گفتگویی با زاهره‌سادات میرجعفری پیرامون وضعیت زنان در ایران؛
پژوهشگر حوزه زن و خانواده درباره وضعیت زنان در جامعه فعلی گفت: در ایران وضعیت رعایت حقوق زن به دلایل گوناگون مناسب نیست، ولی این‌طور نیست که گفته شود از جوامع دیگر خیلی عقب‌تر هستیم؛ خشونت اجتماعی و خانوادگی علیه زنان از کشوری به کشور دیگر و حتی از شهری به شهری دیگر متفاوت است.

به گزارش «سدید»؛ در ایام میلاد دخت نبی مکرم اسلام قرار داریم؛ آن دختر یگانه که به‌حق در همه ابعاد در هر عصری برای بشریت الگوست. برای آشنایی بیشتر با برخی جنبه‌های الگویی آن حضرت و برخی مشکلات درباره حقوق زنان در دوره حاضر، خبرنگار ایکنا به سراغ زاهره‌سادات میرجعفری، پژوهشگر حوزه زن و خانواده، رفته و گفت‌وگویی با وی انجام داده است که در ادامه می‌خوانید؛

 با توجه به تغییر شرایط فرهنگی و اجتماعی، گسترش مدرنیته و تحولات ارتباطات، زن امروزی چگونه می‌تواند از حضرت زهرا(س) الگوگیری کند؟

بانوی دوعالم حضرت زهرا(س) الگوی کامل برای همه اعصار هستند و هم برای دوره خودشان و هم برای بشر در دوره کنونی الگو و اسوه محسوب می‌شوند و در این تردیدی نیست ولی اینکه ما چگونه می‌توانیم ایشان را الگو قرار دهیم مهم است؛ جنبه‌هایی از ابعاد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی قابل الگوگیری از زندگی ایشان است، البته زمانه امروز خیلی با آن دوره متفاوت است، ولی بحث رشد و کمال انسانی و ارزش‌های الهی تغییر نکرده است.

تاریخ دائماً در حال تکرار است و وقتی فتنه‌های امروز را می‌بینیم چقدر شبیه فتنه‌هایی است که در طول تاریخ تکرار شده است، از جمله اینکه در سقیفه شاهد فتنه بزرگی بودیم و صحابه جز عده معدودی، بعد از وفات پیامبر(ص) به وظیفه اصلی خودشان عمل نکردند و نتیجه آن کناره‌گیری امام علی(ع) از خلافت بود. در این شرایط، امام علی(ع) در موقعیتی نبود که بتوانند خودشان مستقیماً وارد عرصه و کارزار شوند. لذا نقش حضرت فاطمه(س) پررنگ می‌شود. ایشان با سخنرانی‌ها و اقدامات خود به دفاع از جایگاه امامت و ولایت پرداختند. جالب اینکه کنشگری سیاسی ایشان هیچ منافاتی با عفت و حیا نداشت؛ ایشان در کمال عفاف و حجاب به مسجد مدینه آمدند و خطبه فدکیه را بیان فرمودند و از حق فدک و مهمتر از آن امامت دفاع کردند.

این امر نشان‌دهنده بصیرت و آگاهی به شرایط زمانه بود و حتی در این راه جان و فرزندشان را هم قربانی کردند و لازمه این کنشگری، سواد و آگاهی بود و مؤیدی در زمره سایر مؤیداتی است که اسلام بر مقوله کسب علم و توجه به دانش از سوی هر زن و مردی تأکید فرموده است.

حضرت زهرا(س) نشان داد که در بدترین زمانه‌ها می‌توان به آگاهی و دانش لازم رسید. حضرت فاطمه(س) در عین اینکه به وظایف مادری و همسری خود آگاه است، شرایط سیاسی و اجتماعی در برخی موارد اقتضاء می‌کند که وارد میدان شوند و این الگوگیری منحصر به یک دوره و زمانه نیست. لذا حضرت فاطمه(س) تا قیامت الگو هستند. آن حضرت امور خانه‌داری را با کنیزشان تقسیم کردند، حواسشان به شرایط اقتصادی خانواده بود و چیزی بیشتر از توان همسر نمی‌خواستند.

متأسفانه گاهی تصویر نادرستی از آن حضرت در برخی سخنرانی‌ها ارائه می‌شود که حضرت زهرا(س) فردی بیمار و فقط مشغول گریه و ناله و گلایه بود، در صورتی که این موضوع به‌درستی انتقال نیافته و گریه حضرت هم جهت بصیرت‌بخشی و آگاهی‌دهی به انصار بود. رابطه فاطمه(س) با همسر و فرزندان و وفاداری به خانواده از بزرگترین مواردی است که می‌توان الگو گرفت. در نماز شب به دعا برای همسایگان می‌پرداخت و نوع‌دوستی را به فرزندانش منتقل می‌کرد که در روایت شریف الجار ثم الدار تداعی شده است؛ معارف عمیق الهی را به حضرت زینب(س) انتقال می‌داد و ایشان در کربلا آن عظمت را خلق کردند. بنابراین با ترسیم تصویر درستی از آن حضرت می‌توانیم جنبه‌های معنوی و کنشگری‌های متناسب با شرایط زمانی و مکانی را از ایشان الگو بگیریم.

