در گفتگو با نویسنده کتاب «نشستن بر نگاه دیگری» مطرح شد؛
ارتباط کلامی از مهارت‌هایی است که هم در زندگی شخصی و هم در زندگی حرفه‌ای ما اهمیتی به سزا دارد؛ چرا که با بهبود بخشیدن مهارت‌های گفتگو، می‌توان به سرعت با دیگران، ارتباطی موثر برقرار کرد، روی آن‌ها تاثیر گذاشت و به نتیجه قابل استنادی رسید. پرداختن به این موضوع به دلیل اهمیت و ماهیت پیچیده آن و نیز نگاه جدید به ادبیات گفتمان در یک مناظره سازنده، از مباحث مهمی است که کتاب «نشستن بر نگاه دیگری» به آن می‌پردازد. این کتاب سعی دارد عوامل گفت‌وگوی همدلانه و موانع تحقق آن را با نگاه روان‌شناختی و رسانه‌ای، توصیف و تبیین کند.

به گزارش «سدید»؛ ارتباط کلامی از مهارت‌هایی است که هم در زندگی شخصی و هم در زندگی حرفه‌ای ما اهمیتی به سزا دارد؛ چرا که با بهبود بخشیدن مهارت‌های گفتگو، می‌توان به سرعت با دیگران، ارتباطی موثر برقرار کرد، روی آن‌ها تاثیر گذاشت و به نتیجه قابل استنادی رسید. پرداختن به این موضوع به دلیل اهمیت و ماهیت پیچیده آن و نیز نگاه جدید به ادبیات گفتمان در یک مناظره سازنده، از مباحث مهمی است که کتاب «نشستن بر نگاه دیگری» به آن می‌پردازد. این کتاب سعی دارد عوامل گفت‌وگوی همدلانه و موانع تحقق آن را با نگاه روان‌شناختی و رسانه‌ای، توصیف و تبیین کند. دکتر رضا پورحسین یکی از استادانی است که در زمینه ارتباطات و مدیریت رسانه، مطالعات فراوانی داشته و آثاری را تالیف کرده‌است. او دارای سوابقی نظیر عضویت در هیات ممیزه دانشگاه تهران، عضویت در کمیته واژه‌گزینی شورای عالی زبان و ادب فارسی، ریاست شورای هنر سازمان صداوسیما و... است. پورحسین همچنین از مدیران قدیمی صداوسیماست و هم‌اکنون ریاست دانشکده روان‌شناسی و علوم‌تربیتی دانشگاه تهران را بر عهده دارد. انتشار کتاب نشستن بر نگاه دیگری و اهمیت این موضوع، بهانه‌ای شد تا با پورحسین گفت‌وگویی داشته‌باشیم که حاصل آن از نظرتان می‌گذرد.

هدف اصلی و ضرورت تالیف «نشستن بر نگاه دیگری» چه بود؟
شاید بتوان شالوده این کتاب را بر این مهم دانست که چگونه می‌توان نگاه دیگری را بدون سوگیری درک کرد. بنا بر همین دلیل هم بود که عنوان کتاب را نشستن بر نگاه دیگری انتخاب کردیم. متاسفانه در جامعه ما افراد به راحتی نمی‌توانند با یکدیگر گفت‌وگوی همدلانه (چه در قالب گفت‌وگوی درون خانوادگی، چه مناظره‌های سیاسی ـ انتخاباتی و...) داشته‌باشند. گفتگو را که آغاز می‌کنند پس از چند دقیقه هیجان منفی وارد گفت‌وگویشان می‌شود و آن را به سمت سوگیری‌ها و قالب‌های شناختی می‌برد و عملا گفتگو شکل نمی‌گیرد.

من در این کتاب به دنبال این هدف بودم که بنا به کدام دلایل روان‌شناختی گفت‌وگوی همدلانه شکل نمی‌گیرد؟
چرا سوگیری‌های منفی یا سوگیری‌های هیجانی در انواع گفتگو‌ها (به خصوص در مناظره ها) دخالت می‌کنند؟ و؛ بنابراین کتاب روان‌شناسی و رسانه‌ای «نشستن بر نگاه دیگری» را با این هدف نوشتم تا عوامل گفت‌وگوی همدلانه و موانع تحقق آن را با نگاه روان‌شناختی و تجربیات رسانه‌ای‌ام، توصیف و تبیین کنم.


مخاطب اصلی کتاب بیشتر چه کسانی هستند؟
در ابتدا خاطرنشان کنم کتاب نشستن بر نگاه دیگری کاملا علمی و مبتنی بر نگاه پژوهشی است. منتها زبان بیان آن آکادمیک نیست و سعی کرده‌ام مطلب علمی را به زبان ترویجی و ژورنالیستی بنویسم. این مفهوم روان‌شناختی می‌تواند برای تمام کسانی‌که به نوعی در یک ارتباط (حتی روابط زن و شوهری و گفتگو‌هایی که بین‌شان شکل نمی‌گیرد) قرار می‌گیرند مفید باشد، اما خواندن آن را بیشتر برای کسانی‌که در حوزه ارتباطات رسانه‌ای ـ اجتماعی فعالیت می‌کنند و همچنین فعالان اجتماعی ـ فرهنگی، توصیه می‌کنم.


