بررسی مقایسه‌ای رویداد‌های جشن حافظ و جشنواره فیلم فجر؛
در این مقال ضمن مرور فرآیند سینمای جشنواره‌ای در ایران، یک بررسی مقایسه‌ای میان دو رویداد اصلی سینمایی و تلویزیونی در کشور به طور مجزا شامل جشن سینمایی و تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی حافظ و جشنواره فیلم فجر صورت گرفته است که در ادامه، به چالش‌های مستعد و اصلی هریک از آنها نیز اشاره شده است.
گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ از سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، سینمای جشنواره‌ای که به نوعی الگویی از تجدد سینمایی پساکلاسیک غربی بود، در ایران نیز به تدریج رواج یافت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با شدت گرفتن میزان تولیدات انقلابی و با مضامین دفاع مقدس و سینمای جنگ، سینمای موسوم به روشنفکری که در واقع بازنمایی بخشی از سینمای روشنفکری پیش از انقلاب بود نیز رخنمایی کرد. جریان روشنفکری در ایام پس از انقلاب، سینما را نیز به مثابه یک فضای مناسب برای معرفی و نشر آراء و افکار خویش در نظر گرفت؛ لذا مرکزیت ویژه این جریان در کنار سایر بخش‌های هنر دراماتیک و همچنین مستند بر سینما نیز معطوف شد. به تدریج خط جشنواره‌ای سینمای ایران در دهه ۶۰ به فضا و جریان متداول جشنواره‌ای در خارج از ایران و خصوصا در برخی از کشور‌های صاحب نام در هنر سینما در اروپا و آمریکا، این خط سینمایی روشنفکری در ایران را به سمت خود ترغیب کرد. در واقع مدتی بعد فضای جشنواره‌ای در اروپا و آمریکا سهمی از فضای خود را به انعکاس نظرات روشنفکری در قالب مدیوم سینمای ایران اختصاص داد و به مرور میزان فیلم‌هایی که از ایران به سوی جشنواره‌های خارجی سوق می‌یافتند بیشتر و بیشتر شد؛ تا آنجا که به تدریج نوعی فرهنگ سینمایی جشنواره‌ای در ایران پدیدار شد که نقطه عطف و کانونی آن را می‌شود در اواخر دهه شصت و پس از جنگ هشت ساله در سینمای ایران دید. این مقطع زمانی به دوره‌ای مربوط می‌شود که از یک سو یک دهه از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذشت و به طور طبیعی فضا برای نقد اهداف انقلاب برای جریان‌های منتقد حکومت و روشنفکر فراهم بود و از سوی دیگر با پایان جنگ و شروع دوران موسوم به سازندگی، فضای فکری و فرهنگی جامعه به سوی نوعی دگراندیشی تمایل می‌یافت. در این مقطع هنر سینما بیش از سایر هنر‌ها فضا را برای نقد وضعیت موجود یا حداقل اشاره به برخی از مسائل که با اهداف انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ زاویه داشت به خود اختصاص داد؛ تا آنجا که اساساً سینما و برخی از تولیدات سینمایی به فضای کانونی برخی از مخالفین وضع موجود در آن زمان تبدیل شده بود و به طور طبیعی فیلمسازانی که گرایش به این فضا داشتند، به نحوی در میان مخالفین به جامعه مرجع تبدیل می‌شدند؛ از این مقطع است که به مرور سینمای جشنواره‌ای پس از انقلاب با ضعف سیاست‌ها در وزارت ارشاد وقت و برخی تندروی‌ها در دستگاه سیاستگذاری و حاکمیتی فرهنگی همجوار می‌شود تا مسئله سینمای جشنواره‌ای ایران به یکی از نقاط عطف چالشی در سینمای ایران بدل شود. در این مقطع اندیشمندانی مانند مرتضی آوینی با مطالعه و درک درست از سینمای جشنواره‌ای مدرن غربی، بارقه‌ها و تاثیراتی از آن در سینمای اواخر دهه ۶۰ را دریافته بودند و اهالی هنر متعالی و انسانی و تصمیم‌گیرندگان و سیاست‌گذاران کلان فرهنگی کشور را نسبت به آن زنهار می‌دادند که عَن‌قریب سینمای ایران نیز روز به روز آلوده‌تر به سینمای جشنواره‌ای اروپایی و آمریکایی که یکی از آوردگاه‌های مهم نظام لیبرالیسم فرهنگی در جهان است بشود.

