در گفتگو با استاد تمام فلسفه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) مطرح شد؛
ابوالفضل ساجدی معتقد است اثری که عزاداری شایسته به‌دنبال دارد، تغییر نظام اهمّ و احبّ زندگی است که آثارش در سلامت معنوی انسان ظاهر می‌شود.
به گزارش«سدید»؛  نهضت جهانی حضرت امام حسین (ع) در درازنای تاریخ منشأ برکات و منبع الهام انسان‌ها و جوامع حق‌جوی و حق‌طلبی بوده است که سعی داشته‌اند پرچم اسلام راستین را به اهتزاز درآورند و مسیر ارزش‌های راستین الهی و معنوی را هموارتر کنند به همین سبب هم بوده است که عزاداران و محبّان حضرت سیدالشهداء (ع) در هر دوره و عصری سعی کرده‌اند با خوانشی روزآمد و راهگشا ابعاد تازه‌ای از آن قیام جاویدان را بازنمایی و معرفی کنند.

ابوالفضل ساجدی، استاد تمام فلسفه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، در گفتگو از سیر تاریخی عزاداری و به ویژه خوانش‌های زیان‌بار آن در دوران معاصر سخن گفته است که توجه به آن‌ها می‌تواند فهم ما را نسبت به ابعاد سیاسی-اجتماعی قیام امام حسین (ع) روشن‌تر کند.

به گفته این پژوهشگر فلسفه، عزاداری فاقد معرفت، رویکردی خنثی و زیانبار است که نمی‌تواند ما را به هدف والای امام حسین (ع) از قیام عبرت‌آموز عاشورا برساند بلکه باید با تقویت بنیاد‌های عقلانی، اذهان و عقول جامعه را نسبت به این نهضت جهانی توجه داد. مشروح گفت‌وگوی ما را در زیر می‌خوانید:


نقش امام حسین (ع) در رشد معنوی انسان مدرن و پست مدرن

* با گذر از عصر مدرنیته و در پسانوگرایی فلسفی که به ظاهر تمام تکیه‌گاه‌های حقیقی و تخیلی انسان از دست رفته به نظر می‌رسد، کدام خوانش و قرائت از فرهنگ عاشورا می‌تواند امام حسین (ع) را به عنوان منجی انسان عصر جدید در چشم‌انداز ما قرار دهد؟
درباره عاشورا دست‌کم سه رویکرد وجود دارد، اگر ما بخواهیم از نقش فرهنگ عاشورا در تعالی انسان مدرن سخن بگوییم باید بدانیم که منظورمان از فرهنگ عاشورا کدام قرائت از عاشورا است، هر فهم و تفسیری و یا فقط تفسیری خاص. دست‌کم در مواجهه با حوادث عاشورا سه رویکرد می‌بینیم که برخی به‌طور کلی یک نگاه خرافی به این‌ها دارند و ارزش عزاداری و برگزاری این مراسم را نفی می‌کنند که عده‌ی خاصی هستند، اگر یادتان باشد مدتی پیش از بختیار ویدئویی پخش شد که در جمع تعدادی از ایرانیان خارج از کشور عاشورا را مسخره می‌کردند، البته گروهی هستند که ما با این‌ها مواجه هستیم که البته باید بدانید که همین بررسی نقش عاشورا در تعالی انسان مدرن، بهترین پاسخ به این‌گونه کسانی است که نگاهی جاهلانه به این صحنه و قطعه از تاریخ دارند، البته همیشه جهل، منشأ خطا است و در اینجا قطعاً تحقیقاتی که انجام شده، نشانه اوج ضعف این‌گونه رویکرد‌ها است.

کسانی هستند که نگاه تک بعدی به عاشورا دارند و آن هم عاشورایی که ما از آن حمایت می‌کنیم؛ یعنی قرائتی است که همراه با شور و شعور است؛ یعنی هم معرفت، دانش و فهم و هم احساس و شور و شیفتگی و دلباختگی درون آن باید ایجاد شود، عده‌ای معتقدند کسانی که می‌گویند ما در ایام محرم دور هم می‌نشینیم و بحث و گفتگو و سخنرانی می‌کنیم با این عنوان که مثلاً یاد امام حسین (ع) باشیم، این رویکرد، یک رویکرد تک‌بعدی است و، چون انسان موجود تک‌بعدی نیست، رویکرد تک بعدی هم درباره‌ی قیام امام حسین (ع) به درد نمی‌خورد. زمانی که انسان هم بُعد بینشی دارد و هم بعد گرایشی، ما نمی‌توانیم بینش او را جدا از گرایشش مورد مطالعه قرار دهیم و حرکت دادن این انسان در صورت هماهنگی بین ذهن و دل حاصل خواهد شد و عده‌ای از روشنفکرنما‌ها در این نظریه تأکید دارند؛ اما این موضع سبب تجلیل از امام حسین (ع) نیست و کفایت نمی‌کند و آن آثار مدنظر را به دنبال ندارد و برکاتی که در سایه عاشورا تا به امروز باقی مانده، با این نگاه تک بعدی نبوده است.

رویکرد دیگر، رویکرد شور‌محور و احساس‌محور است و ابعاد معرفتی این نهضت را نادیده می‌گیرد، این چیزی نیست که بگوییم اثرگذار است و می‌تواند بشر مدرن را تعالی ببخشد، بلکه این نوع رویکرد هم وجود دارد که بر اصالت اشک، ماتم، پوشیدن لباس سیاه و سینه زدن تکیه می‌کند و توجه به ابعاد معرفتی و اهداف امام حسین (ع) ندارد. این رویکرد نه‌تن‌ها آن آثار را ندارد، بلکه به‌عکس برای جامعه مضر است و می‌تواند ابزاری باشد برای جلوگیری از تعالی اجتماعی و اخلاق اسلامی و همچنین جلوگیری از حرکت به‎‌سمت ابعاد اسلامی مثل عده‌ای به‌تبع تفسیری که در مسیحیت رایج است که می‌گویند حضرت مسیح (ع) به صلیب آویخته شد برای این که گناهان مسیحیان پاک شود و او خودش را فدای گناهان مسیحیان کرد تا همگان اهل بهشت شوند.

این رویکرد که برخی از نویسندگان ما هم متأسفانه بر آن تأکید دارند، اصلاً قابل قبول نیست، مثلاً میرزا محمد تقی طباطبایی در کتاب "اسرار شهادت" با تکیه بر این رویکرد می‌گوید که حضرت قصد کشته شدن داشت برای اینکه مؤمنین از اولین روز تا آخرین روز بر او گریه و زاری کنند تا همه‌ی آن‌ها آمرزیده شوند و کفاره گناهان آن‌ها شود و هدف این است که گریه کنیم و دستاورد دیگری هم نداریم و جالب است که برخی از روشنفکران معاصر از جمله مجید محمدی هم مقاله‌ای با عنوان "فرهنگ عاشورا در عصر سکولار" نوشته است که بر همین مرگ اندوه‌بار امام حسین تأکید دارد و این را مؤثرترین تفسیر برای دنیای مدرن می‌داند؛ یعنی در دنیای مدرن تفسیری که برمی‌تابد و مناسب است، تفسیر مرگ اندوه‌بار امام حسین (ع) است؛ یعنی همان نگاهی که مسیحیان به مسیح داشتند و می‌گفتند که او رفته تا ما از شریعت آزاد باشیم و هر کاری مطابق میلمان انجام دهیم و اگر ایمانی در قلبمان داشته باشیم کافی است؛ اما آیا واقعاً به این معناست؟ جای تعجب دارد که یک نویسنده مسلمان تفسیر مناسب را در این دنیای مدرن این‌گونه می‌داند و این به معنای هضم شدن ما در جهان مدرن است و اگر ایده‌ای داشتیم باید به‌گونه‌ای باشد که هیچ لطمه‌ای به اندیشه‌های الحادی دنیای مدرن نخورد و می‌خواهند دقیقاً همین فرهنگ در کشور ما حاکم باشد، مسلمان و حسین (ع) دوست باشیم، ولی به‌گونه‌ای که هیچ‌گونه اصطکاکی با فرهنگ دنیای مدرن نداشته باشد.

