گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ نمایش خشونت گاهی در آثار سینمایی بهصورت ژانر ظهور و بروز پیدا میکند، اما گاهی تبدیل به یک مسابقه میشود! مروری بر آثار سینمایی و مجموعههای نمایش خانگی ساختهشده در چند سال اخیر نشان میدهد که اقبال کارگردانها به فیلمهای ژانر خشونت روندی صعودی داشته است. در مواقعی این خشونت به مسائل اجتماعی آغشته میشود اما برخی از مواقع صرفاً نمایش خشم، خون، عصبانیت، قتل، انتقام و... است. معتقدیم که تأثیرپذیری جامعه از سینما و نمایش خانگی اندک نیست و بازنمایی این فیلمها در شبکههای اجتماعی، میتواند بر رفتار عمومی اثری جدی بگذارد. به جهت بررسی این مسئله به سراغ منتقدان و کارگردانهای آثار سینمایی رفتهایم. محمدرضا لطفی، نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «تعارض» است که درباره نمایش خشونت در آثار سینمایی با ما همراه شده است. او البته بیشتر بهعنوان منتقد عرصه سینما شناخته میشود.
اجازه دهید این گفتگو را با این سوال آغاز کنیم که اساساً بازنمایی خشونت در سینما مطلوب است یا خیر!
لطفی: نمایش خشونت یکی از عنصرهایی است که همیشه در سینما وجود داشته است که در همه جای دنیا هم وجود دارد و البته جذابیتهای خاص خود را هم دارد، ولی یک موضوع اینجا وجود دارد و آن اینکه بحث رده بندی سنی در این باره جدی گرفته شود. الان چندسالی است که اعمال رده بندی سنی فیلمها و سریالها در ایران صورت گرفته است، ولی متاسفانه فقط به نوشته شدن این عدد در اول سریالها و فیلمها بسنده میشود و به نظر بنده باید با دید جدیتری به این موضوع پرداخت و ما نیاز مبرمی به فرهنگ سازی در این زمینه داریم.
تأثیرات خشونت در آثار سینمایی و شبکه نمایش خانگی بر جامعه از نظر اجتماعی و روانی را چگونه بررسی میکنید؟
لطفی: خشونت از لحاظ اجتماعی و روانی بی تاثیر نیست، ولی موضوع اصلی این است که سینمای ما موج مدار است و ژانر مدار نیست. مثلا در دهه ۶۰ فیلمها عموما جنگی و اکشن بودند، در دهه ۷۰ فیلمها اصطلاحا تینیجری (دختر پسری) روی این موج سوار بودند، در دهه ۸۰ فیلمهای اجتماعی بیشتر خواهان و دیده میشدند و همه مردم به این نوع فیلمها گرایش پیدا میکردند و در دوره دیگر عموم مردم بر موج فیلمهای کمدی سوار میشدند. اما حالا فیلمهایی که دارای خشونت هستند تبدیل به موج میشوند و متاسفانه از حد استاندارد خود خارج میشوند و ممکن است حالا معایب این فیلمها بیشتر از جنبههای سرگرم کننده فیلم تاثیرگذار باشد.
برخی بر این باوراند که نمایش خشونت باعث میشود که تماشاگر با همذات پنداری با بازیگر، خشونت درونی و پنهان او شعله ور شده و آن را در جامعه انعکاس دهد و گروه دوم بر این باور اعتقاد دارند که با نمایش خشونت، خشونت تماشاگر این نمایش آرام و تخلیه شده و دیگر در جامعه بازتابی از آن نشان نمیدهد. نظر و تحلیل شما؟
لطفی: هر دو وجود دارد در بخشی ممکن است با همزادپنداری بازیگر خشونت درونی شعله ور شود یا میتواند با دیدن خشونت بازیگر، خشونت تماشاگر تخلیه بشود و آرام شود. ما در جامعهای زندگی میکنیم که سلایق فرهنگها و تفکرات مختلفی وجود دارد به همین دلیل نمیتوان یک حکم ثابت اجرا کرد بهر حال ما جامعهای عصبانی هستیم و این موضوع خیلی ربطی به فیلمها در سینما و تلویزیون و شبکههای خانگی ما ندارد و نمیتوان گفت که اصلا نباید نمایش داده شود در کل طبق گفته قبلی که ما موج محور هستیم، زمانیکه تعداد زیادی از فیلمها دارای خشونت باشند باعث میشود شدت خشونت در جامعه بالاتر از حد نرمال و طبیعی دیده شود، ولی باز نمیشود حکم کلی صادر کرد.
