در گفتگو با مسعود اسماعیلی مطرح شد؛
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: ما در پژوهش‌های دینی و قرآنی چقدر سرمایه‌گذاری کرده و برنامه‌های مدونی داشته‌ایم که بخواهیم آن را قضاوت کنیم؟ متأسفانه در کشور نگاه و برنامه زمانی مدون و حمایت کافی از این پژوهش‌ها وجود ندارد.

به گزارش «سدید»؛ بخشی از فعالیت‌ پژوهشی دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها و مراکز علمی کشور به فعالیت‌های دینی و قرآنی اختصاص دارد، اما انتقادی که گاهی مطرح می‌شود این است که پژوهش‌های حوزه علوم قرآنی، عموماً تکراری هستند و مشکلی از جامعه برطرف نمی‌کنند. از طرفی پژوهشگران غربی در سال‌های اخیر در این بخش عمیق‌ و مؤثر کار کرده‌اند تا حدی که به نظر می‌رسد تأثیر آثار آنها بر پژوهش‌های داخل کشور چشمگیر و انکار ناشدنی است.

برای بررسی بیشتر وضعیت پژوهش‌های دینی و قرآنی در دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها، با حجت‌الاسلام والمسلمین مسعود اسماعیلی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید؛

 

از نگاه شما به عنوان عضو هیئت علمی یک پژوهشگاه علوم انسانی، وضعیت پژوهش‌های دینی و قرآنی چگونه است؟

فرسودگی جسمی و روانی یکی از آسیب‌هایی است که در این پژوهشگاه‌های دولتی و مراکز به وجود می‌آید. در نتیجه، آمار پژوهش‌ این مراکز از لحاظ کمی بالاست و از لحاظ کیفی با پژوهش‌ مراکز دولتی تفاوت چندانی ندارد، اما انتظارات را برآورده نمی‌کند. پس نباید انتظار داشته باشیم که اهداف ما محقق شود

 اگر بخواهیم در خلأ ارزیابی کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که نه تنها پژوهش‌های دینی و قرآنی بلکه همه پژوهش‌ها در کشور ما با وضعیت ایده‌آل فاصله دارند، اما این نحوه قضاوت درست نیست، بلکه باید زمینه‌‌ها، شرایط و امکانات را در نظر گرفت. ما در پژوهش‌های دینی و قرآنی چقدر سرمایه‌گذاری کرده و برنامه‌های مدونی داشته‌ایم که بخواهیم آن را قضاوت کنیم؟ متأسفانه در کشور نگاه و برنامه زمانی مدون و حمایت کافی از این پژوهش‌ها وجود ندارد.

 برای مثال وقتی می‌گوییم بودجه‌ای به پژوهش‌های دینی و قرآنی اختصاص یافته است که در قالب بودجه‌ فرهنگی می‌گنجد، اگر آن را با بودجه سایر بخش‌های پژوهشی و آموزشی مقایسه کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که بسیار ناچیز است. حتی اگر این بودجه را با کشورهای لائیک مقایسه کنیم که همانند ما دغدغه‌ فرهنگی ندارند، درمی‌یابیم که ما بسیار کم‌کار هستیم، در حالی‌که می‌توانستیم از این پژوهش‌ها بهتر حمایت کنیم. البته حمایت مادی در کنار برنامه‌ریزی و نگاه مدون جوابگو است وگرنه نتیجه لازم حاصل نمی‌شود. لذا به عنوان کسی که در این مراکز پژوهشی حضور دارم باید بگویم که خلأ بسیاری از لحاظ امکانات وجود دارد.

 

پس وجود تعداد زیاد پژوهشگاه‌ علوم انسانی و علوم قرآنی در تهران و قم به چه منظور است؟

 اکثر پژوهشگاه‌های دینی نیمه‌دولتی هستند و این امر برای کسی که در این مراکز کار می‌کند ملموس و بسیار آزاردهنده است. بدین ترتیب کسانی‌که جذب آنها می‌شوند درصدد تغییر محل کار و مأموریت رفتن هستند و به همین دلیل نتیجه لازم حاصل نمی‌شود. این سخنان مبتنی بر مشاهده بنده است. بسیاری از افراد وقتی در فضای دانشگاه‌های رسمی قرار می‌گیرند، از لحاظ تئوری کارهای موفق و نتیجه‌بخش‌تری ارائه می‌دهند، اما همان افراد به دلیل شرایط نامناسب و کمبود امکانات در پژوهشگاه‌ها کارایی لازم را ندارند.

