گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ نوروز کنونی نشانی بارز از آمیختگی موفقیتآمیز دو فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی است. همانطور که ایرانیان با آغوش باز و نه از سر زور و شمشیر، دین اسلام را پذیرفتند، اسلام نیز با نگاه مسالمت آمیز و تعمیم گر خویش با تأیید برخی رسومات و آیینهای ملّی ایرانیان از جمله «نوروز» بر پایداری این جشن بزرگ ملی صحه گذاشت. در طول این سالیان نیز ایرانیان مسلمان با گذر از وجوه خرافی این جشن، جوانب انسانی، اجتماعی و توحیدی آن را پررنگ کرده و با تزریق جنبههای دینی و مذهبی، رنگ و بوی ویژهای به این آیین بخشیدهاند که بیش از پیش آن را اجتماعیتر کرده است.
احیای روح جمعی با نوروز دینی
همانطور که گفته شد، نوروز یک جشن اجتماعی است و این جمع محوری، با ورود اسلام به ایران و رسوخ جنبههای مذهبی در آیین نوروز، بیش از پیش شده است. به عبارتی دیگر اسلام وجوه اجتماعی این جشن را پررنگتر کرده است. اگر تا قبل از اسلام، ایرانیان کمی مانده به نوروز، «جشن فَروَهَر» را برای بزرگداشت روانِ از دست رفتگان، در منازل خویش گرامی میداشتند؛ امروزه اسلام به این سنت، رنگ و بوی اجتماعی بخشیده است؛ امروز ایرانیان مسلمان در آخرین پنجشنبه سال به آرامستانهای اموات و درگذشتگان میروند و بهصورت جمعی در کنار یکدیگر برای آمرزش و مغفرت آنها دست به دعا میشوند. به خانه کسانی که در سال جاری، عزیزی از دست دادهاند، میروند و با تسلی دادن، آنها را از عزا در میآورند.
حَّوِل حالَنای دستهجمعی
در هنگامه تحویل سال در ایران یک اجتماع بی نظیر شکل میگیرد که در هیچ زمانی از ایام سال همتا ندارد. مردم از سرتاسر شهر و حتی از شهرهای دیگر، خود را به اماکن بزرگ مذهبی و عمومی میرسانند و همه در کنار هم منتظر آغاز سال جدید میشوند. فضیلت و تأثیر دعا و نیایش جمعی بر هیچکس پوشیده نیست. ایرانیان دینمدار در این لحظه همگی دست به دعا برمیدارند و به صورت جمعی در کنار حوائج شخصی، خواستهها و نیازهای جمعی خود را نیز از خداوند طلب میکنند. آنها حتی دعای تحویل سال را نیز با ضمیر جمع میخوانند و حول حالنا را برای همدیگر و به حق یکدیگر سر میدهند. آنهایی هم که در چنین اجتماعات سراسری حضور ندارند، باز سعی در مجتمع بودن دارند و در خانهها همراه با همه اعضای خانواده دور هم جمع میشوند و سر سفره هفت سین به انتظار تحویل سال مینشینند. حتی آنها که در سال گذشته کسی را از دست دادهاند نیز، حاضر نیستند تا به تنهایی و بدون عزیز از دست رفتهشان، سال را تحویل کنند؛ لذا با حضور بر سر مزار او، اجتماعی به وسعت ارتباط دو گیتی را شکل میدهند. این اجتماعهای بزرگ و کوچک به قدری برای مردم مهم است که معتقدند اگر سال را به تنهایی تحویل کنند، آن سال برای آنها شگون ندارد و آن را به فال بد میگیرند. این فرد گریزی و میل به اجتماع، از مزایای عجیب نوروز است.
