به گزارش «سدید»؛ شایعه که به معنای خبری فاش شده بدون آگاهی از درستی و نادرستی آن است، یکی از نابهنجاریهای اجتماعی است که امنیت روانی جامعه را با خطر مواجه میسازد. خطراتی که جامعه از قبل شایعات متحمل میشود همه حوزههای شخصیتی و اجتماعی و نظامی و سیاسی و فردی را دربر میگیرد. به این معنا که موجب هتک حرمت انسانها و زدودن شخصیت فردی و اجتماعی آنان، بحران در حوزههای اجتماعی و سیاسی و حتی فروپاشی نظامهای خانوادگی، اجتماعی، نظامی و سیاسی میشود. بارها دیده و شنیده شده که شایعاتی موجب شده تا شخصیت افرادی در جامعه از میان برود و خانوادههایی از هم فرو پاشد و ارتشی شکست بخورد و نظام سیاسی از هم بریزد و مشروعیت سیاسی و مقبولیت مردمی خود را از دست بدهد.
از این رو قرآن به مقابله با شایعات به عنوان یک نابهنجاری اخلاقی و رفتاری میپردازد و از آنجا که شایعات حوزههای مهمی را با خطر مواجه میسازد و ارتباط تنگاتنگی با حوزه عمل اجتماعی افراد پیدا میکند قوانین و مجازاتهای سختی در دنیا و آخرت برای آن به عنوان گناه و جرم در نظر گرفته و به مورد اجرا درمیآورد.
از نظر قرآن شایعهسازی و شایعهپراکنی هم گناه محسوب میشود که موجب دوری شخص از مقام قرب و مجازات اخروی آتش دوزخ است و هم جرم و بزه اجتماعی به شمار میآید که مجازات سخت در دنیا را درپی دارد و شخص از سوی قانون به عنوان بزهکار بازداشت و مجازات میشود.
قرآن به دو شکل و شیوه به مقابله با شایعهسازی و شایعهپراکنی میپردازد. در این نوشتار دیدگاه قرآن درباره شایعه و شایعهپراکنی و راههای مقابله با آن بیان شده است.
راههای مقابله با شایعه
قرآن برای مبارزه با شایعهسازی و شایعهپراکنی راههای مختلف را درپیش گرفته است. از آنجا که در شایعهسازی و شایعهپراکنی عنصر بینش و نگرش آدمی بسیار موثر است به این حوزه توجه داشته و با بهرهگیری از سیاستهای آموزشی و تربیتی خاص میکوشند تا در بینش و نگرش مردم تغییر ایجاد کند. سیاستها و روشهای قرآنی برای مقابله همواره به دو شکل همزمان صورت میگیرد و تنها به روشنگری و یا تغییر و تبدیل نگرشها بسنده نمیکند بلکه گاه لازم میبیند که همزمان به شیوههای بازدارندهای چون مجازاتهای حدی و تعزیری اقدام کند.
نگرشسازی
یکی از روشهای مقابله با شایعه که از سوی قرآن پیشنهاد میشود بهرهگیری از تغییر نگرش است. نگرش آدمی که برخاسته از شناختها و عواطف وی میباشد شیوه رفتاری او را تعیین میکند. انسانها رفتارهایشان مبتنی بر بینشها و عواطف میباشد. به این معنا که شماری از گزارههای شناختی نسبت به چیزی و نیز عواطف و احساسات وی نسبت به آن موجب میشود تا رفتار خاصی را در پیش گیرد. شما درباره جانوری چون مار رفتاری را در پیش میگیرید که برخاسته از شناختها و عواطف شماست. شما نسبت به مار دستهای شناخت دارید که از جمله فواید مار برای طبیعت و زهر آن به عنوان پادزهر و داروهای درمانی است. از سوی دیگر نسبت به مار عواطف و احساساتی را نشان میدهید که از جمله آنها چندشآور بودن یا ترسناک بودن و مانند آن میباشد. این دو دسته از شناختها و عواطف است که رفتارهای شما را نسبت به مار تعیین و مشخص میکند. از این رو گفتهاند شناخت آدمی و بینش وی نسبت به هر چیزی میتواند در نگرش و رفتار وی نسبت به آن چیز تاثیر مهم و اساسی بگذارد. شناخت آدمی نسبت به هدف جهان و یا وجود رستاخیز و بازخواست، عاملی مهم در تعیین رفتارهای آدمی دارد. بر این اساس بسیاری از آموزههای قرآنی ارتباط تنگاتنگی میان حکم شرعی و اخلاقی و معاد مطرح میکند.
