گفت‌وگو با «افشین زمانی»، نویسنده و کارگردان نمایش «هاری»؛
افشین زمانی گفت :به نمایش‌های فرمالیستی علاقه ویژه‌ای دارم. بیشتر دوست دارم تئاتر اصیل کار کنم تا سبک‌های دیگری مانند رئالیستی یا ناتورالیستی. من در محضر استادانی همچون بیضایی، سمندریان و رفیعی حضور داشته‌ام که سبک و سیاق‌شان نمایش فرمالیستی و کلاسیک است.

به گزارش «سدید»؛  «هاری یا سرگذشت مردی که به هنگامه تولد هر دو دستش پر از خون بود» نمایشی به نویسندگی و کارگردانی «افشین زمانی» است که این روز‌ها برای دومین‌بار در پردیس تئاتر شهرزاد به روی صحنه رفته است. این نمایش شخصیتی تاریخی را با روایت‌هایی امروزی در هم آمیخته و سعی کرده اثر فرمالیستی ارائه دهد. افشین زمانی پیش از این بیش از ۱۵ اثر را به روی صحنه برده و نمایش «هاری» دومین نمایش او از سه‌گانه‌ای است که در آن سعی دارد قدرت را نقد کند. در ادامه گفت‌وگوی «صبح‌نو» با «افشین زمانی» را درباره این نمایش می‌خوانید.


کمی بیشتر نمایش «هاری» را برای مخاطبان معرفی کنید.

نمایش «هاری» دومین اثر از یک سه‌گانه است. اولین نمایش این سه‌گانه «شازده احتجاب» بود که ابتدا در تئاتر هامون و سپس در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه رفت. در این سه‌گانه درباره نقد قدرت صحبت شده و این نقد با استفاده از کاراکتر‌های تاریخی معاصر روایت می‌شود. در نمایش «هاری» از کاراکتر شاه‌صفی استفاده کرده‌ام، زیرا این شخصیت همیشه برایم جذاب بود. ۶۰ تا ۷۰ درصد این نمایش ساخته ذهن، خیال و تفکر من است و با ترکیب این خیال و شخصیت شاه‌صفی نمایش «هاری» شکل گرفت.

شما به کاراکتر‌های معاصر اشاره کردید درصورتی‌که به نظر می‌رسد نمایش در دوران قاجار اتفاق می‌افتد. این‌طور نیست؟
من بازی‌های تاریخی را دوست دارم. شاه‌صفی از شاهان دوران صفویه است. دوست دارم که یک کاراکتر سیاسی حال‌حاضر را بردارم و آن را با کاراکتر‌های دیگر در زمان‌های تاریخی مختلف ترکیب کنم و نمایشی در یک بی‌زمانی و بی‌مکانی را به صحنه ببرم. در نمایش «هاری» تنها چیزی که جغرافیا را نشان می‌دهد کلام است. ما در این نمایش به یک لازمانی و لامکانی رسیده‌ایم که می‌توانید آن را در طراحی لباس و فرم کار، جنس بازی‌ها و گریم ببینید. اگر کلام را نشنوید احساس می‌کنید که درحال دیدن نمایشنامه‌ای از شکسپیر هستید. این دیزالو در طراحی‌های مختلف باعث جذابیت اثر می‌شود. این موضوع برای من جالب است و دوست دارم آن را تجربه کنم. حس می‌کنم مخاطب نیز از این کار راضی است و آن را دوست دارد.

فضای این کار شبیه نمایش قبلی شما، «شازده احتجاب» است. به‌نوعی شما برای خودتان امضایی را ساخته‌اید که مخاطب بتواند با دیدن نمایش‌های شما ردپای کارگردان را در آن ببیند. کمی درمورد فرم اجرایی اثر بیشتر بگویید.
به نمایش‌های فرمالیستی علاقه ویژه‌ای دارم. بیشتر دوست دارم تئاتر اصیل کار کنم تا سبک‌های دیگری مانند رئالیستی یا ناتورالیستی. من در محضر استادانی همچون بیضایی، سمندریان و رفیعی حضور داشته‌ام که سبک و سیاق‌شان نمایش فرمالیستی و کلاسیک است. به‌دلیل کار کردن با این اساتید همیشه در این فضا بودم و تلاش کردم فرم نمایشی خودم را به‌دست بیاورم؛ فرمی که شکل نمایش‌های مرا داشته باشد و اگر کسی آن را ببیند متوجه امضای افشین زمانی در پای آن شود. احساس می‌کنم در زمانه فعلی نمایش فرمالیستی در حال ازبین‌رفتن است و همه‌چیز شکل آپارتمانی به خود گرفته است. چند بازیگر محدود در یک تئاتر کوچک دور هم جمع می‌شوند، موضوعی اجتماعی را مطرح می‌کنند، درموردش صحبت می‌کنند و نمایش تمام می‌شود، اما من دوست دارم نمایش‌های فاخر کار کنم.

این دومین اجرای شما از این سه‌گانه است. اگر این فرم را در کار بعدی نیز تکرار کنید نگران این نیستید که مخاطب آن را تکراری بداند؟
ممکن است المان‌هایی مشترک و شباهت‌هایی بین این سه اثر وجود داشته باشد، اما این شباهت در کلیت و بطن اثر است. شاید در ریشه‌هایی از کار شباهت‌هایی وجود داشته باشد، اما بی‌شک هر اثری طراحی ویژه خودش را می‌طلبد.

آخرین نمایش از این سه‌گانه چه خواهد بود؟
نمایش بعدی من با محوریت آقامحمدخان قاجار خواهد بود که کلا دو بازیگر دارد؛ فرم، شکل و محتوای این اثر نیز متفاوت خواهد بود.

خانم هانا کامکار آخرین اجرای تئاتری خود را با بازی در نمایش شما تجربه کرده و بازی در تئاتر را با این نمایش به پایان خواهد رساند. ملاک‌های شما در انتخاب بازیگران این نمایش چه بود؟
بازیگر‌های این نمایش همه حرفه‌ای هستند که یکی از آن‌ها خانم هانا کامکار است. خانم کامکار بازیگری باتجربه، حرفه‌ای و کاربلد است و همیشه دوست داشتم با او کار کنم. شخصیت خاتون را نیز از ابتدا برای او نوشتم، منتها این همکاری در زمان جشنواره اتفاق نیفتاد، ولی برای اجرای عموم موفق شدیم با هم کار کنیم. متاسفانه تئاتر ما درحال حرکت به‌سمتی است که کیفیت در آن اهمیت چندانی ندارد. همین که در پوستر نمایش نام یک سوپراستار نوشته شود کافی است تا این تئاتر هر چقدر ضعیف و دم‌دستی باشد باز مخاطب را به سالن بکشاند. ما هم این موضوع را پذیرفته‌ایم و می‌دانیم که از این قاعده مستثنا نیستیم. تا اینجای کار توانستیم با این جنس از تئاتر مقابله کنیم و سمتش نرویم. نمی‌دانم چقدر زمان می‌برد
و آیا می‌توانیم باز هم استقامت کنیم یا نه. فعلا کیفیت اثر برایم مهم‌تر است و دنبال بازیگر‌هایی هستم که ساخت‌وساز برای‌شان مهم باشد. دوست دارم وقتی تماشاگر در سالن را باز می‌کند و روی صندلی می‌نشیند از کلیت اثر شگفت‌زده شود، نه‌تن‌ها از دیدن یک سوپراستار در قواره یک نقش.

شما خودتان نیز در نمایش بازی می‌کنید. بازی و کارگردانی همزمان کار سختی نیست؟
قطعا کار سخت و انرژی‌بری است، ولی از آنجایی که سال‌هاست این کار را انجام می‌دهم برایم عادی
شده است. در نمایش‌های قبلی‌ام نیز هر جا لازم بود که خودم روی صحنه باشم و انتخاب بهتری از خودم نداشتم این کار را انجام دادم. وقتی قرار است خودم بازی کنم باید تمرکزم را بالاتر ببرم و بهتر برنامه‌ریزی کنم تا بتوانم به هرکدام از این مسوولیت‌ها به‌صورت دقیق رسیدگی کنم.

این نمایش پیش از عید نیز اجرا رفته بود. چه شد که دوباره تصمیم گرفتید نمایش «هاری» را به اجرا برسانید؟
در اجرای اول این نمایش با وجود استقبالی که از کارشده بود، مجبور شدیم به‌دلیل عدم هماهنگی با سالن تنها ۲۳ شب اجرا داشته باشیم و کار متوقف شد. به همین دلیل تصمیم گرفتیم این نمایش را دوباره به صحنه بیاوریم.

پیش از این نیز سه‌گانه دیگری را روی صحنه برده بودید. در آن سه‌گانه چه نمایش‌هایی را اجرا کردید؟
نمایش ننه‌دلاور از برشت، آندورا از ماکس فریش و خاطرات هنرپیشه نقش دوم از بهرام بیضایی.

در این سه‌گانه نقد قدرت را وجه اشتراک سه اثر قرارداده‌اید. آیا در سه‌گانه پیشین نیز وجه اشتراک سه اثر را بر یک محوریت مضمونی گذاشته بودید؟
آن سه اثر بر مبنای فاصله‌گذاری و تئاتر برشتی شکل گرفته بود. در سه اثر درمورد جهان رو به نیستی و نابودی صحبت می‌شد. در کلیت اثر و اجرا نیز از یکسری مولفه پیروی می‌کرد که این سه اثر را هم قرار داد.

برای این نمایش چقدر تمرین کردید تا آن را اجرا برسانید؟
کرونا بسیار ما را اذیت کرد. من این متن را به‌دلیل کرونا به‌شکل جدیدی نوشتم. متن به تک‌گویی‌های طولانی و صحنه‌های خلوت رسید تا بتوانیم در دوران پیک کرونا آن را با دو بازیگر در پلاتو تمرین کنیم. کرونا مدام اجرا‌های ما را عقب می‌انداخت، کل تیم ما کرونا گرفتند و برنامه‌های‌مان به تعویق می‌افتاد و این موضوع بسیار ما را اذیت کرد. این کار یک پروسه دوساله را پشت سر گذاشت. از نیمه سال ۹۹ تا امروز درگیر این نمایش هستیم؛

و بی‌شک دوران کرونا بر تئاتری‌ها بسیار سخت گذشت. این طور نیست؟
امیدوارم هر لطمه‌ای که در این دو سال به بچه‌های اصیل تئاتر وارد شد جبران شود. مرکز هنر‌های نمایشی همچنان حمایتی از گروه‌ها انجام نداده است. قرار بود برای نمایشی که پنج‌ماه پیش اجرا رفته بودیم کمک‌هزینه‌ای به ما تعلق گیرد که این اتفاق نیفتاد. قرار بود هزینه‌ای برای بخشی از صندلی‌های خالی سالن‌های تئاتر در دوران کرونا به ما پرداخت شود که حرفی درباره‌اش زده نمی‌شود. گویی همه اقشار در ایران زندگی، عید و سفر دارند به‌جز تئاتری‌ها. امیدوارم یا اتفاقی رو به بهبود برای تئاتر بیفتد یا به‌کل تئاتر را حذف کنند تا جوان‌هایی که به هزار امید و آرزو به‌سمت این رشته می‌آیند، آینده‌شان نابود نشود.

در نمایش‌های قبلی‌ام نیز هر جا لازم بود که خودم روی صحنه باشم و انتخاب بهتری از خودم نداشتم این کار را انجام دادم.

 

انتهای پیام/

منبع: صبح نو
ارسال نظر
captcha