گروه رسانه و فضای مجازی فرهنگ سدید - جواد شریف: حوزه فضای مجازی، بستری با تنوع کاری بالا است که در آشفتگی بسیار و نوعی شلختگی به سر میبرد. حوزهای که نه متولی مشخصی دارد و نه خواستگاه معینی. متأسفانه سرعتبالای رشد تغییرات در فضای مجازی باعث تحریک کاربران شده لذا پا بهپای آن، نیازها و معماری اجتماعی تغییر میکند و محتاج تدبیری روزافزون خواهد بود. طبیعتاً هر چه در این حوزه پیش میرویم؛ لزوم مدیریت فضای مجازی بیش از پیش احساس می شود و اصلاً هر آنچه دارای اهمیت فراوان باشد نیازمند تاکتیک و حوزههای استراتژیک است. درست چیزی شبیه برنامههای یک گوشی که هر از گاهی نیازمند بهروزرسانی بوده و اگر مرتکب این مهم نباشیم آن برنامه دیگر کارایی نخواهد داشت.
اگر فضای مجازی را به صحنه تئاتر تشبیه کنیم؛ به کارگردانی احتیاج داریم که با ترتیب میزان سنها و کارگردانی خویش، این صحنه را مدیریت کند. حقا که خرمشهر امروز فضای مجازی ما، محتاج شهید باقریهاست تا به بررسی موقعیتها پرداخته و نحوه درست جایگیری و سنگرسازی را معرفی کند و گرای دقیقی از دشمن به ما ارائه دهد تا در این جنگ نرم، اتلاف وقت و نیروی کمتری داشته باشیم.
اولین قدم برای استراتژی حوزه فضای مجازی «تمرکز و اولویتبندی» است؛
موضوعات را باید در ابتدا اولویتبندی و روی آنها تمرکز کرد تا بتوان در آن زمینه صاحب قدرت بود و درنهایت به اقتدار فرهنگی رسید. ابتدا باید سازوکار کشورهای دیگر را شناخته و بعد از آن با توجه به سازوکارهای خویش، در حوزه مدیریت فضای مجازی نسبت به آن اقدام کنیم.
دومین قدم کشف «چندوجهی بودن موضوعات و تنوع آنها» است؛
باید بتوان به همه ابعاد مسائل، رسیدگی و مطالعات لازم و اقدامات ملزوم را پیادهسازی کرد. بهعنوانمثال درزمینهٔ موشکسازی، ما به انواع آن اعم از بالستیک، فضایی، ضد ماهواره و غیره میپردازیم؛ و یا درزمینهٔ حوزه فضای مجازی باید بهتمامی ابعاد آن اعم از موتورهای جستجوگر و دانشنامهها تا انواع پیامرسانها و برنامههای گوناگون پرداخت. مثلاً کشور چین برای صدور مجوز فعالیتهای برنامههای اینترنتی، سه سرفصل را بررسی کرده است. ۱. چه دادههایی را جمعآوری میکند ۲. برای چه جمعآوری میکند ۳. در کجا عرضه خواهد کرد.
سومین قدم «توانمندی و ابتکار عمل» ما خواهد بود؛
با بررسی تواناییهای خویش تا حتیالامکان بتوانیم نسبت به فضای کلی مجازی پیشرو باشیم و به عبارتی پیشدستی کنیم. درواقع قبل از هر چیز باید آغازکننده باشیم. آغازگر به معنی پیشدستی کردن و شروع فعالیت در نقطهی اوج دشمن. درواقع برنامهریزی نباید به نسبت آنچه در حال رخ دادن است باشد؛ بلکه به نسبت رخدادهایی که در آینده رقم خواهد خورد باید برنامه داشت تا از استراتژی «اقدام بعد از ضربه» خارج شویم. باید به تعیین و تبیین چهارچوب مشخص بپردازیم و سندی برای تمام رسانههای دیجیتالی تدوین کنیم تا در صورت قرار گرفتن در آن چهارچوب، مجوز فعالیت دریافت کنند.
چهارمین قدم «تیم سازی و تشکیل گروه» است؛
طبیعتاً پس از انتخاب فعالیتها و تنوع آنها و تحلیل و بررسی وضع موجود و تواناییهای خویش؛ تازه باید دستبهکار شد و شروع به فعالیت تشکیلاتی کرد و عزم حرکت به سمتوسوی قدمهای بعدی کرد. باید بستههای سیاسی گوناگونی طراحی و ارائه شود، بهگونهای که سازمانها و ارگانها و وزارتخانههای مرتبط طبق چهارچوب و قوانینی در این راستا یکدیگر را حمایت کنند.
پنجمین قدم «تعریف صورتمسئله برای خویش و دیگران» است؛
ابتدا همه فکر میکنند این فضا یک اتاق تاریک است و نمیتوان از اتفاقاتی که در این اتاق تاریک رخ میدهد پیشبینی داشت. ولیکن این فضا همچون اتاق شیشهای است که همهچیز در آن مشخص است اما عدم اطلاع و آگاهی کافی و وافی مسئولان از فضای موجود، باعث شده تا فضا برایشان کمی گنگ باقی بماند. درنتیجه باید برای رسیدن به سطح قابلتوجهی از آگاهی مسئولین تلاش کرد.
ششمین قدم «چشمانداز و هدفگذاری» است؛
بهنوعی نگاه خود را باید روی یک بالن نصب کرد و به سطوح بالاتری فرستاد تا بتوانیم موقعیت خودمان را بهعلاوه بررسی موقعیت حاکم برجهان تطبیق بدهیم تا درک بهتر و مؤثرتری نسبت به استراتژی فضای مجازی کسب کنیم. به عبارت سادهتر باید مراقب باشیم و با مدیریت درست، دچار آفاتی نظیر همان قصه معروف خرگوش و لاکپشت نشویم.
هفتمین قدم «قدرت دانش و چانهزنی» است؛
بدین معنا که انسان درزمانی میتواند بر حریفان خود غلبه کند که دارای ویژگیهای برتری نسبت به دشمن باشد. به فرض در بحث منافع ملی تا زمانی که دارای قدرت موشکی یا هستهای باشیم توانایی قدرتنمایی و یکهتازی خواهیم داشت. در غیر این صورت بهنوعی مهره سوخته بهحساب خواهیم آمد و قابلیت چانهزنی و گروگیری از دشمن را نخواهیم داشت.
همراه همیشه شما