«آفتاب پرست» از گره خوردن جریان‌های موازی با هم با هدف حفظ منافع در مسیر فساد اقتصادی میگوید!
سریال در جریان یک داستان پرکشش، طنز و کمدی به‌طور نمادین تلاش می‌کند که شخصیت جمال و اطرافیان منفعت‌طلب او -ازجمله یک نشریه زرد و خبرنگار جنجالی- را در حالی به‌طور ظاهری و مزورانه خواهان مبارزه جدی با فساد نشان دهند، اما به‌وقت لزوم و برای کسب منفعت شخصی و جریانی و جناحی و رسانه‌ای خود، حتی ممکن است عدالت و مبارزه با فساد اقتصادی را نیز از مسیر اصلی خود خارج کنند!

گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ سریال «آفتاب‌پرست» به کارگردانی «برزو نیک‌نژاد» و با نویسندگی «امیر برادران» و تهیه‌کنندگی «مصطفی احمدی» از شبکه نمایش خانگی در حال پخش است؛ ازجمله بازیگران اصلی این سریال می‌توان به پژمان جمشیدی، باران کوثری، حمیدرضا آذرنگ، الهام اخوان، پیام احمدی‌نیا، سولماز غنی، گوهر خیراندیش، غلامرضا نیکخواه، آتیلا پسیانی، سیاوش چراغی پور، فرهاد بشارتی، افشین سنگ چاپ، فرزین محدث اشاره کرد. آفتاب‌پرست به‌طور هفتگی از پلتفورم «فیلم‌نت» شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود.

جمال و منوچهر دو تبهکار حرفه‌ای بودند که به‌وسیله پوشیدن لباس مبدل زنانه و به دام انداختن مردان دارنده خودرو پورشه اقدام به باج‌گیری و زورگیری از آن‌ها می‌کردند. جمال به‌تازگی از زندان آزاد شده و در شرایط بلاتکلیفی خارج از زندان به سرمیبرد و تصمیم می‌گیرد برای خود یک هویت تازه و جعلی فراهم کند و نزد یکی از دوستان جاعل خود رفته و نام خانوادگی پورشه را برای خود انتخاب می‌کند. در همین حین به‌طور اتفاقی با پیرمردی ساده‌دل و ساده‌لوح آشنا می‌شود که او تصور می‌کند جمال پسر حاج‌آقا پورشه، یکی از خیرین محله‌شان است؛ اما وی پیش‌تر فوت‌شده است؛ بنابراین پیرمرد جمال پورشه را به‌گرمی می‌پذیرد و به او خانه و سرپناه می‌دهد. در ادامه و در طی یک اقدام تصادفی و اتفاقی جمال پورشه با جریان یک باند بزرگ فساد اقتصادی برخورد کرده و از طریق یک خبرنگار جنجالی ضد فساد اقتصادی به‌سرعت به‌عنوان قهرمان مبارزه با فساد اقتصادی به جامعه و مردم و خصوصاً رسانه و صداوسیما معرفی می‌شود. فرد خبرنگار جاه‌طلب و جنجالی از جمال پورشه به‌عنوان ابزاری برای رسیدن به مقاصد جاه‌طلبانۀ خود در حرفه خبرنگاری بهره می‌برد و جمال پورشه نیز به‌طور اتفاقی و تدریجی منجر می‌شود تا یکی پس از دیگری افراد این باند بزرگ فساد اقتصادی و بدهکاران کلان بانکی به دام مأموران بیافتند. در همین حین دوست و همکار تبهکار جمال، منوچهر از زندان آزادشده و او و خانواده‌اش نیز با جریان جمال پورشه گره می‌خورند و میان خواهر وی با جمال یک رابطه عاشقانه و عاطفی شکل می‌گیرد. در ادامه باند بزرگ فساد اقتصادی و رئیس آن‌ها درصدد است تا به‌نوعی جمال پورشه را که به‌طور اتفاقی و البته جاه‌طلبانه و باهدف اصلی سوءاستفاده از موقعیت جدیدش، تطمیع و کنترل کند تا او دست از مبارزه با فساد اقتصادی و آن باند بزرگ فساد بردارد.


