به گزارش «سدید»؛ با آنکه دولتها و حکومتهای وقت به عنوان غاصبان حقوق امام و امت اجازه نمیدادند امامان معصوم (ع) مسئولیت الهی خلافت ظاهری را به عهده بگیرند، اما آنان به حکم ولایت و خلافت باطنی، مسئولیت خود را در قبال بشریت به هر شکلی بوده انجام میدادند. از مهمترین وظایف ایشان شاید تعلیم و تزکیه بود که امام باقر (ع) به خوبی از عهده این مسئولیت بر آمده است. مطلب حاضراشارهای است گذرا به جلوههایی از سبک زندگی آن حضرت در بعد اجتماعی و خانوادگی که باید سرمشق تمام دوستداران فضیلت و کمال قرار گیرد.
۱. حکمت بخشى و علمگسترى
امام باقر (ع) در میان امامان (ع) اولین کسی است که فرصت یافت تا علوم و معارف اسلامی را به شکلی کامل تبیین کند. البته پیامبر (ص) از پیش این بشارت را به امت داده بود که پس از غصب خلافت و گذر امت از پرتگاه سقوط ابدی، زمینه برای بازگشت و بهرهگیری از معارف امامان معصوم (ع) فراهم خواهد شد و علوم و معارف در اختیار امت اسلام قرار خواهد گرفت. جابِرِ بْنِ عَبْدِالله الاْنَصْارِی میگوید: قالَلى رَسُولُالله: یُوشَکُ أَنْ تَبْقى حَتى یتَلْقى وَلَدا لى مِنَ الْحُسَیْنِ یُقالُ لَهُ مُحَمَّدٌ، یَبْقَرُ الْعِلْمَ بَقْرا فَاِذا لَقیتَهُ فَاقْرَئْهُ مِنّى السَّلامَ؛ جابر بن عبداللّه انصارى مى گوید: پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) به من فرمود: انتظار مى رود تو بمانى تا ملاقات کنى فرزند مرا از نسل «حسین (ع)» که به او «محمد» مى گویند. او علم را به گونهاى شگفت مىشکافد. وقتی او را دیدى سلام مرا به او برسان. (احقاقالحق، ج. ۱۲، ص. ۱۵۷)
۲. ادب همسفری
انسان باید در اجتماع به گونهای معاشرت داشته باشد که بهترین و برترینهای اخلاقی را به نمایش گذارد. توجه به لطایف و ظرافتهای اخلاقی که از آن به آداب تعبیر میشود، کمک میکند تا بهترین نوع برخورد و رفتار اجتماعی را داشته باشیم. در آیات و روایات به آداب اجتماعی توجه ویژه مبذول شده است. از آنجا که برای هر کاری و رفتاری آدابی است شناخت آنها و انجام درست میتواند به بهبود رفتار اجتماعی و معاشرت نیکو کمک شایانی کند. در اینجا به عنوان نمونه یکی از آداب اجتماعی درسفر را در سیره امام باقر (ع) یادآور میشویم.
أبی عُبَیْدَهًْ الْحَذّاءِ از یاران امام باقر (ع) مى گوید: زامَلْتُ مَعَ أَبى جَعْفَرٍ، فَکانَ إذا نَزَلَ یُریدُ حاجَةً ثُمَّ رَکِبَ فَصافَحَنى. قالَ فَقُلْتُ: کَأَنَّکَ تَرى فى هذا شَیْئا، قال: نَعَمْ اِنَّ الْمُؤْمِنَ اِذا صافَحَ الْمُؤْمِنَ تَفَرَّقا مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ؛ با امام باقر (ع) در راهى همسفر و همراه بودم. هرگاه آن حضرت نیازى داشت و پیاده مى شد، به هنگام سوار شدن با من دست مى داد. گفتم گویا در این دست دادن چیزى [از فضیلت]سراغ دارى؟ فرمود: آرى، چون مؤمنى با مؤمنى دست دهد، بدون گناه از همدیگر جدا مى شوند وخدا گناه هردو را مىبخشد. (مشکاهًْ الانوار، ص. ۲۰۳)
از این روایت نکاتی دیگر نیز به دست میآید. میدانیم که از آداب معاشرت در اسلام، مصافحه و دست دادن هنگام ملاقات است و این کار، صمیمیت و محبّت مى آورد. اینکه امام حتّى بعد از پیاده شدن و سوار شدن دوباره، دست مى داد، تأکید بر این کار را مى رساند.