درباره زنان روایاتی وجود دارد مانند اینکه مسجد زن خانه‌اش است یا زن خوب کسی است که هیچ مردی او را ندیده باشد. آیا حضرت زهرا(س) این‌گونه بود یا روایات ملاحظه خاصی دارند؟

در روایات بیان شده تا جایی که ممکن است زن، مرد را نبیند و مرد، زن را و همه این‌ها نشان‌دهنده تأکید اسلام بر رعایت حریم حیای بین زن و مرد و سبب حفظ کانون خانواده و ایمان طرفین است ولی آیا در هر شرایط سیاسی و اجتماعی باید این‌گونه باشیم؟ تأکید روایات در نظر گرفتن شرایط حداکثری است ولی زمانه کنونی اقتضا می‌کند که زنان در کنار مردان کار کنند و حضور اجتماعی و فعال داشته باشند و ناگزیر از ارتباط هستند ولی مدیریت این ارتباط و رعایت حد و مرز خیلی مهم است و باید قیودی که اسلام فرموده است رعایت شود، وگرنه زن و مرد و خانواده آسیب خواهند دید.

حضرت زهرا(س) این قیود را در حد کمال رعایت می‌کردند حتی بیان شده که از مرد نابینا هم خودشان را پوشاندند و در عین رعایت این حریم حداکثری در برابر حکومت می‌ایستند و ظلم‌های آنان را یادآور می‌شوند و فدک را پس می‌گیرند. به خانه انصار می‌روند و در مورد وظیفه آنان در دفاع از حریم ولایت گوشزد می‌کنند. به نظر بنده لزوماً داشتن فعالیت سیاسی و اجتماعی مترادف با خودنمایی زن نیست و زن می‌تواند در عین رعایت حریم‌ها، نقش‌آفرین باشد.

برخی معتقدند در نگاه فقها و علمای سنت‌گرا، زن جایگاه برابر با مرد ندارد و به عنوان درجه دو به او نگاه می‌شود. این در برخی فتاوا مانند مواردی که نیاز به اذن شوهر یا پدر دارد یا بحث ارث و دیه و... خودش را بیشتر نشان می‌دهد. دلیل این رویکرد را چه می‌دانید؟ آیا حقیقت اسلام همین است یا این قرائت مخدوش است یا زمان تغییر کرده و احکام تغییر نکرده‌اند؟

نگاه برخی فقها و برخی سنت‌گرایان یک چیز و بحث احکام فقهی چیز دیگری است. ما فقهایی داریم که سنت‌گرا هستند و تأکید می‌کنند که زن بیش از هر چیز باید در خانه بنشیند و در امور اجتماعی دخالت نکند. این دیدگاه به خصوص بعد از انقلاب طرد شده است و جایگاهی ندارد و ما الگوی سومی که نه شرقی و نه غربی است از سوی انقلاب شاهد هستیم، یعنی نه تابع افراد متحجر هستیم و نه تابع فمینیسم که حضور حداکثری زن را به عنوان یک کالای تجاری و اقتصادی می‌پذیرد.

دیدگاهی که امام خمینی(ره) مطرح فرمود و رهبر انقلاب هم آن را تداوم دادند دیدگاه زن موفق و فعال در عرصه سیاسی و اجتماعی است که در عین حال متعهد به خانواده و عفاف و حجاب است. بنابراین حقیقت اسلام رعایت حفظ حریم عفاف و حجاب و رعایت شرایط خانه‌داری، تربیت فرزند و فرزندآوری در کنار پرداختن به ضرورت‌های سیاسی و اجتماعی است.

بحث دیه و ارث، ربطی به نظر فقها ندارد، بلکه آیات صریح در قرآن کریم است و همه تفاوت‌های این مقولات دارای حکمت است و حکمت آن این است که حقوق زن رعایت شود؛ مثلا اجازه خروج از منزل توسط همسر طبق مصالح اولویت خانواده و همسرداری در اسلام بیان شده است که اکنون با حضور حداکثری زنان در اجتماع مصداق عینی زیادی ندارد و از جمله مواردی است که با توافق اولیه زوجین رفع می‌شود و در صورت عدم رعایت شایسته آن در خانه، مصداق خشونت خانگی در خانه است.

