نگاهی به فیلم‌های سینما؛

پیغام امید با فیلم‌اولی‌ها

پیغام امید با فیلم‌اولی‌ها
در سال‌های ابتدایی جشنواره فیلم فجر، بخش «فیلم‌های آماتور» به آنها اختصاص داده شد. پس از چند دوره نام «فیلم‌اولی» جایگزین آن شد، در سال‌هایی به هیچ فیلم اولی جایزه تعلق نگرفت.

به گزارش «سدید»؛ در هر حوزه و تخصصی که پا بگذاریم، اغلب آثار اول خودمان را به پای تجربه و اصطلاحا آماتوری می‌گذاریم و بابتش خیلی از خودمان و از آن اثر توقعی نداریم و هرکسی هم نقدی برآن وارد کند، این دفاع را داریم که بگوییم کار اول‌مان است، هرچند بنا به میل درونی دوست داریم همان اثر اولیه هم دیده و تحسین شود. در حوزه سینما هم همین است. «فیلم‌اولی‌های سینما» فرازوفرود‌های زیادی از مراحل اولیه ساخت‌شان دارند و اغلب دستگرمی کارگردان‌شان برای شناخت ذائقه مخاطب و حتی نگاه خودشان به جهان می‌شوند. به بهانه فیلم سینمایی «درآغوش درخت» که اولین ساخته بابک خواجه‌پاشا است و به‌عنوان نماینده ایران به اسکار معرفی شده است، فیلم‌اولی‌های سینمای ایران در دهه‌های مختلف جشنواره فیلم فجر را بررسی کردیم. در طول تاریخ سینمای ایران فیلم‌اولی‌هایی بوده‌اند که فارغ از اول بودن‌شان به لحاظ کمی و کیفی در نگاه مخاطب، در جشنواره فیلم فجر نیز درخشیده و سیمرغ را از آن خود کرده‌اند. سال گذشته که چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر را گذراندیم، از ۱۰۶ فیلم متقاضی حضور در جشنواره ۵۱ فیلم، متعلق به کارگردانان فیلم‌اولی بود. این یعنی علاوه‌بر اینکه تعداد فیلم‌اولی‌ها زیاد شده کیفیت آنها به قدری بالا رفته که تولیدکننده اولین اثرش را اندازه حضور در جشنواره و جایزه گرفتن می‌بیند و این اتفاق خوبی در سینمای ایران است اگر ابعاد مختلف آن درنظر گرفته شود و این اتفاق باعث پایین آمدن استاندارد‌های فنی و محتوایی کل آثار نشود.  

 

فیلم‌اولی‌ها در جست‌وجوی سیمرغ

میزبانی ادوار مختلف جشنواره فیلم فجر برای فیلم‌اولی‌ها ثابت و محکم نبوده است؛ در سال‌های مختلف جوایز فیلم‌اولی‌ها در کم و کیف تغییر کرد. در سال‌های ابتدایی جشنواره بخش «فیلم‌های آماتور» به آنها اختصاص داده شد. پس از چند دوره نام «فیلم‌اولی» جایگزین آن شد، در سال‌هایی به هیچ فیلم اولی جایزه تعلق نگرفت. در دهه اخیر نیز بخشی با عنوان «نگاه نو» در حذف و اضافه مستمر دوره‌های مختلف جشنواره این سال‌ها تلاش داشت که میزبان فیلم‌اولی‌ها باشد و در سال‌هایی هم این بخش به‌طورکلی در جشنواره حذف شد و کارگردانان فیلم‌اولی هم در بخش سودای سیمرغ شرکت داده شدند.  

 