مبارک بادَت این عید
پس از مراسم تحویل سال، همه به اتفاق، دست به تلفن میشوند و شروع به تبریکهای از راه دور میکنند. ساعات اولیه نوروز، امواج رادیویی و کابلهای تلفن، قلوب تک تک ایرانیان را آنچنان به هم وصل میکند که تصور آن، کلافی درهم تنیده است که اجتماعی به وسعت یک ایران را به هم گره میزند. این میزان از وفاق جمعی، همبستگی ملی و وحدت اجتماعی در هیچ آیینی در هیچ کجای دنیا دیده نشده، نمیشود و نخواهد شد. در این بین رهبری امت نیز فرصت را مغتنم شمرده و در کنار این اجتماع عظیم ملی، نامی را برای سال انتخاب میکند و همگان را در زیر لوایی یکرنگ، برای تحقق بخشیدن به این شعار گردهم میآورد و به این وفاق جمعی، وحدت همگانی عملگرایانه نیز میبخشد.
وقتی که مرحله تبریکات تلفنی در ساعات آغازین سال پایان یافت، حالا و به مدت چند روز، یکی دیگر از مراسمات اصلی نوروز آغاز میشود که همانند رسوم قبلی (و بلکه بیشتر از آنها) به تقویت روحیه وفاق جمعی و همبستگی اجتماعی دامن میزند. مراسم دیدوبازدید نوروزی!
فرزندان، نوهها و کوچکترهای فامیل، یک به یک به دیدار بزرگان میروند و مراتب تبریکات و ادای احترامات را به جای میآورند. همگی در دستههای متحدالشکل با لباسهای نو، سر و صورتهای اصلاحکرده و لبان خندان و قلوب شاد دور هم جمع میشوند. اجتماعاتی خلل ناپذیر که جزء لاینفک مراسمات و سنن نوروزی است. دیدوبازدیدهایی که موصوف به صفت پسندیده «صله رحمِ» اسلامی هم شده و همین امر اهمیت و لزوم آن را در جشن نوروز دوچندان کرده. حتی در ادامه، بزرگترها نیز خود را ملزم به پس دادن بازدید کوچکترها میدانند. یک رفتوآمد شیرین؛ یک اجتماع مثال زدنی و یک همزیستی دلپذیر که هر آیینه دلها را به یکدیگر نزدیک میکند. در این ایام حتی بستگانی که بعضاً با یکدیگر کدورت دارند و در طول سال از هم بیخبر بودهاند، حالا نوروز را بهانه میکنند تا باز هم این همبستگی خانوادگی را شکل دهند. حضور چندساعته تا چند روزه اعضای فامیل با همه تفاوتهای سنی، مالی، فرهنگی و عقیدتی در کنار یکدیگر و سپری کردن ایام خوش، همراه با سرگرمی و سرزندگی، نشان از یک همزیستی مسالمت آمیز جمعی دارد که وامدار روحیه انعطاف پذیر ایرانی_اسلامی این مردمان است.
همبستگی ملی در سفرهای نوروزی
یکی دیگر از آیینهای نیکوی نوروز، سفرهای نوروزی است. در این ایام، حتی مسافرتهای ایرانیان نیز مملو از جنبههای مثبت اجتماعی است. در ابتدا همه در تلاشند که تا حد ممکن مسافرت جمعی و چند خانوادهای داشته باشند که در اکثریت مواقع نیز اینچنین است. کاروان ماشینهای هم پلاکِ پشت هم ردیف شده در جادهها، گواه بر همین مطلب است. اگر حضور چند ساعته اقوام در یک مهمانی در کنار هم، نشان همزیستی مسالمت آمیز آنهاست، حضور چند روزه آنها در کنار هم در یک سفر، با همه تلخیها، شیرینیها و بالا و پایینهایش به طریق اولی، میزان همزیستی و وفاق جمعی را نمایانگر است.
