در گفتگو با نویسنده و کارگردان مستند «تالان» مطرح شد؛
«تالان» اخطار می‌دهد که فاجعه آب فراتر از جدی است و باید تلاشی بیشتر در این راستا صورت بگیرد؛ تلاشی فرای چند بیلبورد تبلیغاتی و پیام‌های تلویزیونی. تالان از کشتی‌ای می‌گوید که سوراخ شده و همه ساکنانش غرق خواهند شد. این فیلم از آخرین نبض‌های زمین می‌گوید؛ زمین در مرحله احیاست و هنوز می‌شود برایش کاری کرد، اما وای به روزی که این مرحله بگذرد!
به گزارش «سدید»؛ بیست‌وهفتم خردادماه روز مبارزه با بیابان‌زایی و خشکسالی است. با توجه به گرم شدن کره زمین و تغییرات اقلیمی گسترده، ایران نیز روزبه‌روز بیشتر به سوی بیابان شدن حرکت می‌کند. در سال‌های طولانی، این آب و خاک با اتکا بر مدیریت آب زنده مانده است. آب‌های زیرزمینی نیز نقش مهمی در زنده بودن ایران بازی کرده است. در مستند «تالان»، اما با هشداری روبه‌رو می‌شویم که مخاطب را شوکه می‌کند. بهره‌برداری بیش از اندازه از آب‌های زیرزمینی، باعث فرسایش شدید خاک شده، نشست زمین و شکاف‌های عمیق در آن ایجاد کرده و اگر این روند متوقف نشود آینده این سرزمین در هاله‌ای از ابهام فروخواهد رفت. «تالان» فیلم مهمی است، مهم نه از این جهت که فیلمی با شاخصه‌های سینمایی عالی و قصه‌پردازی‌ای بی‌نقص باشد، تالان از این جهت مهم است که هشدار می‌دهد. این فیلم چراغ‌قرمز روز‌های جنگ است که باید به آن واکنش نشان داد و متوجهش بود قبل از اینکه بمب‌ها روی سرمان بریزند و نابودمان کنند.

روز‌های جنگ، وقتی نخستین بمب‌های رژیم عراق روی سر مردم خرمشهر ریخت و مردم متوجه شدند جنگ شروع شده، با لباس تن‌شان و بی‌آنکه چیزی از زندگی بردارند، از شهر گریختند. آن‌ها خانه‌های‌شان را جا گذاشتند، وسایل‌شان را جا گذاشتند، خاطرات‌شان را جا گذاشتند و برای زنده ماندن در این جنگ به شهر‌های کم‌خطر گریختند. حال نیز همین اتفاق دارد می‌افتد. ۴۷درصد از مردم روستا‌های خراسان، زندگی‌شان را دست‌نخورده، تمیز و مرتب به‌جای گذاشتند و به شهر‌ها کوچ کردند، این‌بار هم برای زندگی و رسیدن به مایه حیات: «آب».
 
مهم‌ترین ویژگی «تالان» این است که بی‌پروا هشدار می‌دهد و ابایی ندارد از اینکه انگشت اتهامش را به‌سوی دولت و دولتمردان بگیرد. «تالان» از سیاست‌های غلط و مخرب این سال‌ها می‌گوید، از رانت‌بازی و حربه‌هایی که باعث آسیب زدن به زمین شده است. برای این منظور، محدوده مورد جست‌وجویش را در حد خراسان کوچک می‌کند تا بتواند اعداد و ارقام درستی ارائه دهد. او از دشت ممنوعه مشهد می‌گوید که قبل از انقلاب با ۸۰۰ حلقه چاه، حفر چاه جدید در آن ممنوع اعلام شده بود و حالا تعداد چاه‌های مجازش به بیش از هفت‌هزار رسیده و غیرمجاز‌ها هم عددی در همین حول‌وحوش است، اگر بیشتر نباشد.

فیلم از نشست زمین می‌گوید. بزرگ‌ترین شکاف در زمین به طول چندین متر در نزدیکی نیشابور و خط آهن تهران - مشهد قرار دارد؛ شکافی که در صورت بیشتر شدن، فاجعه زیست‌محیطی و انسانی وحشتناکی به‌جا خواهد گذاشت. تالان می‌گوید که هر سه میلی‌متر نشست زمین در هر جای دنیا، یعنی بحران و کارگروه بحران برای بررسی این نشست تشکیل خواهد شد، اما در ایران نشست زمین ۳۰۰ میلی‌متر است و هیچ اتفاقی هم نیفتاده است.

