باید و نبایدهای شعرهای عاشورایی در گفتگو با حنیف طاهری مداح اهل بیت؛
در شعر نمی‌توانیم فقط به اشک فکر کنیم. در شعر امروز فقط قافیه و ردیف کنار هم قرار گرفته و از هنر و کشفیات شعری خالی است. به همین دلیل بعضی از مداحان عزیز بخصوص آنها که پیشکسوت هستند از ظرفیت شعر امروز بهره نمی‌گیرند و به قول معروف نقشی در ارتقای شعر آیینی امروز ایفا نمی‌کنند و اصولاً تا جایی که من خبر دارم، شعرایی که فاخر می‌گویند، و سنجیده و با صلابت شعر می سرایند با مداحان چندان ارتباطی ندارند و از آن‌سو مداحان هم شعرای خودشان را دارند که بنا بر سلیقه مداح و جلسه مذکور شعر می‌سرایند. در حالی که شاعر آیینی باید شعرش را بگوید، مداح معرفت‌آموزی کند و آن را به مستمع انتقال بدهد.»

 به گزارش «سدید»؛ ادبیات عاشورایی آثاری مربوط به واقعه عاشورا است که در قالب‌ گزارش‌های مکتوب تاریخی، اشعار و مراثی، ادبیات نمایشی و داستانی دسته‌بندی شده و قرن‌های قرن‌ مانند عزای حسین(ع) زیسته و به امروز رسیده است. در این بین، چنان شعرهای پرمغز و جانسوزی وجود دارد که با نوای مداحان، درهم می‌آمیزد و نه فقط دل عاشقان حضرت، که دل سنگ را هم خون می‌کند. در سال‌های اخیر اما آسیب‌شناسی‌هایی نیز کمابیش بر ادبیات عاشورا و آنچه به‌عنوان شعر بر حنجره ذاکران اهل بیت می‌نشیند صورت گرفته که این آسیب‌شناسی‌ها و نقدها باعث می‌شود  بدعت‌های ناخوشایند و مذموم شناخته شوند و شاعران و ذاکران را از این بدعت‌ها دور بدارد. حنیف طاهری مداح جوانی که طی سال‌های اخیر، با خواندن مرثیه‌های فاخر توانسته دل‌های بسیاری را به سوز سینه‌اش معطوف کند در گفت‌وگو  با ما  از آنچه او فرهنگ مستمع و صاحب‌سخن در مرثیه اباعبدالله(ع) می‌نامد، سخن می‌گوید.
 

ادبیات و معرفت‌افزایی

اولین قید شعر آیینی این است که ساحت معصوم رعایت شود و متأسفانه برخی اشعار از همین پله اول به‌درستی عبور نمی‌کنند و اشعاری در روضه‌ها و مرثیه‌ها شنیده می‌شود که کاملاً زمینی با مرثیه برخورد کرده است. در حالی که چنین اجازه‌ای نداریم!

طاهری در بخشی از این گفت‌وگو اشاره‌ای می‌کند به نمونه‌های مختلف شعرهای آیینی و می‌گوید: «شعر آیینی امروز دو وجه دارد؛ یکی وجه رایج جامعه است که شعر آیینی را از اشعار هیأت جدا می‌دانند و من بشدت با آن مخالفم. از نظر من این دو یکی هستند اگر برخی اشعار آیینی در هیأت‌ها خوانده نمی‌شود، بنا به سلیقه مستمع یا حتی سلیقه مداح در انتخاب شعر است که برای راحتی کار تفکیکی بین شعر آیینی و شعر هیأت قائل می‌شویم و این اشتباه است. شعر آیینی در هر حالت شعر آیینی است و آن دسته اشعاری که در هیأت‌های مذهبی هم خوانده می‌شود در زمره اشعار آیینی قرار می‌گیرد. شعر آیینی امروز از جهاتی بسیار خوب است، رویش‌های خوبی در آن ایجاد شده که متأسفانه از آنها برای خوانش در جلسات استفاده نمی‌شود. نه اینکه اصلاً از این اشعار خوب استفاده نشود بلکه به قدر کافی نیست. اسم نمی‌برم و مثال نمی‌زنم اما هستند جوانانی که اشعار بسیار پرمغز و فاخر ارائه می‌دهند و ادب را در ساحت اهل بیت رعایت می‌کنند ولی از جانب مداحان به اشعارشان اقبالی صورت نمی‌گیرد تا ما این اشعار را در هیأت‌ها بشنویم. بارها در این باره صحبت شده که باید به این اشعار رجوع شود و برای معرفت‌افزایی در هیأت‌ها خوانده شوند.»