سیمرغ روی شانه فیلم‌اولی‌های دهه ۶۰

اولین فیلم سینمایی حسن محمدزاده با نام «مترسک» سیمرغ سال ۱۳۶۳ را از آن خود کرد. فیلم یک موضوع خانوادگی با محوریت «ازدواج مجدد» و اثر آن بر کودکان دارد. یک سال پس از آن، سیمرغ روی شانه‌های اولین فیلم مجید قاری‌زاده با عنوان «پدربزرگ» نشست. فیلم با موضوع مساله تغییرات محل زندگی خانواده از خانه قدیمی به خانه آپارتمانی و در نگاهی کلان‌تر، تغییر نگاه سنتی به مدرن در زندگی خانوادگی با توجه به بافت موقعیتی و تاریخی آن دهه حرف‌های زیادی برای گفتن دارد که در پایان‌بندی سنت پیروز میدان شده و خانواده هسته‌ای مطیع آن می‌شوند. در همین سال مسعود جعفری‌جوزانی نیز میزبان سیمرغ برای فیلم اول خودش با عنوان «جاده‌های سرد» نیز بود؛ فیلمی درباره یک جوان روستایی که برای تهیه داروی پدرش راهی شهر شده و ماجرا‌های مختلفی را از سر می‌گذراند. چند سال بعدی در حالی بدون جایزه بهترین فیلم و فیلم‌اولی سپری شد که در سال ۱۳۶۷، سعید ابراهیمی‌فر جایزه ویژه هیات‌داوران را با عنوان «بهترین فیلم اول» برای فیلمش دریافت کرد؛ «نار و نی» با فاصله گرفتن از داستان‌های خانوادگی و مسائل خانواده، درباره عکاسی جوانی است که پس از مواجهه با یک پیرمرد غریبه و مرور دفترچه خاطرات او به قالب پیرمرد درآمده و زندگی او از کودکی برایش مرور می‌شود. سیمرغ در سال ۱۳۶۸ به یک قصه خانوادگی در دل جنگ بازگشته و با «آخرین پرواز» احمدرضا درویش، روی شانه‌های او می‌نشیند. آخرین پرواز داستان یک خلبان است که پسر معلولش را برای معالجه به فرانسه می‌فرستد. پسر و همسر درگیر ماجرای گروگان‌گیری شده و خلبان به دنبال نجات آنها و عدم تبعیت از دشمن، ماجرا‌های مختلفی را از سر می‌گذراند. در سال ۱۳۷۰ سیمرغ بهترین فیلم‌اولی به داستان گروگان‌گیری و دزدیده‌شدن دو خواهروبرادر در فیلم «بدوک» تعلق می‌گیرد و از آن زمان، هر وقت قصه یک فیلم درباره یک خواهر و برادر کوچک باشد، ناخودآگاه به یاد کارگردان بزرگ کشورمان، مجید مجیدی می‌افتیم. فیلم‌اولی‌های دهه ۶۰ برآمده از بافت تاریخی، فرهنگی این دهه مسائل مختلفی را بازنمایی کرده و در جشنواره فیلم فجر سیمرغ گرفته‌اند. بیشتر مسائل فیلم اولی‌های این دهه حول محور خانواده شکل گرفته و به ذائقه سیمرغ جشنواره نیز، همین مساله خوش آمده است.  

 

دور پرواز میان «خانواده» و «جنگ»

از میان ۲۶ فیلم اولی و دومی شرکت‌کننده دوره دوازدهم جشنواره فیلم فجر، سینمایی «سایه‌های هجوم» ساخته احمد امینی است که در سال ۱۳۷۱ جایزه بهترین فیلم‌اولی را دریافت می‌کند. داستان فیلم درباره تبعات جنگ برای خانوار و خانواده‌هاست و البته در مسائل خانوادگی بازهم دست روی نقش نامادری گذاشته شده است. ۱۹ سال بعد احمد امینی آخرین فیلمش با عنوان «بی‌خداحافظی» را با موضوع مهاجرت جوانان جنوبی به تهران می‌سازد. سیمرغ در سال بعد هم روی شانه یک فیلم‌اولی در ژانر جنگ می‌نشیند؛ احمد مرادپور، سینمایی «سجاده آتش» را در این سال می‌سازد. داستان فیلم به‌طورکامل در فضای جنگ و مسائل دفاع مقدس رقم خورده و روایت‌گر بخشی از تاریخ دفاع مقدس است. پس از شروع جنگی دهه ۷۰ فیلم‌اولی‌ها با «هجوم» و «آتش»، سیمرغ در سال ۱۳۷۳ همراه «بادکنک سفید» جعفر پناهی شده و این فیلم، بهترین فیلم‌اولی جشنواره می‌شود. بادکنک سفید، یک فضاسازی از «نوروز و سال تحویل» و قصه «ماهی قرمز و دختری خردسال» دارد. در سال بعد، اما دوباره سیمرغ روی شانه یک فیلم اولی در ژانر جنگ می‌نشیند؛ فیلم «دکل» به کارگردانی عبدالحسین برزیده در این سال جایزه بهترین فیلم‌اولی را دریافت می‌کند. داستان درباره «نوجوانان آبادانی» است که درگیر جنگ شده و در این بین ماجرای عاشقانه بدون سرانجامی را تجربه می‌کنند. پرویز شهبازی، کارگردان فیلم‌های سینمایی مانند «دربند» (۱۳۹۱) و «نفس عمیق» (۱۳۸۰)، در سال ۱۳۷۵ اولین فیلم خود را ساخت و سیمرغ بهترین فیلم‌اولی را دریافت کرد. فیلم «مسافر جنوب» درباره نوجوانی اهوازی است که برای گذراندن تعطیلات به تهران سفر می‌کند. او در قطار با پیرزنی آشنا می‌شود و این آشنایی ماجرا‌های مختلفی را برای او رقم می‌زند. این فیلم جوایز زیادی از جشنواره‌های مختلف ژاپن، ایتالیا، کره، فرانسه، آمریکا و اوکراین می‌گیرد. سیمرغ چندسالی از فیلم‌اولی‌ها فاصله گرفته و در سال ۱۳۸۷ رضا میرکریمی برای فیلم «کودک و سرباز» دیپلم افتخار دریافت می‌کند. فیلم مسائل مختلف خانوادگی افراد در نقش‌های خانوادگی را نشان می‌دهد؛ سربازی که دغدغه خواستگاری و ازدواج دارد، کودکی که از خانه فرار کرده و پدرومادر به دنبالش هستند و فضایی که این دو فرد با هم در روز‌های منتهی به نوروز می‌گذرانند. «قطعه ناتمام» اولین فیلم مازیار میری در سال ۱۳۷۹ است که جایزه بهترین فیلمنامه را دریافت می‌کند. در این سال‌ها دیگر خبری از سیمرغ بخش بهترین فیلم‌اولی نیست.  

