به گزارش «سدید»؛ هنر اسلامی عنوانی است که پیرامون آن تعریف واحدی وجود ندارد چون نگاه به آن بر پایه باورهای شخصی افراد است. در این میان نظر افراد تا حدی با هم متفاوت است. در ادامه این سلسلهمصاحبهها، گفتوگویی با احمد پهلوانیان مدیرکل صداوسیمای مرکز فارس و مدرس دانشگاه انجام دادهایم که با آن همراه میشویم.
احمد پهلوانیان، دانشآموخته حوزه علمیه است، کارشناسیارشد ارتباطات و دکترای فلسفه اسلامی دارد و مدرس دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاه صدا و سیما است. وی پیشتر مدیرکل سیمای استان یزد بوده و هم اکنون به عنوان مدیرکل صداوسیمای مرکز فارس مشغول به کار است.
در ابتدای بحث پیرامون ویژگیهای که برای هنر اسلامی میتوان برشمرد توضیح دهید؟
برای هنر اسلامی چند شکل تعریف ارائه میشود. برخیها هنرهایی که در کشورهای اسلامی شکلگرفته را هنر اسلامی مینامند. برای مثال آن آثاری که در صفویه یا دوران عثمانی شکلگرفته را هنر اسلامی نام مینامند. دیدگاه دیگر این است که میگوید هنر اسلامی متعلق به مسلمانان است و تنها توسط هنرمندان مسلمان خلق میشود. به این دو دیدگاه نقدهای زیادی وارد است. برای مثال به مصادیقی مربوط میشود که باعث شده این تعریف جامعه و کامل نباشد.
نوع دیگری از تعریف هنر اسلامی وجود دارد که من نیز به آن باور دارم. در این تعریف آمده است؛ هنر اسلامی برخاسته از اندیشه اسلامی است. این رویکرد در نظرات صاحبنظران وجود دارد. در تاریخ هنر سنتگرایانی نظیر «تیتوس بورکهارت» هنر اسلامی برخاسته از عرفان و فلسفه اسلامی خوانده میشود. لذا در هنرهای نمایشی و تجسمی، آنگونهای از هنر که بیانگر یک اندیشه یا انتقالدهنده یک تجربه اسلامی باشد هنر اسلامی است.
ایرانی بودن در هنر آیا به معنای اسلامی بودن هم قلمداد میشود؟
لزوماً ایرانی بودن به معنای اسلامی بودن نیست، چون اندیشه در جغرافیای مختلف لباس فرهنگ به تن میکند. یعنی یک اندیشه وقتی که میخواهد ظهور داشته باشد در شرق به یک صورت خواهد بود و در غرب به صورتی دیگر. مانند آداب عزاداری که ما برای ائمه اطهار(ع) بهویژه امام حسین(ع) داریم. در کشورها و یا حتی استانها عزاداری اباعبدالله(ع) به شکلهای مختلفی بروز میکند. یکجا سینهزنی است جای دیگر زنجیرزنی و یا نخلبرداری. لذا اندیشه عزاداری برای اهلبیت(ع) در سرزمینهای مختلف رنگ فرهنگ آن منطقه را به خود گرفته است. اندیشه دینی هم طبیعتاً همینگونه است. یعنی وقتی موضوعات دینی به ساختار هنر وارد میشود لباس فرهنگ آن منطقه را به تن میکند.
با این توضیح هنر اسلامی در ایران به یک نحوی ظهور میکند و در دیگر کشورهای اسلامی ممکن است به شکلی دیگر. از این توضیح میخواهم نتیجه بگیرم برخی از هنرها مختص به منطقهای هستند اما الزاماً به فرهنگ دینی ربطی ندارند پس هنر ایرانی صرفاً به معنای اسلامی بودن آن نیست.
