میتوانند باعث از رکود درآمدن یک جامعه و ارتقای آن شوند. بحرانها مثل آزمونهای امتحان است، یعنی امتحانها میتوانند هم باعث رفوزگی و سقوط شوند و هم موجب رشد و اعتلا. آزمونهایی که هویت را در ظاهر تهدید میکنند، این تهدید میتواند به عنوان فرصت نیز تلقی بشود و میتواند باعث ارتقا بشود، چرا که رکود طبیعی که در یک هویت فرهنگی ایجاد میشود را میتواند تغییر بدهد و باعث ارتقا بشود. چنین بحرانهایی هم میتواند آن هویت را به طور کامل نابود بکند و هم میتواند باعث ارتقا بشود.»
او با اشاره به اتحاد ایرانیان در دفاع مقدس دوم افزود: «جنگ اخیر یکی از آن نقاطی است که نشان داد جامعه ایرانی در متن خودش وحدت دارد و البته در واقع این وحدت مادامی مفید و در واقع به مثابه فرصتی برای جامعه محسوب میشود که بتواند آن تکثرها را در خودش جذب و هضم بکند.»
هویت یک ملت را باید در مواجهه با تهدیدات و ضربات سنگین شناخت
مهمترین دستاورد و فرصتی که در حال حاضر برای ما وجود دارد، توجه به احیای هویت تاریخی جامعه ایرانی است. ما میراثدار تاریخ ملی ایران هستیم و ما یک تاریخی به درازای تاریخ اسلام و ایران داریم. این اتحاد میراث وحدت جامعه ایرانی با گذشته خودش است که توانسته آنها را در این آستانه حساس احیا بکند و به رخ بکشد.
او با اشاره به مولفه و آوردههای تاریخی ایرانیان افزود: «مؤلفههای اساسی هویت یک ملت را باید در آنجاهایی دنبال کرد که ضربات سنگین و جانکاهی یا تهدیدکنندهای بر هویت ملی دارد رقم میخورد و آنجاست که مولفههای اصلی از غیراصلی بازشناخته میشوند. در مورد مصادیق هویتهای ملی باید یک مقدار با احتیاط رفتار کرد. لزوماً و مخصوصاً در فضای رسانهای که ما با آن سروکار داریم، دنبال کردن خیلی از این مولفهها به عنوان مولفههای اصیل نیازمند یک تأملات دقیقتری است که وقتی از جامعه ایرانی با عمق تمدنی قابلتوجهی حرف میزنیم، ببینیم که این مصادیق آیا مصداق واقعاً مولفههای هویتی هستند یا نه. در واقع بود و نبود آنها در درازمدت اصلاً تغییری در هویت ملی ایجاد میکند یا نه. مقابله با ظلم، مقابله با کودککشی، مقابله با تجاوز به وطن، اینها میتواند جزء مولفههای تاریخی و هزارساله ما ایرانیان باشد.»
قائمینیک با اشاره به اهمیت حفظ این اتحاد و انسجام ملت ایران افزود: «در جانب رقیب ما، یعنی رژیمصهیونیستی. رژیمصهیونیستی در تلآویو، یعنی در تلی از خاک که با موشکهای ایران در این شهر ایجاد شده است، دو روز بعد از آتشبس، یک بیلبورد خیلی بزرگ را در شهر منتشر میکند و روی آن نوشته: «نسخه پیمان ابراهیم: اکنون زمان خاورمیانه جدید است.» و روی آن بیلبورد، هم عکس ترامپ، هم عکس نتانیاهو و هم عکس بخش قابلتوجهی از سران کشورهای منطقه که در این مدت در طی پروژه عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی وارد تعاملات سازنده شدند، مثل قطر و امارات و تا اردن و امثال آن، تصاویر اشخاصی مانند محمود عباس و امثال اینها است. بهعلاوه این عبارت دیده میشود که: «در بحرانها فرصتها پدید میآیند.» این نشان میدهد که رژیمصهیونیستی بهدرستی متوجه است که در اوج بحرانی که قرار دارد و به لحاظ افکار عمومی با مشکل جدی مواجه است برای اینکه نشان بدهد که در این جنگ تنها نبوده به نوعی میگوید پیمان ابراهیم پشت سرشان بوده است.»
احیای هویت تاریخی جامعه مهمترین فرصت پیش روی ما است
او در ادامه افزود :«ما به طریق اولی، به دلیل بهرهمندی از هویت تاریخی عمیقی که داریم، از این جنگ میتوانیم استفاده بکنیم، به شرطی که هوشیار و آگاه باشیم. به این معنا، مهمترین دستاورد و فرصتی که در حال حاضر برای ما وجود دارد، توجه به احیای هویت تاریخی جامعه ایرانی است. ما میراثدار تاریخ ملی ایران هستیم و ما یک تاریخی به درازای تاریخ اسلام و ایران داریم. این اتحاد میراث وحدت جامعه ایرانی با گذشته خودش است که توانسته آنها را در این آستانه حساس احیا بکند و به رخ بکشد. به همین دلیل، توجه به هویت تاریخی جامعه ایران از مهمترین موضوعاتی است که در حال حاضر ما را نهتنها در مواجهه با رژیمصهیونیستی، بلکه در مقابل موج بنیانبرافکن نظم استعماری که تقریباً ۲۰۰ ساله در مواجهه با آن هستیم، قرار میدهد.»
منازعه امتگرایی و ملیگرایی بسیار ساختگی و سخیف است
او در ادامه در خصوص چگونگی حفظ انسجام جامعه ایرانی در نقد دوقطبیسازان افزود: «ما باید مثل رقیبمان بلندپرواز باشیم. مثلاً شما در هفته اخیر یک منازعه بسیار ساختگی و سخیفی به نام امتگرایی و ملتگرایی را در شبکههای اجتماعی دیدید، درحالیکه رقیب شما یعنی رژیمصهیونیستی و همکاران آن، درگیر اینگونه مسائل نیستند. رژیمصهیونیستی سابقه ملی بودن مثل ما را ندارد. کل عمر این رژیم ۷۰ ساله است، یعنی هنوز ملیتش شکل نگرفته است بهعلاوه همپیمانان آن در واقع نمیتوانند با آن تشکیل امتی را بدهند. اما بلندپروازی او به گونهای است که دو روز بعد از آتشبس، نتانیاهویی که عمر کشورش به ۷۰ یا ۸۰ سال نمیرسد ترامپ را و سران کشورهای عربستان سعودی و اردن و عمان و محمود عباس و غیره را هم میآورد و اینها را ذیل یک مفهوم به نام «پیمان ابراهیم» قرار میدهد.»
برای رژیمصهیونیستی این منازعه بین ابراهیمیان و غیرابراهیمیان است
قائمینیک در ادامه بیان داشت: «همانطور که میدانید پیمان ابراهیم در واقع پیمانی است که ناظر به حضرت ابراهیم میباشد و به عنوان نقطه اشتراک مسیحیان و یهودیان و مسلمین دارند مطرحش میکنند. یعنی دو روز بعد از آتشبس دارد چه فضایی را در تلآویو مطرح میکند که اصلاً منازعه، منازعه ابراهیمیان و غیرابراهیمیان است. اما دراینجا که سرشار از چنین مفاهیمی در طول تاریخمان هستیم، منازعه را در سطح ملتگرایی و امتگرایی داریم تعریف میکنیم. یعنی یکبار با خودمان فکر کنیم که به لحاظ هویت تاریخی هم که نگاه بکنیم، ما بیشتر با امت اسلامی بودیم یا در واقع مثلاً ترامپ؟ ما اشتراکاتمان با حضرت ابراهیم و آیینهای ابراهیمی بیشتر است یا مثلاً ترامپ؟ این در واقع از آن اشتباهاتی است که ما داریم در این عرصه مرتکب میشویم. من فکر میکنم راهش این است که در این بزنگاههای حساس، تا جایی که امکانهای واقعی ما اجازه میدهد این اشتراکات را باید بتوانیم احیا کنیم و در واقع با چنین امکانهایی بتوانیم برای مواجهه آماده بشویم.»
او در ادامه با اشاره به واقعه عاشورا و امکان تولید اشتراکات فرهنگی بیان داشت: «من یک نمونه عرض کنم، ما چقدر در روایتمان از حادثه عاشورا یا تشیع، به پیوند تشیع با تاریخ انبیا در سطح افکار عمومی توجه کردهایم؟ یعنی در این سالها، هیچ وقت به نسبت تشیع با تاریخ انبیا توجه نکردهایم. درحالیکه در روایتی از حضرت رضا (ع) آمده که حضرت ابراهیم در جریان ذبح حضرت اسماعیل برای حضرت سیدالشهدا گریه میکند و خداوند اجر قربانی شدن اسماعیل را که در واقع یکی از مقامات الهی بوده را به ایشان بهخاطر گریه به حضرت سیدالشهدا میدهد. از این منظر اگر نگاه بکنیم، مثلاً همین عزاداریهای ما ریشهای با پیوند با حضرت ابراهیم دارد و تمام پیروان ادیان ابراهیمی در پیوند با تشیع دارند قرار میگیرند. خب ما این ظرفیت را اساساً به آن توجه نمیکنیم. در روضههایمان به چنین احادیثی ارجاع نمیدهیم. درحالیکه رقیب ما بدون هیچ سنخیتی دارد در سطح افکار عمومی چنین کاری را انجام میدهد.»
او در پایان افزود: «جنگ فعلی، علیرغم هزینههای بسیاری که به ما وارد کرده، فرصتی ایجاد کرده است برای تأمل جدی بر گستره فرهنگیای که در ایران و در جامعه تشیع وجود دارد.»
/ انتهای پیام /