به مرور در دهه ۷۰ و با روی کار آمدن دولت اصلاحات، آن قالب سینمای جشنواره‌ای روشنفکر پسند، فضای سیاسی را به نفع و جناح خود دیده و بیشتر و بیشتر از این بستر در جهت نقد وضعیت موجود و به مرور تبدیل سینما به یک سینمای بیشتر سیاست‌زده فراهم دید؛ به گونه‌ای که تا دهه ۸۰ عملاً قالب‌های دیگر سینمایی مانند سینمای کودک کمرنگ شد و فضای غالب بر سینمای ایران را موضوعات سیاسی و اعتراض به وضع موجود فراگرفت. این جریان با بازتولید خود در طی دو دهه به سطحی از رشد رسید که خود را همقواره برای رقابت با برخی آثار در سینمای جهانی در برخی جشنواره‌های درجه ۲ و ۳ اروپایی و آمریکایی دید و به نوعی منجر به آن شد که بخش مهمی از افق برخی از سینماگر‌های ایرانی همین جشنواره‌ها باشد. در مقابل نیز تنها جشنواره خاص سینمایی ایران که جشنواره فیلم فجر بود نیز برخی از این آثار را با حمایت‌های دولتی تأمین می‌کرد و آن‌ها در مقاطعی سر از جشنواره‌های خارجی نیز درمی‌آوردند و گویی دستگاه سینمایی ایران در خواب غفلت سیاستگذاران آن برای جشنواره‌های خارجی خوراک تهیه می‌کردند! برخی از این فیلم‌ها نه تنها به وضع موجود در ایران اشاره نداشت، بلکه در مواردی تصویری وارونه از شرایط اجتماعی و فرهنگی ایران به خارج منعکس می‌کرد و برای برخی از همین جشنواره‌های خارجی دقیقاً همین موارد بود که مورد پسند قرار می‌گرفت و منجر می‌شد تا آن فیلم‌های ایرانی مورد تقدیر آن‌ها قرار بگیرند. در مقابل، دستگاه سینمایی ایران به جای اصلاح ساز و کار و سیاست‌ها، میزان سختگیری‌های غیر سینمایی و غیرهنری را افزایش داد که در مقاطعی این سطح از سختگیری، خود را در جریان انتخاب آثار و تقدیر از آن‌ها در جشنواره‌های فجر سالیانه سینمای ایران نشان می‌داد و در واقع کمتر دوره‌ای از میان این چند دهه دوره جشنواره فیلم فجر بوده که با اعتراض و چالش و قهر و انصراف و تحریم و... همراه نباشد. جشن جایزه حافظ به واسطه اعتراض به همین رویه با محوریت مجله دنیای تصویر و با هدایت مرحوم علی معلم، بنیانگذار و سردبیر سابق مجله سینمایی دنیای تصویر شکل گرفت و توجیه آن این بود که ما در یک جشنواره‌ی غیر دولتی قصد داریم تا برای سینما و تلویزیون ایران جشن گرفته و خارج از اِعمال نظرات دولتی و سیاسی و... از برگزیدگان واقعی تقدیر و تشکر کنیم و به آن‌ها ارج بنهیم.


درباره جشن حافظ (جایزه مجله دنیای تصویر)

جشن جایزه حافظ یک مراسم سالیانه است که در آن از دستاورد‌های سینمایی در سینمای ایران تقدیر می‌شود. اولین دوره این جشن در سال ۱۳۷۶ و به همت مجله دنیای تصویر برگزار شد. از آنجا که متولی اصلی این جشن مجله دنیای تصویر است، این جشن را به نام این مجله نیز می‌شناسند که به صورت غیردولتی عنوان تنها جشنواره و جایزه سینمایی غیردولتی در ایران را برای خود برگزیده است. به مرور این جشنواره در کنار بررسی و توجه به آثار سینمایی ایران، به تقدیر از برخی آثار تلویزیونی ایران که با محوریت صدا و سیما تولید می‌شود نیز پرداخته است و از این جنبه به عنوان گلدن گلوب ایرانی نیز مطرح می‌شود.