این بهترین درس برای ما است و باید بفهمیم کسانی که نگاهشان در ایام عزاداری نگاه تک‌بعدی است و کاری به ابعاد اجتماعی و سیاسی آن ندارند و توجهی به ارتباط خود با زمان حاضر نمی‌کنند و به پوشیدن لباس مشکی، عزاداری و سینه زدن و زنجیر زدن فاقد معرفت اکتفا می‌کنند، باید بدانند که این نوع رویکرد یک نوع رویکرد خنثی در زمان ماست، درحالی که امام حسین (ع) برای خنثی بودن در زمان، شهید نشدند و به‌خاطر تحول در زمان، حرکت کرد تا جهان را در آن دوران متحول کند و آیندگان هم برای تغییر جامعه از او درس بگیرند و این رویکرد تک بعدی مستلزم خنثی‌سازی این حرکت است.

این نوع نگاه نه‌تن‌ها ضربه‌ای برای دشمنان اسلام ندارد، بلکه ضربه به خود ما است و ما را به خودمان مشغول می‌کند. یک نمونه از نتیجه چنین رویکردی همان چیزی است که در عاشورای ۱۳۳۰ قمری وقتی که ۲۰۰ نفر از سپاهیان روس در مکه و در میدان مرکزی تبریز، مرحوم تبریزی را که از رهبران نهضت مشروطه بود به دار آویختند و در همان زمان می‌بینیم ۲۰۰۰ نفر قمه‌زن حضور داشتند؛ ولی حاضر نشدند جلوی این اعدام را بگیرند و حرفشان این بود که این‌ها تفنگ دارند و آدم می‌کشند. خودشان قبلاً با قمه به سرخود می‌زدند؛ ولی به بهانه اینکه آن‌ها تفنگ دارند هیچ حرکتی در رابطه با این ماجرا انجام ندادند، درحالی که می‌بینیم امام خمینی (ره) با همین رویکرد حسینی توانست با شاه مقابله کند.

*خوانش دیگری در رابطه با مسئله‌ی فرهنگ در عاشورا وجود دارد که مخاطب را دعوت به عبادت و عزاداری کورکورانه می‌کند، راهکار و راهبرد شما برای مواجهه با این قرائت از فرهنگ عاشورایی چیست؟
این تفسیری که دشمنان از آن حمایت می‌کنند، غلط است و جالب است که انگلستان با این استعمار پیر و کهنی که دارد و سوابق سیاهی که برای ما در تاریخش وجود دارد از این مسأله حمایت می‌کند، انگلستانی که برایش بریدن سر مرغ در ملأ عام ممنوع است و جرم محسوب می‌شود. این کشور از مردم حمایت می‌کند که به خیابان‌ها بیایند و قمه‌زنی کنند و علیه آن‌ها فیلم‌برداری و منتشر شود و با کمال آرامش کار خودشان را انجام بدهند، این‌ها برای چیست؟

حمایت انگلستان از این نوع نگرش؛ یعنی تقویت توطئه‌های دشمن و کمک کردن به اهداف دشمن و قطعاً نگرشی است که ما نمی‌پذیریم و نمی‌تواند در اصلاح فرهنگ مدرن مؤثر باشد و چیزی که می‌پذیریم و به‌سمتش حرکت می‌کنیم، همراهی شور و شعور در عزاداری‌های بامعرفت و آمیخته به شور و احساس است. اسلام در این باره با کلام قرآنی می‌فرماید: "وَالَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْهَا صُمًّا وَعُمْیَانًا. " اسلام عبادت کورکورانه را نمی‌پذیرد و عبادت بامعرفت از ما می‌خواهد و در توصیف عبادالرحمان" می‌فرماید که عبادالرحمان کسانی هستند که چشم و گوش بسته به سجده نمی‌افتند؛ یعنی عباداتشان، عبادات با معرفت و عزاداری‌هایشان هم عزاداری‌های با معرفتی است. پس رویکرد کورکورانه و جاهلانه نسبت به‌روز عاشورا مورد قبول اسلام و قرآن نیست و اسلام از چنین عزاداری حمایت نمی‌کند. خب این قرائت مورد پذیرش ما نیست. پس ما از کدام قرائت حمایت می‌کنیم؟ همانی که مورد حمله دشمنان اسلام است.

ما بار‌ها شنیده‌ایم که شیعیان، امروزه دشمنان فراوانی دارند و خودشان هم اعتراف کردند. یکی از مقامات سابق سازمان اطلاعات جاسوسی آمریکا (سازمان سیا) می‌گوید که سازمان سیا صد‌ها میلیون دلار برای نابودی تشیع اختصاص داده و هزینه کرده که در کتابی به‌عنوان "طرح تفرقه و منزوی کردن دین" این مطالب منتشر شده است و جالب است که مقامات سیا به این نتیجه رسیده‌اند که انقلاب اسلامی ایران فقط واکنش طبیعی ایرانی‌ها به سیاست‌های شاه نبوده است، بلکه عوامل و واقعیات دیگری در پس این حرکت نهفته است که این عوامل چند نکته است، یک نکته رهبری سیاسی و مرجعیت دینی است و یک نکته هم شهادت امام حسین (ع) است و می‌گویند اگر بخواهیم با شیعه مبارزه کنیم باید این دو را از کار بیندازیم و تحریف کنیم و چیزی که با آن مقابله می‌کنند دقیقاً همان رویکرد صحنه عاشورا است، اگر ما این رویکرد؛ یعنی همراه کردن ذهن و دل با امام حسین (ع)؛ یعنی هم ذهن ما امام را به‌درستی بشناسد و هم دل، سر و پا به او بسپارد و عزاداری‌های پرشور و شعور و با احساس داشته باشیم و این چیزی است که می‌تواند نیاز انسان مدرن را برآورده کند.

*با توجه به هجمه‌های روانی، اطلاعاتی و نرم‌افزاری دشمن در زمینه‌های مختلف فرهنگی، شما چه راهکاری را برای مواجهه و تقویت انگاره‌های درست فرهنگی در اذهان عمومی پیشنهاد می‌دهید؟
امروزه مشکل مهم انسان مدرن این است که در چنگال جنگ نرم قربانی شده است، نه فقط مسلمانان بلکه همه انسان‌ها؛ یعنی این‌ها درصدد مدیریت باور‌ها و گرایش انسان‌ها به‌ویژه کشور‌های اسلامی هستند. خودشان هم گفتند که ما باید سبک زندگی غربی را به کشور‌های اسلامی توسعه بدهیم و نرم نرم، ذهن و دلشان را با ارزش‌های غربی و مادی همراه و متصل کنیم و این چیزی است که غرب درصدد رسیدن به آن است. خطر جنگ نرم؛ یعنی نرم نرم، دل‌ها و ذهن‌ها مغلوب دشمنان اسلام می‌شود و این همان هدفی است که دنبال می‌کنند، بار‌ها هم تصریح کردند و ابزار‌های فراوانی هم در این حوزه به‌کار بردند؛ چرا که وقتی که ذهن تسلیم شد و باور‌ها تغییر پیدا کرد، دل هم تغییر پیدا خواهد کرد و خود به خود رفتار، متناسب با آن حرکت خواهد بود. گرایش‌های غریزی در همه موجودات و مخصوصاً انسان وجود دارد و تقویت انسان به این سو و حرکت به‌سمت گرایش‌های مادی چیزی است که انسان‌ها را به این هدف می‌لغزاند.


اثری که عزاداری شایسته به‌دنبال دارد، مدیریت این باور‌ها و گرایش‌هاست؛ یعنی می‌تواند نظام محبوب انسان‌ها را تغییر بدهد، وقتی عزاداری حاصل می‌شود و ما در این عزاداری شرکت می‌کنیم باعث می‌شود کسانی که غیر خدا برایشان مهم بوده است، بتدریج خداوند برای آن‌ها اهمیت پیدا کند و کسی که پول را دوست داشته است، بتدریج امام حسین (ع) را بیشتر از پول دوست داشته باشد و کسی که دل به امور مادی دارد، دل به خدا بدهد و هرقدر این عزاداری‌ها با شور و شعور بیشتری همراه شود، این مدیریت تقویت خواهد شد و تقویت این دو؛ یعنی مدیریت شایسته باور‌ها و گرایش‌ها و این مهم‌ترین سدّی است که می‌تواند توطئه‌های دشمنان اسلام را در این دوران خنثی کند.

در آن زمان خداوند و دین برای امام حسین (ع) اهمیت والایی داشت، حضرت زینب (س) بعد از شهادت امام حسین (ع) دست زیر بدن آن حضرت می‌کند و او را تکان می‌دهد و می‌گوید: "اللهم تقبل منا هذا قلیل القربان، خدایا این قربانی ناچیز را از ما بپذیر"؛ یعنی مهم خواست خداست؛ یعنی او اهم امور و اکبر واقعی است. این یعنی چه؟ یعنی اهمیت دین خداوند از جان امام حسین (ع) بیشتر است و امام حسین (ع) وقتی‌که در گودی قتلگاه در زمین می‌افتند، می‌گویند: "به‌خدا قسم! کشته‌ای به خون آغشته را بهتر وخوش‌تر از امام حسین (ع) ندیده بودم که این‌گونه باخداوند نجوا می‌کرد: الهی رِضاً بِرِضِاکَ، صَبراً عَلی قَضائِک یا رَبَ لا الهَ سِواکَ"؛ یعنی رضای تو برای من بالاترین ارزش را دارد.

امام حسین (ع) یک شب برای مناجات مهلت می‌گیرد؛ اما برای چه؟ می‌فرمایند که من دوست دارم خدا را یک شب بیشتر عبادت کنم؛ یعنی خداوند و عبادت برای خداوند و مناجات برای حضرت اهمیت دارد؛ یعنی دل به خداوند بسته است و دلبستگی شدید به خدا، بالابردن جایگاه خدا در زندگی؛ یعنی چه؟ یعنی نظام اهمّ و احبّ زندگی را تغییر دادند و این چیزی است که برکات زیادی دارد، چیزی که آستانه تحمل انسان را بالا می‌برد و آن چیزی است که زمانی که حضرت علی‌اصغر (ع) شهید می‌شوند و امام حسین (ع) آن صحنه‌های سخت را می‌بینند و می‌فرمایند: "خداوندا! چیزی که سبب می‌شود این سختی‌ها برای من آسان شود، این است که تو می‌بینی" این تغییر نظام اهمّ و احبّ ابعاد فراوانی را به‌دنبال دارد و آثارش در سلامت معنوی انسان ظاهر می‌شود، سلامت معنوی که اسلام به دنبال آن است و بر آن تأکید دارد که انسان مسلمانی که در مسیر خدا حرکت می‌کند برای اینکه موفق شود باید نظام گرایشی و بینشی‌اش، در بُعد بینشی خدا و اهمّ امور و اکبر امور زندگی او باشد و در بعد گرایشی هم بیشترین وابستگی نسبت به خداوند باشد، چنین انسانی در مسیر خدا هم مقاوم است و آستانه تحملش بالا است و هم در عرصه‌های فردی و اجتماعی حضور فعال دارد و متحول‌کننده جامعه به سمت خواست خداوند است و هم اخلاق فردی و اجتماعی را و هم عرفان غیر منزوی را و هم سلامت همه‌جانبه را به‌دنبال دارد و شایسته است که پس از عزاداری ایجاد می‌شود.

اجمال سخن اینکه قرائت شایسته‌ای از عزاداری، آن قرائتی است که مدار و معیار اهمّ و احبّ جوامع اسلامی را در مسیر خداوند تغییر می‌دهد که اگر چنین چیزی حاصل شود، زندگی و رفتار همه ما در عرصه‌های فردی و اجتماعی در درون و در بُعد روانی و در برون در ساحات اجتماعی متحول خواهد شد و این میدانی است که ما باید در آن حرکت کنیم و درسی است که ان‌شاءالله از امام حسین (ع) بیاموزیم. امیدوارم که خداوند به ما توفیق سهم شایسته قیام حسینی (ع) و عزاداری پرشور و شعور حسینی (ع) را نصیب فرماید.
 
انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha