به گزارش «سدید»؛ بارها شنیدهایم مجموعه قواعد حقوقی برای نظامهای سیاسی موجود در جهان به منظور تنظیم روابط متقابل آنها به استناد معاهدات و عرف وجود دارد که ضمن تضمین امنیت و آزادی، مانع تعدی به حقوق یکدیگر است، اما تجارب مختلف نشان میدهد چنین قواعدی صرفاً برای کنترل کشورهای مستقل و آزاد و بازگذاشتن دست نظامهای سیاسی شرور و کودککش است. در رأس چنین نظامهای سیاسی شرور رژیم امریکا قرار دارد که به قاعدهای پایبند نیست و صرفاً زبان زور را میفهمد و این قاعده در طول رفتارهای مستقلانه و مقاومت محور جمهوری اسلامی ایران اثبات شده است. نمونه بارز آن همین چند سال قبل در جریان آنچه برجام نامیده میشد، اتفاق افتاد و با وجود قطعنامه صریح شورای امنیت سازمان ملل رژیم امریکا هیچ وقعی به آن ننهاد. این رژیم همچنین با پشتیبانی و تجهیز و هدایت آشکار رژیمصهیونیستی، امنیت منطقه غرب آسیا را به هم ریخته و ضمن سلب آزادی و امنیت مردم این منطقه آنها را به ورطه جنگ، خونریزی و کشتار کشانده است. رژیم کودککش صهیونیستی که از یک سال قبل در حال کشتار مردم مظلوم غزه با پشتیبانی تماموکمال رژیم امریکاست، این روزها دامنه آتشافروزیهای خود را به لبنان و سوریه و حتی عراق گسترش داده است و روزبهروز به عمق جنایات خود میافزاید، اما در چنین شرایطی همان قواعد به اصطلاح بینالمللی نه تنها نتوانسته است مانع توقف ماشین جنگی شبکه جهانی صهیونیسم شود، بلکه دست کشورهای مستقل را نیز در کمک به مردم مظلوم غزه بسته است.
مقاومت غزه در آستانه یکسالگی است و در این مدت رژیمصهیونیستی بیش از ۵۰ هزار نفر مردم عادی غزه را به خاک و خون کشیده است. این جنایات بسیاری از آنچه را اصول بنیادین حقوق بشردوستانه نامیده میشود، نقض کرده است و نقض ممنوعیت مجازات دسته جمعی، بیتوجهی قدرت اشغالگر به تعهداتش طبق حقوق بینالملل اشغال و عدم رعایت حقوق بشردوستانه در کنار رعایت نکردن اصل مسئولیت کیفری فردی، مواردی است که زمینه تحقق مسئولیت بینالمللی رژیمصهیونیستی را تشدید میکند. به گواه مقاله اعمال حقوق بینالملل بشر دوستانه در مخاصمه اخیر نوار غزه، در حالی که جامعه بینالمللی در جریان بحران انسانی جدی در نوار غزه در انتظار واکنش نهادهای تأثیرگذار و دولتها به سر میبرد، مراجع مذکور در کاهش وخامت اوضاع و الزام طرفهای درگیر به رعایت حقوق بشر و حقوق بشردوستانه بینالمللی عملکرد ناموفقی داشتهاند.
همچنین پایگاه اطلاعرسانی قوهقضائیه اخیراً به استناد مقالهای از میدلایستآی تأکید کرده بود ریشههای استعماری حقوق بینالملل و تعصب غربی، جنوب جهان را به حاشیه رانده است؛ ریشههای استعماری حقوق بینالملل و تعصب غربی همچنین در تولید دانش خود، اروپامحور عمل کرده و بهطور سیستماتیک سایر مناطق و تجربههای آنها را نادیده میگیرد.
کنوانسیون ۱۹۴۸ که ناظر بر پیشگیری و مجازات مربوط به جنایت نسلکشی است هرگونه عملی را که ناظر بر نسلکشی باشد، منع میکند. در ماده۲ این کنوانسیون که از قتل اعضای یک گروه شروع میشود تا جلوگیری از توالد و محاصرهکردن، در مضیقه قراردادن و هر اقدامی که با مباشرت یا معاونت درباره نسلکشی، اگر این موارد در آن جاری باشد، منع میکند. عبدالحسین صفایی، کارشناس حقوق بینالملل در اینباره به خبرگزاری میزان گفته است وقتی که صحبت از نبردهای مسلحانه به میان میآید، در کنار حقوق بر جنگ، مشروعیت یا مشروع نبودن جنگ، رعایت قواعد مربوط به جنگ یا قواعدی که ناظر بر حقوق در جنگ است نیز باید مورد توجه قرار بگیرد. در این مقوله مواجه با سه عنوان مجرمانه هستیم؛ عنوان مجرمانه اول جنایت جنگی، عنوان مجرمانه دوم جنایت علیه بشریت و عنوان مجرمانه سوم جنایت نسلکشی است که در حقیقت امالجرایم یا امالجنایت محسوب میشود.
طبق یادداشت لیلی نقولا، تحلیلگر لبنانی که العالم منتشر کرده است با وجود تصریح نص قوانین بینالمللی مبنی بر ممنوعیت سیاست گرسنگی دادن به غیرنظامیان، هیچ سازوکاری برای واکنش نسبت به نقض آن وجود ندارد و سازوکارهای موجود همچنان اخلاقی است. بنابراین رژیمصهیونیستی به خود اجازه میدهد از قانون تخطی کند، هرچند میتوان این رژیم را در قبال تخلفات دیگرش از قانون وادار به پاسخگویی کرد.
همچنین به گواه یادداشت مسعود حسنوند در مطلبی با عنوان «بررسی جنایات رژیم صهیونیستی در غزه از منظر حقوق بینالملل بشردوستانه» بررسی شواهد، تصاویر، مستندات و گزارشهای رسمی و معتبر نهادهای ناظر بینالمللی نشان میدهد که مجموعه متنوعی از مهمترین قواعد بنیادین و عرفی حقوق بینالملل و مقررات ناظر بر حقوق بینالملل بشردوستانه در سطحی بسیار گسترده در جریان جنگ اخیر رژیمصهیونیستی علیه مردم ساکن در نوار غزه نقض شده است. شواهد و قرائن نشان میدهد که مصادیق متعددی از ارتکاب جنایت علیه بشریت، جنایت جنگی و جنایت نسلکشی در این جنگ به وضوح دیده میشود. از مصادیق مربوط به جنایت علیه بشریت در جنگ غزه میتوان به کشتار وسیع زنان و کودکان، حمله به بیمارستانها، ندادن مجوز برای حمل و نقل مجروحان، ممنوعیت دسترسی به دارو، حمله به مدارس، مساجد و مراکز مذهبی که جملگی از موارد نقض کنوانسیونهای ژنو و ارتکاب جنایت علیه بشریت از سوی رژیم صهیونیستی است.
بزرگترین قاعده از موازین بینالمللی «قوی شدن» است
نادر حاجیعلی خمسه، استاد حقوق بینالملل درباره قواعدی که منتج به کنترل وحشیگریهای اسرائیل علیه مردم غزه و نیز لبنان و فلسطین خواهد شد، میگوید: بزرگترین قاعده از موازین بینالمللی قوی شدن است. متأسفانه ما در دنیایی زندگی میکنیم که قانون جنگل به جای قانون بینالمللی بر آن حاکم است در نتیجه بالاترین قانون قوی شدن است. ۷۰۰ سال پیش حضرت سعدی گفت: «برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی که در نظام طبیعت ضعیف پایمال است.»
وی تأکید میکند: امروزه ایجاد اتحاد در قراردادها و کنوانسیونهای بینالمللی است که کشورها با هم میبندند تا در زمان حملات با یکدیگر متحد باشند و علیه مهاجم دفاع یا حمله کنند و این قاعده در دنیا مرسوم است.
حاجی علی خمسه با نگاهی به تاریخ گذشتگان در روند قدرت ادامه میدهد: در گذشته که بلوک شرق و غرب در تقسیمبندی وجود داشت کشورها بلوک غرب با امریکا و شرق با شوروی سابق و روسیه پیمان دوجانبه و چندجانبه و نظامی میبستند تا از یکدیگر دفاع کنند. پیمان ورشو به بلوک شرق و ناتو مربوط به کشورهای بلوک غرب بود. این قراردادها و پیمانها ضمانتی برای پشتوانه حملات بیگانگان بود. امروز اگرچه اکراین خود نمیتواند مقابل روسیه دوام بیاورد، اما سعی کرده با وصل شدن به ناتو و بلوک غربی به واسطه کمک نظامی و از سوی دیگر تحریمهای بلوک غرب علیه روسیه خود را تقویت کند تا بتواند جلوی روسیه ایستادگی کند. اسرائیل نیز اگر چنین پیمانی با کشورهای اروپایی و امریکا نداشت، مسلماً قادر به چنین حملات و تهاجمی نبود. در قالب دفاع و حمله اگر همین کمکهای نظامی را نداشت اصولاً نیرویی برای دفاع و حمله هم وجود نداشت. اگر این را یکی از موازین بینالمللی تلقی کنیم در نتیجه میبینیم اگر کشورهای اسلامی چنین پیمانی داشتند و به چنین اتحادی میرسیدند به قول مرحوم امام خمینی (ره) اگر یک سطل آب میریختند اسرائیل را آب میبرد.
این استاد حقوق بینالملل بیان میکند: اگر کشورهای اسلامی مثل کشورهای دارنده نفت، نفت خود را میبستند. ترکیه و آذربایجان با قطع تأمین انرژی، اسرائیل را از پا درخواهند آورد، اما برخی کشورها خیانت کرده و از پشت خنجر میزنند و به کشورهای اسلامی، چون لبنان و فلسطین خیانت میکنند. سؤال اینجاست کشورهایی مثل یمن و حزبالله لبنان و مقاومت عراق و فلسطین اگر این پشتوانه کمکهای ایران را نداشتند اساساً مقاومتی برای آنها باقی میماند؟!
قاعده همکاری علیه ستمگران و ظالمان
حاجی علی خمسه میگوید: «از جمله قواعد بینالمللی میتوانیم به آیه وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ... مائده/سوره۵، آیه۲ اشاره کنیم (و باید با یکدیگر در نیکوکاری و تقوا کمک کنید نه بر گناه و ستمکاری) اشاره کنیم که معاونت و همکاری با یکدیگر را برای ایستادگی مورد تأکید قرار میدهد. هرچند که آیات دیگری در این زمینه وجود دارد که میتوان به آن استناد کرد. پیمانها و همبستگیها از یک سو از سوی دیگر طرح دعاوی و شکاستهای بینالمللی و رسیدگی کشورها در این زمینه قابل اهمیت است.»
وی میگوید: منشور سازمان ملل جزو موازین بینالمللی بر همین اساس ایجاد شد تا کشورها با اتحاد دیگر مقابل متجاوزین زمان خود مثل آلمان و ژاپن را بگیرند. این منشور میگوید قدرتی را به شورای امنیت سازمان ملل میدهد تا در صورت به خطر افتادن امنیت بینالمللی موضوع به شورای امنیت برود تا آنها با قطعنامههای خود ابتدا اخطار کنند و اگر کشور متجاوز حاضر به تمکین نشد، با دستور شورای امنیت و با مجوز آنها، کشورها نیروهای دفاعی و امنیتی و تهاجمی بفرستتد تا کشور متخاصم را سر جای خود بنشانند. این راهکار در زمان جنگ جهانی از سوی متفقین علیه هیتلر و آلمان نازی و نیز اتحاد آلمان با ایتالیا ایجاد کرد و باعث قوی شدن حزب نازی شد.
بلااستفاده بودن موازین بینالمللی
به اعتقاد وی، هر جایی که منبع قدرت ایجاد شود سوءاستفاده خواهد شد، اما اگر از موازین بینالمللی و ساز و کار شورای امنیت و سازمان ملل و قطعنامههای شورای امنیت استفاده میشد، افراد متجاوز به دادگاههای بینالمللی معرفی میشدند که نمونه آنها را شاهد هستیم. این نمونهها برای این بود که به متجاوزین نشان داده شود، اما اصل همان اتحادیه و کنوانسیونهای قبلی بود که اینها با کشورهای قدرتمند پیمان دو جانبه میبستند.
قوی شدن راه رسیدن به یک قاعده بینالمللی
حاجی علی خمسه تصریح میکند: پیمان اسرائیل با امریکا باعث شده تا صدها قطعنامه شورای امنیت برای جلوگیری از اقدامات اسرائیل، از سوی امریکا وتو میشود، بنابراین بالاترین قاعده بینالمللی همان دستور سعدی و قرآن است. اگر ایران نیز خود را تقویت نکرده بود تا به حال مورد تهاجم قرار گرفته بود، اقتصاد و قدرت نظامی قوی پشتوانه ایجاد میکند و بعد از آن اتحاد قوی است که قدرت میسازد.
این استاد دانشگاه خاطر نشان میکند: سازمان ملل راهکارها را نشان داده، اما قدرت نظامی و اقتصادی همان سازمان ملل را به جلو هل میدهد. در نهایت اینکه اگر این قدرتها وجود داشته باشد، میتواند در محاکمه افراد در دادگاههای حقوق بشری اثرگذار باشد. موازین بینالمللی امروز دست قدرتمندان است و ما نیز باید به توصیه بزرگان و قرآن خود را تقویت کنیم.
/ انتهای پیام /