 جایزه شاخص این جشن یک مجسمه نگارشی است که به نام نگارشی عنوان حافظ در رسم‌الخط سنتی ایران شبیه است. جایزه این مراسم شامل ۲۳ مجسمه و یک مدال یادبود عباس کیارستمی است که از سال ۱۳۹۵ به مجموعه جوایز این جشن اضافه شده است.

جوایز مجسمه بیست و سه گانه این مراسم شامل این بخش‌هاست: بهترین فیلم-بهترین کارگردانی-بهترین فیلمنامه (اصلی یا اقتباسی) -بهترین فیلمبرداری سینمایی-بهترین موسیقی متن-بهترین دستاورد فنی و هنری-بهترین بازیگر نقش اول مرد (۲ جایزه) -بهترین بازیگر نقش اول زن (۲ جایزه) -بهترین خواننده تیتراژ فیلم و مجموعه تلویزیونی-بهترین مستند-بهترین مجموعه تلویزیونی-بهترین کارگردان تلویزیونی-بهترین فیلمنامه تلویزیونی-بهترین بازیگر مرد درام تلویزیونی-بهترین بازیگر مرد کمدی تلویزیونی-بهترین بازیگر زن درام تلویزیونی-بهترین بازیگر زن کمدی تلویزیونی-بهترین چهره تلویزیونی-جایزه هیئت داوران-جایزه یک عمر فعالیت هنری-جایزه ادبیات سینمایی؛ نفرات برگزیده توسط هیئت داوران که تعداد آن‌ها ۹ نفر شامل نویسندگان و منتقدین مجله دنیای تصویر است، انتخاب و معرفی می‌شوند.



درباره جشنواره فیلم فجر

جشنواره فیلم فجر از سال ۱۳۶۱ (با دبیری حسین وخشوری در دوره اول) تا به حال، در بهمن ماه هرسال در کشور برگزار می‌شود و تا حالا ۳۹ دوره از آن برگزار شده است که به همت بنیاد سینمایی فارابی و تحت نظارت کلان سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار می‌شود. اما آنچه لازم به ذکر است، جشنواره فیلم فجر در واقع در سپهر سینمای ایران از سال ۱۳۶۱ تاکنون به نوعی جایگزین جشنواره بین‌المللی فیلم تهران شده است که این جشنواره بین‌المللی تا پیش از پیروزی انقلاب با حمایت دفتر فرح پهلوی در کشور برگزار می‌شده است که در این جشنواره آثار سینمای ایران در کنار برخی آثار بین‌المللی قرار می‌گرفته و با هم به رقابت می‌پرداخته‌اند. جشنواره فیلم فجر از سال ۱۳۶۱ صرفاً به تولیدات سینمای ایران در طول یک سال گذشته آن متمرکز بوده است، اما بخش بین‌الملل نیز از سال ۱۳۷۴ به کلیت این جشنواره اضافه شد که برخی فیلم‌های سینمای جهان فرصت داشتند تا در این جشنواره حضور پیدا کنند که این مسئله جدای از هر رخداد مثبت، منجر به قرابت سینمای ایران به سینمای جشنواره‌ای جهانی بود. اما بخش بین‌الملل سرانجام از سال ۱۳۹۳ از جشنواره فیلم فجر کنار گذاشته شد و در مقطع زمانی دیگری به صورت جداگانه برگزار می‌شود. در طی سالیان اخیر، بخش‌های جنبی شامل سینمای مستند، فیلم کوتاه و مسابقه مواد تبلیغاتی و اطلاع رسانی به جشنواره فیلم فجر اضافه شده است.

جوایز این جشنواره شامل: جایزه مخصوص سیمرغ بلورین، دیپلم افتخار و لوح زرین است و هرسال در ابتدای شروع جشنواره در افتتاحیه آن، یک آئین بزرگداشت برای یک هنرمند نامی و شناخته شده و موثر در چند دهه سینمای ایران برگزار میشود و پس از طی یک بازه زمانی که معمولاً از ۱۲ بهمن ماه تا ۲۱ بهمن ماه است، در مراسم جشن اختتامیه جشنواره، جوایز ویژه بخش‌های مختلف و جوایز مردمی (با انتخاب و رأی مخاطبین) داده می‌شود.