۳. بخشش گسترده
بخشش و انفاق و احسان از سیرههای نیک امامان (ع) است. با آنکه گاه برخی از بخشش افراد سوءاستفاده میکنند و همواره دست طلب دراز میکنند و یا گاه بیش از اندازه طلب دارند، با این همه حلم و بردباری از منشهای معصومان (ع) است. از این رو، هرگز از خواستههای زیاد و تکرار طلب از سوی افراد خسته و ملول نمیشوند.
سُلَیْمانَ بْنَ قُرْم یکى از اصحاب امام باقر (ع) درباره بخشش گسترده آن حضرت مى گوید: کانَ لا یَمِلُّ مِنْ صِلَةِ اِخْوانِهِ وَ قاصِدیهِ وَ مُؤَمِّلیهِ وَ راجیهِ؛ او هرگز از نیکى به برادرانش و آنان که به او روى مى آوردند و یا کسانى که به او امید مىبستند و از او انتظار نیکى داشتند، خسته و ملول نمى شد. (بحارالانوار، ج. ۴۶، ص. ۲۸۸)
بخشش به خویشان در درجه اول اهمیت است. این بخشش دراشکال مختلف خودش را نشان میداد. از نظر آن حضرت (ع) هر نعمتی که در اختیار است برای رشد و تعالی انسان است نه آنکه وبال گردن انسان شود. به سخن دیگر، ارزش ثروت و مُکنت دنیا به آن است که در راه خیر و نیک مصرف شود. بعضىها در آزمون مالى مردود مى شوند و مال دنیا وبال گردنشان مىشود و باید حساب پس بدهند.
ایشان در بخشندگی چنان بود که حتی کنیز ایشان سخن به اعتراض میگشاید. سلمى کنیز امام باقرمى گوید: کانَ یَدْخُلُ عَلَیْهِ اِخْوانُهُ فَلا یَخْرُجُونَ مِنْ عِنْدِهِ حَتّى یُطْعِمَهُمُ الطَّعامَ الطَّیِّبَ وَ یَکْسُوهُمُ الثِّیابَ الْحَسَنَهًْ وَ یَهِبُ لَهُمُ الدَّراهِمَ فَاَقُولُ لَهُ فى ذلِکَ لِیُقِلَّ مِنْهُ فَیَقُولُ: یا سَلْمى ما حَسَنَهًْ الدُّنْیا اِلاّ صِلَهًْ الاْءخْوانِ وَ الْمَعارِفَ؛ برادران آن حضرت نزد او مى آمدند و از محضرش خارج نمى شدند مگر اینکه آنان را غذاى گوارا مىخورانید و لباسهاى نیکو مى پوشانید و بدانان درهمهاى نقره مىبخشید. در این باره با او سخن گفتم تا از این رفتار خویش بکاهد، ولى او مى فرمود: اى سلمى! خوبى دنیا جز نیکى با برادران و آشنایان چیزى نیست. (بحارالانوار، ج. ۴۶، ص. ۲۹۰، روایت ۱۵)
این بخشندگی در حالی بود که ایشان کمترین درآمد، ولی بیشترین بخشش را داشتند. امام صادق (ع) میفرماید: کانَ أَبى أَقَلَّ أَهْلِ بَیْتِهِ مالاً وَاَعْظَمَهُمْ مَؤُنَةً وَکانَ یَتَصَدَّقُ کُلَّ جُمُعَةٍ بِدینارٍ؛ پدرم در میان خویشانش از همه ثروتش اندکتر ولى هزینهاش (بخشش او) بیشتر بود. او هر روز جمعه یک دینار طلا صدقه مى داد. (بحارالانوار، ج. ۸۹، ص. ۳۵۰، روایت ۲۸)
این بخشندگى امام (ع) نسبت به همگان بود؛ چنانکه در روایت است: کانَ ظاهِرَ الْجُودِ فى الْخاصَّهًْ وَالْعامَّهًْ مَشْهُورَ الْکَرَمِ فى الْکافَّهًْ مَعْروفا بِالْفَضْلِ وَالاْحْسانِ مَعَ کَثْرهًْ عِیالِهِ وَ تَوَسُّطِ حالِهِ؛ بخشندگى او (امام باقر علیه السلام) به نزدیکان و عموم آشکار بود و سخاوتش مشهور آفاق و احسان و نیکى او معروف همگان، با اینکه نانخور بسیار داشت و وضعیت (اقتصادى) او متوسط بود. (الارشاد، ص. ۱۶۴)
آن حضرت (ع) با روی خوش با مردم مواجه شده و بخشندگی میکرد و به قول معروف به گونهای عمل نمیکرد که آدمی عطایش را به لقایش ببخشد. در منش آن حضرت آمده است که ایشان راستگویى وخوشرویى وبخشندگى را با هم گرد آورده بود: کانَ الباقِرُ اَصْدَقَ النّاسِ لَهْجَهًْ وَاَحْسَنَهُمْ بَهْجَهًْ وَاَبْذَلَهُمْ مُهْجَهًْ؛ امام باقر (ع) راستگوترین مردم و زیباترین آنان و بخشندهترین افراد بود. (المناقب، ج. ۴، ص. ۲۰۸)
شکی نیست که صداقت در گفتار، برخورد نیکو و چهره بشّاش و اهل جود و بخشش بودن از فضایل اخلاقى است که اگر کسى داشته باشد، نزد خدا و خلق خدا محبوب مى شودهمین خوشرویی موجب میشود تا به نیازمندان احترام گزارد و آنان را بسیار مبارک بشمارد. چنانکه در روایت است: کانَ لایُسْمَعُ مِنْ دارِهِ «یا سائِلُ بُورِکَ فیکَ» وَ لا «یا سائِلُ خُذْ هذا» وَ کانَ یَقُولُ: سَمُّوهُمْ بِاَحْسَنِ أَسْمائِهِمْ؛ هیچگاه از خانه امامباقر (ع) شنیده نشد که به فقیر گفته شود: اى فقیر! خدایت برکت دهد یا گفته شود: اى فقیر این را بگیر، بلکه امام همواره مى فرمود: فقرا را با بهترین اسمهایشان صدا بزنید. (کشف الغمهًْ، ج. ۲، ص. ۳۶۳)؛ زیرا در قرآن کریم سفارش شده است: «فَامّا السّائلَ فَلا تَنْهَر»؛ سائل را مران. وقتى سائل و نیازمندى به در خانه مى آید، باید به قصد قربت و براى خدا به او کمک کرد و از تحقیر و بى ادبى اجتناب ورزید. نحوه خطاب انسان به سائل، ممکن است سبک و تحقیرآمیز باشد. باید او را با نام نیک صدا کرد.
درباره شیوه صدقه دادن آن حضرت (ع)، فرزندش امام صادق (ع) میفرماید: کانَ أبى اِذا تَصَدَّقَ بِشَى ءٍ وَضَعَهُ فى یَدِ السّائِلِ ثُمَّ ارْتَجَعَهُ مِنْهُ فَقَبَّلَهُ وَ شَّمَهُ ثُمَّ رَدَّهُ فى یَدِ السّائِلِ وَ ذلِکَ اِنَّها تَقَعُ فى یَدِاللّهِ قَبْلَ اَنْ تَقَعَ فى یَدِ السّائِلِ؛ پدرم، چون صدقهاى مى داد آن را در دست فقیر مىگذاشت. سپس آن را باز پس گرفته مى بوسید و مى بویید و به فقیر بر مى گرداند، چرا که صدقه قبل از آنکه به دست فقیر برسد در دست خداوند قرار مى گیرد. (وسائل الشیعهًْ، ج. ۶، ص. ۳۰۳، روایت ۵.)
گفتنی است طبق روایات متعدد که ارزش و فضیلت صدقه را بیان مى کند، صدقه قبل از آنکه در دست فقیر قرار گیرد در دست خدا قرار مى گیرد و برکت پیدا مى کند. این اهمیّت احسان و صدقه را مى رساند و عمل امام باقر (ع) نیز با توجّه به این نکته است.
البته ایشان برخی مناسبتها را برای برخی از کارهای مهم از جمله بخشش و احسان انتخاب میکرد و مثلا احسان در روز عرفه برای ایشان بسیار مهم بود. چنانکه در روایت است: وَ کانَ أَبُوجَعْفَرٍاِذا کانَ یَوْمُ عَرَفَةَ لَمْ یَرُدَّ سائِلاً؛ امام باقر (ع) در روز عرفه هیچ فقیرى را (دست خالى)
باز نمى گرداند. (من لایحضره الفقیه، ج. ۲، ص. ۲۱۱، روایت ۲۱۸۳.)؛ زیرا عرفه روز مغفرت الهى است و در روایات است که خداوند، رحمت گستردهاش را شامل حال بندگان مى کند و هیچ حاجتمندى را محروم نمى سازد. با این حساب، ما هم روز عرفه خوب است هیچ سائلى را از پیش خود محروم برنگردانیم.
سیره خانوادگی امام باقر (ع)
در بعد اجتماعی مباحث سبک زندگی خانوادگی از تقدم بیشتری برخوردار است؛ زیرا مهمترین جلوه فضایل و منش افراد را میبایست در کنش و واکنش انسانها در خانواده جست. در اینجا به برخی از سیره و سبک زندگی آن حضرت (ع) در خانوادهاشاره میشود.
۱. امربهمعروف وتربیت درخانواده
ایشان به حکم آیات قرآن از جمله آیه ۶ سوره تحریم بر آن بود تا خود و خانوادهاش را از غضب الهی و جلوههای آن در دوزخ و قیامت حفظ کند. این گونه است که اصل تربیت خانواده را بر امور دیگر مقدم میداشت.
امام صادق (ع) درباره روش تربیتی پدرش فرموده است: کانَ یَجْمَعُنا فَیَأْمُرُنا بِالذِّکْرِ حَتّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ وَ یَأْمُرُ بِالْقِراءَهًْ مَنْ کانَ یَقْرَأُ مِنّا وَ مَنْ کانَ لا یَقْرَأُ مِنّا أَمَرَهًْ بِالذِّکْرِ؛ پدرم امام باقر ما را گرد مى آورد و از ما میخواست تا طلوع آفتاب ذکر خدا بگوییم، آنان که از ما توان قرائت قرآن داشتند، فرمان مى داد تا قرآن بخوانند و آنان را که توان خواندن قرآن نداشتند مى فرمود: تا ذکر الهى بگویند. (وسائل الشیعهًْ، ج. ۴، ص. ۱۱۸۵، روایت ۱.)
در آیات و روایات آمده که خواندن دعا و ذکر پس از نمازهاى واجب که به عنوان «تعقیبات نماز» مطرح است، بسیار پسندیده است و خداوند هم دوست دارد وقتى بندهاش فرمان او را اطاعت کرد و نماز خواند، از خدا چیزى بخواهد تا عطا کند. مستحب است بعد از نماز صبح تا طلوع خورشید، انسان به دعا و تعقیبات و تلاوت قرآن مشغول باشد.
۲. همراهى با خدمتکاران
امام صادق (ع) فرمود: در نامه رسول خدا (ص) آمده است:، چون بردگان خود را به کارى مى گمارید که مشکل است، خود نیز با آنها بدان کار مشغول شوید. سپس فرمود: پدرم (امام باقرع) به بردگان فرمانى مى داد سپس مى فرمود: سرجاى خود بایستید، سپس مى آمد و در آن کار دقت مى کرد. اگر کار مشکلى بود خودش مى فرمود: بسم اللّه و همراه آنان مشغول کار مى شد و اگر کار سبکى بود، از آنان کناره مى گرفت تا خودشان کار را انجام دهند. (بحارالانوار، ج. ۴۶، ص. ۳۰۳، روایت ۵۱)
۳. گذشت در خانواده
سازگارى با همسر ناسازگار، نزد خداوند اجر دارد و از اخلاق کریمانه، گذشت و عفو از آزار اوست. پیامبر (ص) با آنکه در سوره تحریم مجاز بود تا در قالب تنبیه برخی از همسران را طلاق دهد، ولی از آنان در گذشت. همین رویه در معصومان دیگر نیز بروز و ظهور داشت. امام صادق (ع) فرمود: وَ کانَتْ لاِبى اِمْرَأَهًْ وَ کانَتْ تُؤْذیهِ فَکانَ یَغْفِرُ لَها؛ پدرم داراى همسرى بود که آن حضرت را اذیت مى کرد، ولى ایشان همواره او را مى بخشید. (من لا یحضره الفقیه، ج. ۳، ص. ۴۴۱، روایت ۴۵۲۸)
۴. احترام به غذا
امام صادق (ع) فرمود: کانَ أَبى یَکْرَهُ أَنْ یَمْسَحَ یَدَهُ بِالْمِنْدیلِ وَ فیها شَى ءٌ مِنَ الطَّعامِ تَعْظیما لَهُ اِلاّ أَنْ یَمُصَّها؛ هرگاه به دست پدرم غذایى چسبیده بود، او بواسطه بزرگداشت غذا ناپسند مى شمرد که آن را با دستمال پاک کند، بلکه آن را مى لیسید. (وسائل الشیعهًْ، ج. ۱۶، ص. ۵۰۷، روایت ۶.)
۵. بردبارى
مدارا و تحمّل و صبر بر ناملایمات رفتارى دیگران از فضایل اخلاقى است و از موارد حلم و بردبارى به شمار مى رود. یکى از موارد صبر هم، صبورى در برابر اخلاق و رفتار تند اهل خانه است.
امام صادق (ع) فرمود:: سَمِعتُ أَباجَعْفَرٍ یَقُولُ: اِنّى لاَصْبِرُ مِنْ غُلامى هذا وَ مِنْ أهْلى عَلى ما هُوَ أمَرُّ مِنَ الْحَنْظَلِ. إنَّهُ مَنْ صَبَرَ نالَ بِصَبْرِهِ دَرَجَةَ الصّائِمِ الْقائِمِ وَ دَرَجَهًْ الشَّهیدِ الّذى قَدْ ضَرَبَ بِسَیْفِهِ قُدّامَ مُحَمَّدٍ (ص)؛ از امام باقر (ع) شنیدم که مى فرمود: من نسبت به این برده و نسبت به خانوادهام صبر پیشه مى کنم بر چیزى که تلختر از حنظل (هندوانه ابوجهل) است. براستى آن که صبر کند، بواسطه صبرش به درجه روزهدار شب زنده دار مى رسد و نیز به درجه شهیدى مى رسد که در پیشگاه پیامبر اکرم جنگیده و شمشیر زده است. (وسائل الشیعهًْ، ج. ۱۱، ص. ۲۰۹، روایت ۵.)
۶. آراستگى
امام رضا (ع) فرمود: گروهى به محضر امام باقر (ع) شرفیاب شدند. دیدند آن حضرت موى خویش را رنگ سیاه زده است. درباره آن از حضرت پرسیدند. فرمود: من مردى هستم که زنان (همسرانم) را دوست دارم و خود را براى آنان مى آرایم. (الکافى، ج. ۶، ص. ۴۸۰، روایت ۳)
شکی نیست که از عوامل قوام و استحکام خانواده و روابط زناشویى آن است که هر یک از زن و شوهر، خود را براى دیگرى بیاراید. البته آرایش براى نامحرمان از گناهان بزرگ است، ولى آراستگى براى مَحرمها و خانواده پسندیده است و محبت را تقویت مى کند و رفتارهای جنسی را متعادل ساخته و از تاثیرات سوء رفتار زشت دیگران در جامعه میکاهد و دلبستگی مردان و زنان را به نامحرم از میان میبرد.
از همین رو امام باقر (ع) به زینت زر و سیم در خانواده اهمیت میداد. امام صادق (ع) فرمود: کانَ أَبى لَیُحَلّى وُلْدَهُ وَ نِساءَهُ بِالذَّهَبِ وَ الْفِضَّهًْ؛ پدرم همواره فرزندان و زنان خویش را با طلا و نقره مى آراست. (الکافى، ج. ۶، ص. ۴۷۵، روایت ۲)
همچنین این حدیث، بر لزوم تأمین نیازهاى زنان و فرزندان تأکید دارد. زنان و دختران با طلا و جواهرات آراسته مى شوند و چنین آرایشى براى آنان طبیعى است و پدر خانواده خوب است که به این نیازها توجه داشته باشد.