 

فیلم‌های اجتماعی

محمد رسول‌اف، در سال ۱۳۸۰ اولین فیلم خود با عنوان «گاگومان» را می‌سازد. سال بعد، پس از غیبت چندساله جایزه فیلم‌اولی و دومی جشنواره فیلم فجر این فیلم سیمرغ بهترین فیلم اول و بهترین کارگردانی را دریافت می‌کند. داستان درباره زن و مردی زندانی است که در زندان ازدواج کرده و پس از مدتی از زندان آزاد می‌شوند و باید برای زندگی بیرون از زندان تلاش کنند. سینمای ایران در سال ۱۳۸۲ با «بوتیک» مواجه می‌شود؛ فیلم اول حمید نعمت‌الله که جایزه بهترین فیلم‌اولی را از جشنواره می‌گیرد. داستان جوانانی که درگیر مسائل مختلف خانوادگی، عاطفی و مالی هستند و با خطرات زیادی مواجه می‌شوند. در همین سال «میهمان مامان» بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر می‌شود؛ فیلمی که بعد از ۲۱ سال همچنان در ژانر خانوادگی و با عنوان فیلم خانواده شناخته می‌شود. در سال ۱۳۸۳ رضا اعظمیان اولین فیلم خود را با محوریت موضوع خانواده و جنگ می‌سازد؛ «مرزی برای زندگی» سیمرغ بهترین فیلم‌اولی دوره بیست‌وسوم جشنواره فیلم فجر را دریافت می‌کند. بعد از حدود ۱۵ سال در میان فیلم‌اولی‌های سینمای ایران، یک کارگردان زن را می‌بینیم که با ساخت سینمایی «عصر جمعه» سیمرغ بهترین فیلم اولی را از آن خود می‌کند. هرچند امکان اکران عمومی پیدا نمی‌کند. فیلم موضوعی تنش‌زا با محوریت تجاوز خانوادگی دارد. در سال ۱۳۸۵ یک فیلم با محوریت موضوع مسائل مهاجران اولی، سیمرغ بهترین فیلم اولی را دریافت می‌کند؛ «آخرین ملکه زمین» به کارگردانی «محمدرضا عرب» فیلمی درباره یک مهاجر افغانستانی است که به دلیل بی‌خبری از خانواده‌اش در افغانستان و تهدید‌های آمریکا، راهی این کشور می‌شود. در سال ۱۳۸۶ بخش «بهترین فیلم‌اولی و دومی» به «نگاه اول» تغییر پیدا می‌کند. در این سال سینمایی «درمیان ابرها» به کارگردانی روح‌الله حجازی موفق به دریافت سیمرغ بهترین فیلم‌اولی می‌شود. این کارگردان پس از این فیلم، «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» و «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» را ساخته است. واروژ کریم‌مسیحی پس از حدود ۲۰ سال دوباره به سینما برگشته و در سال ۱۳۸۷ سینمایی خود با عنوان «تردید» را وارد بخش فیلم‌اولی‌های جشنواره فیلم فجر می‌کند و موفق به دریافت سیمرغ می‌شود. داستان فیلم درباره قتل و خیانت‌های خانوادگی است. درسال ۱۳۸۸ تنها پنج فیلم در بخش فیلم‌اولی‌های جشنواره شرکت می‌کنند و از این میان، سینمایی «نفوذی» به کارگردانی حسن علیمردانی، سیمرغ بهترین فیلم‌اولی را دریافت می‌کند. داستان فیلم درباره مسائل و تبعات جنگ بعد از گذشت سال‌ها برای یک مرد و خانواده‌اش است. پس از چهارسال دوباره با یک کارگردان زن فیلم‌اولی مواجهیم که علاوه‌بر دریافت سیمرغ بهترین فیلم‌اولی در بخش‌های «بهترین فیلمنامه»، «بهترین فیلم» و «بهترین بازیگر زن» نیز دیپلم افتخار دریافت می‌کند. فیلم نگار آذربایجانی که نویسندگی مرحوم فرشته طائرپور را به همراه خود داشته است، درباره دو دختر جوان با موقعیت‌های متفاوت خانوادگی و اجتماعی است که در ماجرایی با هم همراه می‌شوند. درسال ۱۳۹۰ با ۲۱ فیلم اولی در جشنواره مواجهیم که سیمرغ بهترین فیلم‌اولی در حالی به سینمایی «گیرنده» به کارگردانی مهرداد غفارزاده می‌رسد که اولین فیلم پیمان معادی با عنوان «برف روی کاج‌ها» سیمرغ فیلم برگزیده تماشاگران را دریافت می‌کند. گیرنده داستانی درباره حضور رئیس‌جمهور در یک شهر و دریافت نامه‌های مردم است. برف روی کاج‌ها درباره زندگی یک زوج و خیانت یکی از آنها به دیگری است.

