الحیات به دنبال ترسیم مختصات و نقشه راه رسیدن به یک حاکمیت سالم است چرا که هیچ آرمان والایی بدون حاکمیت ارزشها تحقق نمیپذیرد و اساسا دین نیز در اصل دعوت به پیریزی یک حاکمیت است.
به گزارش «سدید»؛ جریان قرآن گرایان در دوره معاصر ایران و اسلام مصداق بارزی برای تلاش مسلمین و علمای دغدغهمند است تا اسلام را از حاشیه به متن زندگی بشر وارد کنند. اینان با وجود پیش فرضهای متفاوت که به مدلهای دین شناسی و معرفت شناسی متنوع بازگشت میکند همگی متفق القول هستند که اسلام برای حیات بشر برنامهای دقیق و اجرایی دارد و در صورت توجه مسلمین به این نقشه راه الهی سعادت دنیا و آخرت توامان حاصل خواهد شد. قرآن گرایان برای تحقق این بیداری و تنبه جامعه ایمانی شعار بازگشت به قرآن سر دادند و قرآن را با نگاهی عصری و در ارتباط با تحولات زمان و تنوع فرهنگها تفسیر کرده و به دنبال تبیین نیازهای بشر امروز در بستر قرآن و استخراج مدل حیات اجتماعی سیاسی اقتصادی قرآنی بودند. در این مسیر و پس از تجربههای نخستین در ایران که به سالهای دور و دهههای بیست و سی شمسی بر میگردد. این بار مجتهدانی خراسانی و با سبک و سیاق و روشی نوین به سراغ نصوص دینی خصوصا قرآن رفتند تا در آینه وحی و مفسران حقیقی آن و بر مبنای تفکر شیعی الگویی برای حیات دنیایی بشر که منتج به سعادت ابدی شود تدوین کنند.
مدرسه تفکیک، اصلاحات مبتنی بر ثقلین الحیات که نمونه واقعی تلاش مجتهدان شیعه بر طبق اصول تقکر شیعی در رجوع به قرآن است را باید جزو تلاشهای مدرسه فکری تفکیک دانست چرا که استاد محمدرضا حکیمی و برادران ایشان که جزو مولفان مجموعه ۱۲ جلدی الحیات هستند پرورش یافته مکتب تفکیک بوده و جزو اساتید این جریان فکری میباشند. دقیقا به همین دلیل و بنا بر اهمیت جایگاه نص در مکتب تفکیک است که الحیات خود را وامدار متن دینی میداند و سعی میکند تفسیر قرآن را در پرتو روایات ارائه داده و دست از تاویلات خود خواسته بشوید. نویسندگان این مجموعه قرآنی حدیثی در خصوص روش و هدف خویش از تالیف الحیات در مقدمه جلد نخست آن نوشته اند: کتاب الحیات مجموعهای است علمی پژوهشی و تخصصی که در آن تعالیم اسلام بر پایه قرآن و حدیث شریف گردآوری و تدوین شده است. این گردآوری به گونهای انجام پذیرفته و شکل یافته است که راه یک زندگی آزاد و پیشرو را هم برای فرد و هم برای جامعه نشان دهد زندگیای برخاسته از متن مذهب، ارج نهنده به ماهیت والای انسان شناسنده واقعیت متحول زمان و گراینده به محتوای جدی زندگی و حیات. وقتی درست به این تعریف نگاه میکنیم چهار عنصر اساسی الحیات ذکر شده است که برای تدوین یک الگوی حیات دینی باید به آنها توجه داشت مذهب، انسان، زمان