***

آفتاب‌پرست از جنبه‌های مختلف ضمن حفظ قالب کمدی تند و اعتراضی تلاش می‌کند تا در بستر روایی خود به موضوعات جنجالی بپردازد که اشاره به آن در حالت معمولی شاید آن‌طور که ضروری است ممکن نباشد. از این رو برخی از موضوعات که در این سریال بدان پرداخته‌شده از این قرار است:

مبارزه با فساد اقتصادی: حلقه اصلی عمده‌ترین رویدادها در داستان این سریال، متصل به جریان فساد اقتصادی و ابر بدهکاران بانکی است. خصوصاً اینکه مؤسسات مالی و اعتباری و اقتصادی که با وعده‌ووعید افزایش سرمایه، مردم را به سمت خود جذب کرده‌اند و سرانجام با اختلاس و فرار، آن سرمایه‌ها را دزدیده و متواری شده‌اند نیز از عمده‌ترین جریان‌ها و پی‌رنگ‌های داستانی در این سریال محسوب می‌شود که ضمن تقویت و انسجام داستان این سریال و افزودن موقعیت‌های طنز اجتماعی و نقد جریان مفاسد اقتصادی، به این موضوع که جزء مسائل روز فساد اقتصادی در جامعه امروز ایران است پرداخته‌شده است. لازم به بیان است که میزان جسارتی که این سریال در این مورد با زبان طنز و نقد تندوتیز به خرج داده قابل‌توجه است و جای تقدیر دارد.

حضور مؤثر پژمان جمشیدی: این سریال از چهره پژمان جمشیدی به‌عنوان شخصیت جمال پورشه به خوبی بهره برده است. وی که تنها چند سالی است به جرگه بازیگران حرفه‌ای سینما و تلویزیون پیوسته، توانسته ضمن ارائه هنرنمایی در قالب بازی‌های مؤثر در نقش‌های متفاوت و جذاب، چهره محبوب و دلپذیری را از خود نزد مخاطب ارائه کند؛ لذا از جمله جذابیت‌های خاص این سریال که به بار کمدی و طنز آن بسیار افزوده، حضور پژمان جمشیدی است. وی که به توانایی در بازی‌های گوناگون با شکل و قالب متفاوت و خصوصاً طنز و کمدی مسلط است، توانسته توانایی بازی باورپذیر خود در قالب کمدی و طنز را با موضوع نیش‌دار و طنز تند داستان گره‌زده و ضمن افزودن به بار طنز قصه و سریال، منجر شود تا در روند انتقال مفاهیم و مضامین تندوتیز طنازانه داستان نقش مناسبی را با بازی یک‌دست و قوی کمدی خود ایفا کند. در واقع او ضمن اینکه نقش شخصیت اصلی داستان سریال را ایفا می‌کند، توانسته به‌عنوان نقطه کانونی تمام بازی‌ها در این سریال به قوام بیشتر بازی‌ها و شکل دادن به نقش‌های دیگر در این سریال در جریان کل داستان به سهم و اندازه خود کمک کند.

ریتم و کشش داستان: از جمله محسنات و امتیازهای این سریال، ریتم و کشش داستان آن است که تاکنون و در طی چند هفته موفق شده تا مخاطب را با خود همراه کند. این سریال به درستی و در اکثر مواقع در پایان هر قسمت مخاطب خود را ترغیب می‌کند تا قسمت بعدی این سریال را دنبال کند که این مسئله از ویژگی‌های اصلی یک سریال، حال با هر میزان کیفیت و جذابیت است که در وهله اول ترغیب‌کننده مخاطب برای دنبال کردن قسمت‌های بعدی آن باشد. در عین حال این سریال در هر قسمت در حدود ۴۵ تا ۵۰ دقیقه موفق شده تا با خلق موقعیت‌های عمدتاً کمدی و طنز مخاطب را لحظه‌به‌لحظه با خود همراه کند و ضمن این مسئله در لایه‌های پایین‌تر و عمیق‌تر فرمی خود به انتقال مفاهیم جدی‌تری اقدام کند که اگر در حالت عادی و بدون موقعیت کمدی و طنز مقرر باشد آن مفاهیم تند و تیز و انتقادی برای مخاطب عنوان شود، شاید جنجال‌برانگیز و حساسیت‌زا قلمداد شود.

