به گزارش «سدید»؛ مرثیهسرایی بهمعنای سرودن شعرها یا بیان نثرهایی در رثای افراد درگذشته بهویژه شخصیتهای مذهبی است و برخی پژوهشگران حوزه علوم دینی سرودن مرثیه برای مصائب اهل بیت (ع) را از مهمترین راههای نشر عقاید مذهبی شیعه و زنده نگهداشتن سیره و اهداف ائمه شیعه میدانند.
مرثیهسرایی و شعرهای عاشورایی در واقع یکی از شاخههای ادبیات آیینی بهشمار میرود که از گذشتههای دور و در برهههای مختلف در بین ارادتمندان آل الله (ع) رواج داشته و البته سرودن شعرهای آیینی محدود به کشور ما نمانده است، بلکه در ادبیات برونمرزی هم شعرهای آیینی متناسب با دینها و مذهبهای هر خطه به چشم میخورد.
با این وجود مرثیهسرایی در حوزه ادبیات ایران زمین جایگاه متمایزی نسبت به سایر نقاط داشته و دارد، چرا که برخی سرودن مرثیه را از مصداقهای تعظیم شعائر الهی و از راههای مودت به اهل بیت (ع) میدانند و برخی بر این باور هستند که مرثیهسرایی از ۲ رکن اساسی مذهب تشیع یعنی تولی و تبری برگرفته شده است.
در این میان اردبیل نقش ویژهای به عنوان خاستگاه صفویان در ترویج مذهب شیعه در کشور داشته و به مرور زمان و در گذر ایام نیز رنگ نباخته است؛ به طوری که وقتی از مرثیه و شعرهای عاشورایی سخن به میان میآید، مراثی ماندگار مداحان اردبیلی به یاد می افتد.
البته مرثیهای که هدفش ذکر مناقب شخص درگذشته، بزرگ نشان دادن مصیبت و دعوت ماتمزدگان به صبر است، به باور برخی افراد، در حوزه ادبیات دستخوش تغییرهایی شده است که بررسی علمی و ادبی آن ضروری به نظر میرسد.
بر همین اساس با «شهابالدین وطندوست» شاعر، مدرس دانشگاه و رزمنده دوران دفاع مقدس که در عرصه فرهنگی صاحب اثرها و تالیفهایی مانند مجموعه شعر «سخن دل»، «اذان نابهنگام» و «تاماشا» است به گفتوگو پرداختیم.
به طور مختصر در مورد ریشههای ادبیات آیینی و مرثیه توضیح دهید.
وطندوست: ادبیات آیینی از گذشتههای بسیار دور در نقاط مختلف وجود داشت ولی پس از ظهور اسلام رنگ و بوی مذهبی پیدا کرد؛ این شاخه از ادبیات خدامحور بوده و از ائمه و معصومین (ع) در آن گفته میشود، اما محتواهای مرتبط با نهضت عاشورا جلوه بیشتری داشته است.
مرثیه مذهبی را بیشتر متعلق به پیروان مذهب تشیع میدانند که گسترش آن بیشتر به سدههای نهم و دهم هجری قمری و دوره حمکرانی سلسله صفویه باز میگردد و تفاوتهای شعر عاشورایی با مرثیه هم در این است که شعرهای مرثیهای در واقع مدح و ثنای ائمه اطهار (ع) است که بکا (گریاندن) ، سینهزنی و زبان حال دارد؛ در حالی که در شعر عمومی فاخر، تصاویر و آرایه داریم، شعریت کلام برجسته است و مخاطبان خاص خودش را دارد.