واژه «تالان» به معنی غارت، چپاول و فیلم «تالان» نیز مستندی مهم و تاثیرگذار در راستای آگاهی از این چپاول است که ارزش هزاران بار دیدن را دارد و هر بار دیدنش تلنگری است جدی برای پیدا کردن راهکار رهایی از این غارت. در این راستا با «محمدصادق دهقانی»، کارگردان تالان گفتگو کرده و او از مراحل ساخت این فیلم و تلاشش برای تاثیرگذاری آن بر مسوولان به «صبح‌نو» چنین می‌گوید:

چه شد که تصمیم گرفتید فیلم تالان را بسازید؟
به‌واسطه اینکه خودم خراسانی هستم، دوستان خراسانی نیز بسیار دارم. یکی از دوستان من در مشهد عضو جمعیت ناجیان آب بوده و یکی از فعالان محیط‌زیستی این شهر هستند. ایشان فیلم‌ها قبلی من را دیده بودند و خواستند اگر امکان دارد در جلسات ناجیان آب شرکت کنم و فیلمی با محوریت بحران آب بسازم. من در این جمعیت حضور پیدا کردم و در میان آدم‌هایی خردمند، باتجربه و دغدغه‌مند قرار گرفتم و این حضور منجر به ساخت «تالان» شد.


این جلسات چه مدت طول کشید و چه پژوهش‌هایی برای ساخت این مستند انجام شد؟
بحث بحران آب بسیار پیچیده و گسترده است؛ هم در بحث آب‌های زیرزمینی و هم در موضوعات کشاورزی و صنعت. گفتگو‌های طولانی ما ۶ ماه تا یک‌سال طول کشید و من هر ماه دو بار به مشهد سفر کرده و در جلسات ناجیان آب شرکت می‌کردم. در این گفتگو‌ها و مشاوره‌ها به این نتیجه رسیدیم که فیلم باید متمرکز بر بحث آب‌های زیرزمینی شود؛ زیرا یا به این موضوع پرداخته نشده یا خیلی سطحی به آن پرداخته شده‌است. ضربه اصلی را در بحث بحران آب از آب‌های زیرزمینی می‌خوریم. این آب‌ها دیده نمی‌شوند و از دید مردم و مسوولان پنهان مانده‌اند؛ بنابراین پژوهش‌های‌مان را بر آب‌های زیرزمینی متمرکز کرده و برای اینکه ساختار منسجم‌تری داشته باشیم آن را در بحث کشاورزی در خراسان محدود کردیم.

چرا خراسان را برای سوژه این مستند انتخاب کردید؟
به این دلیل که در کشور بدترین مدیریت منابع آب زیرزمینی در خراسان اتفاق افتاده است. در سالی که ما فیلمبرداری این مستند را انجام دادیم بالغ بر ۱۳۰ درصد از منابع آب زیرزمینی در این منطقه برداشت می‌شد. یعنی علاوه‌بر کل صددرصد آبی که وارد زمین می‌شد، هر سال ۳۰ درصد هم بیشتر برداشت انجام شده و از ذخیره و سرمایه سال‌ها و قرن‌های گذشته نیز استفاده نابجا می‌شد.

برای ساخت این فیلم چه مراحلی را طی‌کردید؟
طی چندین پارت و در بخش‌های مختلفی ازجمله جامعه‌شناسی و بحث‌های تخصصی منابع آب با اعضای جمعیت ناجیان آب فیلمبرداری را آغاز کردیم و یک سال هم تدوین این فیلم طول کشید. در دوره تدوین نیز پژوهش‌ها را ادامه داده و بحث‌های دیگری مانند عوام‌فریبی و پوپولیسم محیط‌زیستی و خیلی موضوعات دیگر را بررسی کردیم. درنهایت اواخر سال ۹۶ فیلم را به پایان رسانده و سال ۹۷ آن را برای اکران به گروه هنر و تجربه سپردیم.