حضور جریان‌های موازی و بی‌ربط در مسیر مبارزه با فساد اقتصادی: این سریال در یک قالب تماماً طنز و کمدی به مسائلی اشاره دارد که در حالت جدی و معمولی شاید مخاطب رغبت و علاقه چندانی به توجه و تماشای آن نداشته باشد؛ از این جمله موارد می‌شود به مسئله توجه به رویدادها و اتفاقات و جریان‌های موازی در مسیر مبارزه با فساد اشاره کرد که برخی از آن‌ها به طور هدایت‌شده و مشخص محقق می‌شود و قابل‌کنترل است، اما در بیشتر مواقع این جریان‌های موازی که اتفاقاً با هم دچار تعارض منافع نیز هستند به طور کنترل نشده محقق می‌شوند و هر یک از جریان‌ها از محل مسئله مبارزه با فساد به دنبال رسیدن به اهداف و مقاصد خود هستند و مسئله مبارزه با فساد تنها یک بهانه و بازی ظاهری و مزورانه در مسیر تأمین و حفظ منافعشان است؛ لذا در این سریال همه در ظاهر عملاً به دنبال مبارزه با فساد هستند، اما هر طرف به منافع خودش می‌اندیشد و در این بین قانون و دستگاه عدالت و قضا و مبارز قانونی با فساد نیز در میان این جریان‌ها تقریباً خنثی و بی‌خاصیت جلوه می‌کند و در مسیر تقاطع و تداخل این تعارض منافع جریان‌های موازی و رسانه‌ای و سودمحور عملاً گرفتار است. این مسئله از آن جمله مواردی است که این سریال سعی کرده با زبان طنز و کمدی آن را گوشزد کند و به یکی از مهم‌ترین ابرگره‌ها در مسیر اصلی و واقعی مبارزه با فساد اقتصادی اشاره کند.

کنایه به مَثل «شریک دزد و رفیق قافله»: این سریال در جریان داستان پرکشش و طنز و کمدی خود به‌طور نمادین اشاره می‌کند که شخصیت جمال پورشه و اطرافیان منفعت‌طلبی که او را احاطه کرده‌اند و از جمله آن‌ها یک نشریه زرد و خبرنگار جنجالی نیز است، در حالی به‌طور ظاهری و مزورانه خود را خواهان مبارزه جدی با فساد نشان می‌دهند، که به وقت لزوم و برای کسب منفعت شخصی و جریانی و جناحی و رسانه‌ای خود، حتی ممکن است عدالت و مبارزه با فساد اقتصادی را نیز از مسیر اصلی خود خارج کنند. این مسئله که در یک بافت فرمی و مفهومی در سریال مشهود است، به آن مثل معروف شراکت با دزد و رفاقت با قافله اشاره دارد. در این بین به عینه در داستان کسانی که داعیه فساد ستیزی دارند و مدعی مزور این جریان هستند دقیقاً هر وقت که منافعشان ایجاب می‌کند مسیر مبارزه با فساد اقتصادی را به سمت منافع شخصی و جناحی و رسانه‌ای خود کج کرده و آن را به سوی دیگر منحرف می‌کنند و در مقابل، آن جریان که داعیه حقیقی مبارزه با فساد اقتصادی دارد تنها است و از حمایت کافی حتی حمایت عمومی برخوردار نیست و هرقدر که می‌دود به مقصد و هدف نمی‌رسد. این مسئله در چهارچوب ساختار و داستان‌سرایی و شکل و ریتم بیان داستان، به خوبی در طی چند قسمت خود را به طور تدریجی در این سریال ثابت کرده و از جمله نقاط مؤثر این طنز و کمدی نیش دار سریالی است.

