به گزارش «سدید»؛ دشمنیهای ایالات متحده و غربیها با نظام جمهوری اسلامی به درگیری نظامی و سیاسی ختم نمیشود. تهاجم فرهنگی نیز ابزاری برای این دشمنیهاست تا به هر طریق شده رخنهای در حیات ایرانی و اسلامی ما پیدا کنند. کیپاپ یا موسیقی کرهای را باید یکی از این شیوهها دانست که طی آن، عروسکهای کرهای به عنوان ابزاری در دست عروسکگردانان آمریکایی، سعی در رخنه فرهنگی میان نسل جوان و نوجوان ما دارند.
نقش ایالت متحده در ترویج کیپاپ
کی پاپ یا موسیقی کرهای حوالی سال 1945 میلادی شکل گرفت؛ نوعی موسیقی کرهای به زبان انگلیسی! چون سربازان آمریکایی اشغالگر کره جنوبی نیاز به موسیقی داشتند و این نیاز را باید جوانان کرهای تأمین میکردند.
این نوع موسیقی کرهای با گذر زمان به یک صنعت فرهنگی بزرگ و فراگیر تبدیل شد که امروزه در سراسر جهان، به ویژه میان جوانان و نوجوانان، محبوبیت دارد. اما شکلگیری این سبک موسیقی به شدت تحت تأثیر موسیقی پاپ آمریکایی بوده است.
در دهه 1980 دولت آمریکا که سربازان خود را برای اشغالگری به کره جنوبی فرستاده بود، به استفاده از موسیقی اندیشید و در نتیجه جوانان کرهای را به ابزاری برای سرگرم کردن سربازان خود تبدیل کرد. به این ترتیب موسیقی پاپ آمریکایی و الگوهای موسیقی غربی به شدت در فرهنگ جوانان کرهای نفوذ کرد.
مجید شاهحسینی، تحلیلگر رسانه و سینما، میگوید: «امروزه محصولات کرهای را میبینید؛ همانطور که میدانیم این کشور مستعمره آمریکاست. پس آنچه امروز در کره و سینمای آن شاهد هستیم خود آمریکا است با یک پوشش جدید. شاهد هستیم که فرهنگ کیپاپ پرفروشترین آلبومهای روز را دارند و دیگر نسبتی با کره ندارند.»
تلاشی راهبردی در تهاجم فرهنگی
از نظر راهبردی ایالات متحده به تدریج به توسعه و گسترش جهانی کیپاپ کمک کرد تا از آنها به سود خود بهرهبرداری کند و راهی برای تهاجم فرهنگی در میان کشورها از جمله نظام جمهوری اسلامی بیابد. او این مسیر را به ویژه از طریق کمپانیهای بینالمللی و سرمایهگذاری در این صنعت پیگیری کرد.
کمپانیهای موسیقی کرهای از الگوهای تولید و بازاریابی آمریکایی بهره بردند و با همکاری و سرمایهگذاری کمپانیهای آمریکایی، کیپاپ را به سطح بینالمللی رساندند. حضور خوانندگان کرهای در برنامههای تلویزیونی آمریکا و اجرای کنسرتهای بینالمللی در شهرهای مهم آمریکا نیز به جهانیسازی این سبک کمک کرده است.
به این ترتیب، میتوان گفت که ایالات متحده با ترویج الگوهای فرهنگی خود و حمایت از گسترش کیپاپ، نهتنها به گسترش این سبک موسیقی کمک کرده بلکه تأثیرات فرهنگی خود را نیز از طریق آن به دیگر کشورها منتقل میکند.
شیوههای نفوذ فرهنگی در میان نوجوانان ایرانی
نفوذ فرهنگی کیپاپ در میان نوجوانان ایرانی به شیوههای گوناگونی صورت میگیرد و آثار ملموسی در تغییر سبک زندگی، ارزشها و هویت فرهنگی آنها دارد. یکی از مهمترین شیوههای این نفوذ، رسانههای اجتماعی است. پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، یوتیوب و تلگرام به نوجوانان ما امکان داده تا به راحتی به ویدیوها، آهنگها و محتوای مرتبط با کیپاپ دسترسی داشته باشند.
این رسانهها با تولید و بازنشر گسترده محتوای کیپاپ، تمایل نوجوانان به پیروی از مدها، لباسها و الگوهای رفتاری به جای آموزش و نشر هویت ایرانی و اسلامی، این سبک فرهنگی را افزایش دادهاند.
جنسیتزادیی هم رهآورد دیگری است که در این نوع تهاجم فرهنگی دیده میشود؛ چنانکه مجید شاه حسینی، نویسنده کتاب رد پای زن اسطورهای، در این باره میگوید: «این جهان ترنس مدرن است. آواتار از تو مهمتر است. امروزه میبینیم بسیاری رفتهاند و دارند زبان کرهای یاد میگیرند. چرا؟ برای رفتن. که چه بشود؟ که بتواند مثل اینها بخواند، تیپ بزند و مثل این ها رفتار کند. این در افغانستان هم دیده شده است، درواقع آنان میروند دنبال سنی که قدرت تحلیل ندارد و هیجانی است. برای هر کشوری چیزی را گذاشتهاند مثل اندکی فمینیسم، حقوق تضییع شده زنان و همان عبارت معروف پاشو حقت را بگیر. به عبارتی آنها دخترها را به صورت ویژه مورد هدف خود قراردادهاند و دارند جنسیت زدایی میکنند. دختری که از دختر بودن خود راضی نیست این امر در پسرها هم مصداق دارد. چیزی که امروز باید به آن پرداخته شود این است که هویت جنسیتی باید مورد توجه قرار بگیرد و دختر و پسر به جنسیت خود افتخار کنند نه این که به رقابت بپردازند و تعصب داشته باشند.»
