به گزارش «سدید»؛ «تولد یک انقلاب» روایتی متفاوت از سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ است که بهزاد دانشگر با رویکردی روایی به رویدادها و افراد موثر در شکلگیری و پیروزی انقلاب اسلامی ایران پرداخته است. در توضیحات کتاب آمده است که قبلا این کتاب در چهار جلد منتشر شده بود و اکنون در قالب یک جلد جمعبندی شده است.
من نویسنده این کتاب نیستم
برخلاف چیزی که روی جلد کتاب نوشته شده و بهزاد دانشگر را بهعنوان نویسنده کتاب معرفی کرده است، این است که دانشگر نهایت تواضع را به کار گرفته که از قلم خودش و در مقدمه کتاب میخوانیم: من نویسنده این کتاب نیستم. حقیقتش، نگارنده در ابتدا بنا نداشت، چنین کتابی درباره انقلاب بنویسد. این کتاب درواقع فیشهایی برای پاسخ به چند سوال است که در همه سالهای جوانی نگارنده، با او همراه بوده است و در سالهای اخیر از مهمترین دغدغههای ذهنیاش بودهاند؛ برای مثال، مردم برای کدام هدف انقلاب کردند؟ ارزان شدن کالاهای اساسی؟ آزادی؟ دین؟ مگر دین نداشتند؟ مگر آنگونه که گفته میشود، در رفاه و آسایش نبودند؟ اساسا رهبر انقلاب چه دورنمایی از حکومت آینده برای مردمش تصور کرده بوده است؟ حرفهایش درباره حکومت پهلوی چه بوده است یا اینکه انقلاب سال۵۷ از کجا شروع شد؟ چه روند و حوادثی را طیکرد تا به ۲۲بهمن رسید؟
طی این سالها، کتابها و خاطرات بسیاری خواندم تا جوابهایی برای این سوالها پیدا کنم. علاقهای به خواندن و دانستن تحلیلهای دیگران درباره حوادث و چرایی انقلاب نداشتم؛ پس سعی کردم مستقیما به خاطرات شخصیتهای حوادث مراجعه کنم و حوادث را از دید راویانی بشنوم که به متن حادثه نزدیکتر بودند. سعی کردم با این ترفند از تحلیل و توزیعهای مستقیم دوری کنم و فقط حوادث را ببینم.
بخشهای جذاب و جالب این خاطرات را که نکته جدید و تازهای داشت برای خودم جدا کرده بودم و بعضا تکههایی از این نکتهها و خاطرات را اینجا و آنجا برای دوستان و علاقهمندان تعریف میکردم. بنا به تشویق و توصیه برخی دوستان، بنا شد این خاطرات با تنظیمی مجدد منتشر شود و در دسترس عموم قرار گیرد؛ بنابراین همه کلمات و سطرهای کتاب به خاطرات و نشریات آن روزها تعلق دارد و نگارنده چیزی از خود در این کتاب ندارد. در این جستوجو تا جایی که در توانم بود سعی کردم خاطرات افراد از یک سمتوسو به جهتگیری مشخص نبوده باشد و خاطرات افراد متفاوت با دیدگاههای متفاوت را جمعآوری کنم؛ بهخصوص کسانی که در اوضاع پس از انقلاب کمتر مشاغل و مناصب سیاسی دارند؛ البته بدیهی است که جمعآوری و خوانش خاطرات جامع و کامل نیست و در حد بضاعت نه یک محقق و پژوهشگر که بیشتر یک خواننده حرفهای است و دیگر آن که منابع این خواندنها و خاطرات، کتابهایی است که به چاپ رسیده و تقریبا در بین مخاطب کتابخوان جایگاه مناسبی داشتهاند یا نشریات سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ هستند؛ البته پس از نگارش و تکمیل کتاب، کتابهای خاطرات دیگری به چاپ رسید و ممکن است بعدها به چاپ برسد که جای آن خاطرات در این کتاب خالی است یا خالی خواهد بود، اما نمیشد روند نگارش و انتشار کتاب را تا منتشر شدن آخرین کتاب خاطرات انقلاب به تاخیر انداخت. این کتاب از اولین تلاشها در راه تهیه هندبوک انقلاب اسلامی است که خواننده پس از مطالعه آن، هم با چگونگی شکلگیری اتفاقات و حوادث آشنا میشود و هم به نقش گروههای درگیر در انقلاب و بخصوص نقش امام (ره) پی میبرد و هم با انگیزهها و ریشههای درونی و معنوی انقلاب آشنا میشود و تمام اینها در روایتی شبهداستانی، پرتعلیق و ضرباهنگ بیان میشود که برای خواننده کسالتآور نیست و همین ویژگیها تولد یک انقلاب را از دیگر آثار پیرامون انقلاب متمایز میکند.
