بررسی قیام ۱۵ خرداد؛ مبدأ تحولات منتهی به انقلاب اسلامی؛
امام خمینی (رحمهًْ‌الله علیه)، بنیان‌گذار نظام جمهوری اسلامی، خود از پیشگامان ارائه طرح‌های ابتکاری سیاسی و اجتماعی، برای هدایت و ادارة صحیح جامعة دینی به شمار می‌رود. یک نمونه از این طرح‌ها، همان راهکار ایشان در زمینه وحدت‌بخشی میان گروه‌های مذهبی و انقلابی و سازماندهیِ کلانِ نیرو‌هایی است که در زمینه‌های مختلفی با یکدیگر اختلاف عقیده و اختلاف سلیقه دارند.
به گزارش «سدید»؛ در همان روز‌های آغازین نهضت، گروهی از سران هیئت‌های مذهبیِ فعال و پرجمعیت تهران، که همگی پشتیبان مبارزات امام بر ضد رژیم بودند و نقش انکارناپذیری در تشکیل و تداوم و پیروزی نهضت داشتند نزد امام خمینی آمدند تا از ایشان دربارة نحوة ادامه مبارزات و همکاری با یکدیگر راهنمایی بخواهند.

فعالیت‌های این هیئت‌ها در پاره‌ای اصول با یکدیگر همسو بود و همگی آنان در اصل مبارزات و رهبری امام و برخی مبانی کلّی با هم اتحاد نظر داشتند؛ اما همان طور که انتظار می‌رفت این گروه‌ها در بسیاری نظر‌ها و عملکرد‌ها نیز با هم تفاوت سلیقه داشتند.

سران این هیئت‌ها که اهمیت انسجام و سازماندهیِ نیرو‌ها در کار‌های مبارزاتی و فعالیت‌های اجتماعی را به خوبی در می‌یافتند، از امام خمینی در این زمینه راهنمایی خواستند. سؤال آنان این بود که آیا باید تمام این گروه‌ها و هیئت‌های مذهبی در هم ادغام شوند و تحت مدیریت یک نفر و با برنامه‌ریزی واحد فعالیت کنند؟ در غیر این صورت - یعنی با حفظ هویّت تک‌تک گروه‌ها - چگونه میان آن‌ها وحدت و سازماندهی ایجاد می‌‎شود؟

امام (رحمهًْ‌الله علیه) در این زمینه راه‌حلی ابتکاری پیشنهاد کردند. به این ترتیب که هیئت‌های مذهبی می‌باید تشکّل‌های پیشین خود را حفظ کنند و به فعالیت‌ها و برنامه‌های گذشته‌‎شان ادامه دهند؛ چراکه در غیر این صورت دو مشکل بزرگ بر سر راه نهضت پدید می‌آمد: نخست آنکه ادغام گروه‌ها عملاً ناممکن بود؛ زیرا این گروه‌ها منش‌هایی متفاوت و فعالیت‌هایی گوناگون داشتند و به این ترتیب تمام آن‌ها نمی‌توانستند زیر یک خیمه گِردِ هم آیند.

دوم آنکه چنین راهکاری اساساً با روح تربیت اسلامی سازگاری نداشت؛ چراکه تفاوت‌ها و اختلاف سلیقه‌های میان افراد وگروه‌ها، خود، می‌توانست موجب خلاّقیت و شکوفایی و پیشرفت گردد، و از سویی هر گروهی در کنار نقاط قوت خویش، اشتباهات و نقاط ضعفی داشت و نمی‌شد گروهی را یافت که از هر جهت بی‌عیب و نقص باشد و تمام گروه‌های دیگر زیر سایة آن جمع شوند.

بنابراین، گروه‌های مزبور می‌باید تشکّل‌های سابق خویش را حفظ کنند. اما در عین حال که هر یک از آن‌ها برنامه‌های مخصوص خود را ادامه می‌دهند، لازم است با یکدیگر ارتباط برقرار سازند. یعنی هر هیئتی، یکی دو نماینده تعیین کند و از طریق این نماینده‌ها شورای مرکزی هیئت‌ها تشکیل گردد.

بدین ترتیب این افراد می‌باید به منزله نمایندة هیئت‌هایشان در شورای مرکزی با یکدیگر به شور و مشورت و همفکری بپردازند و برای نزدیکی افکار و سازماندهی منسجم و هدفمند نیرو‌ها و امکانات و... تلاش کنند. بر این اساس بود که رفته‌رفته اختلافات کم می‌شد و افکار و سلیقه‌های گروه‌ها نیز به هم نزدیک می‎گشت و سازماندهی نیرو‌ها نظم و نسق بیشتری می‎گرفت.

همچنین امام نیز نمایندگانِ خود، مرحوم مطهری و مرحوم دکتر بهشتی را برای شرکت در جلسات شورای مرکزی مأمور کردند تا به این ترتیب ارتباط هیئت‌ها با رهبری نیز برقرار باشد.

بر این اساس، در عین آنکه استقلال فکر، استقلال سلیقه، تضارب آرا و نوعی رقابت سالم میان گروه‌ها برقرار می‌شد، وحدت نسبی و برنامه‌ریزی و سازماندهی مناسبی نیز در فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی، در سطح کلان بین آن‌ها ایجاد می‌گشت.شاین رهنمود امام خمینی (رحمهًْ‌الله علیه) در آن دوران تا حدی به اجرا در آمد و موفقیت‌های چشمگیری نیز در پی داشت. بی‌تردید اگر پس از پیروزی نهضت و تأسیس نظام جمهوری اسلامی همة نیرو‌های متعهد انقلاب در تمام زمینه‌های سیاسی و اجتماعی به این رهنمود - و راهکار‌های دیگر امام - توجه می‌کردند و درمقام عمل نیز به آن‌ها پایبند می‌بودند، بسیاری از آفت‌ها و آسیب‌ها مانع پیشرفت و تکامل نهضت و نظام نمی‌شد. امروزه نیز که از بسیاری جهات، اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور شبیه روز‌های نخستین نهضت است، بهترین راه برای رفع پراکندگی‌ها و اختلافات میان احزاب و سازمان‌ها و گروه‌ها روی آوردن به رهنمود‌های حکیمانة امام خمینی (رحمهًْ‌الله علیه) است.
ارسال نظر
captcha