انگاره امام خمینی (ره) در تلویزیون ایران در حصار نوعی بازنمایی مناسبتی قرارگرفته است. به‌عبارت‌دیگر عمده دسترسی تماشاچیان تلویزیون به صدا و تصویر رهبرشان فقط در چند مناسبت تاریخی خاص ممکن است.
گروه گفتمان فرهنگ سدید- علی جعفری: "امام خمینی(ره)" از معدود فقهای شیعه به شمار می‌روند که تصاویر درخور و قابل‌توجهی از ایشان در آرشیو تلویزیون ملی ایران ثبت‌شده است. علی‌رغم حضور فعال و پرشمار دوربین‌های تلویزیونی در شهر مقدس قم از اواسط دهه هفتاد که تاکنون به ضبط حجم انبوهی از تصاویر مربوط به علماء بزرگ و مراجع تقلید منجر شده است، اما از شخصیت‌های دینی برجسته شیعه که پیش از میانه دهه هفتاد از دنیا رفته‌اند تقریباً تصویر چندانی برداشت‌نشده است و انگاره اغلب ایشان جز معدودی بیش از آنکه هم‌نشین با فیلم باشند در قاب عکس قابل‌ملاحظه است. بااین‌حال امام خمینی در میان فقها هم‌دوره خود - که نسل قبلی فقها کنونی شیعه محسوب می‌شوند - به جهت تعدد و تنوع فیلم یک استثناء بی‌نظیر است. شاید غیر از فیلم‌های مربوط به مقطع کوتاهی از زندگی حضرت آیت‌الله مرعشی نجفی که به همت فرزند دوراندیش وی تصویربرداری شد، فقط تصاویر برجای‌مانده از زندگی و زمانه امام خمینی (ره) بتواند رسالت بازنمایی نسل‌های سلف مراجع بزرگ شیعه را بر دوش کشد. به‌جرئت می‌توان گفت: اگر تصاویر برجای‌مانده از ایشان نبود نسل‌های بسا انقلابی شیعه نمی‌توانستند درک عینی و عریانی از شخصیت، قداست، ابهّت، اقتدار و شکوه مرجعیت سلف شیعه داشته باشند. در این میان فقط تصاویر قرن بیستمی برجای‌مانده از امام خمینی (ره) است که به نمایندگی از تصویر همه بزرگان قرون و اعصار گذشته به کانال شفاف و گویایی برای ملاحظه و درک امثال شیخ مفید، شیخ صدوق، سید بحرالعلوم، میرزای بزرگ، شیخ انصاری، سید محمدکاظم یزدی، شیخ فضل‌الله نوری، شیخ مؤسس عبدالکریم حائری، آیت‌الله بروجردی و... تبدیل‌شده است. تصاویر باشکوه پیوند امام با بزرگ‌ترین امت تاریخ - که به گفته خود او از امت پیامبر (ص) بهترند- ماندگارترین و فاخرترین میراث فرهنگ تصویری شیعه از هزار و اندی سال استقامت و حقانیت است. بدین‌جهت و از منظری راهبردی، تصویرپردازی تلویزیونی از امام خمینی (ره) فقط مربوط به شخص یا دوره او نیست بلکه باید به‌مثابه "بازنمایی زندگی و زمانه تشیّع پس از غیبت کبری"درک شود.

نوشتار پیش رو از این مبدأ تصویر شناختی به دنبال تذکر برخی خلأ‌ها در فرآیند "مدیریت تصویر امام" در تلویزیون ایران است:

۱) انگاره امام خمینی (ره) در تلویزیون ایران در حصار نوعی بازنمایی مناسبتی قرارگرفته است. به‌عبارت‌دیگر عمده دسترسی تماشاچیان تلویزیون به صدا و تصویر رهبرشان فقط در چند مناسبت تاریخی خاص ممکن است. به‌غیراز دهه فجر و ایام ارتحال ایشان در ۱۴ و ۱۵ خرداد و نیز در روز‌های منتهی به ۱۳ به آبان به‌دشواری بتوان ردّ قابل‌توجهی از صدا و تصویر امام را در تلویزیون ایران جستجو کرد. گره زدن انگاره امام به مناسبت‌ها در فرآیند مدیریت تصویر او از رسانه ملی نشانگر نوعی تلقی ویترینی و تاریخی از جایگاه و شخصیت ایشان است.

