بررسی کارنامه چهل ساله جشنواره فیلم فجر در گفتگو با مسعود نجفی؛
به عقیده بنده یکی از دلایل تداوم جشنواره و رسیدن آن به دوره چهلم، اتفاقاً همین دولتی برگزار کردن جشنواره و حمایت‌های دولتی از آن است و شاید اگر این جشنواره به بخش خصوصی سپرده می‌شد، تا این دوره دوام نمی‌آورد. شاهد مثال آن بسیاری از جشنواره‌های دیگر که توسط بخش خصوصی برگزارشده و شاید عمر آن به چهار پنج دوره هم نرسیده و دیگر برگزار نمی‌شوند.
گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ جشنواره فیلم فجر از ابتدا تاکنون هرسال فرازوفرودها، متن و حواشی گوناگونی را رقم‌زده و کمتر دوره‌ای از جشنواره فیلم فجر بوده که بدون حواشی و اخبار برجسته و فیلم‌های جنجالی و خبرساز به‌پایان رسیده باشد؛ بنابراین تجربه دهه‌های گذشته و خصوصاً یک دهه‌ای که رو به اتمام است اثبات می‌کند که فجر محل التهابات و خبرسازی‌ها و البته اتفاقات متعددی در جامعه سینمایی و علاقه‌مندان به سینما در کشور بوده است؛ اما شاید لازم باشد تا دقیق‌تر به بررسی این مسئله بپردازیم که جشنواره فیلم فجر در چهل سالگی خود در کدام نقطه ایستاده است. موضوعی که به‌عنوان پرونده مورد مطالعه و گفتگو قرار داده‌ایم. با مسعود نجفی، کارشناس و منتقد سینما که چندین دوره روابط عمومی این جشنواره را نیز برعهده داشته صحبت کردیم که در ادامه از منظر شما می‌گذرد:


اساساً ماهیت، هدف و غایت جشنواره فیلم فجر چیست و این جشنواره در چهار دهه گذشته چه میزان به اهداف خود دست پیداکرده است و در نگاهی دیگر آیا اصلا سیاستی مشخص بر جشنواره حاکم بوده است؟ چون برخی معتقداند که با آمد و شد دولت‌های مختلف، این دولتمردان با سیاست‌های دلخواه، مسیر جشنواره را بر اساس سلایق خود جلو برده اند. تحلیل و نظر شما چیست؟

نجفی: مهمترین کارکرد جشنواره ایجاد یک فضای رقابتی است که برای فیلم‌ها و به تابع آن برای فیلمسازان سینمای ایران بوجود می‌آید. درست است که در فراخوان جشنواره، یکی از مهمترین اهداف آن، ارتقای تولیدات سینمای ایران درج شده، اما همچنان بعد از گذشت ۴۰ سال این بحث رقابتی که به دلیل حضور آثار در آن فراهم می‌شود همچنان داغ است و برای سینماگران ما مهم است و به سبب همین رقابت، بر روی کیفیت آثار سینمایی، جشنواره تاثیر خودش را می‌گذارد و همچنان می‌بینیم که برنامه تقویمی ساخت آثارمان به گونه‌ای تنظیم می‌شود که رونمایی آن اثر در جشنواره فیلم فجر باشد، و همچنان شاهدیم که چهره‌های به نام سینمای ایران، جایزه این جشنواره برایشان مهم است و حتی می‌بینیم که در زمان اکران فیلم ها، یکی از مواردی که بر روی آن تبلیغ می‌شود، نامزدی ذر جشنواره فیلم فجر و یا گرفتن سیمرغ این جشنواره است که این جایزه در روند کاری خود عوامل سینمای ایران نیز بسیار تاثیرگذار بوده است.
اما اینکه این جشنواره از روز اول با چه هدفی شکل گرفته و حالا پس از ۴۰ سال به کجا رسیده، بله باید گفت که تغییر دولت‌ها در شیوه برگزاری این جشنواره بسیار تاثیرگذار بوده است و به نظر من مهمترین آفت جشنواره فیلم فجر، همین بی ثباتی خود دبیران در راس این جشنواره بوده است که امکان یک برنامه ریزی طولانی مدت را از آن‌ها گرفته است.
اگر به جشنواره‌های معتبری که در دنیا در حال برگزاری است، رجوع کنیم، عمر برگزارکننده جشنواره حداقل به ده سال می‌رسد و در این زمان هم ممکن است هر دولتی با هر خط فکری بر سر قدرت بیاید، اما به هر حال آن شخصی که در راس جشنواره است، می‌داند که کارش ادامه دارد و می‌تواند برنامه ریزی بلند مدتی داشته باشد اما در جشنواره فیلم فجر شاهدیم که هر دبیری که منصوب می‌شود، نهایتا یک برنامه ریزی سالیانه دارد و سعی می‌کند در زمان حضور خود، کار‌هایی که به نظرش درست می‌آید را انجام بدهد و حالا سال بعد ممکن است در این جایگاه باشد و یا نباشد.
می‌بینیم که برای یک جشنواره ۴۰ ساله (با توجه که بنده کتابی درباره ادوار مختلف جشنواره به چاپ رساندم، یک اشراف نسبی درباره دوره‌های مختلف این جشنواره دارد) کمتر دوره‌ای هست که با تغییر مدیریتی همراه نباشد و حتی یک دبیر با سابقه مثلا ۴ سال مدیریت جشنواره، خود او هم هر سال یک تغییراتی ایجاد کرده است و این برای یک رویداد سینمایی در حد و نام جشنواره فیلم فجر یک ایراد است که هر سال در حال تجربه کردن یک مدل جدید و سپری کردن دوره‌ای متفاوت است.
 