این فیلم اطلاعات شوکه‌کننده‌ای را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد و فاجعه‌ای را بررسی می‌کند که از چشم‌ها پنهان مانده است. آیا مسوولان مرتبط با مدیریت آب‌های زیرزمینی نیز تالان را دیده‌اند؟
تقریبا می‌توان گفت کسی در ایران وجود ندارد که در زمینه آب مسوولیتی داشته و این فیلم را ندیده باشد. من هر کاری کردم تا به همه مسوولان مرتبط با بحث آب در ایران فیلم را نشان دهم. این پیش‌فرض را هم داشتم که همه آن‌ها نه‌تن‌ها مباحث و اطلاعات مربوط به فیلم را می‌دانند، بلکه بیشتر از من نیز اطلاعات دارند؛ و آیا این مسوولان از این فیلم تاثیر گرفته‌اند؟
بحث آب‌های زیرزمینی در ایران بسیار پیچیده، وحشتناک و درهم گره خورده است تا حدی که اکثر مسوولان نیز سردرگم شده و صبر می‌کنند دوران مدیریت‌شان تمام شود و مساله را رها می‌کنند. معضل ما همین رها کردن مسوولان است. من با اینکه می‌دانستم آن‌ها از همه این مسائل اطلاع دارند فیلم را نشان‌شان می‌دادم تا بگویم وضعیت را به این شکل رها نکنند. در رونمایی از تالان از مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران و مشاور وزیر نیرو دعوت کردم. تالان تا امروز نزدیک به صد اکران در شهر‌های مختلف داشته و در همه آن‌ها از مسوولان مرتبط با منابع آب در کشاورزی، صنعت و مناطق آب دعوت کردم تا فیلم را ببینند. در شهر‌های دورافتاده در خراسان یا خوزستان و شمال هم این فیلم اکران شده است. در هر اکران از مسوولان خواستم حضور پیدا کنند تا مردمی که به آگاهی رسیده‌اند از آن‌ها بپرسند که چه راه‌حلی برای این مساله دارند؛
 
و آیا اتفاقی هم در این رابطه رخ داده است؟
این خیلی ایده‌آل است که اتفاقی خوشایند رخ‌دهد، اما من به این ایده‌آل فکر نمی‌کردم. به این فکر می‌کردم که به مردم و مسوولان تلنگری بزنم تا این موضوع را رها نکنند. ما در زمینه بحران آب با معضل بزرگی روبه‌رو هستیم که خود کلمه «بحران» است. این کلمه ۵۰ سال است تکرار می‌شود و از آن عبور شده است. آن‌قدر گفته‌ایم بحران آب که دیگر واکنشی به آن نداریم، نه به‌عنوان یک مسوول و نه به‌عنوان مردم. می‌خواستم کاری کنم که این احساس سوزش و درد دوباره در آدم‌ها با شنیدن کلمات «فاجعه آب» تکرار شود. به همین خاطر در هر جایی که درباره فیلم صحبت کردم از کلمه «فاجعه» استفاده کردم. بحران اتفاق می‌افتد و تمام می‌شود، اما ما بیش از ۵۰ سال است که بحران آب داریم و گویا هیچ‌وقت تمام نمی‌شود. مسوولان فقط حرف می‌زنند. در چند شهر البته با اکران این فیلم قول‌هایی داده شده و اتفاقات مثبتی با همکاری بین مسوولان و سازمان‌های مردم‌نهاد افتاد و توافقنامه‌ای هم امضا شد. گاهی هم مانند بسیاری از فیلم‌ها تنها تعریفی کردند و تمام شد.

آیا هنوز برای تالان درخواست اکران وجود دارد؟
بله. بعد از گذشت چند سال هنوز از نهاد‌های مختلف زنگ می‌زنند و خواهان اکران فیلم برای کارمندان یا مردم هستند. این موضوع کمی امیدبخش است که این فیلم هنوز در ذهن‌ها باقی مانده است.

یکی از موضوعات مهمی که در فیلم تالان مطرح شد تعداد بالای حلقه چاه‌هایی بود که در دشت ممنوعه مشهد حفر شده بود. آیا اطلاع دارید که بعد از اکران این فیلم و نمایش این فاجعه، حفر چاه در این منطقه متوقف شده‌است یا خیر؟
حفر چاه مساله‌ای است که یک یا دو نفر تصمیم نمی‌گیرند و عوامل زیادی ازجمله تبصره‌ها و قانون‌هایی تراشیده می‌شود، هم از طریق نمایندگان، هم از طریق آب منطقه‌ای و هم از طریق کشاورزان. این‌ها باعث می‌شوند که یکباره با تعداد زیادی چاه مواجه شویم که در یک دشت ممنوعه حفر شده است، اما واقعیت این است که فکر نمی‌کنم حفر این چاه‌ها متوقف شده باشد. چه‌بسا در آخرین اکرانی که در تالار شهر مشهد با ۸۰۰ مخاطب داشتیم و شهردار و معاون وزیر در آن حضور داشتند، در همان روز نامه‌ای امضا شد که اجازه حفر ۳۰ حلقه چاه در دشت ممنوعه مشهد صادر شد؛ یعنی همان روزی که آن‌ها از من برای ساخت فیلمی که حفر چاه را محکوم می‌کند تقدیر می‌کنند، اجازه حفر ۳۰ حلقه چاه جدید را نیز صادر می‌کنند. این خود تراژدی‌ای است که به سمت کمدی می‌رود. گاهی ما هنرمندان گویی چرخ‌دنده‌ای می‌شویم برای مدیران که با ما پز روشن‌فکری و طرفداری از محیط‌زیست بدهند و از طرفی هم نامه‌های‌شان را امضا کرده و کار خود را پیش ببرند.