فیلم‌اولی‌های دهه ۸۰ با فاصله گرفتن از گفتمان جنگ به مسائل اجتماعی جوانان و خانواده‌ها ورود کرده، اما امیدبخشی و حل مساله در دل خود ندارند.  

 

در حال و هوای ابری فیلم‌اولی‌ها

اولین سال جشنواره در دهه ۹۰ در حالی سپری شد که فیلم «دهلیز» به کارگردانی بهروز شعیبی جایزه بهترین فیلم اولی را دریافت کرد. فیلم درباره ثبات و قوام خانواده با وجود مسائل و مشکلات پیش‌آمده برای یکی از والدین است. سال پس از آن، فیلم «چند متر مکعب عشق» جمشید محمودی با موضوع عاشقانه تلخ یک پسر ایرانی و دختر مهاجر افغانی سیمرغ را دریافت می‌کند. «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» اولین فیلم وحید جلیلوند است که در جشنواره سی‌وسوم و در بخش نگاه نو نیز موفق به دریافت تندیس بلورین می‌شود. فیلم مسائل مجزای سه شخصیت را روایت می‌کند. در سال ۱۳۹۴ در حالی اولین فیلم سعید روستایی جایزه بهترین فیلم‌اولی و هشت سیمرغ دیگر می‌شود که سومین فیلم او در سال ۱۴۰۰ توقیف شده و اکران عمومی نمی‌شود. سینمایی «ابد و یک روز» داستان یک خانواده آشفته و پرمساله است که ازدواج دختر خانواده با یک مهاجر افغانستانی مسائل جدیدی برای خانواده به وجود می‌آورد. در سال ۱۳۹۵ ابراهیم ایرج‌زاد با اولین اثر بلند سینمایی خود، «تابستان داغ» سیمرغ بلورین بهترین فیلم را دریافت کرد و در همان سال سینمایی «ویلایی‌ها»‌ی منیر قیدی سیمرغ بهترین فیلم‌اولی را از آن خود کرد. تابستان داغ فضایی تلخ داشته و مسائل یک زن و فرزندش پس از طلاق را بازگو می‌کند. ویلایی‌ها ماجرای خانواده‌های رزمندگان دوران جنگ در مجتمعی در حوالی خط مقدم است. در میان فضا‌های تلخ و سیاه خانوادگی فیلم‌اولی‌های این دهه، کمدی «خجالت نکش» به کارگردانی رضا مقصودی جایزه بهترین فیلم‌اولی را در سال ۱۳۹۶ دریافت می‌کند. این فیلم درباره بارداری در دوران میانسالی و مسائل مختلف مرتبط با آن برای والدین و خانواده است. سال ۱۳۹۷ سینمایی عجیب «مسخره‌باز» سیمرغ بهترین فیلم‌اولی را دریافت می‌کند که از آن سال تاکنون فیلمسازش، یعنی همایون غنی‌زاده فیلم دیگری نساخته است. «مسخره‌باز» یک روایت ترکیبی رئال و سورئال از حالات، احوالات و رفتار‌های سه شخصیت داستانی است که اگر بخواهم خلاصه بگویم به سه عبارت «عاشق سینما»، «عاشق معشوق» و «عاشق سیاست» درباره‌شان می‌رسم. رفتن یک کارگردان فیلم اولی سراغ ژانر وحشت و همزمان سیمرغ گرفتنش در جشنواره اتفاقی است که کمتر برای کارگردانان فیلم اولی رقم می‌خورد. «پوست» فیلم بهمن ارک درباره مسائل خانوادگی و ازدواج جوانان و تداخل خرافه و جادو در این مسائل است که در سال ۱۳۹۸ سیمرغ بهترین فیلم‌اولی جشنواره را دریافت می‌کند. نزدیک به همین قصه و ژانر در سال بعد، سینمایی «زالاوا» به کارگردانی ارسلان امیری در چهار بخش جشنواره، سیمرغ دریافت کرد. «بی‌رویا» به کارگردانی آرین وزیر دفتری داستان زوج جوانی است که در آستانه مهاجرت‌شان از ایران دختری بی‌نام و نشان وارد زندگی‌شان شده و اتفاقات عجیبی برایشان رقم می‌خورد. این فیلم در سال ۱۴۰۰ موفق به دریافت سیمرغ بهترین فیلم‌اولی شد.  