شاید بشود از صحبت‌های شما این نتیجه را گرفت که اگر جشنواره فیلم فجر توسط دولت اداره نشود و به بخش خصوصی سپرده شود، خروجی مطلوب تری داشته باشد و بشود شاید برای آن یک سیاست گذاری بلند مدتی متصور شد تا دیگر شاهد این تغییرات گسترده نباشیم. چون شاهدیم که جشنواره‌های مهم دنیا معمولا توسط شهرداری‌ها برگزار شده و دولت نهایتا موانع اجراکنندگان را برمی دارد و دیگر اعمال نفوذی در بحث اجرا ندارد. آیا برای ارتقای جشنواره می‌شود آن را به بخش خصوصی سپرد؟

نجفی: به عقیده بنده یکی از دلایل تداوم جشنواره و رسیدن آن به دوره چهلم، اتفاقا همین دولتی برگزار کردن جشنواره و حمایت‌های دولتی از آن است و شاید اگر این جشنواره به بخش خصوصی سپرده می‌شد، تا این دوره دوام نمی‌آورد. شاهد مثال آن بسیاری از جشنواره‌های دیگر که توسط بخش خصوصی برگزار شده و شاید عمر آن به چهار پنج دوره هم نرسیده و دیگر برگزار نمی‌شوند. اینکه اشاره کردید که بسیاری از جشنواره‌های معتبر دنیا توسط شهرداری‌ها برگزار می‌شوند که مهمترین آن‌ها جشنواره فیلم کن فرانسه است، اما در کشور ما شهرداری‌ها هم مانند دولت ها، با تغییرات سیاسی، مدیریت آن‌ها نیز تغییر می‌کند. به عقیده من شاید اجرایی‌ترین شیوه برای اینکه جشنواره با کمترین آسیب در پی این تغییر و تحولات روبرو شود، شاید استقرار یک دبیرخانه دائمی برای جشنواره و قرار گرفتن یک نفر در راس این دبیرخانه باشد. (مانند تیم برگزارکننده جشنواره از قبیل مسئول پشتیبانی، مسئول اجرایی) اگر شما در حال حاضر هسته اصلی برگزار کنندگان جشنواره را رصد کنید، می‌بینید که آن‌ها معمولا با اکثر دولت‌ها بوده اند و کار کرده اند و با این تغییرات دولت ها، جابه جا نشده اند و نیاز است نفری هم که در راس جشنواره قرار می‌گیرد، دارای ثبات مدیریتی بیشتری باشد؛ مثلا آقای نقاش زاده بداند که لااقل تا ۴ سال در این پست باقی خواهد ماند تا بتواند برنامه ریزی‌های لازم را داشته باشد. از طرفی با توجه به اهمیتی که جشنواره برای حکومت دارد، سازمان سینمایی این ریسک را نمی‌کند که فردی را برای مدت طولانی در این جایگاه قرار دهد.
 