۲) در اغلب موارد، پخش سخنان و مواضع امام از تلویزیون فارغ از بازنمایی زمینه و موقعیت- بخوانید شأن نزول- صحبت‌های ایشان صورت می‌پذیرد. اینکه در کوران چه حوادث و در عکس‌العمل نسبت به کدام وقایع و در چارچوب چه شرایط خاص یا حاد، امام این‌چنین آرام یا تند، جدی یا شوخی، کوتاه یا طولانی و ... موضع‌گیری می‌کند معمولاً گنگ و مبهم است. آنچه از بازنمایی تلویزیونی برمی‌آید فقط امامی است که هرروز از حسینیه جماران پی‌درپی و در مورد مسائل مختلف سخن می‌گوید و هشدار می‌دهد بدون اینکه زمینه‌ها و نیز پیامد‌های منبر جماران دیده یا شنیده شود. در این میانه خصوصاً برای نسل‌های سوم، چهارم، پنجم و ششم انقلاب که اطلاعات تاریخی و پیرامونی آن‌ها از زمانه و زمینه زندگی امام اندک است درک قابل‌توجهی از منطق فرهنگی- سیاسی- مدیریتی امام حاصل نمی‌شود.

۳) تصاویر مربوط به پیوند بین نسل‌های سوم و چهارم، پنجم و ششم انقلاب با امام جزو مفقودی‌های تلویزیون ایران است. آنچه از رسانه ملی راجع به امام پخش می‌شود یا سخنان ایشان در حضور نسل اول و حداکثر دوم در حسینیه جماران است و یا خاطرات و ذهنیات کسانی از همان نسل‌ها در مورد امام. در مجموعه بازنمایی تلویزیونی امام شاید به‌ندرت تصویری از دیدگاه و علاقه نسل‌های متأخر به امام دیده‌شده باشد. گویا تأمل درباره امام و عشق بدو در همان دهه ۶۰ و در میان اهالی فعال همان دهه متوقف‌شده است.

۴) تلویزیون ایران به‌صورت بارزی درازای برجسته کردن ابعاد مدیریت سیاسی امام خمینی (ره) از وجوه فرهنگی و معنوی شخصیت ایشان غفلت کرده است. بسیاری از مؤلفه‌های تحلیلی امام خمینی (ره) از فرهنگ ایران و جهان و مظاهر تباهی و آسیب‌زای آن خصوصاً در مسئله زنان، نظام تربیتی و آموزشی مدارس و مهدکودک‌ها و، نظام اداری و فرهنگ‌سازمانی دستگاه‌های دولتی، حوزه‌های علمیه، هنر و هنرمندان، روشنفکران و ... به‌ندرت از تلویزیون پخش‌شده است. نهیب‌های سهمگین و هشدار‌های بعضاً تند و تلخ ایشان در مورد وجوه آسیب‌زا و خطرناک فرهنگ مردم ایران شاید برای غلیظ کردن وجهه رحمانی و لطافت شخصیتی ایشان قرار است همچنان در قاب تلویزیون ایران به محاق رود.

۵) تلویزیون ایران از بازنمایی سرنوشت و عاقبت بسیاری از مخالفان و دشمنان امام که به نحوی از انحاء تلاش در تخفیف یا تخریب شخصیت ایشان داشتند غافل است. حتی بخش اعظمی از منتقدان منصف ایشان که به‌مرور متوجه ضعف جدی تحلیل‌ها و عدم دقت در شناخت خود از امام شده‌اند و آماده بیان تحولات در نگرش به امام هستند در تلویزیون ایران دیده نشده‌اند. درحالی‌که روایت فرآیند دگردیسی نگاه آن‌ها به امام شاید جزو جذاب‌ترین روایت‌های متأخر سیاسی- فرهنگی تلویزیون ایران محسوب گردد. عمده تمرکز رسانه ملی در روایت امام دوستان و همراهان ایشان بوده و از فرصت‌های پرداخت به روایت دشمنان و منتقدان غفلت شده است.

۶) روایت غم‌انگیز ساخت‌وساز ناقص و همچنان ناتمام حرم امام و عبور سهل از کنار کم‌کاری‌های مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، تقلیل جلال و ابهت جهانی امام به جمال و شیرینی رفتاری سید حسن مصطفوی و درعین‌حال نادیده گرفتن واگرایی‌های شخصیتی او با امام، پنهان ماندن برخورد خردکننده امام با حسین خمینی، نوه بزرگش، در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب از دید تلویزیون، روایت واقعی و جامع از نحوه تمشیت بیت امام در تهران و نقش برخی مدعیان در اداره آن و بسیاری مسلیل ازاین‌دست همچنان در انبوه لکنت‌های زبانی رسانه ملی گم و گنگ مانده است.

 

ارسال نظر
captcha