به گزارش «سدید»؛ «ما در میانه یکی از بزرگترین عملیاتهای نظامی تاریخ قرار داریم. رژیم اسلامی که نزدیک به ۵۰ سال شما را سرکوب کرده، تهدید به نابودی کشور من، اسرائیل، کرده است. (البته اسرائیل کشور نیست) هدف عملیات اسرائیل خنثی کردن تهدید هستهای و موشکهای بالستیک رژیم اسلامی علیه ماست. با دستیابی به این هدف، ما همچنین راه را برای دستیابی شما به آزادی هموار میکنیم.» نتانیاهو پس از حمله به ایران در اولین پیام ویدئویی خود از هموارکردن راه آزادی مردم ایران میگوید و با اشاره به حمله اسرائیل به خاک ایران، این حمله را راهی برای رسیدن به آزادی ایران میخواند. نتانیاهو در پیام خود از پالس مثبت این رژیم برای آشوب داخلی در کشور پرده برداشت. اما این در حالی بود که حمله اسرائیل به خاک کشورمان، بیش از همیشه با یک همدلی عمیق و بزرگی همراه شد و چهرههای مختلف هنری، ورزشی و فعالان اجتماعی نهتنها پازل دشمن را تکمیل نکردند، بلکه بازی و پیشبینی اسرائیل از جامعه ایرانی را برهم زدند. تقریباً میتوان گفت کمتر چهره معروف و مشهوری بود که حمله اسرائیل را محکوم نکند. همچنین چهرههایی مانند محسن تنابنده درکنار محکومیت خواستار پاسخ قاطع و کوبنده نیز بودند. اسرائیل با حملات خود به خاک کشورمان انتظار داشت مردم ایران در جبهه او قرار بگیرند و از خونخواری و خونریزی این کشور حمایت کنند. اما آنچه اتفاق افتاد، در نقطه مقابل ماجرا بود. به جز سلبریتیها و چهرهها، مردم عادی نیز پس از هر پاسخ ایران به دشمن غاصب صهیونیستی؛ چه در فضای عمومی و چه در فضای مجازی، از پاسخ ایران در مقابل حملات اسرائیل دفاع میکردند.
تا جایی که پس از حمله دشمن مردم در میدان انقلاب جمع شدند و شعار «سپاهی، ارتشی تشکر تشکر» سر دادند. در فضای مجازی نیز مردم این اقتدار را با محتوای طنزگونه ربط دادند و نوشته بودند: «نورافشانی به مناسبت عید غدیر در آسمان تلآویو». سخنان نتانیاهو نشان داد اسرائیل تحلیل درستی از جامعه ایرانی و وحدت به هنگامه سختی ندارد. محمدجواد بادینفکر معتقد است جامعه ایرانی در تنفر از اسرائیل از یک سو و در حمایت از نیروهای نظامی کشور متحدند و سوای اختلافات سیاسی یا فشارهای اقتصادی، ملت ایران ملیگرایانه تصمیم و موضع میگیرند.
مردم ایران بیش از 70 درصد به نیروهای نظامی اعتماد دارند
بادینفکر در این گفتوگو گفت: «قبل از وضعیت کنونی جنگ، یعنی تا پیش از حمله اسرائیل، تنها نهادی که بیشترین اعتماد مردم را جلب کرده و بیشترین نگاه مثبت و رضایت را به خود اختصاص داده بود، نهادهای دفاعی ما، از جمله ارتش و سپاه، بودند. در همه نظرسنجیها همین نتیجه بهدستآمده است، حتی در شرایط بسیار سخت اقتصادی، بیش از ۷۰ تا ۷۵ درصد مردم به نیروهای نظامی ازاینجهت اعتماد داشتند. به عبارتی فارغ از اینکه جنگ بخواهد رخ دهد یا نه، نظرسنجیها نشان میدهند مردم اعتماد بسیار بالایی به نیروهای نظامی دارند و بیشترین کارآمدی را در ساختارهای حاکمیتی به آنها نسبت دادهاند.»
بادینفکر ادامه داد: «نکته دوم این است که موضوعی که کمتر موردتوجه قرار گرفته، این است که بر اساس دادههای ارزشمند نگرشآور و سایر دادههای دیگری که اخیراً جمعآوری شدهاند، مردم ایران کمترین همدلی و سمپاتی را با کشور اسرائیل دارند و بیشترین دشمنی را نیز نسبت به این کشور نشان میدهند. شاید اگر این حمله از سوی آمریکا انجام میشد، نتایج در عرصه عمومی کمی متفاوت بود، اما اسرائیل واقعاً در سالهای اخیر برای افکار عمومی ایران چهرهای بسیار منفی داشته است.»