با برخی چهرهها آشنا شویم
در طول کتاب ۶۰۷ صفحهای، در لابهلای روایتها مدام از شخصیتهایی نام برده شده است که از اسامی معروف هستند که در جریان انقلاب چه در جبهه موافق و چه در جبهه مخالف نقش داشتند که دانشگر در بخش انتهایی کتاب مختصری از شرححال و زندگی آنها را بهمنظور آشنایی و معرفی کردن به مخاطب آورده است:
محمود گلابدرهای
متولد۱۳۱۸ شمیران است. وی یکی از شاگردان مرحوم جلال آلاحمد بوده و داستاننویسی را از سالهای پیش از انقلاب شروع کرده است که حاصل کارش در این دوران کتابهای داستان چولی، سگ کورهپز، اباذر تجار، پرکاه و بابیه است. آثار او پس از انقلاب، کتابهایی مثل اسماعیل-اسماعیل، صحرای سرد، پرستو، ترس و... است. کتاب خاطرات لحظهها و خاطرهنویسیهای او از لحظههای پرشور و پرهیجان سال۱۳۵۷ و دیدگاههای وی است که یکی از بهترین آثار خلقشده در همان نخستین سالهای پس از انقلاب است.
علی دوانی
متولد۱۳۰۸ در دوران از توابع کازرون فارس. او در سال۱۳۳۲ به نجف اشرف عزیمت و پس از طی دوران تحصیلاتی پربار به ایران مراجعت کرد. وی تا درجه اجتهاد تحصیل کرد و ۱۱۰اثر را تالیف و ترجمه کرده است. علی دوانی در سال۱۳۸۵ درگذشت.
شیخ محمدحسین دعاگو
در ۱۳۳۱ در تربتحیدریه چشم به جهان گشود. پس از تحصیلات مقدماتی در زادگاهش و برای ادامه تحصیلات حوزوی به مشهد رفت. در مشهد با فعالیتهای سیاسی طرفداران نهضت امامخمینی (ره) آشنا شد و فعالیتهای تبلیغی زیادی در شهرهای مختلف برای روشنگری نهضت امام انجام داد.
مرضیه حدیدچی
متولد ۱۳۱۸ شهر همدان. تحصیلاتش را از مکتبخانه شروع کرد. در سال۱۳۳۳ با محمدحسن دباغ ازدواج کرد. پس از آن بهخاطر شغل شوهرش به تهران مهاجرت کرد. در تهران تحصیلات حوزوی را تا لمعه ادامه داد و با وجود هشت فرزند با فعالیتهای سیاسی آشنا شد. وی در سال۱۳۵۲ ازسوی ساواک دستگیر شد و در سال۱۳۵۳ از ایران خارج شد. مرضیه حدیدچی در خارج از کشور بهعنوان خواهر دباغ، خواهر زینب احمدی نیلی و خواهر طاهره شناخته میشد. وی در دوران جنگ، فرمانده سپاه همدان و مسوول بسیج خواهران بود. سه دوره نماینده تهران و همدان در مجلس شورای اسلامی بود.
این کتاب در واقع فیشهایی برای پاسخ به چند سوال است که در همه سالهای جوانی نگارنده، با او همراه بودهاند.
انتهای پیام/