جشنواره فیلم فجر در دو بخش سینمای ایران و سینمای بین‌الملل (جهان) در دو مقطع زمانی برگزار می‌شود. بخش سینمای ایران شامل: سودای سیمرغ (مسابقه سینمای ایران) -نگاه نو (فیلم‌های اول) -سینما حقیقت (آثار مستند سینمایی) -هنر و تجربه (تجربه اول) -انیمیشن (که از دوره سی و چهارم-۱۳۹۴-به بخش‌های جشنواره اضافه شد). بخش سینمای بین‌الملل (جهان) نیز شامل: جام جهان‌نما-سینما سعادت-جشنواره‌ی جشنواره‌ها-نمایش‌های ویژه-جلوه گاه شرق می‌باشد.



چالش‌ها و ویژگی‌های جشن جایزه حافظ

از آنجا که همِّ این جشنواره بر برگزاری غیردولتی آن استوار است، از این رو تلاش می‌کند تا برگزیدگان سینمای ایران را با انتخاب آزاد خود در قالب هسته داوران خود در ذیل عنوان حقوقی یک نشریه پیش ببرد. این تلاش تا آنجا پیش رفته که به انتخاب آثار تلویزیونی نیز اقدام می‌کند که اساساً آن آثار تولیدات تحت سیاست‌های حمایتی و نظارتی سازمان صدا و سیما است؛ لذا این جشن به زعم خود در معرفی و تفکیک و ارزیابی آثار تلویزیونی که از رسانه صدا و سیما پخش می‌شود نیز موثر است تا به نوعی نسبت به ارزش‌‎گذاری بر روی برخی آثار تلویزیونی اقدام کند. این رویه طی چند سال اخیر روی خروجی‌های شبکه نمایش خانگی نیز متمرکز شده است و در آخرین دوره این جشن که در چند ماه گذشته برگزار شد، نمونه‌ای از سریال‌های شبکه نمایش خانگی که طی یک سال گذشته در بستر پلتفورم‌ها نمایش داده شد نیز در بخش رقابت حضور داشتند.

این جشن تلاش می‌کند با کمک فضای مجازی (با محوریت صفحه مجازی دنیای تصویر در اینستاگرام)، صورت و نمود مردمی به خود بگیرد و خود، رسانه خود باشد و ضمن آنکه هنوز در میان برخی از اهالی هنر و برخی افکار عمومی و برخی رسانه‌ها، جشنواره فیلم فجر به عنوان یک جشنواره دولتی و حاکمیتیِ کنترل‌‍ شده جاافتاده است و معرفی می‌شود، این جشنواره تلاش می‌کند تا شکل آزادانه‌ای از یک جشنواره از خود در انتخاب و معرفی آثار برگزیده و تقدیر از آن‌ها نشان دهد.

همچنین و با توجه به اخبار و تصاویر و رویداد‌های مربوط به آخرین دوره این جشن که در سال اخیر برگزار شد، متفاوت با انعکاس رسانه‌ای رسمی و دولتی و حاکمیتی از جشنواره فیلم فجر (از متن تا حاشیه آن)، این جشنواره تلاش می‌کند تا از جمعیت سلبریتی‌های سینمایی و تلویزیونی به نحو برجسته و بدون روتوش رونمایی کند که این مسئله مقوّم آن صورت است که انگاره مردمی بودن این جشن را تقویت می‌کند.

با همین رویه این جشن به مرور به عنوان یک رقیب در برابر آن جشنواره‌های تلویزیونی معرفی خواهد شد که با محوریت و میزبانی صدا و سیما برگزار می‌شود، تا آنجا که می‌تواند خط و حد برتری و استاندارد‌های آثار تلویزیونی را از طریق داوری‌ها و ارزیابی‌های خود در این جشن جابجا کند.