آیا می‌‌توان گفت که در برخی جوامع زن نه به عنوان یک انسان آزاد و مستقل، بلکه صرفاً به عنوان یک ابزار برای تولید مثل یا امور تنانه مورد توجه است و این موضوع موجب صدور احکامی می‌شود که چندان خوشایند زن امروز نیست؟

در بسیاری از جوامع دیدگاهی واقع‌بینانه به زن وجود ندارد و او را به مثابه یک کالا و ابزار برای لذت مرد تلقی می‌کنند یا ابزار جنسی برای سرکوب خصلت‌ها و استعدادهای زنانه است و این به معنای عدم درک درست جایگاه زن در اجتماع و خانواده است. عدم درک درست ربطی به احکام دینی ندارد، بلکه ناشی از برداشت یکسری افراد و جریاناتی است که توانسته‌اند اندیشه خودشان را بر عموم غلبه و تسری بدهند. البته دیدگاه‌های تنگ‌نظرانه در جامعه امروز ما جایگاهی ندارد و عمده زنان ایرانی دوست دارند در کنار انجام وظایف طبیعی مانند فرزندآوری و فعالیت‌هایی چون خانه‌داری، حقوق اجتماعی آنان هم محترم شمرده شود. اگر نگاه تنانه وجود دارد دیدی متحجرانه و غلط است که نسل به نسل منتقل شده است، ولی امروز در جامعه ایران جایگاه چندانی ندارد.

مسئله زن و حقوق او در همه جوامع حتی کشورهای پیشرفته و مترقی مهم است. وضعیت حقوق زنان در ایران را فارغ از آمار و ارقام و شعارهای مرسوم چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مسئله زن در همه جوامع به خصوص بعد از وضع یکسری قوانین بین‌المللی مورد توجه بیشتری قرار گرفت، ولی این حقوق در همه جوامع رعایت نمی‌شود. در ایران وضعیت رعایت حقوق زن به دلایل گوناگون مناسب نیست، ولی این‌طور نیست که گفته شود از جوامع دیگر خیلی عقب‌تر هستیم؛ خشونت اجتماعی و خانوادگی علیه زنان از کشوری به کشور دیگر و حتی از شهری به شهری دیگر متفاوت است؛ به رسمیت نشناختن توانمندی زنان و موانع برای طی‌ کردن مدارج عالی و کسب سمت‌های سیاسی و اجتماعی وجود دارد و در برخی خانواده‌ها شاهد عدم تأمین حقوق زنان هستیم.

زنی که خودش را رشد نداده باشد، مثلاً مدارج علمی کسب نکرده و نتوانسته باشد خودش را در تصمیم‌گیری‌ها دخالت بدهد، جایگاه خوبی در جامعه نخواهد داشت و معمولا مورد ظلم واقع می‌شود. برخی زنان ممکن است به خاطر شرایط برخی از ظلم‌ها را پذیرفته باشند یا برخی مردان به خاطر نگرش غلط به زنان چنین ظلم‌هایی را جایز می‌دانند یا تربیت غلط مادران سبب شده تا رویکرد جنسیتی را در تربیت اعمال کرده و به فرزند پسر توجه بیشتری نشان دهند و نتیجه آن محدودیت برای دختران بوده است. 

گاهی برخی سیاست‌های غلط سبب شده تا زنان نتوانند در مجامع ملی و بین‌المللی حضور مؤثر داشته باشند. برخی از مردان از تفاسیر و آیات قرآن سوء برداشت کرده‌اند مانند نگاه نادرستی که در مورد آیه قوامیت رجال وجود دارد. اضربوهن که در آیات شریفه بیان شده ناظر به سرپیچی از مسائل جنسی و زناشویی است، ولی برخی مردان آن را تعمیم داده‌ و این سوء برداشت‌ها سبب برخی ظلم‌ها در طول تاریخ اسلام به جنس زن شده و به خصوص این رفتارها و تعصبات قومی قبیله‌ای در بین اعراب زیاد است. باید این بارو در ذهن و قلب مردان ایجاد شود تا زنان از برخی خشونت‌های خانگی که متأسفانه گاهی در گوشه و کنار کشور می‌بینیم رها شوند و باید قوانین سخت و محکمی علیه این مسائل تصویب شود. 

برخی موارد در قرآن برای زنان امروز قابل هضم نیست، مثلا زنان کشتزار مردان هستند. منظور از این آیه چیست؟

آیه نشان‌دهنده نیروی مولد زن و نقش طبیعی در فرزندآوری و حفظ نسل است. البته نباید به معنای سوء استفاده از زنان تلقی شود و پشت همه این‌ها حکمت‌ها و مصالحی وجود دارد؛ یعنی خصوصیت مرد باعث دفاع از زن و محبت به او و گرمی کانون خانواده می‌شود و تأکید بر فرزندآوری از سوی زن، یعنی زن با فرزندآوری کمال بیشتری می‌یابد. در احادیث و تفاسیر در مورد تمتع جنسی تأکید زیادی وجود دارد که برای حفظ صفا و گرمی فضای خانواده است و نوعی مصلحت‌اندیشی در آن وجود دارد.

منبع: ایکنا

ارسال نظر
captcha