گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ طی چند روز حجم انبوهی از خبر، گزارش، تحلیل و مقاله در رسانههای جریان اصلی در غرب درباره عملیات «طوفان الاقصی» که نیروهای جنبش مقاومت حماس بر ضد رژیم اسرائیل انجام دادند، منتشر شده است. اظهارات مقامات رسمی در اروپا و آمریکا، مواضع رسمی وزارتخانهها، بازنمایی این جنگ در شبکههای اجتماعی و رسانهای غرب در کنار اخبار و گزارشهای منتشر شده همگی نشان میدهد که جریان اصلی سیاسی و رسانهای غرب بهصورت هماهنگ مردم فلسطین را بهخاطر این حمله محکوم کرده و آن را «تجاوز» و «جنایت بیدلیل» و «غیرقابلتوجیه» مینامند. «کیتلین جانستون» [1] نویسنده و روزنامهنگار استرالیایی در یادداشتی که وبسایت «Information Clearing House» آن را منتشر کرده است به پشت پرده بازنمایی دروغین این عملیات در غرب پرداخته است. به گفته وی دروغ «تهاجم بیدلیل حماس به اسرائیل» با این هدف از سوی جریان سیاسی و رسانهای غرب منتشر میشود تا با تکرار گسترده این دروغ تفکر انتقادی مخاطبین خود را در غرب دور زده و آنها را فریب دهند تا آنها دروغ آشکار «تجاوز بیدلیل حماس» به اسرائیل را درست پنداشته و جای ظالم و مظلوم و متجاوز و مدافع عوض شود.
تهاجم بیدلیل؟
ما میبینیم که جریان سیاسی - رسانهای غربی دوباره بهصورت یکپارچه کلمه «بیدلیل» را به زبان میآورند، این بار با اشاره به عملیات گسترده چندجانبهای که حماس علیه اسرائیل آغاز کرد و طبق گزارشها صدها اسرائیلی را کشت. در بیانیه کاخ سفید آمده است: «ایالات متحده بهصراحت حملات بیدلیل تروریستهای حماس علیه غیرنظامیان اسرائیلی را محکوم میکند». در بیانیه «حکیم جفریز» [2]، رهبر اقلیت مجلس نمایندگان آمریکا آمده است: «تلفات جانی در اسرائیل در نتیجه حمله خشونتآمیز، حسابشده و بیدلیل حماس، دلخراش است». «جیم جردن» [3]، نماینده کنگره و کاندیدای ریاست مجلس نمایندگان در بیانیهای میگوید: «حمله تروریستی بیدلیل امروز و قتل شهروندان بیگناه اسرائیلی، یادآور وحشیگری حماس و افراطگرایان مورد حمایت ایران است.» «رابرت اف کندی جونیور» [4]، نامزد دموکرات انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در توییتی نوشت: «این حمله شرمآور، بیدلیل و وحشیانه به اسرائیل باید با محکومیت جهانی و حمایت صریح از حق دولت یهود برای دفاع از خود مواجه شود». ژنرال «کیت کلاگ» [5]در یکی از گزارشهای اخیر فاکس نیوز میگوید: «این یک حمله بیدلیل به غیرنظامیان است». «مایک پمپئو» [6]، وزیر امور خارجه سابق آمریکا در توییتی نوشت: «تجاوز بیدلیل تروریستهای حماس». «جان فترمن» [7]، نماینده کنگره هم توییت زد: «من این حملات بزدلانه، هولناک و بیدلیل حماس به اسرائیل را بهشدت محکوم میکنم.» سناتور «مارک کلی» [8] در توییتی نوشت: «این حملات حماس علیه اسرائیل فجیع، بیدلیل و غیرقابلتوجیه بود.» «ریچی تورس» [9]، نماینده کنگره در توییتی نوشت: «من بهعنوان یک حامی و متحد ثابتقدم اسرائیل، حمله تروریستی بیسابقه و بیدلیل حماس را به صراحت محکوم میکنم و در کنار مردم اسرائیل میایستم چرا که به درستی از خود دفاع میکنند». «اد کراسنشتاین» [10]، کارشناس حزب دموکرات، در توییتی نوشت: «حملات بیدلیل حماس به اسرائیل از طریق غزه و از طریق هوا و دریا، یک حملة کاملاً تروریستی است.» «سارا جیکوبز» [11]، نماینده مجلس نمایندگان آمریکا در توییتر نوشت: «من صریحاً حملات وحشتناک و بیدلیل حماس را محکوم میکنم و از همه طرفها میخواهم تا گامهایی را برای جلوگیری از آسیب غیرنظامیان بردارند».
یک موضعگیری هماهنگ مشکوک
من میتوانم مثالهای بسیار بسیار بیشتری را ذکر کنم، اما فکر میکنم همینقدر برای بیان نکتهای که میخواهم بگویم کافی است. آیا این که بارها و بارها در اظهارات سیاستمداران و صاحبنظران - صرفنظر از وابستگی سیاسی آنها - یک واژه خاص را مشاهده کنیم، عجیب نیست؟ وقتی همه آنها را کنار هم میگذارید، خیلی مشکوک به نظر میرسد، مثل کسی که همیشه ماشینش را بهعنوان «ماشینی که من با دزدی نخریدم» معرفی میکند، یا همیشه همسرش را بهعنوان «همسر من که کتکش نمیزنم» معرفی میکند. اکنون واضح است که هر زمان میبینید که کلمه «بیدلیل» به طور یکنواخت در کل جریان سیاسی - رسانهای غرب تکرار میشود، قطعاً هر چیزی که آنها در مورد آن صحبت میکنند بهشدت «با دلیل» است و علتی دارد.
آیا عجیب نیست که طبقه سیاسی - رسانهای غرب باید بارها و بارها در موضع گیریهای خود درباره این جنگ از کلمه «بیدلیل» در محکومیت حملات حماس استفاده کنند.
وقتی روسیه به اوکراین حمله کرد، دقیقاً همین اتفاق را شاهد بودیم؛ از همان ابتدا جریان سیاسی و رسانههای غربی از واژه «بیدلیل» پر شده بودند و با وجود این واقعیت آشکار و غیرقابلانکار که جنگ در اوکراین به طور قطع آنها را ترسانده بود، بارها و بارها مردم غرب را با این پیام مورد بمباران قرار دادند. همانطور که «نوام چامسکی» [12] سال گذشته گفت: «البته که روسیه برای جنگ اوکراین تحریک شد. در غیر این صورت، آنها همیشه به آن بهعنوان یک تهاجم بیدلیل اشاره نمیکنند.» و این البته در مورد آخرین حمله حماس نیز صادق است. انواع استدلال وجود دارد که شما میتوانید به طور قانونی در مورد آن مطرح کنید، اما یک استدلالی که شما قطعاً نمیتوانید از آن دفاع کنید این است که جنگ حماس علیه اسرائیل بیدلیل بوده است. همانطور که «عامر زهر» [13] نویسنده و کمدین فلسطینی - آمریکایی در توییتر نوشت: «۷۵ سال پاکسازی قومی، ۱۵ سال محاصره مصادره اراضی فلسطینیان، قتلعام شهروندان فلسطینی، هتک حرمت اماکن مقدس، یورش روزانه به خانهها، تحقیر دائمی کل ملت فلسطین و... هیچ چیز درباره امروز بیدلیل نیست.»
«بیدلیل» خواندن خشونت فلسطین علیه اسرائیل حتی مضحکتر از بیدلیل خواندن تهاجم روسیه علیه اوکراین است، زیرا آپارتاید اسرائیل علیه مردم فلسطین برای عموم مردم جهان شناخته شده است. چندین سازمان اصلی حقوق بشری در جهان، اسرائیل را به اداره یک رژیم آپارتاید سو استفادهگر متهم کردهاند که با فلسطینیها بهعنوان افرادی بیارزش رفتار میکنند. فلسطینیهایی که در زندان روباز موسوم به غزه زندگی میکنند، عمدتاً در معرض آب غیر قابل شرب، کمبود مواد غذایی، کمبود انرژی و بمباران دائمی هستند. فلسطینیهای بیرون از نوار غزه نیز در معرض نژادپرستی پلیس، خشونت و تصرف سرزمینهایشان هستند و تحت قوانین متفاوتی نسبت به یهودیان اسرائیلی زندگی میکنند. تمام مردم فلسطین به دلایلی که هیچ ربطی به آنها نداشت، مجبور به ترک خانههای خود شدند تا راه را برای یک کشور جدید باز کنند و هر گونه تلاش برای مقاومت در برابر این امر باعث شده است که آنها بهعنوان «تروریست» کشته شوند. البته که حمله حماس «بیدلیل» نبود و آنها از سوی اسرائیل تحریک شده بود.
فلسطینی، هتک حرمت اماکن مقدس، یورش روزانه به خانهها، تحقیر دائمی کل ملت و...هیچچیز درباره امروز «بیدلیل» نیست.
آیا عجیب نیست که جریان سیاسی - رسانهای غرب به این راحتی چیزی را انکار کند و این قدر شفاف دروغ بگوید؟ چرا آنها باید بارها و بارها در موضعگیریهای خود درباره این جنگ از کلمه خاصِ «بیدلیل» در محکومیت حملات حماس استفاده کنند؟ پاسخ این است که انتخاب این کلمه به چیزی که آنها میگویند ارتباط ندارد؛ بلکه به کاری که انجام میدهند مرتبط است. آنها سعی نمیکنند با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند، بلکه سعی میکنند تفکر انتقادی مخاطبان خود را دور بزنند و آنها را فریب دهند تا مخاطبین آنها در غرب یک دروغ آشکار را صحیح بدانند.
جاعلین بسیار ماهر این دروغ به طور مکرر از یک سوگیری شناختی تحت عنوان «تأثیر حقیقت واهی» [14] استفاده میکنند. این «حقیقت واهی» اشکالی در روش عملکرد ذهن انسان ایجاد میکند که قادر به تمایز بین تجربه شنیدن یک واقعیت به خوبی اثبات شده و تجربه شنیدن چیزی که آنها چندین بار تکرار کردهاند را دشوار میکند. اگر میخواهید مردم چیز نادرستی را باور کنند، نمیتوانید از حقایق و شواهد برای اثبات ادعای خود استفاده کنید، بنابراین کاری که میتوانید انجام دهید این است که چیزی را بارها و بارها تکرار کنید تا زمانی که شبیه به حقیقت به نظر برسد. اگر دروغ را بهاندازه کافی تکرار کنید تا رواج پیدا کند، شما غربیها را مدیریت کردهاید تا جهان را با این درک ببینند که اسرائیل هیچ کاری برای تحریک فلسطینیان به اقدام متقابل انجام نداده است. پس از انتشار اخبار در مورد حمله حماس، من در توییتی نوشتم: «روزهایی فرامیرسد که رسانههای خبری غربی با حیلهگری رابطه متجاوز و مدافع را برعکس میکنند و طوری گزارش میدهند که گویی خشونت با حمله حماس، به طور خودجوش و از ناکجاآباد آغاز شده است.» اما حتی من هم انتظار نداشتم که مدیریت ادراک در غرب تا این حد گستاخانه باشد.
«عامر زهر» نویسنده فلسطینی - آمریکایی: ۷۵ سال پاکسازی قومی، ۱۵ سال محاصره، مصادره اراضی فلسطینیان، قتلعام شهروندان
[1] . Caitlin Johnstone
[2] . Hakeem Jeffries
[3] . Jim Jordan
[4] . Robert F Kennedy Jr
[5] . Keith Kellogg
[6] . Mike Pompeo
[7] . John Fetterman
[8] . Mark Kelly
[9] . Richie Torres
[10] . Ed Krassenstein
[11] . Sara Jacobs
[12] . Noam Chomsky
[13] . Amer Zahr
[14] . Illusory truth effect
/انتهای پیام/