برخی معتقداند که اساسا در زمینه فرهنگی خیلی نمی‌شود نگاه‌ها و سیاست‌های بلند مدت داشت و نمی‌شود از جشنواره فیلم فجر حتی با داشتن سیاست‌های مشخص این انتظار را بوجود آورد که در خروجی خود فلان تعداد فیلم اجتماعی، دینی، دفاع مقدسی و ... داشت، چون عملا این تولیدات سفارشی به نتیجه دلخواهی نخواهد رسید و کارگردان و هنرمند باید در یک فضای دغدغه مند، خودش به خلق اثر بپردازد و اصولا این سیاست‌ها به خلق آثار دلخواه نمی‌انجامد؛ از طرفی دیگر سهم دولت در سرمایه گذاری سینما بسیار اندک است. تحلیل شما از بودن یا نبودن این سیاست‌ها چیست؟

نجفی: بله؛ خروجی که معمولا از مجرای دولتی ما به نام فارابی و مرکز گسترش سینمای تجربی در جشنواره می‌آید مثل فیلم «یدو» که سال گذشته جایزه‌های اصلی جشنواره را از آن خود کرد، خروجی فارابی و کانون پرورش فکری بود و یا فیلم «مامان» که سیمرغ بازیگری زن را برای خانم افشار داشت، خروجی مرکز گسترش سینمای تجربی بود و یا حتی اگر در کنار آن‌ها حوزه هنری و اوج را هم در نظر بگیریم، تنها درصدی از تولیدات سینمای ایران را شامل می‌شوند و عملا نمی‌شود سازمان سینمایی، بخش خصوصی را ترغیب و تشویق به ساخت آثاری با ژانر‌ها و موضوعات خاص خودش بکند و طبیعتا سازمان سینمایی فقط می‌تواند به مجرا‌های زیر نظر خود امید داشته باشد، آن هم اگر خروجی آثار همان ایده آلی باشد که فکر می‌کرده است.
 

اما بعضی‌ها معتقداند که دادن سیمرغ جشنواره به فیلمی با موضوع خاص، این سیگنال را از طرف هیات داوری به جامعه سینمایی می‌دهد که مثلا دولت حاکم، با این نوع فیلم‌ها موافق‌تر است.
اینکه جشنواره فیلم فجر اگر به فیلمی چند جایزه داده، باقی سینماگران در سال بعد با آن موضوع فیلم خواهند ساخت، خیلی دخیل نمی‌بینم؛ برخلاف جشنواره فیلم فجر، جشنواره‌های خارجی معتبر به سینماگران ما سمت و سو داده که اگر می‌خواهید فیلمتان دیده شود، با این فرم و محتوا فیلم بسازید

نجفی: من خیلی جشنواره فیلم فجر را در این موضوع که اگر به فیلمی چند جایزه داده شود، باقی سینماگران در سال بعد با آن موضوع فیلم خواهند ساخت، خیلی دخیل نمی‌بینم؛ برخلاف جشنواره فیلم فجر، جشنواره‌های خارجی معتبر به سینماگران ما سمت و سو داده که اگر می‌خواهید فیلمتان دیده شود، با این فرم و محتوا فیلم بسازید و حتی عنوان «فیلم‌های جشنواره ای» پدید آمد؛ فیلم‌هایی نظیر آثار عباس کیارستمی، جعفر پناهی و بعد‌ها اصغر فرهادی که با حضور در جشنواره‌ای مختلف جوایزی کسب می‌کردند، خواه ناخواه، برخی فیلمسازان ما از آن‌ها الگوبرداری می‌کردند. اما با مروری بر آثار برگزیده تماشاگران جشنواره فیلم فجر می‌بینیم که اکثر آن‌ها فیلم‌های اجتماعی بوده و آثار بهترین فیلم نیز در کنار آثار اجتماعی معمولا دفاع مقدسی بوده و مثلا هیچ وقت یک فیلم کمدی بهترین فیلم جشنواره نشده است و معمولا به یاد ندارم تا این آثار به سینماگران ما سمت و سو برای تولید داده باشد. به عنوان مثال همین فیلم «یدو» که در جشنواره سال گذشته ۵ سیمرغ بهترین فیلم، کارگردانی و کلی نامزدی برای سیمرغ داشت، بعید می‌دانم که الگوی فیلمی برای تولید شده باشد. فضای غالب فیلم سازی در کشورمان قالب اجتماعی است و بنده تاثیر جشنواره فیلم فجر را در این زمینه زیاد نمی‌بینم.
 
 
یعنی حتی به نظرتان در این سال‌ها چینش هیات انتخاب برای فیلم‌های جشنواره و یا داوری برای جایزه ها، تاثیر خاصی بر رفتار جشنواره نداشته است؟

نجفی: خیر؛ هر سال ما حدود ۱۰۰ فیلم متقاضی حضور در جشنواره هستند و در بین آن‌ها معمولا درصدی فیلم اجتماعی، دفاع مقدسی، کمدی، دینی و... داشتیم که ممکن است این درصد برخی سال‌ها بالا و پایین شده باشد، اما معمولا ترکیبی از عناوین مختلف حضور داشته است که هیات انتخاب با سیاست‌هایی که وجود داشته و سلیقه افراد، فیم‌های خودشان را انتخاب کرده اند.
 

