جریان اجتماعی سوءاستفاده تبلیغاتی از کودکان در فضای مجازی؛
تخمین زده می‌شود هر روزه 170هزار کودک جدید در دنیا به شبکه‌های اجتماعی می‌پیوندند و بنابراین سرمایه‌گذاری روی این تعداد خریدار بالقوه جدید، برای شرکت‌های بزرگ اسباب‌بازی‌سازی، لباس کودک، نوشت‌افزار، بازی‌های رایانه‌ای و ... بسیار مهم است.
به گزارش «سدید»؛ تا چند دهه قبل، کودکان اگرچه در کارهای خانه کمک حال «مادر» بودند یا آنکه در کشاورزی و دامداری وحتی صنعت به «پدر» کمک می‌کردند اما استفاده نمایشی از آن‌ها تنها محدود می‌شد به سیرک‌ها و سالن‌های نمایش، حالا اما «مامان‌بلاگر»ها نوع جدیدی از کار کودکان را به دنیا معرفی کرده‌اند، استفاده از کودکان برای تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم. مامان‌بلاگرها نسل جدیدی از تبلیغات چی‌ها هستند که با استفاده از کودکان، درآمد کسب می‌کنند و آن‌ها که امروز به یکی از بازوهای مهم صنعت تبلیغات بدل شده‌اند، حرف و حدیث‌های زیادی را به راه انداخته‌اند اما این کودکان در معرض چه آسیب‌هایی هستند؟
 
کودکان اینفلوئنسر و مامان‌بلاگرها

به گزارش «صبح‌نو»، مامان‌بلاگرها ابزار کارشان، کودکان‌شان است؛ کودکانی که آن‌ها را «کودکان اینفلوئنسر» می‌نامند، کودک اینفلوئنسر(Kidfluencer)، در فرهنگ بازاریابی، به‌عنوان شخصی کم‌سن و سال تعریف می‌شود که در رسانه‌های اجتماعی مانندInstagram وYouTube  دنبال‌کنندگان زیادی دارد که باعث می‌شود او یک چهره محبوب و مشهور محسوب شود.

چنین کودکانی معمولا در زمینه‌های مختلفی مانند خوانندگی، موسیقی، ورزش، حرکات نمایشی تبحر دارند اما خیلی از آن‌ها هم فعالیت خاصی ندارند و تنها با ‌اشتراک‌گذاشتن زندگی روزمره‌شان مشهور می‌شوند، نکته عجیب‌تر اینکه تعدادی از این کودکان حتی قبل از تولد هم کودک اینفلوئنسر بوده‌اند، می‌پرسید چطوری؟ خب با تصاویری از تست بارداری و سونوگرافی آن‌ها که مادر به اشتراک گذاشته است. 

حتی برخی از آن‌ها فیلم لحظاتی بعد از تولد کودک‌شان را نیز به اشتراک گذاشته‌اند. مامان‌بلاگرها با اشتراک گذاشتن تصاویر مربوط به این کودکان درحالی‌که تصاویری از برندهای مشهور هم در این عکس‌ها دیده می‌شود، درآمدهای مختلفی را کسب می‌کنند که سبب می‌‌شود آن‌ها بدون توجه به لطماتی که این کار به کودکان وارد می‌کند، قدم در این مسیر بگذارند.

 
چرا برندها تبلیغات می‌دهند؟

یکی از سوالات مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که چرا برندها به چنین تبلیغات چی‌هایی آگهی می‌دهند. اولین دلیل این است که تبلیغات صورت‌گرفته ازسوی کودکان، ده‌ها برابر تبلیغات انجام‌شده ازسوی بزرگسالان، بر کودکان تاثیرگذار است، دیدن یک کودک درحال بازی با اسباب‌بازی جدید یک شرکت، می‌تواند کودکی را که این تصاویر را از طریق تلویزیون دریافت می‌کند بسیار برانگیزد و اوست که از پدر و مادر می‌خواهد که آن کالا را تهیه کنند و بنابراین در اینجا تاثیرگذار اصلی اوست، تخمین زده می‌شود هر روزه 170هزار کودک جدید در دنیا به شبکه‌های اجتماعی می‌پیوندند و بنابراین سرمایه‌گذاری روی این تعداد خریدار بالقوه جدید، برای شرکت‌های بزرگ اسباب‌بازی‌سازی، لباس کودک، نوشت‌افزار، بازی‌های رایانه‌ای و ... بسیار مهم است.

 دومین مساله، زیبایی و جذابیت ذاتی کودکان است که باعث می‌شود آن‌ها همیشه برای دنبال‌کنندگان‌شان جذاب باشند اما این جذابیت تنها تا چند سال دوام دارد و بعد از آن است که مامان‌بلاگرها باید به فکر چاره جدیدی باشند.

 
آیا استفاده از کودکان در تبلیغات صحیح است؟

از زمان رواج فعالیت مامان‌بلاگرها، دعواهای بسیاری درباره قانونی و غیرقانونی بودن کار آن‌ها، اخلاقی یا غیراخلاقی بودن انتشار تصاویر کودکان به وجود آمده است، در این میان، والدین از قانونی بودن فعالیت خود حرف می‌زنند و می‌گویند که هیچ قانونی وجود ندارد که کار آن‌ها را غیرقانونی بداند، در مقابل فعالان حقوق کودک به انتقاد از والدین می‌پردازند و معتقدند حتی اگر این کار غیرقانونی نباشد اما غیراخلاقی است.

 
آن‌ها راحت ردیابی می‌شوند؟

یکی از مهم‌ترین دلایل غیراخلاقی بودن فعالیت مامان‌بلاگرها این است که آن‌ها ممکن است جان کودک‌شان را به خطر بیندازند، از طریق تصاویر، افراد سودجو و حتی افراد متجاوز به راحتی می‌توانند آدرس محل‌های رفت‌وآمد کودک، پارک یا سینمایی که او به آنجا می‌رود و حتی مهدکودکش را شناسایی کنند و به این ترتیب او در معرض انواع تهدیدها قرار می‌گیرد؛ البته یوتیوب بخش کامنت در ویدیوهای کودکان را به‌دلیل حضور پدوفیل‌ها (کودک‌گراها) غیرفعال کرده است.

 

 بی‌احترامی به حریم خصوصی کودک

 بی‌احترامی به حریم خصوصی کودک، یکی از موضوعاتی است که بسیاری از منتقدان به مامان‌بلاگرها از آن به‌عنوان یک نکته منفی استفاده از کودکان در تبلیغات یاد می‌کنند، آن‌ها می‌گویند که کودکان اطلاعی از اینکه چه کاری صورت می‌پذیرد ندارند، آن‌ها ممکن است با دیدن تصاویر خودشان در اینستاگرام و سایر شبکه‌های اجتماعی خوشحال شوند اما مساله این است که آن‌ها ممکن است در آینده از اینکه از آن‌ها به این صورت استفاده شده و تصاویرشان در همه‌جا منتشر شده است شاکی و ناراحت باشند.

آن‌ها ممکن است از اینکه وسیله‌ای برای کسب درآمد ازسوی والدین‌شان باشند عصبانی بشوند و احساس ناخوشایند اسباب کار بودن به آن‌ها دست بدهد. درمورد برخی از آن‌ها که مادر موضوعاتی مانند شب‌اداری کودک، رفتارهای شگفت‌انگیزش در خواب، قیافه خنده‌دار و .... او را به اشتراک گذاشته است، ممکن است این حس بسیار عمیق‌تر و افسرده‌کننده‌تر باشد، جواب این مادران این است که اگر کودکم ناراضی باشد حساب را حذف می‌کنم اما سوال این است که اگر تصاویر ازسوی افرادی ذخیره شده و بعد بازنشر داده شوند چه؟ فکر کنید یکی از همین کودکان اینستاگرامی امروز که شب‌اداری دارد، فردا یک صاحب‌منصب شود، آن‌وقت افرادی از خانواده‌اش که چنین تصاویری را در اختیار دارند دوباره آن را بازنشر کنند، آن‌وقت چه می‌شود؟

 
انگشت‌نماهایی خسته

 شهرت ممکن است در بزرگسالی تا مدتی باعث شادی و شعف فرد شود اما این حس برای کودکان ویرانگر است، آن‌ها از اینکه دائما تحت نظر و توجه غریبه‌ها باشند و کوچک‌ترین حرکات‌شان با دوربین‌ها ضبط شود بیزارند اما کودکان اینفلوئنسر همیشه باید با این شرایط سخت و دشوار کنار بیایند.


دروغگوهای ظاهرساز

 یکی از عواقبی که به استفاده از کودکان ازسوی مامان‌گرام‌ها نسبت داده می‌شود این است که آن‌ها فرزندانی را تربیت می‌کنند که به افرادی ظاهرساز تبدیل می‌شوند، این کودکان یاد می‌گیرند که در جلوی دوربین لبخند بزنند، دنیایی از ثروت، شادی، عشق و... را به نمایش بگذارند درحالی‌که در واقعیت هیچ کودکی در دنیا نیست که بتواند همیشه شاد باشد، همیشه و حتی وقتی کار نادرستی انجام می‌دهد با تشویق پدر و مادر روبه‌رو شود، همیشه در حال بازی باشد و ... بنابراین کودک یاد می‌گیرد که همیشه باید بازی کند و واقعیت را به فراموشی بسپارد.

/انتهای پیام/

منبع: صبح نو
ارسال نظر
captcha