برخی بزرگان شعر و ادب از مکتب اردبیل نام میبرند، منظور از مکتب اردبیل چیست و چهرههای شاخص آن چه کسانی هستند؟
وطندوست: این موضوع باید در محفلهای ادبی و تخصصی بیش از این باز شود اما اینکه بزرگان و پیشینیان ما از مکتب اردبیل نام بردند، نشانه شاخص بودن اردبیل در این حوزه است. مرحوم بیضا، شمس عطار و گوهری اردبیلی از پیشگامان مرثیه هستند. از دیگر چهرهها میتوان به شعرایی همچون مضطر اردبیلی، غمگین اردبیلی، شایق اردبیلی، کاتب اردبیلی، طلوعی اردبیل و صدرالممالک اشاره کرد که همعصر ناصرالدین شاه بوده است. طالب اردبیلی، دلخون اردبیلی، احزن اردبیلی و در دهههای اخیر تاج الشعرا (استاد یحیوی)، استاد منزوی، استاد انور و از شعرای زنده استاد هادی غفاری را میتوان از برجستهترین شعرای مرثیه اردبیل نام برد که مکتب اردبیل را ایجاد کردهاند.
از جهاتی سابقه مکتب اردبیل در حوزه ادبیات فارسی و ترکی به قرن هشتم و نهم برمیگردد و غزلها و قصیدههای فوقالعادهای سروده شده است. مکتب اردبیل را صرفا نباید در مرثیه تعریف کرد بلکه آثار متنوعی در ادبیات عرفانی، غنایی، مغازله و اجتماعی تا ادبیات عاشورایی که شاخهای از ادبیات آیینی است در این مکتب وجود دارد.
با این حال اگر بخواهیم مکتب اردبیل یا ادبیات مرثیه را معرفی کنیم، دست روی اشعار ترکی میگذاریم و از شعرهای فارسی غافل میشویم ولی از حیث دیدگاه تخصصی که ادله کافی هم برای ادعای خود دارم که مکتب اردبیل علاوه بر مرثیه در سایر اشعار هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
درباره نقطه آغاز و کانونی شعر مرثیه که الهامبخش آن بوده بفرمایید.
وطن دوست: هر زمان اسلام، قرآن، اعتقادات و باورهای دینی و یا همان کتاب الله و عترت برگرفته از حدیث ثقلین است، به خطر افتاده، خون امام حسین (ع) به جوش و خروش افتاده است. اگر تاریخ اسلام را نگاه کنیم هر وقت اسلام به خطر میافتد، خون امام حسین (ع) در رگهای شیعیان جاری شده و حیات دوبارهای به آن میدهد. بی دلیل نیست که امام خمینی (ره) میفرماید محرم و صفر است اسلام را زنده نگه داشته است.
در مورد مرثیه اردبیل وقتی چهره شاخص و ادیبی مانند مقام معظم رهبری میفرماید اگر تاجالشعرا شناخته میشد تاجالشعرای آذربایجان نه بلکه تاجالشعرای ایران میشد بی جهت نیست و باید این موضوع مدنظر قرار بگیرد.
مرثیه در زبان ترکی از چه جهاتی قابل بررسی و تامل است؟
وطن دوست: مرثیه در کل و مرثیه اردبیل به طور ویژه از چند جنبه قابل بررسی است؛ اول از حیث زبان شعر، ابزارها، ارائهها، امکانات زبانی مانند تصاویر، تخیل و عاطفه و شگردهای بیانی است که باید مدنظر قرار گیرد. دومین موضوع مضمون، محتوا و حزن و اندوهی است که در ادبیات مرثیه وجود دارد.
عنصر دیگر قالبهای شعری اعم از قصیده، قطعه و مسمط و رعایت قافیه، ردیف و عروض در این اشعار است. مهمتر از اینها تطابق محتوا با قالب عروضی است. برای مثال در جایی که قرار است شجاعت به تصویر کشیده شود از قالب ریتمیک، آهنگین، استوار و با صلابت استفاده میشود اما شعر زبان حال، شعری محزون، دلگیرکننده و دارای بکاست.