بعد از دهه‌های هفتاد و هشتاد، این احساس وجود دارد که جشنواره فیلم فجر گویا دیگر ابهت و اقتدار و اهمیت گذشته را در بین هنرمندان و سینماگران ندارد و شاهد بودیم که به بهانه‌های مختلف برخی از آن‌ها این جشنواره را تحریم کرده و ترجیح داده اند که فیلم خود را راهی جشنواره نکنند. آیا جشنواره به دیده شدن یک فیلم کمک کرده یا این هنرمندان هستند که با آثار خود به جشنواره بها داده اند؟

نجفی: من خیلی موافق این نیستم که جشنواره دیگر ابهت گذشته خود را ندارد، اما به هر حال این مسیری که طی شده و اتفاقاتی که افتاده بی تاثیر نیست در مقایسه با دهه هفتاد و استقبالی که از طرف مردم با بستن صف‌های طولانی ایجاد می‌شد و یا آن علاقه‌هایی که خود سینماگران داشتند که البته در سال‌هایی تبدیل به اجبار می‌شد که اگر می‌خواهید فیلمتان سال بعد در چرخه اکران باشد، باید در جشنواره حضور داشته باشید و ممکن است آن علاقه دیگر وجود نداشته باشد و علاوه بر همه این‌ها ممکن است دلایل دیگری هم وجود داشته باشد.
هنوز جشنواره فیلم فجر برای فیلمسازانی که حتی سیمرغ‌های فراوانی از این جشنواره کسب کرده اند، اهمیت بالایی دارد و شاهد این مدعا تلاش و آماری است که در طی این سال‌ها شاهد آن بوده ایم. از حاشیه‌هایی که همیشه بر سر فیلم‌های هیات انتخاب وجود داشته تا جنجال‌هایی که بر سر دادن سیمرغ‌ها بوجود آمده است که آن از اهمیت جشنواره در نزد سینماگران حکایت دارد

یکی از دلایل آن مثلا این بود که مردم در گذشته ترجیح می‌دادند که فیلم را ابتدا در جشنواره ببینند، چون معمولا فاصله زیادی بین اکران جشنواره و اکران در سینما وجود داشت و مثل الان زمان اکران کوتاه و یا خبری از اکران‌های خصوصی نبود و الان اگر کسی بخواهد فیلمی را خارج از جشنواره ببیند، به سرعت این امکان برایش بوجود می‌آید؛ و شاید فیلمی که در جشنواره به نمایش در می‌آمد، گا‌ها موفق به اکران عمومی نمی‌شد و خاطرم هست که همین برای عده‌ای انگیزه رفتن به جشنواره همین بود که نسخه جشنواره فیلم را ببینند، چون ممکن بود برای اکران عمومی آن فیلم مورد سانسور قرار گیرد و شاید عرضه فیلم‌ها از سینما به شبکه نمایش خانگی آنقدر سریع نبود و سینما تنها محل دیدن فیلم‌های روز بود و در کنار آن مدیوم‌های مختلفی برای تماشای فیلم در اختیار مردم قرار نداشت و سینما جزء تفریح‌های خاص مردم بود که رفته رفته رقبایی برای آن پیدا شد.
از نظر خود سینماگران هم شاید دلایل متفاوتی وجود داشته باشد. شاید در آن دوران برای بسیاری از فیلم‌ها این حق انتخاب وجود نداشته که مثلا در صورت عدم حضور در جشنوراه فیلم فجر، فیلم خود را راهی فلان جشنواره بین المللی کنند. اتفاقی که این سال‌ها برای جشنواره فیلم فجر در حال رقم خوردن است و برخی کارگردان‌ها ترجیح می‌دهند تا با عدم اکران فیلم خود در جشنواره فجر، امتیاز حضور در سایر جشنواره الف و معتبر را از دست ندهند.
اما به عقیده من با همه این توضیحات هنوز جشنواره فیلم فجر برای فیلمسازانی که حتی سیمرغ‌های فراوانی از این جشنواره کسب کرده اند، اهمیت بالایی دارد و شاهد این مدعا تلاش و آماری است که در طی این سال‌ها شاهد آن بوده ایم. از حاشیه‌هایی که همیشه بر سر فیلم‌های هیات انتخاب وجود داشته تا جنجال‌هایی که بر سر دادن سیمرغ‌ها بوجود آمده است که آن از اهمیت جشنواره در نزد سینماگران حکایت دارد.
 

کمی درباره بخش جهانی جشنواره صحبت کنیم. بخشی که سال‌ها با بخش دولتی به صورت یکپارچه اداره می‌شد، در سال‌های گذشته به عنوان بخشی مستقل جدا شد. اصلا چرا جدا شد؟ آیا با این جدایی به اهداف و سیاست‌های خود رسید؟

نجفی: دلیل اصلی آن مقطعی که بخش بین الملل جشنواره جدا شد، به زعم کسانی که این تصمیم را گرفتند، این بود که این بخش عملا زیر سایه بخش دولتی قرار گرفته است و دیده نمی‌شود و من با این نظر موافق بودم، چون به شخصه از سال ۸۰ که با عنوان خبرنگار در جشنواره حاضر بودم، چون برنامه اکران فیلم‌های داخلی آنقدر به صورت فشرده اجرا می‌شود که سایر بخش‌ها عملا دیده نمی‌شود و کسانی که در این جشنواره حاضر می‌شوند، ترجیح می‌دهند که فیلم‌های ایرانی را تماشا کنند. حتی در دوره‌ای جشنواره را به دو قسمت تبدیل کردند تا بخش بین الملل بیشتر دیده شود و چهار پنج روز اول را به بخش جهانی با فیلم‌های ایرانی حاضر در این بخش اختصاص دادند و نیمه دوم را به بخش داخلی اختصاص دادند که باز هم آن اتفاق مورد نظر نیافتاد و عملا هیجان و انرژی نیمه اول گرفته شد و عملا از نیمه دوم آن شور و حال جشنواره بوجود آمد. اما در کنار این‌ها من معتقدم وقتی شما برای این جشنواره مهمان‌های خارجی دعوت می‌کنید، طبیعتا آن‌ها با دیدن شور و حال تماشاگران و سینماگران از برگزاری جشنواره، بازخورد‌های مثبت تری نصیبشان می‌شود تا در یک زمان و مکان دیگری و به نام بخش جهانی بخواهیم سینمای ایران را به آن‌ها معرفی کنیم.
به عقیده من مهمترین آفت آن عدم توجه رسانه‌ها و اهالی سینما به بخش بین الملل جشنواره بوده که به ان ضربه زده است.
 

در دوره‌های گذشته که عملا این بخش جهانی جدا شده بود و دیگر در سایه بخش داخلی نبود، به اهداف و سیاست گذاری‌های خود رسید؟

نجفی: بالاخره یک فضای جدیدی را برای سینمای ایران بوجود آورد به دلیل حضور میهمانان سرشناسی که حضور پیدا کردند و یا زمان اختصاصی که صرفا برای همین بخش اختصاص داشت، اما به هر حال با انتقاداتی هم مواجه بود که منجر به ادغام دوباره آن‌ها شده است.
 
 
یک نگاه دیگری بر اجرای جشنواره فیلم فجر به صورت بین الملل وجود دارد. اصولا اعتبار و اهمیت یک جشنواره بین المللی بر پایه حضور میهمانان و فیلم‌های کارگردان‌های مهمی است که در آن فستیوال حضور دارند و کشور ما، چون به یک سری الزامات دینی و مذهبی پایبند است، اساسا شاید یک کارگردان مهم و شناخته شده، تمایلی به اکران فیلم خود برای اولین بار در فجر نداشته باشد، چون قاعدتا باید فیلم خود را قدری سانسور کند و احتمالا زیر بار این کار نرود و احتمالا فجر شاهد فیلم‌های دسته چندم سینمای جهان خواهد بود. چه نگاهی برای افزایش اعتبار جشنواره وجود دارد؟

نجفی: این اتفاق به هر حال باید به نحوی انجام شود. چون عملا  در منطقه ما جشنواره‌ای سینمایی که حرفی برای گفتن داشته باشد، وجود ندارد؛ البته تلاش‌هایی اخیرا صورت گرفته از عربستان و قطر تا امارات همه در تلاش اند تا جشنواره‌های رنگارنگی برگزار کنند و ما اگر می‌خواهیم از این قافله به راه افتاده عقب نمانیم، باید تلاش هایمان را بیشتر کنیم کما اینکه ما خودمان نیز دارای تولیدات خوبی هستیم، چون این کشور‌ها هیچ کدامشان تولیدات قابل عرضه‌ای ندارند. ما در کنار تولیدات خوبمان، می‌توانیم یک جشنواره خوب منطقه‌ای داشته باشیم و شاید اگر از همان ابتدا جشنواره فیلم فجر به کار خود ادامه می‌داد و ما در بخش جهانی و بین الملل جشنواره دیگری برگزار می‌کردیم، شاید اتفاق بهتری می‌افتاد و هیچ وقت با فجر هم مقایسه نمی‌شد.
 
/انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha