به گزارش «سدید»؛ برخی نامها در دنیای سینما آنقدر اعتبار، شهرت و محبوبیت دارند که صنعت سینما حاضر است برایشان خرجهای میلیونی و میلیاردی بکند. «جنگیر» یکی از همان نامهاست؛ فیلمی که سال ۱۹۷۳ اکران عمومی شد و در زمان نمایش عمومی جنجال بسیار زیادی بهپا کرد و میلیونها تماشاچی را در سراسر دنیا ترساند و حالا هم لقب یکی از بهترین آثار کلاسیک سینما در گونه ترس و وحشت را گرفته است. منتقدان و اهل فن میگویند جای تعجب ندارد اگر یک کمپانی پرقدرت و قدیمی سینمایی تصمیم بگیرد برای تولید یک تریلوژی تازه در ارتباط با این فیلم کلاسیک، مبلغ کلانی در حد ۴۰۰ میلیون دلار صرف و خرج کند. مدیران کمپانی یونیورسال با اعلام تولید سهگانهای تازه در ارتباط با داستان جنگیر، میگویند وحشتی از پول خرج کردن در این رابطه ندارند. باور آنها بر این است که نتیجه وحشتی که این تریلوژی در دل تماشاگران سراسر دنیا خلق میکند، سرازیر شدن سود چند صد میلیون دلاری به حساب کاربری کمپانی یونیورسال است! اما آنچه که باعث تعجب تحلیلگران سینمایی شده، این است که یونیورسالیها مدتی است به سراغ آرشیو کلاسیک موجودات رعبآوری، چون مرد نامرئی، فرانکشتاین و امثالهم رفتهاند و کسی تصور نمیکرد مدیران آن بخواهند یک جنگیری تازه روی پرده سینما به راه بیندازند.
عزمی که جزم شد
با وجود این، تمام اخبار حکایت از عزم جدی مدیران کمپانی برای خلق سهگانه جنگیریشان میکند. آنها حتی بازیگران این سهگانه را هم انتخاب کردهاند. الن برستین، بازیگر اسکار گرفته سینما که در نسخه اصلی دهه هفتادی، اولین نبرد با ارواح شیطانی را برای نجات جان دختر کوچکش انجام داد، دوباره در قالب شخصیت کریس مکنیل ظاهر میشود. کسانی که نسخه سال ۱۹۷۳ را دیدهاند (که حتما شمار آنها با میلیونها نفر تماشاچی میرسد!) یادشان میآید که کریس زن جوان مستاصلی بود که خودش را به در و دیوار میزند تا بتواند راهی پیدا کند که دخترش از شر روح خبیثی که وجود او را اشغال کرده، برهاند و آزاد کند.
یک فیلمساز برای ۳ قسمت
دیوید گوردون گرین که اخیرا میانه خوبی با یونیورسالیها پیدا کرده و مدتی قبل نسخه احیا شده «هالووین» را با موفقیت برای آنها کارگردانی کرد، پشت دوربین هر سه قسمت تریلوژی تازه جنگیر قرار میگیرد. شرکت مستقل فیلمسازی بلومهاوس هم در تولید این جنگیرها مشارکت دارد. نام این شرکت با درامهای ترسناک بسیار موفق و تحسینشدهای، چون «برو بیرون» و مجموعه «پاکسازی» همراه است. به همین دلیل، از حالا توقع منتقدان و تماشاگران حرفهای سینما از جنگیرهای جدید بسیار بالا رفته و انتظار عمومی، خلق آثاری در حد و ردیف همان نسخه اصلی است. از داخل کمپانی یونیورسال هم خبر میرسد که اقدام تازه مدیران آن، به نوعی مقابله با سرویسها و پلتفرمهای اینترنتی هم هست. آنها که دلخوشی چندانی از نمایش عمومی محصولات سینمایی در سرویسهای استریم همچون نتفلیکس، آمازون و اچ بی او را ندارند، بهدنبال تولید آثاری جذاب و قابلتامل هستند که اختصاص به اکران عمومی در سالنهای تاریک سینما داشته باشد.
رقم ۴۰۰ میلیون دلاری تولید سهگانه جن گیر، علاقهمندان خبرهای سینمایی را به یاد قرارداد ۴۵۰ میلیون دلاری چند هفته قبل شبکه نتفلیکس برای تولید دو قسمت بعدی «چاقوکشی» میاندازد. آمازون هم برای ساخت «جنگ فردا» کریس پرات مبلغ ۲۰۰ میلیون دلار هزینه کرد.
اولین قسمت از سهگانه جدید جنگیر برای نمایش عمومی در ۱۳ اکتبر ۲۰۲۳ آماده میشود. زمانی برای نمایش عمومی دو قسمت بعدی تعیین و انتخاب نشده است. تاکنون حضور لسلی اودوم جونیور در کنار بریستین تأیید شده است. او نقش شخصیت تازهای را بازی میکند که در نسخه اصلی حضور نداشت. اما اطلاعی از نقش او در دست نیست. این در حالی است که کسی اطلاعی هم از داستان و چند و، چون ماجراهای تریلوژی تازه ندارد. البته مشخص است شخصیتهای داستان حتما درگیر مسائل مربوط به یک جنگیری خواهند شد. اما اینکه این درگیری چگونه است و چه ماجراها و مسائلی را بهدنبال خود خواهد آورد، نکتهای است که فعلا سازندگان فیلم در رابطه با آن سکوت پیشه کردهاند. شایعات غیررسمی حکایت از آن میکند که در جنگیر جدید، اودوم جونیور پدر بچهای است که جسمش توسط یک روح شیطانی تصرف میشود. او که بهدنبال نجات فرزندش است، پرسان پرسان مکنیل را پیدا میکند تا با کمک او، فرزندش را نجات دهد.
ابهام در واکنش
هنوز واکنشی از سوی ویلیام فریدکین سازنده نسخه اصلی جنگیر مخابره نشده است. او که مدتی قبل به تحسین قسمت دوم «مکانی ساکت» پرداخت و از آن بهعنوان اثری بسیار ترسناک و موفق در گونه وحشت اسم برد، بعید بهنظر میرسد در رابطه با تولید جنگیرهای تازه سکوت کند. فعلا مشخص شده که مدیران یونیورسال در رابطه با پروژه جنجالی تازهشان صحبت، همفکری و مشاورهای با این فیلمساز کلاسیک نکردهاند. خوب است که بدانیم فیلم فریدکین براساس داستان پرخواننده ویلیام پیتر بلاتی ساخته شد و این نویسنده ادعا کرده بود داستانش را براساس یک ماجرای واقعی نوشته است. باز هم خوب است بدانیم که در ابتدا قرار بود استنلی کوبریک کارگردانی فیلم را بهعهده بگیرد. اما کوبریک با پس فرستادن فیلمنامه و رد دعوت کارگردانی، گفته بود فقط فیلمنامههایی را تبدیل به فیلم میکند که متعلق به خودش باشد.
انتهای پیام/