سینمای ایران و شبکه نمایش خانگی در دهههای مختلف از نظر نمایش خشونت چه وضعیتی داشته و چه تغییر و تحولاتی را پشت سر گذاشته است؟
لطفی: خیلی به شرایط روز جامعه بستگی دارد. باز تاکید میکنم که مشکل اصلی ما این است که سینمای ما سوار بر موج است و این موج است که این مشکل را به وجود آورده است مثلا در یک برههای فیلمهای اکشن سوار بر موج بوده که در این فیلمها خشونت به شکل دیگری نشان داده میشد که جمشید هاشم پور و فرامز قریبیان یکه تاز اینها بودند حتی در سینمای قبل از انقلاب کلاه مخملیها و جاهلها و زد و خوردهایی که نمایش داده میشد خود بخشی از یک خشونت بود.
در فیلمهای تینیجری به نوع دیگری عصبانیت نسل جوان و نوجوان نشان داده میشد و در فیلمهای کمدی این موضوع حذف میشد، اما اکنون با به تصویر کشیدن آدمهای به ته خط رسیده و انسانهای حاشیه نشین و تهی دست این خشونت نشان داده میشود.
ساختن اینگونه فیلمها با شرایط روز جامعه به شدت وابستگی دارد خشونت یک واژه کلی است و برای بررسیهای بهتر نیاز است که قدری موشکافانهتر این فیلمها و سینما را بررسی کنیم. همانطور که عشق یک لبه سینما است، خشم و نفرت لبه دیگر سینما هستند. نمایش درام زمانی شکل میگیرد که زندگی شخصیت داستان از روند معمول خارج میشود حالا ممکن است در یک قصه با عشق این روند طبیعی دچار مشکل بشود یا گاهی با خشم و نفرت.
آیا برای نمایش خشونت در سینما چارچوبهای مشخص و ردهبندیهایی تدوینشده است یا خیر؟ درصورتیکه ردهبندیهایی تدوینشده، تا چه اندازه کارآمد بودهاند؟
لطفی: مطابق گفته ام در سوال نخست، باید این رده بندی فرهنگ سازی شود و یک زمانی این رده بندی وجود نداشت و حالا که اعمال میشود فقط یک شکل ظاهری دارد و برای خالی نبودن عریضه از آن استفاده میشود و بهتر است که بصورت جدی فرهنگ سازی صورت بگیرد.
سینمای ایران از نظر نمایش خشونت در مقایسه با سینمای جهان چه وضعیتی دارد؟
لطفی: در کل این مقایسه غلطی است، چون هر جامعهای در زمان خودش کارکرد مناسب آن زمان را دارد یعنی نمیتوان سینمای هالیوود را در دهه ۸۰ با سینمای ایران در سال ۱۴۰۱ مقایسه کرد یا سینمای فرانسه را در دهه ۹۰ با سینمای ایران در دهه ۷۰ مقایسه کرد، ولی بهرحال، چون خشونت یک عنصر سرگرم کننده است و اشکال مختلفی دارد در سینمای همه دنیا کارکرد خود را داشته و سینمای ایران هم از آن مستثنا نیست، اما در سینمای ایران در ادوار مختلف به شکلهای مختلف بروز کرده است و در همه دنیا هم به اینگونه است، اما در کشورهای دارای صنعت سینما، چون سبد تصویری و سبد کالایی محصولات سینمایی آنها متنوعتر است این موضوع جا افتادهتر است و شکل درست تری دارد.
/انتهای پیام/