چالش‌های جشنواره فیلم فجر

جشنواره فیلم فجر معمولاً و خصوصاً در طی یک دهه اخیر با معضل شائبه حکومتی بودن از سوی برخی رسانه‌های داخلی و خارجی مطرح بوده است؛ لذا القا می‌شود که در معرفی و انتخاب و حتی گزینش آثار برتر، نقش نهاد‌های خارج از فرآیند انتخاب و داوری جشنواره و انتخاب‌های سیاسی و غیرسینمایی در این بین موثر است. همچنین از دیگر چالش‌های جشنواره فیلم فجر از چند ماه پیش از شروع آن، حضور یا عدم حضور برخی از آثار در جشنواره است؛ از این رو برخی از فیلم‌ها از سوی هیئت انتخابِ اولیه از لیست تعداد نهایی فیلم‌های جشنواره کنار گذاشته شده و جزءِ لیست نهایی قرار نمی‌گیرند و این مسئله در فضای مجازی و محافل خبری مجازی بسیار ضریب خبری و گزارشی و رسانه‌ای دریافت می‌کند که به مرور بر مقبولیت و اعتبار آن دوره جشنواره در همان سال اثر منفی خود را می‌گذارد.

همواره نحوه انعکاس حضور جمعیت سلبریتی در متن و حاشیه جشنواره فیلم فجر حاشیه‌ساز بوده است؛ این مسئله در انعکاس‌های رسانه‌ای از افتتاحیه و اختتامیه و نحوه پوشش سلبریتی‌ها و چهره‌های هنری مشهود است، به گونه‌ای که در افتتاحیه یکی از دوره‌های جشنواره فیلم فجر (۱۳۹۲)، سیمای جمهوری اسلامی برای انعکاس این مراسم همواره نمای تصویربرداری بسیار باز (extreme long shot) از سالن برگزاری مراسم را انتخاب کرده بود!

این جشنواره در طول ۳۹ دوره گذشته به تدریج خود را در بخش‌های مختلف و تکنولوژی و جوایز و حمایت از فیلمسازان جوان به روز کرده است، اما نمی‌تواند خود را به طور کامل از جنبه انتخاب و نظارت بر آثار با محوریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مستقل کند، از این رو به نوعی عدم استقلال کافی چالش بزرگ این جشنواره است و این در حالی است که این جشنواره قدیمی می‌تواند با ظرفیت‌هایی که دارد به سینمای ایران جهت مناسب و سازنده بدهد و همواره حکم یک افق سالیانه را برای سال سینمای ایران داشته باشد.


در نهایت اینکه...

جشن حافظ و جشنواره فیلم فجر، به عنوان دو جشنواره سینمایی (و تلویزیونی)، با تفاوت‌های بسیاری که با هم دارند از جهت نوع رویکرد و نگاه به آثار سینمایی در کشور، به عنوان دو نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند که یکی از طرف نهاد دولتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پشتیبانی می‌شود و دیگری با جذب کمک‌ها سعی دارد تا خود را به عنوان یک جشنواره مردمی معرفی کند. از طرف دیگر جشنواره فیلم فجر نیز با قرار دادن بخشی از انتخاب آثار برتر با معیار انتخاب توسط مردم، تلاش می‌کند تا به وجه مردمی بودن خود بیافزاید، اما اگر هردو رویداد جشنواره‌ای را بر اساس نیاز مردم و ایرانی امروز در جامعه در نظر بگیریم، باید گفت که هردو نه تنها مردمی نیستند بلکه بیشتر به آثاری ضریب می‌دهند که مورد توجه بیشتر سلیقه قشر خاصی هستند؛ در جشنواره فیلم فجر سلیقه غالبِ جمعیتی اثر دارد که به جشنواره به عنوان یک رویداد در جهت نگاه جشنواره‌زده (و نه بیشتر در جهت نگاه پویا و سازنده در فلسفه جشنواره که برآمده از آثار عبور کرده از مسیر خلاقیت و رشد واقعی سینمایی است) توجه می‌کنند و در مقابل جشن حافظ نیز از آن جنبه به مردمی بودن خود می‌بالد که ضمن توجه به آثار سینمایی و تلویزیونی، عملاً محلی را برای تجمع و هماوردی جمعیت سلبریتی و روشنفکرنمای سینمایی (با عنوان انتخاب واقعی) فراهم می‌آورد و در این بین عنصر مهم مردم و نیاز‌های طبیعی و انسانی آن‌ها در جامعه ذبح می‌شود و مصادره به مطلوب می‌شود. با تداوم این روند دوقطبی میان دو رویداد جشنواره‌ای، آنچه قربانی و مورد غفلت قرار می‌گیرد، تغییر تدریجی ذائقه از محلِ استاندارد‌های ارزشیابی سینمایی و تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی در یک روند متعارض فکری-سلیقه‌ای خواهد بود.


/انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha