یادم تو را فراموش نیز یک اثر اجتماعی ضعیف و تکراری دیگر، با محوریت خیانت بود؛ منتهی با این تفاوت که به سراغ یک سوژه واقعی رفته و برداشتی از پرونده جنجالی شهلا جاهد را به تصویر کشیده است؛ اثری که برای برانگیختن احساسات، مخاطب را به تنهایی و لحظات پرغصه تیارا می برد، یعنی همان دختری که در گذشته ای نه چندان دور، زن صیغه ای مربی فوتبال بوده و اکنون دوباره به زندگی وی وارد شده و در نهایت ضمن حقنه ی انگاره های موجِ سومِ فمینیسم و پلیدسازی از ازدواج موقت، تلاش می کند تا عموم مخاطبان خود را پس از مواجهه با جامعه مردسالار و مردان خیانت پیشه و ... با صحنه های دلخراش پیش از اعدام دخترک مظلوم و آسیب دیده در جامعه اسلامی به نوعی در مسیر تقابل با سبک زندگی اسلامی و ایرانی بکشاند. |
کارگردان فیلم سینمایی «یادم تو را فراموش» در این اثر بیانیهای ولنگار در مورد خیانت صادر میکند و هر چند در ابتدا به نظر میرسد فیلم به مسئله احساسی زنان و افسردگی و آسیبهای آنان میپردازد اما فیلم نتوانسته به «انسان» نزدیک شود و از این جهت نیز نمیتواند نمایش دهنده سعادت و شقاوت و یا تقابل «خیر» و «شر» باشد و تنها به تصویرسازی اروتیک از روابط مرد و زن برای موفقیت در گیشه بسنده می کند. این در حالی است که ایشان از جمله افرادی است که صراحتاً اعلام میدارد: وظیفه من نیست که ببینم سرمایهگذار فیلمِ من، منابع مالیش را از کجا آورده است؛ در جشنِ افتتاح فیلم سینمایی «نقش نگار» مدعی شد، بابک زنجانی که سرمایهگذار آخرین فیلمِ او بوده به سینمای ایران خدمت کرده است! |
پایانبندی ممیزی شده فیلم سینمایی «یادم تو را فراموش» نشان می دهد که مدیران سینمایی ترجیح دادهاند تا این اثر صرفاً در حد بیانهای احساسی و ولنگار درباره خیانت باقی بماند و کاری به حکم قصاص نداشته باشد! به عبارت بهتر، شکست زمان یا بهتر بگوییم «پازلی کردن» زمان فیلم، جهت دراماتیزه کردن اصل «خیانت» بوده است تا درنهایت برای حکم قصاص، القا شبهه عقلانی بکند اما مدیریت فرهنگی ترجیح داده تا اثر تنها در سطح ترسیم خیانت و تصویرسازی های اروتیک باقی بماند و با صراحت لهجه به موضوع ضدیت با حکم الهی قصاص ورود نکند! از این منظر یادم تو را فراموش ترسیم عشق زنان است؛ عشقی که مبتنی بر آموزه های فمینیسم، در هر صورت خود ویران گر است و عامل ضعف ایشان به حساب می آید؛ پس عشقی که همسر مربی به او دارد و عشقی که تیارا به او می ورزد، هر دو ویرانگر است و کیان انسانی زنان جامعه را از بین برده و ایشان را اسیر دستان دیوصفت مردان می نماید و ظلم و تعدی به حریم و حقوق ایشان را محیا کرده و در نهایت فلاکت و بدبختی آنها را یا به دست خودشان و یا به دست قانون فراهم می سازد. |
فیلم سینمایی «یادم تو را فراموش» در روایت خود دو پرانتز بازکرده است به اسم «خیانت» و «قصاص» و بین این پرانتز، کلیپ احساسی و با خوانندگی مازیار فلاحی گذاشته است. این در حالی است که قطعا وقتی اثری در راستای القا شبهه سنگین درباره ازدواج و قصاص است، کلیپ احساسی، چیزی از بار آن شبهه خیانت کم نمیکند! در واقع نمیتوان شبههای عقلانی مطرح کرد، اما جواب احساسی به آن داد. |
فیلم سینمایی «یادم تو را فراموش» داستان دختری است به نام تیارا است که میترا حجار به ایفای نقش او می پردازد. دختری که عاشق مردی ۴۴ ساله به نام دامون با بازی حسین یاری شده که مربی فوتبال است و مدیرعامل باشگاه او به خاطر اینکه به حرف باشگاه گوش نمیدهد او را با نتایج خوبی که گرفته اخراج میکند. دوست دامون موزیسینی به نام مازیار است که خود مازیار فلاحی به ایفای نقش وی پرداخته و دامون در استودیوی او شریک است. مازیار و همسرش سیمین دوستان نزدیک خانوادگی دامون می باشند و اکنون مازیار فلاحی برای کادوی تولد دامون، دختری به نام «تیارا» را که ۱۲ سال قبل با دامون رابطه داشته و صیغهاش بوده، به دامون معرفی میکند! این در حالی است که حجم زیادی از نشان دادن تخت خواب و لباسهای زنانه و خلوتهای مختلف زن و مرد، آنهم با ملودی و موسیقی و فضای کارتپستالی، نه تنها هیچ درجه از درجات بیحیایی کم نمیکند؛ بلکه می توان چنین تصور نمود که روایت قصه ناصر محمدخانی و شهلا جاهد بهانه ای شده تا فیلم سینمایی «یادم تو را فراموش» اقدام به تصویرسازی اروتیک و هنجارشکن مد نظر خود بر پرده سینماهای ایران نماید. همسر دامون شخصیتی به نام ترانه است که مرحوم ماهچهره خلیلی به ایفای نقش آن پرداخته و اساسا کاراکتری است که خیلی به زندگی و همسرش عشق میورزد. اما در روز تولد ۴۴ سالگی دامون به یکباره دختری به نام تیارا که ۱۲ سال قبل با دامون رابطه داشته و صیغهاش بوده پیدا میشود و این در حالی است که هدیه تولد ترانه به دامون تور سفر به اسپانیا. توری یک نفره و ده روزه که همراه با بلیت جایگاه وی آی پی بازی آل کلاسیکو توسط ترانه در روز تولد دامون به او داده می شود و اگر چه دامون به همسرش میگوید که دوست دارد باهم بروند اما ترانه به علت کسالت نمی تواند او را همراهی کند و ... تیارا که عاشق دلباخته دامون است او را به هر ترفندی شده به خانهاش میکشاند. دامون از ابتدای وقتی وارد خانه تیارا میشود آثار عشق تیارا را میبیند و از این جهت بر روی دیوار خانه پر است از پوستری دامون. تیارا هرچه یادگاری از دامون داشته بلاخص لباس تمرینش را که اولین یادگاری از اوست داخل یک جعبه جمع کرده است و ...؛ همین عشق جذاب و اروتیک سبب می شود تا دامون بجای سفر به اسپانیا ترجیح دهد که ده روز را در خانه تیارا به سر نماید و البته در طی این ده روز تمام عکسهایی که نشان میداده دامون اسپانیا بوده را تیارا برایش با فتوشاپ درست میکند و ... از این جهت است که در فیلم سینمایی «یادم تو را فراموش» شخصیت «تیارا» به نماد زن بیسرپناه مبدل می شود. زنی که بیعقل و مست که اطلاعات چندانی از گذشته او در فیلم داده نمی شود؛ مگر اینکه او یک هوادار چند قبضه فوتبالیستی به اسم دامون می-باشد. زنی که در واقع از منظر فیلم به عنوان نماینده زنان سنتی تحت استبداد مردان معرفی می شود و در مقابل نگاهی که پرسوناژهایی معروف و خوشتیپی همچون دامون به زنان دارند قرار می گیرد. نگاهی توریستی که فیلم سینمایی «یادم تو را فراموش» به ترسیم آن می پردازد. نگاهی برآمده از انگاره های فمینیستی که مردان را به عنوان ولگردانی معرفی می کند که خود را در این جهان توریست میدانند و فتح قلب هر زن مطلقهای و یا زن تنهایی، برایشان حکم سفر به اسپانیا را دارد و تفریح خاصشان بهرهوری از احساسات زنانه و به نابودی کشاندن زنان بیپناه است. اینگونه است که دامون بعد از گذشت این ده روز به رابطه خود با تیارا پایان داده و به خانه برمیگردد. اما این تازه شروع ماجرا بود و عشق تیارا دیوانه بار شده و حتی موجب می شود تا او از شدت ناراحتی شاهرگ خود را میزند و بر روی تخت بیمارستان هم دست از بازی یادم تو را فراموش برنمیدارد! دامون دیگر تحمل نمیکند و قضیه را تمام برای همسر خود یعنی ترانه تعریف میکند. اما شبی که دامون و ترانه برای سونوگرافی در خانه نیستند، تیارا به خانه آنها میآید و با لباسهای دامون عشقبازی میکند. اما با بازگشت ترانه و دامون به خانه، تیارا مجبور به مخفی شدن در خانه می شود و از این جهت در پشت پرده اتاق دامون و ترانه قایم شده و در این میان شاهد رفتار سنگین آن دو باهم است. فردا صبح که دامون از خانه بیرون میرود ترانه پشت سرش درب را قفل میکند و میخوابد و وقتی که تیارا میآید تا کلیدها را از زیر پشتی ترانه بردارد به یکباره ترانه از خواب برخواسته و با او درگیر می شود و در نهایت تیارا او را میکشد و اینگونه است که تیارا در عشق دامون قصاص شده و دامون سرگشته میگردد. انتهای پیام/ منبع:سینما پرس
|