به گزارش «سدید»؛کتاب «سه نمایشنامه کودک و نوجوان» حاوی سه نمایشنامه «جشن تولد»، «دنیای شیرین» و «بزرگترین گنج دنیا» به نویسندگی «سیدمرتضی هاشمی» بهتازگی ازسوی انتشارات خانه ادبیات به چاپ رسیده است. در این کتاب نویسنده روایت خود را بر معاشرت و همنشینی پویا، امن و سازنده با بچهها و نیز ورود و حضور ابزارهای تکنولوژیک در زندگی کودکان و نوجوانان بنا کرده و بر تعامل والدین با فرزندان تاکید کرده است. به بهانه چاپ این کتاب با «سیدمرتضی هاشمی» گفتوگو کردهایم و او از دغدغههایش بهعنوان نمایشنامهنویس کودک و نوجوان چنین میگوید:
کتاب «سه نمایشنامه کودک و نوجوان» براساس چه ایدهها و دغدغههایی نوشته شده است؟
معمولا اولین دغدغه برای هر نویسندهای که خصوصا در حیطه کودک و نوجوان مینویسد، خلق یک داستان یا درام جذاب است. نمایشنامه زیربنای اولیهای است که یک اثر نمایشی براساس آن خلق میشود و طبیعتا اگر نویسنده در کار خودش موفق باشد، زحمت گروه اجرایی در جذب مخاطب بسیار کمتر میشود. دغدغه بعدی هر نویسندهای این است که در جهت ارتقای سطح فرهنگ جامعه به رسالت خودش عمل کند و نکاتی را در نمایشنامه طرح کند که باعث تربیت و رشد مخاطب کودک بشود. در آثار بزرگسال ممکن است لزوما آموزش دغدغه یک نویسنده نباشد و اثر نمایشی به طرح موارد مختلف مثل مسائل اجتماعی، سیاسی یا هر موضوع دیگری بپردازد اما در کارهای کودکان، عمدتا دو مورد سرگرمی و آموزش مدنظر است و فکر میکنم همین موضوعات کفایت میکند برای اینکه یک نویسنده علاقهمند به کودکان قلمبهدست بشود و شروع به نگارش و خلق اثر بکند.
این کتاب بهطورکلی چه تفاوتی با کتاب قبلی شما یعنی «پنج نمایشنامه دانشآموزی» دارد؟
کتاب اول من همانطور که از نامش مشخص است شامل پنج نمایشنامه دانشآموزی است که براساس ویژگیها و حال و هوای مدارس نوشته شده است؛ بهعبارتی آن آثار بهگونهای نوشته شده که ازسوی دانشآموزان و با امکانات محدود قابلیت اجرا داشته باشد اما در نمایشنامههای ارائهشده در کتاب سه نمایشنامه، سعی کردم به عناصر حرفهای و نمایشی بیشتر توجه کنم و کارها بهگونهای باشند که چنانچه کارگردانی تصمیم گرفت یکی از آنها را کار کند در بخشهای مختلف مثل طراحی، کارگردانی و صحنه دستش باز باشد و اثر این قابلیت را در اختیار گروه اجرایی بگذارد تا طرحها و ایدههای متنوعی را در تمرین روی متن پیدا کنند.
در دو نمایشنامه این کتاب بهسمت موضوعات روز مانند فضای مجازی و بازیهای رایانهای رفتهاید. با توجه به اینکه آموزش تحصیلی دانشآموزان از شروع زمان کرونا بهصورت آنلاین بوده، آیا در نمایشنامهها به این مساله هم اشاره شده است؟
خیر. سعی کردم به بحث کرونا نپردازم، چون در آن صورت کارها تاریخمصرف پیدا میکرد و بعد از پایان بیماری کرونا دیگر کاربردی نداشت. آنلاین شدن کلاسهای درس باعث شد که بچهها توجه بیشتری به فضای مجازی بکنند و حتی در شهرهای دورافتاده و جاهایی که دانشآموزان قبلا کمتر درگیر فضای مجازی، کامپیوتر و تبلت بودند به دلیل آنلاین شدن کلاسها با این مقوله آشنا شوند. هرچند نمایشنامههای من مستقیم به این امور نپرداخته اما یکی از اهداف اصلی آثار، ارائه آموزش در این خصوص و بالابردن سطح مهارت کودکان و نوجوانان در استفاده صحیح از فضای مجازی و بازیهای رایانهای است.
اصولا رویکردتان به کاربرد و تاثیر فضای مجازی و بازیهای رایانهای برای کودکان و نوجوانان در نمایشنامههای کتاب مثبت بوده یا به آثار منفی و مخرب آن پرداختهاید؟
نکته جالب اینکه اسم یکی از نمایشنامهها اول «اندازه رو نگهدار» بود. در بازنویسیهای بعدی نام را تغییر دادم و شد «جشن تولد». طبیعتا زندگی امروز همه ما با دنیای مدرنیته، امکانات و ابزار این دنیا گره خورده است. نمیشود به کودکان گفت که این امکانات خوب نیست و سمتش نروند. من در نمایشنامهها سعی کردم به مخاطبم بگویم که هر چیزی بهاندازهاش خوب است و باید تعادل را برقرار کرد. استفاده بیشازاندازه از هر چیزی ازجمله بازیهای رایانهای میتواند مخرب و آسیبزا باشد. درمورد فضای مجازی هم سعی کردم این آگاهی را به مخاطبم بدهم که با چشم باز وارد این فضا بشود و به هرکسی اعتماد نکند. به عبارتی، سعی کردم مهارت مخاطب کودک و نوجوانم را در استفاده از فضای مجازی بالا ببرم.
آیا تصمیمی برای اجرای نمایشنامههای این کتاب دارید؟ یا تاکنون کسی اعلام آمادگی کرده است؟
نمایشنامه «بزرگترین گنج دنیا» را سال1375 در فرهنگسراهای تهران ازجمله ابنسینا، اندیشه و سرو اجرا کردم؛ البته آن موقع اسمش «حسنی و مارماری» بود که در بازنویسی جدید اسم را تغییر دادم. نمایشنامه «جشن تولد» را هم بهمنماه سال1388 با یک گروه خوب در شهرستان دلیجان اجرا کردیم. درحالحاضر قصد دارم نمایشنامه «دنیای شیرین» را به روی صحنه ببرم؛ البته چند گروه دیگر هم برای استفاده از نمایشنامهها صحبتهایی کردهاند اما بهخاطر کرونا فعلا به شکل عملی اتفاقی نیفتاده است.
کمی بیشتر از نمایشنامه «دنیای شیرین» بگویید که در آن به آموزش نظم به بچهها پرداختهاید.
این نمایشنامه یکی از آثاری است که بسیار دوستش دارم و در حین نوشتنش با چند روانشناس مشورت کردم. داستانش درمورد پدر و مادری است که تصمیم دارند به کودکشان یاد بدهند که اتاقش را مرتب کند و منظم باشد. به همین دلیل داخل اتاقش و با استفاده از امکانات اتاق مثل میز، تختخواب و عروسکها سعی میکنند برای کودک اجرای نمایش داشته باشند اما نبات کوچولو به این راحتیها زیر بار نمیرود و پدر و مادر در هر مرحله سعی میکنند با استفاده از یک روش جدید فرزندشان را به سمت نظم سوق بدهند. قطعا این مشکلی است که اکثر پدر و مادرها با فرزندان خردسالشان دارند و دوست دارند که بچههایشان نظم را یاد بگیرند.
دیدن یا خواندن این اثر را به آنها توصیه میکنم؛ زیرا همه برخوردهایی که در این نمایشنامه پدر و مادر با کودکشان انجام میدهند کارشناسی شده و براساس متدهای روانشناسی است و من با گرفتن مشاوره از چند تن از استادان روانشناسی داستان را پیش بردم.
فکر میکنید خوانش این نمایشنامهها میتواند بهعنوان ادبیات نمایشی برای گروه سنی کودک و نوجوان جذاب باشد و با آن ارتباط لازم را برقرار کنند یا این سه نمایشنامه صرفا برای کارگردانان تئاتر نوشته شدهاند؟
سعی کردم نمایشنامهها را بسیار روان و ساده بنویسم. به نظر خودم بچهها از شنیدن یا خواندن آنها لذت لازم را میبرند اما متاسفانه این فرهنگ کمتر جاافتاده که کسی نمایشنامهای را بخرد و مطالعه کند. معمولا همه دوست دارند نمایش را ببینند تا نمایشنامه را بخوانند. همانطور که دوست دارند فیلمها را ببینند و کمتر درمورد خواندن فیلمنامهها حتی آثار معروف و جهانی رغبت نشان میدهند.
فضای امروز نمایشنامهنویسی در حوزه کودک و نوجوان را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا در مسیر درست و روبه رشد قرار دارد یا روند معکوس و نزولی را طی میکند؟
برای رسیدن به پاسخ این سوال در ابتدا باید یک نگاه کلی به اوضاع تئاتر در کشور بیندازیم. قبل از کرونا اگر از بچههای تئاتر حالوروزشان سوال را میکردید بعید میدانم کسی اعلام رضایت میکرد. با شیوع کرونا وضع بدتر هم شد. همین الان که با هم گفتوگو میکنیم علیرغم اینکه همه بازارها، رستورانها و مراکز تفریحی باز هستند، متاسفانه تئاتر با 50درصد از ظرفیت باید اجرا برود. ظاهرا اکثر مسوولان محترم به تئاتر نگاه خوبی ندارند یا حداقل بودونبودش برای آنها اهمیت ندارد. تمام امید تئاتریها به مردمی است که باید در سالنها حضور پیدا کرده و از تئاتر حمایت کنند که در سالهای اخیر بهدلیل تورم بیسابقه و گرانی، توان اقتصادی مردم هم بهشدت کاهش پیدا کرده و همین امر باعث ریزش تماشاگر شده است. همه اینها را عرض کردم که بگویم در این اوضاع توقع دارید هنرمندان تئاتری بتوانند آثار خلاق و روبهرشد تولید کنند؟ هنرمندی که به نان شب محتاج است میتواند به هنر و ساختار تکنیکال اثرش فکر کند؟ متاسفانه جواب تا حدود زیادی منفی است. تئاتر کودک هم از این قاعده مستثنا نیست. نمیخواهم وجود کارهای خوب را منکر شوم اما باید قبول کنیم که تعداد آنها بسیار کم است و روند کلی تئاتر و در کنار آن، نمایشنامههای خوب و باارزش، حداقل در این چند سال اخیر دارای سیر نزولی است.
منتظر آثار بعدی شما در حوزه کودک و نوجوان باشیم؟
فعالیتهای نمایشی برای کودک و نوجوان و قدمبرداشتن در حوزههای تربیتی و آموزشی جزء اهداف مهم من است. امیدوارم بتوانم همچنان در این مسیر موثر باشم و آثار مورد قبولی را خلق کرده و ارائه دهم.
قصد ندارید برای بزرگسالان هم بنویسید؟
من در حوزه آثار بزرگسال هم بسیار کار کردهام. اتفاقا مجموعه بعدی که قرار است انشاءالله بهزودی به مرحله چاپ برسد پنج نمایش خیابانی برای بزرگسالان در یک فضای کاملا متفاوت است.
متاسفانه این فرهنگ کمتر جا افتاده که کسی نمایشنامهای را بخرد و مطالعه کند. معمولا همه دوست دارند نمایش را ببینند تا نمایشنامه را بخوانند.
/انتهای پیام/