اگرچه در دهه‌های مختلف سینمای ایران با کارگردانان خوش‌ذوق و با استعدادی مواجه شد که آثار ماندگاری تولید کردند، اما نگاه و جهان خلق‌شده اغلب این کارگردانان از مسائل مختلف مطرح شده در فیلم‌هایشان کمتر امیدبخشی، التیام، ترمیم یا اصلاح به دنبال دارد و بیشتر با رویکردی توصیفی و گا‌ها اغراق‌آمیز فقط دست روی مسائل مختلف تلخ اجتماعی زده و آن را به مخاطب نشان داده است. در این میان با ورود کارگردانان خوش‌ذوق، حرفه‌ای و بااستعداد دیگر به نظر می‌رسد که روزنه امید و امیدبخشی در سینمای ایران قابل مشاهده شده است. در آغوش درخت اولین سینمایی بابک خواجه‌پاشا است که بعد از دومین سینمایی او «آبی روشن» این روز‌ها در حال اکران است. یکی از معدود فیلم‌اولی‌هایی که با فاصله گرفتن از بازنمایی تلخ و سیاه از مسائل مختلف خانوادگی و اجتماعی تلاش داشته در کنار نمایش مساله و قصه راه‌های برون‌رفت از بحران‌های خانوادگی را در یک فضاسازی لطیف، خوش آب و رنگ و پرجلوه به تصویر بکشد. در آغوش درخت درباره یک خانواده چهار نفره هسته‌ای به همراه خانواده گسترده‌شان است که درگیر بحران پیچیده‌ای شده و با در کنار هم قرار گرفتن، از آن عبور می‌کنند. این فیلم دیپلم افتخار بهترین فیلم‌اولی و همچنین سیمرغ بهترین فیلمنامه را از دوره ۴۱ جشنواره دریافت کرده است. در همین سال فیلم «اتاقک گلی» با محوریت جنگ و عملیات مرصاد، به کارگردانی محمد عسگری، سیمرغ بهترین فیلم‌اولی را از آن خود می‌کند. در سال ۱۴۰۲، اغلب فیلم‌هایی که جایزه دریافت کرده‌اند فیلم ولی هستند. مثلا سینمایی «پرویزخان» با کارگردانی علی ثقفی، محوریت موضوع فوتبال و جوانان دارد و امیدبخشی، پشتکار و صبر را بازنمایی می‌کند یا سینمایی «آپاراتچی» که جایزه ویژه هیات داوران را دریافت کرده است با محوریت موضوع شغل سینماگری، تصویر امیدبخشی از تلاش، پشتکار و همراهی خانواده به مخاطب نشان داده است.  

 

/ انتهای پیام /