ایرانیها میهندوستند
وی افزود: «نکته سوم، شدت بالای ملیگرایی در ایران است. میزان نرخ ملیگرایی در ایران نشان میدهد ایرانیها اساساً میهندوستند. نمیتوان گفت نژادپرستند؛ چراکه تفاوتی بین نژادپرستی و میهندوستی وجود دارد. نژادپرستی با تعاریف مختلفش در کشورهای دیگر هم وجود دارد، اما در ایران، جنس این احساس به معنای واقعی وارد فضای میهندوستی میشود. به این معنا که برای ایرانیها خاکشان مهم است، مرزهایشان مهم است، نمادهایشان بسیار مهم است و حتی در بدترین حالت ممکن، حتی اگر از فردی متنفر باشند، باز هم ایرانی بودن آنها را متحد میکند. این بخشی از روانشناسی اجتماعی ایرانیهاست که فقط به زمان حال محدود نمیشود. سالهای سال است که ما این مسئله را در ایران دیده و دنبال کردهایم و همیشه برای ایرانیها این موضوع مهم بوده که خون ایرانی مهم است. حالا اینکه این اتفاق کجا برایشان رخ دهد یا با چه دولتی بخواهد رخ دهد، خیلی مهم نیست، در نتیجه این متغیرها و البته نوع حمله اسرائیل هم به نظرم متغیر مهمی بود.»
این جامعهشناس افزود: «این حمله بهصورت شبانه انجام شد و مردم را بهنوعی میشود گفت واقعاً شوکه کرد، چون در گذشته مثلاً میگفتند مراکز نظامی هدف قرار گرفته یا مثلاً نیروی نظامی ما ترور شدهاند. این حمله بهنوعی میشود گفت نمادین بود. هم مردم عادی و ساختمانهای مسکونی را هدف قرار دادند و هم خود تهران. این پاسخ نمادین بود و شاید نتانیاهو یا اسرائیل کلاً روی این بخش حساب نکرده بودند یا اگر هم حساب کرده بودند، خیلی روی آن فکر نکرده بودند که واکنش تا این حد متحدکننده باشد.»
لوگوی پرچم ایران در رسانه ملی متحدکننده بود
بادینفکر درباره پاسخ ایران و رویکرد ملیگرایانه گفت: «به نظرم میآید در ادامه باید همین رویکرد ملی را داشته باشیم. اینجا شاید اقدام خیلی کوچکی باشد، اما به نظرم مهم است که صداوسیما انجام داد. قابلتوجه است که میشود گفت تغییر کرد. با همه نقدهایی که داریم، همین که پرچم ایران آمد در لوگوی سازمان صداوسیما، نه دوباره مثلاً پرچم خونخواهی یا قرمز و مشکی، شاید بهظاهر کارهای خیلی کوچکی باشند، ولی نه، در معنا اتفاقاً متحدکنندهاند. همه روی یک ترس، یعنی ایران، یک ملت روی پرچم متحد میشوند یا کاری که مثلاً والیبالیستها کردند، به نظر من همه اینها یک روحیه را نشان میدهد؛ روحیهای که از پایینبهبالا ایجاد شده است.» وی ادامه داد: «اتفاق دیگری که به نظرم بعد از این حمله رخ داده، این است قبل از اینکه همه بخواهند سازماندهی زیادی کنند یا رسانهها مثلاً کمپین ایجاد کنند، واقعاً از پایینبهبالا این کمپین ملی شکل گرفته. این نشان میدهد آن روحیه ملیگرایانه ایرانی تحریک شده و به میدان آمده. فکر میکنم اینها همه مؤثر بودهاند. ادامهاش هم باید همین باشد. اگر جنگ به هر شکل ادامهدار شود، همین رویکرد باید حفظ شود.»
باید اجازه دهیم همین مسیر پیش گرفته شود
وی عنوان کرد: «به نظر من بالاخره کسانی که در اسرائیل برنامهریزی میکنند، این ابعاد را هم رصد کردهاند اما تصور میکردند که مردم با وجود برخی شکافها، چنین متحد شوند. آنها فکر نمیکردند مردم متحد شوند. نمیگویم افرادی که بر طبل تفرقه کوبیدهاند، مردم نبودهاند. متأسفانه بعد از این حملهها باز افرادی بودهاند که نگاههای غیرملی داشتهاند. اما فکر میکنم اگر کمی جلوتر برود و مسئله برایشان روشنتر شود، آنها هم راضی نمیشوند به اینکه منافع ملی ایرانیان، ساختمانهایشان، جانشان، خانوادههایشان در خطر بیفتد و ما بخواهیم سکوت کنیم. اینها در جامعه درصد اندکی هستند.»
این جامعهشناس افزود: «آن چیزی که اکثریت است و آن چیزی که غالب است و باید بر آن اتحاد و وحدت هم ایجاد کرد، همان جماعتی هستند که این مسئله ناراحتشان کرده است. آن موقع که تیم ملی ایران باخت هم یک عده شادی کردند ولی در دلشان ناراحت بودند، یعنی در نهایت جماعت ایرانی روحیهای دارد که البته باید بررسی شود. این روحیه میتواند آرمانگرایانه باشد و حتی گاهی غیرواقعبینی برای ما ایجاد کند، ولی بالاخره این روحیه وجود دارد که ما هیچوقت دوست نداریم شکست بخوریم یا اسطورهای که درواقع ایرانی باخت نمیدهد، نمیخواهد شکست بخورد. این روحیه وجود دارد. به نظرم همین اتفاق ادامهدار خواهد بود، بهشرط اینکه باز هم مسئولان و سیاستگذاران و از آن طرف خود گروههای مردمی تفرقه ایجاد نکنند و اجازه دهند این مسیری که در پیش است به مقصد نهایی برسد. در این میان باید وحدت حفظ شود.»
/ انتهای پیام /