ارزیابیتان از هنر در شرایط فعلی چیست؟ تا چه حد هنر موجود با آموزههای اسلامی همخوانی دارد؟
در شرایط فعلی، هنرها اشکال متفاوتی دارند. برای مثال در خوشنویسی که از آغاز شکلگیری بر اساس اندیشه دینی بوده، این هویت و مختصات همچنان وجود دارد. برای همین هنر خوشنویسی امروز اکثراً مصادیق دینی و اسلامی دارد اما در شعر چنین نسبتی وجود ندارد چراکه بسیاری از گونههای شعری هیچ نسبتی با مفاهیمی دینی ندارند. حتی چنین قصدی هم در آن شاعر وجود نداشته است در این راستا شاید تنها نیمی از اشعاری که داریم برخاسته از مفاهیم دینی باشد.
در هنرهای نمایشی، این فاصله خیلی بیشتر است زیرا تعداد بسیار کمی از آثار نمایشی را میتوانیم پیدا کنیم که برخاسته از اندیشه دینی باشد. حال این هنر میخواهد صحنهای باشد یا آثار سینمایی و تلویزیونی. یکی از چالشهای این حوزه بهویژه در حوزه هنرهای نمایشی این است که ما نظریه و تئوری برای پرداختن به مفاهیم دینی در هنرهای نمایشی نداریم یا اینکه میزانشان بسیار کم است.
مفاهیم اسلامی اگر در قالب هنرهای امروزی باشد کاربرد خواهند داشت؟
اگر هنرمند به اندیشه اسلامی در کارش معتقد باشد هرگونه هنری بیافریند ضرورتاً منطبق بر اندیشه اسلامی خواهد بود. پس ما نیاز به هنرمندانی داریم که بر اساس این اندیشه تربیتشده باشند. نکته دیگر اینکه هنر سازوکارهای خودش را دارد و با بخشنامه قرار نیست هنر بر اساس اندیشههای دینی شکل گیرد. اگر مفاهیم طبق قوانین و فرمولها قواعد همان هنر، تبدیل به اثر هنری شوند قاعدتاً شعاری نخواهند شد. شعاری آنجایی به وجود میآید که بخواهیم پیام را خارج از اثر هنری به بیننده منتقل کنیم.
در مسیر آفرینش هنر قواعد و نظامنامههای هنری اگر رعایت شود شعار به وجود نمیآید. برای مثال به اشعار شاعرانی چون حافظ، مولانا و... اشاره میکنم. این افراد چون جانشان آمیخته با مفاهیم دینی بود اشعارشان هم در همان فضا شکلگرفته است.
نسل جوان امروز هم قادر است با هنر اسلامی ارتباط برقرار کند؟
نسل جوان تمایل دارد به سمت اینچنین مفاهیمی برود زیرا بهواسطه فطرت و ذات پاکی که در نسل جوان وجود دارد این اتفاق رخ میدهد. ما آثار هنری دیدهایم که برگرفته از اندیشه ناب اسلامی بوده و از طرف همه مردم و نسل جوان استقبال شده است اما در کنار این موضوع، باید اقتضائات نسل جوان امروز، شیوه شناخت او و جذابیتهایی که امروز برای او مطرح است را شناسایی کرده و در هنر جا دهیم؛ بهویژه با گسترش فضای مجازی این اتفاق باید به صورت ویژه مدنظر قرار گیرد تا جذابیت به وجود آید.
فکر میکنید بهره بردن از فنآوری و تکنولوژی برای دستیابی به هنر اسلامی منجر به دستاوردهای خوبی خواهد شد؟
نهتنها ممکن است، بلکه لازم است چون در هر دورهای وقتی هنری میخواسته خلق شود با ابزار روز آن زمان خلقشده است. مانند آن چیزی که در دوره صفویه در اصفهان، شیراز یا یزد شاهدش هستیم. در ساخت این بناهای منحصربهفرد از ابزار آن زمان استفاده شده است. لذا برای نسل جوان باید از ابزار و فنآوری روز به شکلی هوشمندانه و مهندسی استفاده شود.
منبع: ایکنا