آیا در این حوزه، کتاب‌های دیگری هم تالیف شده است؟
من در کتاب‌های فارسی چنین چیزی ندیده‌ام. البته این مفهوم در کتاب‌های مختلف روان شناسی اجتماعی و بخشی هم در روان‌شناسی شناختی مطرح شده، اما به این شکل که موضوع ناظر به فرهنگ ایرانی ـ اسلامی و همچنین ناظر به نمونه‌های گفتگو‌های موفق و ناموفق در ایران باشد، حداقل من ندیده‌ام. هر چند درباره مذاکره، فن مذاکره، مذاکرات موفق و... کتاب‌های زرد یا صرفا ترجمه‌شده کم نیستند، اما آن‌ها را برای خواندن توصیه نمی‌کنم.


از آنجا که در صنعت رسانه، مخاطب مدام در حال تغییر است، به تبع آن محتوا هم بر اساس ذائقه مخاطب تغییر می‌کند و به همین دلیل شاید نتوان الگو‌های پایداری برای آن در نظر گرفت. آیا پیش‌بینی آینده در صنعت رسانه کار سختی نیست؟
قاعدتا نمی‌توان آینده را در صنعت رسانه پیش‌بینی کرد، اما رفتار رسانه یا به عبارتی رفتاری که رسانه را مدیریت و مهندسی می‌کند، مبتنی بر اصولی است که منطق این اصول خیلی قابل‌تغییر نیستند. به عنوان مثال این‌که من در هر موقعیتی بخواهم کنترل هیجان داشته‌باشم یا آرا دیگری را کاملا امانتدارانه نقل کنم دیگر ربطی به لوکیشن، موقعیت و فرهنگ ندارد. روش‌هایی که در کتابم نقل کردم مبتنی بر اصول و منطق‌هایی است که در حیات روانی انسان وجود دارد و خیلی تابع شرایط نیست. به عبارت دیگر در صنعت رسانه هیچ‌گاه زمانی را در آینده دور و نزدیک نخواهیم‌داشت که بروز هیجانات منفی در گفتمان شایسته باشد. این گزاره یا گزاره‌هایی از این قبیل یک اصل است که در تمام گفتمان‌ها رایج است. درست است که شیوه‌ها، روش‌ها و پلتفرم‌ها در طول زمان تغییر خواهندکرد، اما منطق و اصولی که برگرفته از حیات روانی انسان و جامعه است، قابلیت تغییر ندارد.


در مجموع به نظر شما درست این است که رسانه، ذائقه مخاطب را تغییر دهد و او را به دنبال تغییر خود بکشاند؟ یا نه باید پیرامون مخاطب را بررسی کند و براساس آن بررسی به مخاطب خوراک بدهد؟
اگر نگاه سیستمی داشته‌باشیم، رسانه در یک فضا یا سیستم قرار دارد. پس نمی‌تواند مولفه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زمینه را نادیده بگیرد، اما یک اصل را در رسانه نباید فراموش کرد و آن این است که رسانه منفعل نیست و باید فعال باشد. یعنی این گزاره که رسانه صرفا باید تابعی از جامعه باشد، غیرمنطقی و غلط است. درست است که باید پیشرو باشیم و موج‌آفرینی کنیم، اما موجی که با توجه به شرایط و موقعیت اجتماعی، جهانی و منطقه‌ای کشورمان باشد. به عبارت دیگر برای موج‌آفرینی نباید پیرو ذائقه‌های کاذب بود. رسانه اگر فعال و تابع جامعه‌اش باشد، پیشرو است، ایجاد اندیشه می‌کند و در جامعه نگرش و رفتار را تغییر می‌دهد.

۲ نمونه تاریخی مناظره
در این کتاب دو نمونه تاریخی و خوب از مناظره را به عنوان الگو آورده‌ام؛ یکی از آن‌ها مناظره دو عالم شیعی و سنی است که در کتابی به نام «المراجعات» آمده. این کتاب مجموعه نامه‌های (بالغ بر ۱۱۱نامه) مبادله شده میان سیدعبدالحسین شرف‌الدین از عالمان شیعه در لبنان و شیخ سلیم البشری از عالمان اهل‌سنت در مصر است که طی آن بسیار همدلانه و بدون سوگیری با یکدیگر در مورد ولایت امیرالمومنین (ع) مناظره کرده‌اند. دیگر نمونه‌هایی که در این کتاب آورده‌ام، مناظره‌هایی از اوایل انقلاب اسلامی است. مثل مناظره‌های شهیدبهشتی با اعضای حزب توده، چریک‌های فدایی آن زمان و. این‌ها نمونه‌ای از مناظرات همدلانه و بسیار راهگشاست که هیجانات منفی در آن‌ها نقشی نداشتند. من در کتاب نشستن بر نگاه دیگری با مروری بر این مناظرات، ذکر کرده‌ام که مناظره خوب چه ویژگی‌هایی دارد. پیشنهادم این است مخاطبان دقت نظر بیشتری روی این مناظرات داشته‌باشند و به این فکر کنند چرا این نوع مناظرات یا دیگر انجام نمی‌شود یا خیلی کم انجام می‌شود؟

 

انتهای پیام/

منبع: جام جم
ارسال نظر
captcha