نقد رسانه زدگی و برخی مرجعیت بخشی‌ها در صداوسیما: در بخش از سریال وقتی جمال پورشه بزهکار از بابت قرار گرفتن در موقعیت ارجحیت بخشی به منافع شخصی بر منافع و مصالح اجتماعی در مسیر مبارزه با فساد اقتصادی قرار می‌گیرد و به خاطر تنها یک اتفاق به عنوان قهرمان در این عرصه شناخته می‌شود، وی بلافاصله به برنامه گفتگو محور شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی با اجرای محمدکاظم احمدزاده دعوت می‌شود تا با او درباره مبارزاتش با فساد اقتصادی گفتگو شود، لذا او به‌طور مبسوط از اقدامات مبارزه‌گونه خود می‌گوید! این سریال در این بخش به یکی از مهم‌ترین اشکالات در مسیر مبارزه با فساد در جامعه اشاره‌کرده که از جمله به مسئله حمایت و طرفداری رسانه‌های کلان و گسترده کشور با عمق نفوذ ملی و بین‌المللی مانند صدا و سیما اشاره دارد که ندانسته و بدون آنکه تحقیق کافی و کامل کنند، اقدام به بها دادن به افرادی می‌کنند که به‌نوعی متأثر از چهره شدن و مرجع شدنشان در فضای جنجالی و متشنج مجازی، نزد افکار عمومی و جامعه مرجعیت و اعتبار کسب کرده‌اند. این مسئله از جمله نقدهای جدی و جسورانه این سریال به برخی مرجعیت دادن‌های پرنقد و اشکال رسانه صداوسیما به برخی افراد است که در طی سال‌های اخیر و بیشتر بر مبنای شنیده‌ها و آنچه از یک سوژه در فضای مجازی گفته می‌شود، این نهاد آن فرد سوژه را از طریق رسانه صداوسیما برای جامعه هدف مقبول و موجه جلوه داده است.

برداشت آخر

در جریان فعالیت‌های پخش سریال در فضای شبکه نمایش خانگی، دارا بودن یک میزان آزادی عمل نسبت به رسانه‌های جمعی دیگر خصوصاً رسانه صداوسیما مشهود است. ازاین‌رو سریال آفتاب‌پرست از این آزادی عمل در خدمت نقد اجتماعی و طنز تندوتیز در خصوص مفاسد اقتصادی، اما دلسوزانه و متعهدانه به خوبی بهره برده است.

آفتاب‌پرست با مضمون طنز اجتماعی و به نقد کشیدن فرآیند و جریان مفاسد اقتصادی و مبارزه با آن‌ها در جامعه ایران، عملاً به میزان جذابیتی در مسئله سوژه و پرداخت به آن رسیده که پیش‌تر این انتظار از بعضی سریال‌های طنز و کمدی صداوسیما می‌رفت! لذا این سریال به خوبی توانسته به سهم خود آن خلاء موجود و علی‌الدوام در فضای فیلم و سریال در صداوسیما با مضامین و مفاهیم طنز اجتماعی و نیاز جامعه در این خصوص را جایگزین و تأمین کند.

این سریال نمونه مناسبی از جایگزینی سوژه و مفاهیم و مضامین در یک قالب رسانه‌ای برای بیان مواردی است که در قالب‌های دیگر رسانه‌ای تا این حد امکان بیان و پرداختن امن و سازنده و انتقادی به آن وجود ندارد. در واقع آفتاب‌پرست به نحو مناسب، هم در نقش یک کمدی و طنز اجتماعی ظاهرشده و هم از جنبه رسانه‌ای تلاش کرده تا یک سوپاپ اطمینان برای بیان حقایق به زبان طنز باشد که هر جامعه معترض به آن نیاز دارد.

این سریال به نقد اجتماعی پیرامون مردم جامعه ایران پرداخته که بر مبنای هیجان‌زدگی و تسلط هوش مجازی و اینترنتی بر هوش حقیقی و فکر و آگاهی عمومی، به فردی که به طور بی‌جا و ناعادلانه و تنها بر اثر یک اتفاق و با یک شهرت کاذب و بیشتر برای کسب منافع شخصی در مسیر مبارزه با آسیب‌ها به‌طور خاص فساد اقتصادی قرارگرفته اعتماد می‌کنند و به او بها می‌دهند و برای وی جایگاهی را متصور هستند که او لایق و شایسته آن نیست.

این سریال در یک مسیر مناسب به انتقاد در چهارچوب طنز اجتماعی دست‌زده که ضمن انتقاد تندوتیز و گزنده، اما در قالب طنز، منجر شده تا اعتراضات به فساد اقتصادی و مسببان آن به نوعی از مسیر مسالمت‌آمیز به گوش برسد و فریاد زده شود.

/انتهای پیام/