مد و آرایش هم یکی دیگر از شیوههای نفوذ کیپاپ است. نوجوانان ایرانی که تحت تأثیر استایل گروههای کیپاپ قرار میگیرند، اغلب به دنبال تقلید از سبک پوشش و آرایش آنها هستند. این امر نه تنها به تغییر ظاهر جوانان ما، به خصوص در میان دختران، منجر میشود بلکه به تدریج هنجارهای اجتماعی و فرهنگی موجود را هم تحت تأثیر قرار میدهد.
از نظر ارزشها و رفتارها، کیپاپ با نمایش تصویری شاد، مستقل و خلاق، برخی از الگوهای رفتاری را تغییر داده و باعث میشود که نوجوانان ایرانی به الگوهای غربی و غیرسنتی گرایش بیشتری پیدا کنند.
طاهره شاهمحمدی، نویسنده کودک و نوجوان، هم با اشاره به رواج فرهنگ بیگانه در ایران میگوید: «کیپاپها، مانگاها و فیلمهای کرهای در میان دانشآموزان ایرانی بسیار رواج یافتهاند و امروز بسیاری از دانشآموزان ما تحت تأثیر این فرهنگ قرار گرفتهاند.»
بهطور کلی آنها از طریق تهاجم فرهنگی سعی دارند با استفاده از بسترهای دیجیتال، شبکههای هواداری و جذابیتهای ظاهری به شیوهای مؤثر در هویت و سبک زندگی نوجوانان ایرانی نفوذ کنند.
نمایش دنیایی از آزادیهای فردی و زندگی بدون محدودیت
زهرا حیدری، مدیر مسئول فصلنامه مطالعات راهبردی کره جنوبی، از هجمه در فرهنگ اعتقادی و دینی نوجوانان ما میگوید و معتقد است: کی پاپ به دلیل محتوایی که به مخاطبش ارائه میدهد با محتوای شعرهای پاپ غربی و حتی در ایران متفاوت است از این جهت که امید، آرزو انگیزه علاقه به خود را نوید میدهد درعینحال با توجه به محتوایی که بهصورت ویدئو کلیپ ارائه میشود عموماً در زیر لایههای این گفتارهای جذاب همراه با موزیک یک سناریوی داستانی دارد و در سیر روایت خود مثلاً در گروه بی تی اس زیر متن خاصی می بینم که محتوای خاصی را به ناخودآگاه مخاطبانشان القا میکند. در حقیقت کمپانی در یک روایت حساب شده تلاش میکند تا در کنار این موزیک جذاب از عناصر و نمادهایی بهره گیرد که کمکم بر روی ناخوداگاه بینندگان اثر می گذارند، مثلاً برداشتی که از شیطان و خدا ارائه می دهند تقابلی میان خدا و شیطان را نشان می دهد که کمکم در ناخودآگاه کودکان مؤثر است و جهانبینی آنها را دستکاری میکند.
از نظر ارزشهای مذهبی، کیپاپ با نمایش دنیایی از آزادیهای فردی و زندگی بدون محدودیت، باعث میشود برخی نوجوانان نگرشهای متفاوتی نسبت به ارزشهای دینی پیدا کنند. گرچه این اثرات در تمامی نوجوانان یکسان نیست، اما میتواند باعث کاهش تمایل برخی از آنها به حفظ ارزشها و هنجارهای مذهبی شود.
فراتر از یک ژانر موسیقی
تهاجم فرهنگی آمریکا و کره از مسیر کیپاپ را نباید نادیده یا دستکم بگیریم، چرا که این سبک موسیقی به ابزاری برای نفوذ فرهنگی تبدیل شده است.
کیپاپ فراتر از یک ژانر موسیقی است؛ این صنعت با جذابیتهای بصری، پیامهای به ظاهر نوگرایانه و الگوهای رفتاری، به ترویج سبک زندگی و ارزشهای اجتماعی ضد اسلامی و ضد ایرانی میپردازد. این نفوذ فرهنگی تأثیرات مهمی بر هویت ملی و مذهبی جوانان دارد و میتواند باعث تضعیف ارزشهای فرهنگی و باورهای دینی شود.
همانطور که مسائل سیاسی و اقتصادی تأثیر عمیقی بر کشورها دارند، تهاجم فرهنگی نیز میتواند بنیانهای فرهنگی و اجتماعی را متزلزل کند. فرهنگ یک ملت، هویت و ارزشهای آن را تعریف میکند؛ بنابراین، محافظت از آن به همان اندازه حیاتی است که دفاع از منافع اقتصادی و سیاسی.
/ انتهای پیام /