و زندگی. این نگاهی نو به نصوص مقدس است که در اندیشه حکیمیها شکوفه زده و به بار نشسته است. حکیمیها در گذر زمان و با مشاهده تحولات سیاسی اجتماعی ایران، به این نتیجه میرسند که راه جبران عقب ماندگیها و سرخوردگیها و همچنین راه جلوگیری از شکستهای سیاسی اجتماعی در آینده انقلاب اسلامی بازگشت به قرآن است، اما این بازگشت باید روشی غیر از آنچه مرسوم بود و جامعه ایرانی آنرا قبل از انقلاب با آثار نویسندگانی مانند مرحوم خرقانی و شریعت سنگلجی و بازرگان و ... تجربه کرده بود، داشته باشد تا بتواند نماینده تفکر ناب و خالص شیعی باشد. از همین رو تاکید الحیات بر روی قرآن و حدیث در کنار یکدیگر برای جلوگیری از ورود و دخالت سلایق سیاسی و گرایشهای فکری غیر دینی در تفسیر و تبیین اهداف و مقاصد اسلام است. البته باید توجه داشت که الحیات تنها مجموعهای از آیات و احادیث نیست بلکه تنظیم جهانشناسی و ایدئولوژی اسلامی است با التزام دقیق به اینکه این جهانشناسی به دست آمده از قرآن و حدیث و از فهم مجموعی و موضوعی آنها باشد. همنطور که اشاره شد در صده گذشته جهان اسلام با مسائلی جدید مواجه شد و این برخوردهای فکری با غرب و جهان مدرن باعث شد تا متفکران دینی و عالمان مذهبی برای پاسخگویی به این مسائل از دیدگاه مذهب و نشان دادن موضع مذهب در برابر آنها فکری بکنند و نظر دین را در خصوص آن مسائل ارائه دهند. در چنین فضایی بود که در موارد بسیاری سه جریان ممزوج باهم به نام پاسخ مذهب به مسائل شکل گرفت: ۱-اطلاعات مذهبی متفکر یا نویسنده، ۲- برداشتها و اجتهادهای شخصی پاسخ دهنده و ۳- اطلاعات او از دیگر فرهنگها و فلسفهها و مکتبها و جریانات فکری؛ و دقیقا همین کیفیت باعث شد تا آثار نویسندگان در طول این دوران آمیختهای باشد از تعالیم دین و تعالیم غیردین و بسیاری از اصول و مبانی دستخوش توجیهها و تفسیرهای نادرست شود. به همین دلیل اهمیت بازگشت به متون اصیل قرآنی و حدیثی به خوبی درک میشود و ضرورت عرضه متون در پاسخ یابی مسائل نوین زندگی و تفکر بشری به خوبی احساس میشود. کاری که الحیات انجام داده است درواقع یک رجوع مجدد به اسلام و سپس یک عرضه مجدد اسلام به جامعه امروز است. رویکرد سیاسی مولفان الحیات کاملا مطابق با هدف ایشان، مبنی بر ارائه الگوی حیات دینی است. به همین دلیل الحیات به دنبال ترسیم مختصات و نقشه راه رسیدن به یک حاکمیت سالم است چرا که هیچ آرمان والایی بدون حاکمیت ارزشها تحقق نمیپذیرد و اساسا دین نیز در اصل دعوت به پیریزی یک حاکمیت است. به همین دلیل نیز الحیات به عنوان یک کتاب تفسیری و متن دینی در صدد برآمده است تا آمیختگی ابعاد گوناگون اسلام را با مسئله اساسی حاکمیت روشن کند.
