ابعاد شخصیتی و سلوک فکری شهید مرتضی آوینی از منظر محمدرضا سنگری؛
از ویژگی‌های فکری شهید آوینی که از قضا می‌تواند برای امروز ما راهگشا باشد و تصویر روشنی از تفکر انقلابی و اسلامی را روشن ‌کند، پیوندی است که او بین «دین» و «ملیت» برقرار می‌کرد، درست برخلاف کسانی که ملیت را در برابر دین یا دین را در برابر ملیت قرار می‌دهند؛ به گونه‌ای که گویی لازمه دینداری خط کشیدن روی ملیت است ،یا لازمه ملی‌گرایی، کنار گذاشتن دین است. اما در اندیشه شهید آوینی، این دو یعنی «ملیت» و «دین» دو بال هویتی ما هستند و پیوسته و توأمان در کنار هم قرار می‌گیرند.

به گزارش «سدید»؛ دکتر محمدرضا سنگری مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی درباره ابعاد شخصیتی شهید مرتضی آوینی نوشت: به اعتبار آثاری که از شهید مرتضی آوینی، سید شهیدان اهل قلم، به یادگار مانده، می‌توان از او با عنوان یک اندیشه‌ورز، نظریه‌پرداز و هنرمند متعهد سخن گفت. آثار او، ترجمان و گواه شخصیت، طرز تفکر و نگاهی است که نسبت به انسان امروز و به شکل ویژه به انقلاب اسلامی و پدیده‌ای به نام دفاع مقدس دارد. وجودش کاملاً با جنگ آمیخته بود و تمام لحظه‌های آن را زیست کرده ‌بود و همدم و همراه رزمندگان بود. عینی‌ترین و واقعی‌ترین تصاویر از دفاع مقدس را می‌توان در آثار و به‌طور مشخص در مستند «روایت فتح» او دید.

 

بحق می‌توان از شهید آوینی با عنوان یک نظریه‌پرداز سخن ‌گفت، چون آرا و دیدگاه‌هایش از یک اندیشه روشن و درخشان خبر می‌داد، شاید در این مجال نتوان به همه ابعاد مختلف تفکر او پرداخت، اما ذکر سه نکته درباره ابعاد شخصیتی و سلوک فکری مرتضی آوینی ضروری است.

 

آوینی دوگانه زیست بود

نخست آنکه، آوینی دوگانه زیست بود؛ یعنی هم دوره پیش از انقلاب را دیده و درک کرده‌ بود و به همه ضعف‌ها و کاستی‌های آن روزگار واقف بود و هم عصر انقلاب را کاملاً زیسته و تجربه کرده‌ بود، البته ضلع سومی را هم می‌توان برای منشور فکری او در نظر گرفت و آن ،این است که او با جهان امروز ما کاملاً آشنا بود. کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب» او، شناخت دقیق‌اش نسبت به تمدن غرب را بازگو می‌کند. شهید آوینی در طول زندگی خود هم در زمینه تمدن غرب و هم در زمینه هنر غرب مطالعه داشت ،بخصوص هنر سینما و تئاتر را بخوبی می‌شناخت و از نقاط ضعف و قوت آن آگاه بود. از همان نقاط ضعف و قوت هم بهره‌ می‌گرفت تا بتواند اثر شاخص و درخشانی همچون «روایت فتح» را تولید کند.

 

شهید آوینی؛ پیوند بین «دین» و «ملیت» برقرار می‌کرد

از دیگر ویژگی‌های فکری شهید آوینی که از قضا می‌تواند برای امروز ما راهگشا باشد و تصویر روشنی از تفکر انقلابی و اسلامی را روشن ‌کند، پیوندی است که او بین «دین» و «ملیت» برقرار می‌کرد، درست برخلاف کسانی که ملیت را در برابر دین یا دین را در برابر ملیت قرار می‌دهند؛ به گونه‌ای که گویی لازمه دینداری خط کشیدن روی ملیت است ،یا لازمه ملی‌گرایی، کنار گذاشتن دین است. اما در اندیشه شهید آوینی، این دو یعنی «ملیت» و «دین» دو بال هویتی ما هستند و پیوسته و توأمان در کنار هم قرار می‌گیرند.