از طرفی ایران سرزمین قومیتها و مذاهب گوناگون است. نکته جالب اینجاست که این تنوع قومیتی و مذهبی که در اکثر نقاط دنیا با تقابل و تضاد و بعضاً تنازع همراه است، در ایران خود، انگیزهای است برای وصال و وفاق. مسافران نوروزی در کمال میل فارغ از هر نوع فرهنگ و مذهب و زبانی، برای آشنایی با فرهنگ و رسوم سایر اقوام به نقاط مختلف کشور سفر میکنند. شیعیان به مناطق سنی نشین و اهل سنت به مشهدالرضا میروند. بلوچها به شیراز میروند و جنوبیها به شمال سفر میکنند. ترک زبانها به کردستان میروند و گیلکها به لرستان. همه و همه بی هیچ نگاهی به هرگونه تفاوت و تضاد، تحت لوای ملیت واحد خود، همه جای ایران را سرای خود میدانند و در طول این ایام، یکپارچگی و همزیستی را به منصه ظهور میگذارند. در مقابل نیز شهرهای میزبان، بدون در نظر گرفتن هیچ وجهی از انواع افتراقات، از آنها به طرز اتم و اکمل پذیرایی میکنند. از طرفی دیگر در شهرهایی با مسافر پذیری بالا مثل مشهد یا شهرهای شمالی، همین مردم با تنوعات قومی و افتراقات مذهبی و فرهنگی را در مدتی محدود در کنار هم میبینیم که در نهایت تسامح و تساهل، با یکدیگر در حال گذراندن ایام تعطیلات هستند؛ بدون اینکه برای هم مزاحمت و کدورتی ایجاد کنند. این پدیدهای است که در کمتر جایی از جهان میتوان آن را حس کرد.
بعد از ایام نوروز نیز تمامی مسافران با بازگشت به شهرهای خویش و ذکر اتفاقات و خاطرات خوش در ایام سفر و مراوداتشان با دیگر اقوام و مذاهب برای اطرافیان، این همزیستی مسالمت آمیز و وفاق ملی را به ابعاد گستردهتری تعمیم میدهند؛ به طوری که دیگران را نیز در این تجربه شریک کرده و آنها را مایل به تجربه کردن شخصی میکنند.
نوروز و رونق اقتصادی
آیین نوروز در کنار تمام محاسن فرهنگی اجتماعی خود، از منظر اقتصادی نیز مطلوب اکثریت جامعه میشود. بدون شک پررونقترین ایام بازار در همه صنوف، ایام عید است. از راسته پوشاک و البسه گرفته تا بازار لوازم خانگی. از صنوف خدمات نظافتی گرفته تا واحدهای دکوراسیون و نقاشی ساختمان. از آجیلفروشها گرفته تا بازارچههای فصلی و حتی دستفروشان نوجوان. همه و همه در این ایام بازارشان سکه میشود و رونقی به کسب و کارشان میافتد.
مسافرتهای نوروزی نیز تحولی چشمگیر در صنعت توریسم و گردشگری ایجاد میکند. از صنعت هتلداری و خدمات اقامتی گرفته تا روستاییانی که اتاقکهای قدیمی گوشه حیاط خانهشان را برای اجاره به مسافران میدهند. از راسته صنایع دستی و سوغات فروشیهای بازارها گرفته تا دست بافتههای زنان و پیرزنان محلی. در ایام نوروز بچههای کم سن و سال فامیل نیز از قافله رونق و بهرههای اقتصادی عقب نمیمانند و با جمعکردن عیدی از بزرگترها از همان سنین، لذت طعم سرمایه داشتن را میچشند و مفهوم پسانداز را درک میکنند.
نوروز را حفظ کنیم
باری! نوروز فقط یک جشن با چاشنی شادی و سرور و پایکوبی نیست. تنها یک تعطیلات طولانی برای رهایی از فشار یک سال کار و تلاش و تحصیل نیست. نوروز یک آیین بزرگ اجتماعی است که در مسیر تکامل روابط احسن بشری است. یک سنت حسنه است که اذهان و قلوب گوشهگیر شده تمدن مدرن را در مدتی کوتاه، باز با هم و برای هم نزدیک میکند و هر آینه در تداوم همزیستی مسالمتآمیز و وفاق جمعی نقش آفرینی میکند.
شاید روزگار ما با این همه سازمانها و دستگاههایی که در سطوح ملی و جهانی برای نزدیک کردن دلها و اندیشههای اقوام و ملل با یکدیگر، به خود دیده است، بهتر از هر وقت دیگری ضرورت حفظ این رسم کهن و جهانیشدن آن را حس کرده باشد و خود را بیش از پیش ملزم و ملتزم میبیند که شعائر خوب نوروزی را محترم شمارد و از برکات یک رنگیها فایده برگیرد.
/انتهای پیام/