یکی از ویژگیهای مرثیهسرایی در اشعار ترکی، تصویرسازی است، در این زمینه نمونهای را بیان کنید؟
وطن دوست: مرحوم تاجالشعرا پدر تصویرسازی در مرثیه است که ایماژهای فوق العادهای دارد ، در یکی از اشعار ایشان آمده است:
حسینون یوم قتلی انقلاب اعظم کبری / قارالمیشدی جمال زرفشان شمس عاشورا
(روز کشته شدن امام حسین (ع) انقلاب اعظم کبری برپا شد در این روز جمال زرفشان شمس عاشورا سیاه شده بود)
نقاب غمده گیزلنمیش اُ خورشید جهان آرا / گیینمیش جامه ی ماتم هامی دنیا و مافیها
(در آن روز خورشید جهان آرا در نقاب غم پنهان شده بود و تمام دنیا و هر چه در آن است، جامه ماتم پوشیده بود)
محیط مغربیه لکه لکه سرخگون اولمیش / فضای آسمانی تیره تیره مثل خون اولمیش
(آسمان مغرب همانند لکههای خونین سرخگون شده بود فضای آسمان هم تیره و تار شده بود)
غروب اولدی، هوا دوندی ، کسیلدی غرش و غرا / افقدن قرص ماه اولدی سینیخ مس تشتی تک پیدا
(هنگامی که غروب شد و صدای غرشها فرونشست، از سمت افق قرص ماه همانند تشت مس شکسته پیدا شد)
وئریبلر سس سسه درندگان وحشی صحرا / آغاجلاردان دوشن یارپاخ یره سسلر حسینم وا
(درندگان وحشی صحرا سرو صدا می کردند و برگهایی که برزمین می افتادند فریاد حسینم وا سر میدادند)
یاری یانمیش چادیرلاردان نوای غم گلر هر دم / سو موج ایلر دَیَر دیوار نهره سسلَنر علقم
(هر دم از چادرهای نیمسوخته صدای ناله میآمد و موج آب به دیوار نهر برخورد کرده و صدای غم میدهد)
یا شمس عطار اردبیلی از شعرای قرون هشتم و نهم که گرایشهای عرفانی هم دارد، تصویرسازی فوقالعادهای دارد و بحبوحه جنگ را به بزم خلوت تشبیه کرده است:
عاشق صادق اودور کی جان وره جانانینه / میل جانان ایئتمسین هرکس که قیماز جانینه
(عاشق کسی است که جان خود را فدای جانان کند و هر کس جان خود را دوست دارد، میل جانان نکند)
بزم خلوت گور نه حالتدور حسین و شمر مست / شمر مست ملک ری اما حسین مست الست
( ببین بزم خلوت چگونه است که هم حسین و هم شمر مست هستند / شمر مست ملک و قدرت است و امام حسین ست الست)
باش ووروان بو باش کسن او ، بو مسیح او بت پرست / بیر تماشا قیل حسینین حالت مستانینه
(در این بزم یکی سر میدهد و یکی سر میبرد، یکی مسیح و دیگری بت پرست است. حالت مستانه امام حسین را در این بزم خلوت تماشا کنید)
درباره وجه تمایز مرثیه های ترکی با مرثیههای فارسی بفرمایید؟
وطن دوست: واقعیت این است که در ادبیات مرثیه آثار ترکی بسیار برتر از آثار فارسی است. در دوره معاصر شعرای توانمندی همچون آقایان غزوه، برقعی، بابایی و استاد مجاهدی و حبیبالله چایچیان داریم. اما در مرثیه ترکی در ادوار گذشته شعرایی همچون قمری دربندی و دخیل مراغهای و در عصر جدید تاجالشعرا بسیار برجسته هستند. البته این در مرثیه است. در غزل و ادبیات غنایی، زبان فارسی حتما چربش بیشتری دارد و بسیار برجستهتر است در واقع قالب غالب زبان فارسی غزل است، هر چند غزلهای ترکی شعرایی مانند ملامحمد فضولی و سیدعظیم شیروانی هم بسیار ناب است.
