گروه راهبرد «سدید»؛در سلسله گزارشهای اندیشه با موضوع «مکتب کربلا در نگاه برخی اندیشمندان معاصر» به بررسی حادثه عاشورا در آینه
آیت الله مصباح یزدی ،
آیت الله میرباقری و
مرحوم استاد علی صفایی حائری پرداختیم. در بخش چهارم این گزارش، اندیشه علامه محمد رضا حکیمی در این باره بررسی شده است.
یکی از اندیشمندان نوآور جهان اسلام که بخش قابل توجهی از اندیشه خود را به توضیح و تفسیر نهضت امام حسین (ع) اختصاص داده، علامه محمد رضا حکیمی است. حکیمی که علی رغم گوشه گیری عملی و اعتراضی خویش از مسائل سیاسی، مبلغ اندیشهای کاملا عدالتخواهانه بوده به نحوی که برخی از وی با عنوان پدر جریان عدالتخواهی کشور یاد میکنند، نهضت کربلا را نیز از دریچه عدالت مورد بررسی قرار میدهند. سطور پیش رو گزارشی است از اندیشههای ایشان در خصوص نهضت کربلا که میخوانید.
اسلام بنی امیه، کالبدی بدون روح
با بعثت نبی مکرم اسلام، جدیترین دشمن حضرت خاندان ابو سفیان بودند. این جریان که در سالهای ابتدایی بعثت تمام تلاش خود را برای مقابله با شکل گیری اسلام انجام دادند، بعد از فتح مکه علی الظاهر شکست خورده به حساب میآمدند، اما فتح مکه و مسلمان شدن این جریان به معنای پایان دشمنیهای آنان نبود. جریان ابوسفیان با مشاهده جلال و شکوهی که اسلام برای عرب به وجود آورده بود، طرح خود را به جای هدم و نابودی اسلام به تسخیر آن و مصادره به مطلوب تغییر دادند. لازمه این تسخیر چیزی است که استاد حکیمی از آن به ریشه کنی عدالت قرآنی تعبیر میکنند. به عبارت دیگر ابوسفیان و خاندان او با ایستادگی در مقابل عدالت قرآنی که با شاخصهایی همچون تعدیل ثروت، ریشه کنی بردگی، از میان بردن فواصل طبقاتی (آقایی و آقازادگی خواص و نوکری عموم جامعه) و ... شناخته میشد تلاش کردند بر مرکب شکوهی سوار شوند که به واسطه دهها سال مجاهدت مومنین به وجود آمده بود. به تعبیر خود ابوسفیان بر سر مزار حمزه سیدالشهدا، آن چیزی که سربازان اسلام بر سر آن با ابوسفیان میجنگیدند با خلافت معاویه در دستان آنان قرار گرفت.
کربلا، مظلومیت مضاعف
استاد حکیمی دو شعار اصلی دین الهی را نخست بندگی الهی و توحید و سپس عدل و میزان میدانند. عاشورا از منظر ایشان در دو بخش قیام و پیام خلاصه شده است، از بعد قیام، این نهضت بعدها خود منجر به دهها قیام دیگر شد، اما از منظر پیام، عبارت هیهات من الذله که بعد حماسی دارد جای خود را به بعد احساسی داده و جلوه گر نشد. استاد حکیمی از این حالت به مظلومیت مضاعف یاد میکنند. از نظر ایشان ما با دو نوع مظلومیت روبه رو هستیم، نخست مظلومیتی که به خود امام حسین در آن برهه تحمیل شد و دوم مظلومیت مضاعف که عبارت است از مظلومیت پیام عاشورا؛ پیام عاشورا که مبارزه با اتراف، اسراف و ظلم بود تبدیل معنویتی فردی میشود.
عاشورا، عدالت همپای عبادت
علامه حکیمی پیام عاشورا را خلاصه در دو عنصر نماز و عدالت میدانند. نماز عبارت است از یاد و ذکر الهی، عبودیت در برابر پروردگار و اتصال به ذات اقدسش، وی در خصوص عدالت نیز مینویسد:
- «چرا نباید به پیروی از قرآن و اهل بیت تأکید بر عدالت نیز مانند تأکید بر عبادت مطرح باشد؟ چرا نباید أمر به معروف و نهی از منکر دامنه اش اقتصاد و قضاوت را نیز بگیرد، و در بازارها و فرصتهای اقتصادی و معاملات خارجی و روابط و مسائل مالی جامعه دولتی و خصوصی هر دو حضور داشته باشد؟ در صورتی که اینجاها که یاد شد، مرکز اصلی امر به معروف و نهی از منکر است... امام حسین (ع) أمر به معروف را در باب حقوق از یاد رفتگان و مظلومان به صورت عملی مطرح میکنند.»
استاد محمد رضا حکیمی در مبحث عاشورا و ساختار جامعه خود ریشه فساد را در دو عنصر غنای تکاثری و فقر معرفی میکنند و در ادامه ریشه فقر را هم در همان تکاثر معرفی میکنند. به عبارت دیگر از منظر این نگاه روزی فقرا در اموال اغنیا قرار داده شده است و اگر در جامعه فقیری مشاهده میکنید از گناه ثروتمندان است. ایشان هدف جامعه اسلامی را حذف موانع سیر به سوی خدا میدانند و در این میان دو عنصر فقر و تکاثر به معنای بهره مندی از رانت و فساد در چپاول حقوق دیگران، ویژه خواری و اشرافیت، تکاثر و فخر فروشی با ثروت و ... که از مجموع همه اینها با عنوان غنای تکاثری یاد مینمایند از موانع اصلی رسیدن به سعادت است. ساخت جامعهای اگر متشکل از این دو طبقه شد یعنی آن جامعه، ساختاری قارونی داشته و نسبتی با ساختار قرآنی برقرار ننموده است. قیام حضرت با نگاهی به منظور تغییر این ساختار فساد زا و ساخت جامعه قرآنی است و در نگاه استاد حکیمی جمله امام حسین (ع) در خصوص اصلاح امت جد خویش اینگونه تفسیر میشود.
/انتهای پیام/