شهید آوینی اما از این هم فراتر می‌رود و معتقد است که ایرانیان دین اسلام را خیلی بهتر از اعراب درک، فهم و حفظ کرده‌ و انتشار داده‌اند. به تعبیر دیگر، آوینی معتقد است که طرح دین توسط ایرانیان صورت گرفته است. به این اعتبار، او ایرانیان را بزرگترین خدمتگزار دین پیامبر اکرم(ص) و فرهنگ قرآنی می‌داند. این نگرش، نگاهی روشن، دقیق و درست در آن زمان بود. این همان دیدگاهی است که روزگاری استاد شهید مرتضی مطهری هم مطرح کرد؛ ایشان در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» به این امر می‌پردازند و به خدماتی که اسلام و ایران متقابلاً به هم داشته‌اند به شکل مبسوطی اشاره می‌کنند.

 

مواجه فعالانه شهید آوینی با رسانه‌های جدید

مسأله دیگری که باید مورد توجه باشد، نگاه و برخورد ایشان با پدیده‌های نو است. اغلب وقتی پدیده‌ای نو مطرح می‌شود طیفی از سنت‌گرایان افراطی، در برابر آن قرار گرفته و نسبت به آن موضع می‌گیرند و آن را نفی می‌کنند و وقتی با آن پدیده آشتی می‌کنند که دیگر نسل جوان از آن گذر کرده ‌است. شهید آوینی بر این باور بود که به جای ستیز و انفعال در برابر رسانه‌های جدید بهتر است که فعالانه با آنها مواجه شویم تا بتوانیم از ظرفیت‌های آن بهره بگیریم. استاد شهید مرتضی مطهری نیز در خصوص مواجهه فعالانه با پدیده‌های نوین اشاره می‌کند که روزگاری، سنت‌گرایان حتی در مقابل بلندگو و میکروفن هم می‌ایستادند و آن را ابزار شیطان می‌دانستند. واقعیت این است که هنرِ بهره‌گیری از پدیده‌های نو بسیار حائز اهمیت است. ایشان در آن روزگار معتقد بودند که در افتادن با امور نوینی همچون ماهواره و جهان دیجیتال راه به جایی نخواهد برد و به جای درافتادن با پدیده‌های نو، بهتر است فعالانه با آنها مواجه شویم و بتوانیم از توان و امکان آنها بهره بگیریم، چرا که اساساً ممانعت، حرص‌برانگیز است؛ وقتی ممانعت ایجاد کنیم، اتفاقاً انگیزه و کنجکاوی افراد را برای تجربه آن امر ممنوعه برمی‌انگیزیم.

 

جهان وسیع و گسترده شهید آوینی

جهان شهید آوینی، یک جهان وسیع و گسترده است. اگر بر دوازده کتابی که مجموعه آثار وی به شمار می‌آید همچون فتح خون(روایت محرم)، آینه جادو(سه جلد شامل مقالات، گفت‌وگوها و نقدها و سخنرانی‌های سینمایی)، رستاخیز جان(ادبیات، فرهنگ، رسانه)، آغازی بر یک پایان(انقلاب اسلامی و پایان انتظار)، حلزون‌های خانه‌به‌دوش(جریان‌روشنفکری و انقلاب اسلامی)، توسعه و مبانی تمدن غرب(پیشرفت اقتصادی یا تکامل فرهنگی)، گنجینه آسمانی(گفتار متن فیلم‌های روایت فتح)، نسیم حیات(گفتار متن فیلم‌های مستند)، نامه‌ای به یک دوست قدیمی و... تأملی داشته ‌باشیم به تلاش بی‌وقفه شهید آوینی برای به همه جا سرک کشیدن، شناختن و شناساندن پی می‌بریم. او پیوسته و دردمندانه می‌کوشید برای انسان امروز، راهی باز کرده و انسان را به خودشناسی برساند.

مصطفی عقاد، فیلمساز فقید سوری و کارگردان فیلم مشهور «پیام» (The Message) درباره پیامبر اسلام(ص)، معتقد است که بزرگترین روایتگر و مستندپرداز روزگار ما، کسی جز شهید آوینی نیست، اما متأسفانه این تلقی و شناخت را کمتر در درون کشورمان شاهد هستیم. به عبارتی، کمتر وجه مستندنگاری و مستندسازی شهید آوینی را محل تأمل‌مان قرار داده‌ایم. شهید آوینی، آنچنان به کارش ایمان داشت که حتی برای ضبط تصاویر گاهی دوربین او تا خط مقدم پیش می‌رفت و لحظه‌ها را ضبط و ثبت می‌کرد. اگر شهید آوینی در این مسیر قدم نمی‌گذاشت، شاید ما امروز بخشی از تاریخ دفاع مقدس را از دست داده‌ بودیم. بنابراین، او را باید شهید فرهنگ‌پرداز، شهید نظریه‌پرداز، شهید هنرمند و اندیشه‌ورز دانست. بنابراین، مهم‌ترین درسی که امروز می‌توان از شهید آوینی گرفت، این است که «بهنگام» در صحنه حضور داشته باشیم و این درس بزرگی برای ما است. رهبر معظم انقلاب نیز بر این نکته تذکر داده‌اند و آن «حضور بهنگام در صحنه»  یا به قول هایدگر «هر آن بودگی» است. هایدگر «هر آن بودگی» را هنر بزرگ انسان‌ها می‌داند، یعنی آنجایی که باید باشی، حاضر باشی؛ دیر وارد نشوی.

 

شهید آوینی برخورد دردمندانه و درک‌مندانه با مسائل داشت

درس دوم، برخورد دردمندانه و درک‌مندانه با مسائل است. شهید آوینی درک‌مندی دردمند بود و این ویژگی‌ است که ما امروز به آن نیاز داریم. اگر کسی این گونه باشد، به قضاوت و داوری‌هایی که در مورد او می‌شود وقعی نمی‌گذارد و دیگر، دیده شدن یا دیده نشدن برایش چندان موضوعیتی نخواهد داشت. متأسفانه امروز در حوزه هنر افراد پیوسته برای دیده شدن تلاش می‌کنند، این در حالی است که اتفاقاً دیدن نشدن باعث دیده شدن می‌شود. وقتی خود را پنهان کردی، آشکار می‌شوی و اتفاقاً وقتی سعی می‌‌کنی که در چشم‌ها و نظرها بنشینی و دیگران از تو بنویسند و بگویند، گم می‌شوی. این هنر شهید آوینی بود که بدون اینکه جایی برای خود باز کند و تلاشی برای دیده شدن صورت دهد، دیده شد و خداوند او را در قلب‌ها، چشم‌ها و دل‌ها نشاند.

پرداختن و حرف زدن از شهید آوینی را نباید مناسبتی دید و صرفاً به روز شهادت ایشان بسنده کرد؛ جای آن دارد که رسانه‌ها، فرصت‌سازی کنند و ابعاد شخصیتی و سلوک فکری شهید آوینی را به جامعه معرفی کنند.

 

نیم نگاه

شهید آوینی، آنچنان به کارش ایمان داشت که حتی برای ضبط تصاویر گاهی دوربین او تا خط مقدم پیش می‌رفت و لحظه‌ها را ضبط و ثبت می‌کرد. اگر شهید آوینی در این مسیر قدم نمی‌گذاشت، شاید ما امروز بخشی از تاریخ دفاع مقدس را از دست داده‌ بودیم. بنابراین، او را باید شهید فرهنگ‌پرداز، شهید نظریه‌پرداز، شهید هنرمند و اندیشه‌ورز دانست. بنابراین، مهم‌ترین درسی که امروز می‌توان از شهید آوینی گرفت، این است که «بهنگام» در صحنه حضور داشته باشیم و این درس بزرگی برای ما است. رهبر معظم انقلاب نیز بر این نکته تذکر داده‌اند و آن «حضور بهنگام در صحنه»  یا به قول هایدگر «هر آن بودگی» است. هایدگر «هر آن بودگی» را هنر بزرگ انسان‌ها می‌داند، یعنی آنجایی که باید باشی، حاضر باشی؛ دیر وارد نشوی.

/انتهای پیام/

منبع: روزنامه ایران

ارسال نظر
captcha