اردبیل با مداحان برجستهای مانند خانواده موذن زادهها و استاد تمدن شناخته شده است که مرثیهها را در مجالس عزاداری اجرا میکنند. مرثیههای ترکی چطور با موسیقی و آهنگ هماهنگ شده است؟
وطن دوست: مجالس سوگواری مثل زنجیرزنی، سینهزنی و تعزیهگردانی و یا زبان حال هر کدام قالب موسیقایی خاص خود را میخواهد و اتفاقا اینها به سرایش مرثیه قوت بخشیده است ، برای مثال یکی از قصیدههای کوتاه درباره حضرت علی اکبر (ع) دارم به این مضمون:
ای قوم، علیّ اکبرم من نوباوه باغ حیدرم من
(ای قوم من علی اکبر هستم و نوباوه باغ حیدر هستم)
حتما بیلیسوز آتام حسین دی پرورده او مطهرم من
(حتما می دانید پدرم حسین (ع) است و من پرورده آن باغ مطهر هستم)
اللهَ قسم سیزیله پیکار شمشیر ایلینجه ایلرم من
(به خدا قسم تا زمانی که شمشیرم خم شود با شما پیکار خواهم کرد)
این قصیده که رجزخوانی حضرت علی اکبر (ع) است لحن حماسی دارد و طبیعی است که برای رجزخونی نمیتوان از بحر عروضی محزون استفاده کرد. مداحان خوشالحان ما مثل خانواده معظم موذن زادهها به ویژه حاج سلیم مرحوم چون به قواعد موسیقی اشراف داشتند، به ترویج و سرایش و پیدایش مرثیه خیلی کمک کردند.
آسیبهای مرثیهسرایی و مداحی امروز را چطور میبینید؟ برای مقابله با تحریف و غلو در مرثیهها چه کارهایی شده است؟
وطن دوست: برخی مرثیهها و شعرهای عاشورایی امروزی در واقع سرودههایی از من درآوردی یا برگرفته از ترانهها است و این مهمترین آسیبی است که با آن مواجه هستیم؛ این آسیب در طول ۲ دهه گذشته به عرصه مرثیهسرایی وارد شده و حتی در چند سال گذشته همه قاعدهها، سبکهای اصیل شعر و موسیقی آیینی سنتی را کنار زده است؛ این در حالی است که حتی نسل جوان به چنین اثرهایی از باب شنیدن مرثیه گوش نمیدهند، بلکه آن را به عنوان سبکی از موسیقی با واژههایی متفاوت گوش میکنند که امری غلط است.
این امر از عدهای شاعران جدید ناشی میشود که بدون تسلط به تاریخ و حتی خواندن مقتلها و منابع معتبر یا دستکم نگه داشتن حرمت و منزلت ائمه اطهار (ع) مطالبی مینویسند که عدهای دیگر هم آنها را نادانسته اجرا میکنند؛ البته با توجه به همین مسائل بود که بنیاد دعبل خزاعی با نظر مقام معظم رهبری برای مقابله با اغراق و تحریف تشکیل شد.
شاعر در مرثیه ترکی خود را در جایگاه یکی از شخصیتها قرار میدهد و حزن و سایر احساسات خود را با شرایط رعایت حرمت آنها بیان میکند، در حالی که برخی علاقه و ارادت به ائمه اطهار (ع) را با معشوق مجازی مقایسه میکنند؛ حتی وقتی به مسائل تاریخی برمیگردیم هم باید از تحریف خودداری کنیم، زیرا در این زمینه هم غلو جایز نیست.
مقتلهای مفید، ابومخنف، لهوف سید ابن طاووس و نفس المهموم جزو منابع معتبر هستند و در کنار آنها چند منبع خارجی داریم که تا حدودی درست است و شاعران جوان باید مراقب باشند و با مطالعه به ترویج صحیح شعائر اهل بیت بپردازند.
/ انتهای پیام /
منبع: خبرگزاری ایرنا