پس یک هنرمند دغدغه‌مند باید به این موضوع هم آگاه باشد که مورد سوءاستفاده قرار نگیرد.
دقیقا. ما باید آگاه باشیم که زیر پرچم چه کسی سینه می‌زنیم. به همین دلیل است که من برای این فیلم خاص تصمیم گرفتم نام هیچ ارگانی در تیتراژ فیلم قرار نگیرد و حمایتی از این فیلم انجام نشود. تالان فیلم مردم است و نباید هیچ شک و شبهه‌ای پشت این قضیه باشد. تمام سعی‌ام را کردم که چه در خود فیلم و چه در پس‌زمینه حاشیه‌ای وجود نداشته باشد. مخاطب بی‌طرفانه فیلم را نگاه کرده و بپذیرد که آدمی در راستای دغدغه‌اش فیلمی ساخته و هیچ پولی از کسی نگرفته است. در همین راستا به هیچ جناحی نیز باج نداده و تنها اطلاعاتی را با تکیه بر منابع موثق به مردم ارائه می‌دهد.

سال گذشته با توجه به بارش‌های خوب، عده‌ای اعلام کردند که سال‌های خشکسالی تمام شده و ترسالی آغاز شده است. دراین‌باره چه فکر می‌کنید؟
سال گذشته طبق همان پوپولیسم محیط‌زیستی، عده‌ای گفتند که به‌واسطه بارش‌ها چندین سال ترسالی خواهیم داشت و خشکسالی تمام شده است. یک سال بعد یعنی امسال با این حرف‌های بی‌پایه‌و‌اساس روبه‌رو شدیم. گفته می‌شد که هفت‌سال خشکسالی بوده و هفت‌سال ترسالی خواهیم داشت. مگر در قصه زندگی می‌کنیم؟! کره‌زمین در حال گرم شدن است و تغییرات اقلیمی زیادی نیز در حال رخ دادن. این موضوعی است که در کل دنیا درباره‌اش حرف زده می‌شود. در یکی از اکران‌های تالان در دانشگاه تهران، یکی از اساتید این دانشگاه بیان کرد که وارد ترسالی شده‌ایم. این حرف را یک کشاورز نزد بلکه یک استاد دانشگاه زد و می‌بینیم که امسال بسیار گرم‌تر از سال‌های گذشته است. تابستان سختی پیش رو داریم. به منبع تمام‌نشدنی آب نیز وصل نیستیم و به‌جای قصه‌پردازی، باید برای این موضوع فکری اساسی کرد.

درحال‌حاضر روی چه پروژه‌هایی کار می‌کنید؟
سال گذشته مجموعه مستندی به نام «امیدبان» ساختم که پروژه بزرگی است و همچنان ادامه دارد. امیدبان درباره آدمی است که به جامعه اطرافش به‌واسطه کاری که در رابطه با محیط‌زیست انجام داده، امید می‌دهد. کسانی هستند که در منطقه خودشان سعی می‌کنند محیط‌زیست را نجات داده و به مردم آن منطقه کمک کنند مانند سعید انصاریان که به روستای «الگن» رفته و برای نجات بلوط‌ها تلاش می‌کند. این پروژه در نوبت پخش تلویزیون قرار دارد. در تالان هشدار می‌دادم، هشداری که همراه با ناامیدی و امید بود، اما در امیدبان کورسو‌های امیدی را نشان می‌دهم که مخاطب ببیند می‌تواند با آگاهی و اتکا بر امکانات منطقه خودش نیز کار‌های مهمی در راستای محیط‌زیست انجام دهد.

مخاطبان از چه طریقی می‌توانند فیلم تالان را ببینند؟
به امید خدا در تیرماه اکران اینترنتی این فیلم در یکی از پلتفرم‌ها انجام خواهد شد.
منبع: صبح نو
ارسال نظر
captcha