به هر حال تغییر در نگرش افراد اصل اساسی است که قرآن نسبت به شایعه و شایعه سازان در پیش میگیرد. لذا در زمینه مقابله با آن به مسئله آثار و پیامدهای زیانبار آن برای ایجاد شناخت و مجازاتهای اخروی برای تاثیرگذاری بر عواطف توجه میدهد تا شخص را از شایعهسازی و یا شایعهپراکنی باز دارد. (نساء آیه 83 و احزاب آیه 60 و 61 و نیز نور آیات 11 و 15 و 19)
مجازاتهای قانونی
مجازاتهای بازدارنده از دیگر روشهایی است که خداوند برای مقابله با نابهنجاری اجتماعی شایعهسازی و شایعهپراکنی در پیش میگیرد. این مجازاتها میتواند تا حد اعدام نیز پیش برود تا دیگران از حساسیت مسئله آگاه شوند و از شایعهسازی و شایعهپراکنی دوری کنند.
از آنجا که برخی از شایعه ها فروپاشی نظامهای سیاسی و اجتماعی و نظامی را به دنبال دارد تنها راه مقابله با این مسئله اعدام است؛زیرا رفتارهای نابهنجار در این حوزه میتواند همانند قیامهای مسلحانه برای جامعه خطرناک باشد و اشخاصی که به این نوع شایعهسازی و یا شایعهپراکنی اقدام میکنند کسانی هستند که در حکم باغی و مفسد فیالارض تلقی میشوند. قرآن در آیه 60 و 61 احزاب منافقان و دشمنان داخلی و کسانی که در قلبهایشان بیماری است و کسانی که میکوشند تا در جامعه ایجاد اضطراب و رجف کنند را تهدید میکند و ضمن اینکه آنان را ملعون میشمارد، از امت و دولت میخواهد که هر جا آنان را یافتند بازداشت و به قتلی سخت و مجازاتی دشوار برسانند.
شیخ بزرگوار طبرسی از مفسران به نام شیعی در مجمعالبیان درباره ارجاف مینویسد، مراد از ارجاف در آیه اشعه باطل برای اندوهگین کردن مردم است. (مجمعالبیان ج 7 و 8 ص 578) این بدان معنا خواهد بود که هر چیزی که موجب اضطراب روانی و تشویش اذهان جمعی مردم و افکار عمومی میبایست در حکم ارجاف دانست و مجازاتی چون اعدام برای آنان در نظر گرفته شود.
تبعید و آوارهسازی از دیگر مجازاتهای قانونی برای شایعه پراکنان و شایعه سازانی است که زمینه برهم زدن آرامش جامعه را فراهم میآورند. این مجازات از آن رو صادر میشود تا دانسته شود که امنیت اجتماعی جامعه از نظر اسلام از اهمیت بالایی برخودار است و هر عنصر و عاملی که آن را بر هم زند میبایست از میان برود؛ زیرا فقدان امنیت اجتماعی و آرامش جمعی به معنای آن است که جامعه هرگز رنگ پیشرفت و تکامل نخواهد دید و تمدنی برتر را نمیتواند ایجاد کند و به تبع آن افراد آن جامعه نیز به تکامل فردی دست نخواهند یافت.
مجازات تبعید که به عنوان دومین نوع از مجازاتهای بازدارنده مطرح میشود نسبت به کسانی که موجبات فروپاشی نظام اجتماعی و سایسی را فراهم نمیآورند ولی عامل برهم زدن نظم و امنیت اجتماعی میشوند. این مسئله در آیه 60 و 61 سوره احزاب بیان میشود و خداوند در این آیه از لعن که به معنای دور بودن و تبعید است استفاده کرده است. به این معنا که یکی از مجازات آنان تبعید است.
مجازات بازداشت که با عبارت «اخذوا» در همین آیات بیان شده نیز میتواند به عنوان عامل بازدارنده مطرح میشود. این مجازات یعنی بازداشت میتواند بلند مدت و یا کوتاه مدت باشد. این به شرطی است که مراد از اخذوا در آیه را به معنای بازداشت بدانیم ولی اگر مراد گرفتن آنان برای اعدام باشد دیگر نمیتوان از بازداشت به عنوان یک مجازات مستقل یاد کرد. اینها از مجازات قانونی است که قرآن بدان اشاره میکند و در حقیقت مجازاتهای اجتماعی است که از سوی جامعه اعمال و از سوی نظام سیاسی و قضایی اجرا میشود.
آیه 19 سوره نور این مجازاتهای یاد شده را به عنوان عذابهای دردناک در دنیا میشمارد. در حقیقت کیفر شایعهسازان و رواجدهندگان آن در جامعه اسلامی را عذابها و مجازاتی برمیشمارد که در سوره احزاب بیان شده است.
شایعهسازی و شایعه پراکنی به عنوان گناه
قرآن افزون بر اینکه میکوشد تا شایعهسازی و شایعه پراکنی را به عنوان یک بزه اجتماعی با مجازاتهای قانونی مطرح کند تا امنیت روانی و اجتماعی جامعه و نظام سیاسی و اجتماعی را فراهم آورد و زمینههای شکوفایی تمدنی را ایجاد کند، با معرفی شایعهسازی و پراکنی به عنوان گناه میکوشد تا مردمان و مومنان را از آن باز دارد. اینگونه است که در ایات 11 تا 19 سوره نور شایعهسازی و پراکنی را به عنوان گناهی بر میشمارد که در آخرت نیز مجازات سخت دوزخ برای آن فراهم آمده است.
لعن و نفرین که به معنای دورباد و بیزاری اجتماعی و مردمی از کاری است خود میتواند به دو معنای ایجاد تنفر اجتماعی در افراد و تاکید بر جنبههای عاطفی و احساسی دانسته شود، همچنانکه میتواند به معنای تبعید از جامعه ارزیابی و تحلیل گردد.
خداوند در آیات قرآن میکوشد تا به بازسازی نگرشی مردم اقدام کند و با بهرهگیری از آموزهها و گزارههای شناختی و اطلاعات و دادههای شناختی جدید نسبت به شایعه به مردمان دهد و با تحلیل و تبیین و روشنگری درباره آثار منفی و خطرات شایعه اطلاعات شناختی مردمان را افزایش دهد و از سوی دیگر با تاکید بر عناصر احساسی، بیزاری و نفرت را در آنان برانگیزد. این گونه است که نگرش جدیدی را ایجاد میکند تا رفتار آدمیان نسبت به شایعه دگرگون شود.
ماهیت شایعهسازان و شایعهپراکنان
پرسش این بخش آن است که از نظر قرآن چه کسانی به شایعه گرایش دارند و آن را میسازند و یا میپراکنند؟
دشمنان داخلی
قرآن گروههای مختلفی را با اهداف خاص به عنوان شایعهسازان و شایعهپراکنان برمیشمارد. از جمله این افراد که دارای اهداف موذیانهای هستند میتوان به منافقان اشاره کرد. در آیات 173 سوره آلعمران و نیز 83 سوره نساء و 60 سوره احزاب به منافقان اشاره میکند و آنان را از عناصر شایعهسازی و شایعهپراکنی در میان شهروندان امت اسلام برمیشمارد.
دشمنان اسلام از داخلی و خارجی میکوشند تا نظام سیاسی و امنیتی جامعه را در معرض خطر و فروپاشی قرار دهند. لذا قرآن دشمنان داخلی چون منافقان و دشمنان بیرونی چون یهودیان را از عناصر اصلی شایعهپراکنی میشمارد و خواستار هوشیاری و مقابله با شایعهپراکنی دشمنان میشود. (احزاب آیه60) منافقان و یهودیان در جنگ احزاب و احد از شیوه شایعهپراکنی بر علیه پیامبر(ص) و جامعه استفاده کردند که در آیات قرآن به تحلیل و ارزیابی آن پرداخته شده است.
جاسوسان
از دیگرکسانی که به شایعهسازی و شایعهپراکنی اقدام میکنند جاسوسان هستند که برای ترساندن مسلمانان و مجاهدان انجام میشود. در آیه 173 سوره آلعمران به نقش جاسوسان در ایجاد شایعه و گسترش و دامن زدن به آن اشاره شده است. (المیزان 4 ص 64 و نیز فتحالقدیر ج 1 ص 458)
بیماردلان
همچنین میتوان به گروهی دیگر اشاره کرد که از آن در آیات قرآن به بیماردلان یاد میشود. در تحلیل قرآنی کسانی از مردمان به عللی غیر از اهداف شیطانی دست به شایعهسازی و شایعهپراکنی میزنند که میتوان انگیزههای آنان را بیرون از انگیزههای طبیعی دانست. برخی از مردمان به عللی دچار بیماری هستند که موجب میشود در هر کاری فضولی و دخالت کنند و اطلاعاتی را به عنوان کنجکاوی به دست آورند و بیهیچ هدف مادی و یا معنوی آن را گسترش دهند. اینان مهمترین دسته از شایعهپراکنان هستند. گسترش و شیوع سریع و تند شایعات از سوی این افراد انجام میشود. از این رو درباره این افراد حکم میشود که با دو شیوه به مقابله با آنان پرداخته شود. یکی آنکه در نگرش آنها تغییر و دگرگونی ایجاد کرد و دیگر آنکه آنها را تبعید و یا از اجتماع دور سازند و بیاعتنا به سخنان آنان باشند. خداوند در آیه 60 سوره احزاب به بیماردلان و رفتار آنان در ایجاد پخش شایعه اشاره میکند و آنان را به مجازاتهای قانونی و اخروی تهدید میکند. (تفسیرالتحریر و التنویر ج 11 جزء 22 ص 108)
ساده لوحان
سادهلوحان بیشترین کساني هستند که به دام شايعه و شايعهسازي ميافتند. اين دسته در هر جامعهاي زياد هستند. خداوند در آیه ۸۳ سوره نساء به این دسته از افراد اشاره ميکند و راه مقابله با شايعه را اين ميشمارد که آنان پيش از پخش هر شايعهاي باید که به مسئولان امر مراجعه کنند و از صحت و سقم و درستي و نادرستي خبر آگاه شوند.
راههای برخورد با شایعه
قرآن در آیات چندي راههاي خاصي را براي مقابله با شایعات اجتماعي بيان ميکند که از جمله آنها ميتوان به استقامت و پايمردي بر مواضع درست و شناخته شده خود به عنوان بهترین واکنش نسبت به شایعه (آل عمران آیه ۷۳ ) و اظهار تعجب و شگفتي در برابر برخي از شایعات ناموسی و ایجاد تردید در صحت و درستی آن به عنوان یک وظیفه اخلاقی و شرعی (نور آیه 11 و 16) و تکذیب (همان) و توکل و اعتماد به خدا در برابر شایعات سیاسی و نظامی و اجتماعی (آل عمران آیه 173) اشاره کرد. از آنجا که مطالب در این حوزه و تحلیل آن فرصتی دیگر میطلبد به همین بیان گذرا بسنده میشود.
موانع شایعه
عامل همه رفتارهاي آدمي در حوزههاي هنجاري و غیرهنجاری برخاسته از نگرش آدمی است. لذا خداوند بهترین مانع را عامل نگرشي مي شمارد. از اینرو میکوشد تا بر مواضع شناختی و عاطفی انسان تاثیر بگذارد و در تکوین نگرش و یا تغییر آن دخالت کند. بنابراین اگر به آیات قرآن و آموزههاي وحياني مراجعه شود به آساني ميتوان دریافت که چرا به مسئله ایمان و شناخت به توحید و رستاخيز تاكيد ميشود و این گونه از آن در همه آیات یاد میگردد. خداوند در آياتي چون ۱۷۳ سوره آل عمران و نیز ۱۱ تا ۱۷ سوره نور از ایمان به عنوان عامل بازدارنده انسان از دامن زدن به شایعات نـاروا عليه اشخاص یا اجتماع سخن به میان میآورد تا بر مسئله نگرشها تاکید کند.
البته از نظر قرآن فضل الهي و رحمت خاص او بر مومنان و جامعه ایمانی است که مهمترین عامل در عدم تاثیرگذاری شایعات به ویژه در حوزههاي اجتماعي و سياسي است. آیات ۸۳ سوره نساء و نیز ۱۵ تا ۲۰ سوره نور به مسئله فضل و رحمت الهی در این بخش اشاره دارد و آن را عامل مهمي در عدم تاثيرگذاري شايعات در حوزه ايماني و مومنان و جامعه ایمانی قرآنی برمیشمارد.
/انتهای پیام/