به گزارش «سدید»؛ دقیقا یک هفته پیش بود که سی و هفتمین جشنواره موسیقی فجر با اعلام برگزیدگان خود و اهدای جوایز باربد به هنرمندان برگزیده عرصه موسیقی به کار خود پایان داد. یکی از برگزیدگان بخش ترانه جشنواره موسیقی فجر امسال، محمدمهدی سیار است. سیار که خالق کلمات به یاد ماندنی آلبوم «حالا که میروی» محمد معتمدی است؛ اینبار نیز با قرار گرفتن واژههای ترانهاش در کنار افسون صدای معتمدی، ترانه دلنشین مژده باران خلق شده است. ترانهای که با هربار افتخارآفرینی کشور عزیزمان ایران در عرصههای مختلف بهخصوص در ورزش، از طریق رسانهملی و البته کاربران ایرانی فضای مجازی طنینانداز میشود و شادی کاربران فضای مجازی با صدا و کلمات معتمدی و سیار به غروری دلچسب از یک پیروزی ملی تبدیل میشود. در ادامه، گفتوگوی ما با شاعر ترانه مژده باران و برگزیده بخش ترانه سی و هفتمین جشنواره موسیقی فجر یعنی محمدمهدی سیار درباره این اثر و حال و هوای بازار موسیقی این روزهای کشور را میخوانید.
ما در این دوره شاهد بودیم تعدادی از برگزیدگان بخش ترانه، افرادی بودند که بیشتر به غزلسرایی معروفند. به نظر شما آیا ترانهسرایی وادی تخصصی و حرفهای نیست؟
به نظر من تقریبا تمام قالبهای ادبی نیازمند تمرین و تکرار هستند اما اینگونه نیست که سایر قالبهای شعری به عنوان یک حوزه تخصصی به شمار بروند و برای سایر هنرمندان آن هنر، ورود ممنوع باشد و هنرمند از همان ابتدا قالب یا شاخه مشخصی را انتخاب کند و تا انتها فقط در همان قالب بنویسد. همانگونه که کسی که شعر عاشقانه مینویسد، میتواند با تکرار، تمرین و ممارست یک روزی شعر اجتماعی نیز بسراید. کسی که ترانه میسراید نیز یک روز با تمرین و تکرار میتواند به قالب غزل، رباعی و مثنوی بنویسد. کار تخصصی است اما به این معنی نیست که کسی نتواند در این حوزه ورود کند یا اینکه نتواند همزمان در چند حوزه فعالیت داشتهباشد. همیشه امکان فعالیت در چند حوزه هنری و ادبی وجود دارد. در ضمن کسی که وارد ادبیات میشود، به همان شکل که زندگیاش چندوجهی و چندرنگی میپذیرد، فعالیت او در عالم ادبیات نیز چندوجهی میشود.
نقد و جمعبندی شما درباره ترانههای موجود در موسیقی معاصر ما چیست؟ به نظر شما بعضی ترانهها تنزل شأن کلمه نیست؟
فکر میکنم بهدلیل استقبال فراوان مردم از موسیقی و کلام در روزگار ما و کثرت این دست از کارها اینگونه به نظر بیاید که خود به خود کیفیت کارها نیز رو به کاهش است. اما من معتقدم در دل همین کثرت و آثار روزمرهای که تولید میشوند و میشنویم، کارهای بسیار خوبی نیز وجود دارد، چه شاعران و چه ترانهسرایان خوب و حرفهای در حال کار هستند و کارهای خوب هم تولید میشوند. ولی در این میان، کارهایی در بازار ترانه با شگردهای بازاریابی میان مردم بیشتر تبلیغ و پخش میشوند. این امر باعث میشود شاید کارهای خوب کمتر شنیده شوند و قطعا این اتفاق به خودی خود مایه تاسف خواهد بود. فکر میکنم نخبگان فرهنگی و رسانههایی که رویکرد فرهنگی هنری دارند نباید عرصه ترانه را عرصهای از پیش باخته به بازار، صنعت و شگردهای بازاریابی بدانند و بگویند حالا این افراد با پول، ذائقهها را تغییر میدهند و هر اسبی را در این حوزه میتازانند. نه! به نظر من در نهایت آنچه مانا خواهد بود، کارهای جدیای است که در گام اول هنرمندان این دست از کارها باید محکم پشت کارهای خوبشان بایستند و در گام بعدی نخبگانی که در ساخته شدن و تعدیل ذائقه مردم میتوانند نقش داشته باشند، با معرفی کارهای خوب و نقد کارهای معمولی یا متوسط، پاسدار ذائقه موسیقایی مردم باشند.
به نظرتان منشأ تغییر ذائقه موسیقایی مردم چیست؟ گذشت زمان است یا نیاز جامعه امروز ما یا اصلا این دو مقوله در ساختن سلیقه موسیقایی مردم با هم پیش رفتهاند؟
من این عرصه را عرصه بسیار هنریای نمیبینم و آن را عرصهای صنعتی و تجاری میدانم که با قواعد خودش دارد چرخهای ایجاد میکند. این چرخه نیز دوطرفه است و تولیدکنندهها درتلاشند ذائقه موسیقایی قشرهای مختلف را بسنجند و طبق آن کار ارائه کنند. ولی این مساله باز هم حالت الاکلنگی پیدا میکند و وقتی ما به سمت ذائقههای پایینتر یا متوسط حرکت کنیم و بعد آن کار گل کند، یکباره ایده و عطش به سمت تولید این نوع از کارها بیشتر میشود و برخی هنرمندان به سمت تولید چنین آثاری نیز حرکت میکنند و حتی ممکن است در این بین عمر هنری خودشان را نیز تلف کنند. هرچند ممکن است موفقیت مالی و تجاری خوبی نیز کسب کنند اما به نظر من قطعا استعداد، صدا و آهنگسازی بسیاری از هنرمندان در این عرصه درحال تلف شدن و هدر رفتن است. در نهایت آنچه ماندگار میشود کارهای حساب شده و دقیق هنری خواهد بود.
کمی درباره ترانه برگزیدهتان در بخش ترانه این دوره از جشنواره موسیقی فجر هم صحبت کنیم. از تجربه همکاریتان با خواننده این اثر و تهیهکننده و استقبال مردم از این ترک بگویید.
ترانه مژده باران که در بخش ترانه جشنواره موسیقی فجر برگزیده شد، ترانهای ملی با صدای محمد معتمدی بود و عماد توحیدی ملودی و آهنگسازی کار به عهده داشت. تیم هنری این کار سعی داشت کار را به بهترین شکل پیش ببرد. میلاد عرفانپور که خودش شاعر و هنرمند بسیار خوبی است، مدیر تولید این اثر بود و در طول مدت تولید، وقت بسیاری را برای تشکیل تیم تولید و شکل گرفتن کار گذاشت. مردم نیز بهشدت از کار استقبال کردند و بارها در فضای مجازی این اثر با ویدئوها، کلیپ و تصویرسازیهای مختلف بازنشر داده شد و خودم این بازنشرها را میدیدم. همچنین از طریق رسانهملی نیز چند بار این ترانه پخش شد. بازخوردهای بسیار خوبی داشتیم و مردم در زمانهای مختلف مثل قهرمانی و مدالآوری کشتیگیران، موفقیت در المپیک، صعود تیمملی فوتبالمان به جامجهانی و شادیهای ملیای از این قبیل، ترانه مژده باران را زمزمه و با این ترانه در خیابانها شادی میکردند. این نشان میدهد کار در وجود هموطنانمان، حس وحدت و شادی ملی در موفقیتها ایجاد کرده و این مساله دقیقا هدف تیم تولید ترانه مژده باران بود. هرچند در اصل این کار برای تبریک و شادباش موفقیت دانشمندان ایرانی ساخته شد اما در سایر موفقیتهای ورزشی و اجتماعی نیز برای شادباش پخش میشود. خوشحالم که از نظر تیم داوری بخش ترانه جشنواره فجر نیز این کار برگزیده اعلام شد.
به نظر خودتان که شاعر ترانه مژده باران هستید، عامل اصلی محبوبیت این کار میان مردم چه بود؟
فکر میکنم همه تیم در موفقیت این تیم موثر بودند و هوشمندی آهنگساز این ترانه برای انتخاب و ساخت ملودی کار نیز در موفقیت ما بیتاثیر نبود؛ چرا که ملودی کار، ملودی دشواری بود و البته شعر نوشتن براساس این ملودی کار آسانی نبود. اما من هم سعی کردم نهایت دقت را به خرج دهم و هدفی که در دل این کار است، همان شادمانی و غرور ملی را با کلمات به مخاطب منتقل کنم. من هنگام اجرای کار حضور داشتم و میدیدم آقای معتمدی نیز چقدر با قلب خود کار را اجرا میکرد و با تکنیک منحصر به فردش همه را به وجد آورد.
/انتهای پیام/
منبع: روزنامه جام جم