به گزارش «سدید»؛ تحولات یک سال گذشته در منطقه بعد از وقوع عملیات طوفانالاقصی و واکنش وحشیانه رژیم صهیونیستی در کشتار زنان و کودکان غزه و سلسله عملیاتهای مقاومت در منطقه علیه رژیم و پاسخهای این رژیم به آنها، به خصوص تحولات چند هفته اخیر در لبنان با اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی در ماجرای انفجار پیجرها و حملات به بیروت به ویژه عملیات تروریستی که منجر به شهادت سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان گردید، این سؤال را به وجود آورده است که تحولات منطقه به چه سمتی میرود و آینده به چه شکل خواهد بود.
روشن است که هیچ کسی توان پیشبینی دقیق مسیر تحولات و آینده را ندارد ولی مرور حوادث گذشته و روندها و پیشرانهای اصلی موجود میتواند تصویر نسبتاً روشنی از آینده به دست دهد. تا پیش از یک سال قبل با طراحی و پیگیریهای ویژه امریکاییها، تحولات منطقهای به سمت همگرایی بسیاری از دولتهای منطقه با رژیم صهیونیستی تحت عنوان پیمان ابراهیم و عادیسازی پیش میرفت و قرار بود تحولات با نابودی مقاومت و هژمونی مطلق رژیم صهیونیستی منتج به نظم نوین منطقهای تحت عنوان خاورمیانه جدید شود. عملیات طوفانالاقصی خط بطلانی بر این طراحی بود و چنان شکست ترمیم ناپذیری به رژیم صهیونیستی وارد کرد که بعد از یک سال نه تنها نتوانسته وضعیت خود را عادی کند، بلکه با انجام اقدامات جنونآمیز در حال دست و پا زدن و غرق شدن در گرداب تحولاتی سهمگین است. امروز رژیم صهیونیستی در موقعیتی قرار گرفته که اسطورههای شکستناپذیریاش مورد خدشه جدی واقع شده و هیچ گونه امنیتی در داخل ندارد و روز به روز وضعیت اجتماعیاش بغرنجتر میشود، هر روز مورد اصابت راکتها و موشکهای مقاومت از گروههای مختلف قرار میگیرد و به اقرار خودشان در حلقهای از آتش مقاومت گرفتار شده است. در سطح جهانی نیز جایگاه و اعتبار این رژیم به شدت افت کرده و علاوه بر محکومیت در دادگاه بینالمللی، نفرت جهانی از این رژیم علاوه بر میان ملتها و سیاستمداران کشورهای غیرغربی حتی در بین برخی از سیاستمداران غربی نیز ایجاد شده است.
اقدامات دو سه ماه اخیر رژیم صهیونیستی در ترور شهید اسماعیل هنیه و ماجرای انفجار پیجرها و نیز ترور ناجوانمردانه شهید سیدحسن نصرالله و حملات جنونآمیز به لبنان، نشانههای برتری میدانی و راهبردی و وضعیت مساعد این رژیم نیست بلکه نشان از وخیمتر شدن شرایط داخلی آن است. این در حالی است که هنوز محور مقاومت با درصد اندکی از توان خود وارد صحنه شده و بسیاری از توانمندیهای خود را به کار نبرده است. شهادت فرماندهان و مسئولان مقاومت علیرغم تلخی و اثرگذاری، رویداد جدیدی نیست و جریانات مقاومت در طول تاریخ تشکیل خود، همواره با اتفاقاتی از این دست و جنایات رژیم صهیونیستی در ترور رهبران خود مواجه بودهاند و این ترورها نه تنها باعث افت فعالیت آنها نشده بلکه همواره با ظهور فرماندهان و رهبران جدید مقاومتر باعث رشد مقاومت گردیده است. امروز با جنایات بیسابقه و رشد ارتباطات جهانی، نفرت از رژیم صهیونیستی در میان ملل منطقه و جهان به بالاترین حد خود رسیده است و بسیاری از ملتها در آرزوی نابودی این رژیم هستند. گذر زمان نیز اصلاً به نفع این رژیم نبوده و سبب زوال روزانه و تشدید چالشهای این رژیم و رسیدن به مرز فروپاشی خواهد شد و با فهم همین واقعیت است که این رژیم به آخرین ابزارهای خود چنگ زده و این حد از توحش را از خود نشان میدهد و به همین سبب است که در تلاش است تا با بالاتر بردن سطح درگیری به یک جنگ فراگیر منطقهای، حامیان خود به خصوص امریکا را بیش از این وارد صحنه کرده و به درگیری با کشورهای حامی مقاومت بکشاند. در واقع رژیم صهیونیستی با ناتوانی در مهار مقاومت به دنبال این است که با گسترش شعله جنگ، حامیان خود را طرفهای اصلی درگیری نماید تا خود را نجات دهد.
مقاومت اسلامی لبنان بعد از رویدادهای اخیر علیرغم ضربات جدی دریافت کرده، همچنان مستحکم و قدرتمند با داشتن شگفتانههای زیاد در بالاترین حد از انگیزه و آمادگی برای مجازات رژیم صهیونیستی به سر میبرد و ورود زمینی احتمالی این رژیم به لبنان، بهترین موقعیت را برای انتقام برای آنان فراهم خواهد کرد. ولی آنچه از این تحلیلهای نظامی و راهبردی مهمتر است روحیه مقاومت و جهاد است که روز به روز در منطقه و جهان شعلهورتر میشود و با همبستگی جهانی به وجود آمده و پای کار بودن جوانان مقاومت، قطعاً پیروزی از آن مقاومت خواهد بود و شکست و اضمحلال رژیم صهیونیستی را رقم خواهد زد.
/ انتهای پیام /