او اضافه می‌کند: «ما امروز در شعر آیینی، از یک جهت رویشی داریم که بسیار خوب است و اکثریت کسانی که شعرهای آیینی فاخر می‌گویند به اشعار قدما احاطه دارند. آنها را مطالعه و مرور کرده‌اند و شعرهای خودشان بسیار پرمغز است. از سوی دیگر شعرهای بسیار سخیف و دون‌شأن اهل بیت هم گفته می‌شود.

 اولین قید شعر آیینی این است که ساحت معصوم رعایت شود و متأسفانه برخی اشعار از همین پله اول به‌درستی عبور نمی‌کنند و اشعاری در روضه‌ها و مرثیه‌ها شنیده می‌شود که کاملاً زمینی با مرثیه برخورد کرده است. در حالی که چنین اجازه‌ای نداریم! در شعر قدما یا شعر شاعران آیینی امروز اگر دقت کنیم، متوجه می‌شویم که راجع به سیدالشهدا، قتلگاه، مراثی و اهل حرم هر چیزی را به زبان نمی‌آورند. در لفافه سخن می‌گویند ولی در بین برخی شعرای امروز طرح زمینی برخی موضوعات بسیار عادی شده است. متأسفانه برخی از مداحان عزیز هم این اشعار را می‌خوانند که به معنی تأیید آنهاست. بنابراین در این‌باره هم رویش داشته‌ایم و هم ریزش. ریزش معرفتی و مفهومی بوده است. باید دقت کرد که در شعر آیینی چه گفته شده نه اینکه چه کسی آن را گفته است. به نظرم وضعیت شعر آیینی امروز چنین است که کمی خطرناک و بدحال است و باید به آن رسیدگی شود و این بر نمی‌آید جز از متولیان امر.
 

ظرفیت‌های مغفول‌

او درباره ظرفیت‌های مغفول شعر آیینی هم می‌گوید: «متأسفانه مداحان عزیز از ظرفیتی که در شعر آیینی ایجاد شده، خوب استفاده نمی‌کنند. بیشتر در قبال ظرفیت احساسی مردم از آن استفاده می‌کنند نه در بحث معارف یا مبنای اعتقادی شیعه. اصلاً از این عنوان‌ها استفاده نمی‌کنند. بیشتر از جنبه احساسی و اشعار روزمرگی بهره می‌گیرند ولی اگر از باب معرفت باشد، می‌توانند جلساتی برگزار کنند و از شاعران بخواهند که بیشتر به جنبه‌های معارف و حماسی و اعتقادی بپردازند. در این صورت خیلی بهره‌ها می‌توان برد چون استعدادهای خوبی در این زمینه‌ها وجود دارد اما متأسفانه از این استعداد فقط برای گرفتن اشک استفاده می‌شود که البته گریه در مجلس امام حسین(ع) نعمتی است که خداوند به هر کسی نمی‌دهد.اما در شعر نمی‌توانیم فقط به اشک فکر کنیم. در شعر امروز فقط قافیه و ردیف کنار هم قرار گرفته و از هنر و کشفیات شعری خالی است. به همین دلیل بعضی از مداحان عزیز بخصوص آنها که پیشکسوت هستند از ظرفیت شعر امروز بهره نمی‌گیرند و به قول معروف نقشی در ارتقای شعر آیینی امروز ایفا نمی‌کنند و اصولاً تا جایی که من خبر دارم، شعرایی که فاخر می‌گویند، و سنجیده و با صلابت شعر می سرایند با مداحان چندان ارتباطی ندارند و از آن‌سو مداحان هم شعرای خودشان را دارند که بنا بر سلیقه مداح و جلسه مذکور شعر می‌سرایند. در حالی که شاعر آیینی باید شعرش را بگوید، مداح معرفت‌آموزی کند و آن را به مستمع انتقال بدهد.»


 لزوم تسلط بر فن شعر

در شعر نمی‌توانیم فقط به اشک فکر کنیم. در شعر امروز فقط قافیه و ردیف کنار هم قرار گرفته و از هنر و کشفیات شعری خالی است. به همین دلیل بعضی از مداحان عزیز بخصوص آنها که پیشکسوت هستند از ظرفیت شعر امروز بهره نمی‌گیرند و به قول معروف نقشی در ارتقای شعر آیینی امروز ایفا نمی‌کنند

​​​​​​​طاهری در بخش دیگری از صحبت‌های خود به دانش ادبی مداحان و ذاکران اهل بیت اشاره می‌کند و می‌گوید: «نکته دیگر آنکه در دانش ادبیات وقتی به پیشکسوتان نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که آنها از  دانش لازم در ادبیات برخوردار بودند. مسمط، مخمس، مثمن، مسدس، مستزاد، رباعی، دوبیتی، ترجیع‌بند و ترکیب‌بند را می‌دانند و با مقدمات اولیه شعر آشنا هستند و ادبیات را خوب می‌شناسند و با دوره‌های ادبی آشنا هستند. این دیگر تعارف‌بردار نیست و نمی‌شود با تعارف برخورد کرد. از شعری که مداح در جلسه‌اش استفاده می‌کند، مشخص است که چقدر به ادبیات واقف است. همه می‌دانند اگر کسی اسم سعدی و حافظ و بیدل و مولوی و صائب را بیاورد، ادبیات‌شناس نیست. مطالعه شعری، باعث شناخت ادبیات می‌شود. باید قافیه و ردیف و قالب‌های مختلف شعری را بشناسد حتی اگر تمام اوزان، صنایع ادبی، آرایه‌ها و بحرها را به‌صورت دقیق و کامل نشناسد که اگر بداند فبها ‌المراد. ولی متأسفانه برخی مداحان ما با سطح ابتدایی ادبیات هم بیگانه هستند.»
 

او روی این نکته تأکید می‌کند که «وقتی درمورد هر فن یا حرفه‌ای حرف می‌زنیم، به گذشتگان و پیشکسوتان آن حرفه توجه داریم و میزان دانشی که درباره آنها وجود دارد. یعنی بدون شناخت پیشینه یک حرفه نمی‌توان داعیه‌دار بود و خبره شد اما در مداحی امروز دیگر چنین نیست چون بزرگ‌تر نداریم و به اصطلاح این صنف استادکار ندارد که اگر داشت از مداحان می‌خواست که بروند مطالعه کنند، ادبیات را بشناسند و متعهد به پاسخگویی می‌شدیم اما این روزها خیلی راحت هر کسی در صفحات مجازی و بدون هیچ پیشینه‌ای مداح می‌شود بدون اینکه سر رشته‌ای درباره مباحث مداحی داشته باشد. مهم‌ترین بحث مداحی هم همان‌طور که حضرت آقا فرموده‌اند شعر است. مداحی یعنی شعر. شعر فهمیدن، شعر خواندن و به شعر مسلط بودن که متأسفانه یکی از بزرگ‌ترین آفت‌هایی که وجود دارد این است که مداحان ما از ادبیات تهی هستند.»

/انتهای پیام/
منبع: روزنامه ایران

ارسال نظر
captcha