 همچنین پژوهشگاه‌ها از یک سو با کمبود امکانات و حمایت مواجه هستند و از سوی دیگر وظایفشان همانند پژوهشگاه‌های دولتی، مراکز و دانشگاه‌هاست. لذا به دلیل انتسابشان به نهاد دین دائماً در معرض ارزیابی و نظارت شدید هستند و سخت‌گیری‌ها و فشارهایی به بدنه این مراکز تحمیل می‌شود. بنابراین، کسی که در این مراکز کار می‌کند با انبوهی از کارها، وظایف و مصوبات مواجه می‌شود که همگی ناظر بر پژوهشگر یا هیئت علمی است و فرد به کار اصلی که پژوهش و نظریه‌پردازی است نمی‌رسد یا بسیار کم می‌رسد، چون جاهای مختلف بر کار او نظارت می‌کنند، در حالی که دیگران بازدهی کمتری دارند و آن فرد می‌بیند که به وی امکانات کمتری داده شده و مطالبه بیشتر است و فرسودگی جسمی و روانی یکی از آسیب‌هایی است که در این پژوهشگاه‌ها و مراکز به وجود می‌آید. در نتیجه، آمار پژوهش‌ این مراکز از لحاظ کمی بالاست و از لحاظ کیفی با پژوهش‌ مراکز دولتی تفاوت چندانی ندارد، اما انتظارات را برآورده نمی‌کند. پس نباید انتظار داشته باشیم که اهداف ما محقق شود.

 

پیشنهاد شما برای بهبود وضعیت کنونی پژوهش‌های دینی و قرآنی چیست؟

 دولت باید با بهره‌گیری از نیروهای این مراکز، پژوهش‌های قرآنی را تقویت کند. در این راستا باید برنامه و چشم‌انداز مدون و عملیاتی وجود داشته باشد و حمایت لازم هم صورت بگیرد نه اینکه برنامه‌ای را تدوین کنیم و بعد موقع حمایت گفته شود که اینها ارتباطی با دولت ندارند. پس حمایت‌ها باید کاملاً روشن و شفاف باشد.

نیازمند ساختاری برای اجرای پژوهش‌های دینی و قرآنی هستیم. اگر پژوهشی درباره سبک زندگی صورت می‌گیرد، باید برای اجرای آن هم برنامه داشته باشیم و این از وظایف نهاد حاکمیت است. در مورد سبک زندگی یا فرهنگ سازمانی با نگاه قرآنی پژوهش‌های زیادی انجام شده، اما به مرحله اجرا نرسیده است و به آنها توجهی نشده است و اگر چنین ساختاری وجود نداشته باشد، در عرصه اجرا اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد

 همچنین نیازمند ساختاری برای اجرای پژوهش‌های دینی و قرآنی هستیم. اگر پژوهشی درباره سبک زندگی صورت می‌گیرد، باید برای اجرای آن هم برنامه داشته باشیم و این از وظایف نهاد حاکمیت است. در مورد سبک زندگی یا فرهنگ سازمانی با نگاه قرآنی پژوهش‌های زیادی انجام شده، اما به مرحله اجرا نرسیده است و به آنها توجهی نشده است و اگر چنین ساختاری وجود نداشته باشد، در عرصه اجرا اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد.

 با توجه به اینکه در کشوری اسلامی زندگی می‌کنیم و دارای حکومت اسلامی هستیم، باید از تحقیقات اسلامی و قرآنی حمایت زیادی صورت بگیرد و تحقیقات غیردینی نقد شود، اما اکنون وضعیت برعکس است. در نتیجه اگر پژوهش‌های دینی به بهترین نظریه‌پردازی هم منجر شود، مسئولان از وزارت علوم گرفته تا مراکز بالاتر این تحقیقات را مثمرثمر نمی‌دانند و این توهین به پژوهشگران است. لذا نتیجه‌بخش بودن پژوهش‌ها وظیفه آنهاست.

 بنابراین نکته بسیار مهم در کارآمدسازی تحقیقات دینی و قرآنی، پیوست به جریان برنامه‌ریزی و حمایت کشوری و اجرا کردن آنهاست. لذا باید روشن کنیم که با چه سازوکاری می‌توان این پژوهش‌ها را به برنامه عملیاتی تبدیل کرد یا لااقل در قسمتی از  برنامه‌ریزی اجرایی کشور به چشم بیاید، نه اینکه این پژوهش‌ها در کتابخانه خاک بخورد و مسئولان هم بگویند که بی‌خاصیت است. اگر فردی درباره فلسفه از نظریات هایدگر، هگل، نیچه و... استفاده کند، مورد تشویق و تمجید قرار می‌گیرد، اما اگر در کتاب خود به اندیشه‌های دینی و قرآنی بپردازد و بهترین نظریه‌پردازی را بر اساس آنها انجام دهد، اولین سؤال از وی این است که کارایی این پژوهش چیست؟ در حالی که پژوهشگر می‌داند بسیاری از پژوهش‌های غیردینی را افرادی انجام می‌دهند که اشکال می‌گیرند و این پژوهش‌ها با فرهنگ ما بیگانه هستند.

/انتهای پیام/

منبع: ایکنا

ارسال نظر
captcha