اصول روش شناسی الحیات در خصوص روش شناسی الحیات میتوان نکاتی را عنوان کرد تا وجه تمایز رجوع به نصوص دینی توسط استاد حکیمی با برخی قرآن گرایان دهه بیست به بعد در ایران مانند شریعت سنگلجی و خرقانی و بازرگان و حتی آیت الله طالقانی مشخص شود. روشی که در الحیات پیاده شده است مراجعه به قرآن و استناد به آن با رعایت منطق ویژه آن (مقدم داشتن اصول و اهداف) است در این مرحله میتوان جدای از اختلافات مبنایی قائل به اشتراک روش با قرآن گرایان بود. در مرحله بعد مراجعه به حدیث و استناد به آن با این توضیح که حدیث از قرآن مایه میگیرد و شارح و مفسر کمی و کیفی قرآن است و ما را از چارچوبهای فکری و عملی قرآن آگاه میسازد. در این مرحله تفاوتی اساسی بین روش مولفان الحیات با قرآن گرایان وجود دارد، زیرا گرچه قرآن گرایان نیز به حدیث با چشم احترام مینگرند، اما در مسیر رجوع به قرآن سعی در پیرایش سنت با آنچه نامش را عقلانیت تاریخی میگذارند دارند و در همین مسیر خواسته و یا ناخواسته خود را از منبعی عظیم و لازم برای فهم آیات الهی محروم مینمایند و بیشتر به ارائه نظرات و تشخیصهای شخصی و تحت تاثیر از محیط سیاسی و اجتماعی معاصر خود میپردازند به همین دلیل تفاسیر این جریان بیشتر رنگ و بوی جریانهای فکری متنوع را دارد تا اینکه بتوان آنرا منتسب به دین دانست. مرحله سوم در روش الحیات، نگریستن به تعالیم و احکامی که در قرآن و حدیث آمده است به صورتی نظامدار و موضوعی و جستجو درباره آنها به شکلی مرتبط با یکدیگر است، زیرا فهم صحیح حکم دینی بدون درک مجموعی امکان پذیر نیست و باید هر حکمی در ارتباط با کل اهداف و اصول اسلام بازشناسی شود و الا به صورت جزیرههایی منقطع، احکامی استخراج میشوند که در مرحله پیاده سازی و در عمل دچار تناقض با اصول میشوند. در مرحله چهارم از روش شناسی الحیات اصلهای بنیادینی که قرآن کریم برای دیگر احکام اصلی و فرعی آورده است و مقیاس قاطع شمردن آنها برای پذیرفتن یا رد کردن معرفی میکند را اساس استخراج نظر اسلام قرار میدهند. برای مثال سه اصل اساسی که در مقدمه جلد سوم الحیات عنوان شده است ۱ اصل اجرای عدالت و قسط ۲ اصل نفی تکاثر و اتراف ۳ اصل حمایت از مظلوم و مستضعفین به این ترتیب است. در این مرحله نیز میتوان اشتراک نوع نگاه را میان استاد حکیمی با قرآن گرایان ثابت کرد گرچه در تشخیص اصول اساسی اختلافاتی وجود دارد. مرحله پنجم توجه به شناخت زندگی انسان معاصر با همه تطور و تکاملی که در معیشت و اندیشه و فرهنگ و هرآنچه به زندگی انسانی مربوط میشود است حکیمی در اهمیت این توجه مینویسد: واقعیت در حال تطوری که انسان معاصر در آن زندگی میکند به هیچ وجه نباید مورد غفلت واقع شود بویژه برای آن کس که درصدد استنباط احکام اسلامی و تفسیر آیات قرآنی است. در این مرحله نیز اختلافی بین اندیشمندان یاد شده بچشم نمیخورد. مرحله پایانی از روش شناسی مجوعه الحیات توجه و جدی گرفتن حوادث واقعه و فهم حقیقی آنها بدون توجه به مکتبها و افکار دیگری که در این زمینه وجود دارد است در این مرحله مسیری کاملا متقاوت با عموم مفسران سیاسی معاصر قرآن توسط مولفان الحیات ترسیم میشود که مبتنی بر معرفت شناسی مکتب تفکیک است و به دنبال ارائه الگوی ناب دینی و خالص فهمی نصوص دینی است. با نگاهی به روش شناسی الحیات میتوان نتیجه گیری کرد که الحیات تلاشی است برای رجوع به نصوص دینی و عرضه مجدد اسلام به جامعه امروز و پاسخ به نیازهای انسان معاصر. الحیات را میتوان محصول مدرسه تفکیک دانست، چرا که در روش و بینش با وجود برخی شباهتها، تفاوتهایی بنیادین با جریان قرآن گرایی معاصر دارد و مهمترین تقاوتها نیز تاکید مولفان الحیات بر عدم التقاط درفهم قرآن و تاویلات گوناگون است و بهره مندی از گنجینه عظیم احادیث برای فهم صحیح قرآن است. آنچه الحیات را از دیگر تلاشهای اینچنینی متمایز میکند این نکته است که حکومت و حاکمیت اسلامی و نظامهای سیاسی اقتصادی فرهنگی که در آن به کمک قرآن و روایات ترسیم شده است را بدون دغدغه التقاط میتوان منتسب به قرآن و حدیث دانست.