گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ در پرونده پیش رو با موضوع «وضعیت سنجی ادبیات کودک و نوجوان» سعی کردیم تا از زوایای مختلفی به این موضوع نگاه کنیم و بدون شک ادبیات کودک با تصویرگری پیوندی جدانشدنی دارد. کودکان و خردسالان ابتدا با تصویر کتاب ارتباط برقرار میکنند و در مرحله بعد شعر و یا داستان کتاب در ذهنشان ثبت میشود. به همین بهانه میزبان سعیده ثابت نیا از تصویرگران جوان، اما با تجربه ادبیات کودک بودیم. نمونه آثار او در کاتالوگ تصویرگری ۲۰۱۶ بولونیا راه پیدا کرده بود؛ کاتولوگی که از معتبرترین حوزههای ادبیات کودک است.
برخی تصویرگران ادبیات کودک بر این باوراند که حدود دو سه دهه گذشته اغلب تصویرگران این حوزه معمولا آثارشان وام گرفته از جشنوارههای خارجی بوده و به نوعی کپی کاری کردهاند و تا یک دههای گویا این کار ادامه داشته است و همین باعث شده تا کودکان در دهههای گذشته خیلی با این کتابها ارتباط برقرار نکنند. شما این روایت را قبول دارید؟
ثابت نیا: شاید من به لحاظ سنی، چون آن دوران را درک نکردهام نتوانم در این باره نظر بدهم، اما بر اساس مطالعات شخصی باید بگویم که تصویرگری در ایران در دهههای ۴۰ و ۵۰ به اوج کار خودش رسید، اما فرضیه شما نیز نادرست نیست و همین الان هم آثار برخی تصویرگران داخلی به نسبت آثار خارجیها شباهتهای بسیاری دارد و این را نمیشود از اساس رد کرد؛ حالا این شباهت میتواند اتفاقی باشد و یا به نقل از نظر دوستان کپی برداری شده باشد. درواقع نمیشود منکر این قضیه شد و از آن طرف هم نمیشود آن را به صورت کامل رد کرد.
خب این عدم ارتباط کودکان با این کتب تصویری کپی شده را چگونه میشود تفسیر کرد؟ چون قاعدتا هر تصویرگری بر اساس مدل زیستی خود و دیدهها، شنیدهها و تجاربی که در زندگی به دست آورده شروع به تصویرگری میکند و احتمالا آثار تصویرگران ایرانی با نمونههای خارجی به لحاظ سبک باید متفاوت باشد. این کپی کاریها به نظر شما مانعی برای این عدم ارتباطها نشده است؟
ثابت نیا: تصویرگری به خاطر جذابیتهایی که در ذات خود دارد، بسیار جلوتر از متن و محتوا، اولین عامل جذب کودک برای انتخاب کتاب به شمار میرود. قطعا نمیشود از اهمیت تصاویر غافل شد و ما تصویرگران ایرانی باید تصاویر خلق شدهمان به نحوی باشد که آن فرهنگ، اصالت و اسطوره هایمان را با این تصاویر به کودکانمان یاد بدهیم و بدون شک سبک آن تصویرگر خارجی نیز برگرفته از فرهنگ آن کشور است و این مدل کپی برداری قطعا میتواند آسیبهای جدی به همراه داشته باشد. حتی شاید کودک در لحظه اول به لحاظ تصویری با قصه آشنا شود، ولی در کل ممکن است برخی تفاوتهای فرهنگی در ادامه آسیب زا باشند که باعث میشود از آن اصالت و فرهنگ غنی خود فاصله بگیرد.
تصویرگری یک قدمت هشتاد ساله در ایران دارد در همان دهه ۴۰ که صنعت چاپ وارد ایران شد به نشر و حوزه کودک و محتوا و تصاویر هم اهمیت داده شد. قطعا اساتیدی مثل مرتضی ممیز، آقای فرشید مثقالی و آقای علی اکبر صدیقی که اینها جز اساتید پیشکسوت تصویرگری هستند که تکنیک چاپ آقای ممیز هنوز هم ماندگار و قابل ارزش است؛ اینها در دهه ۴۰ توانستند تصویر را در کتاب به نحوی نمایش دهند که کودک را جذب کند و در دهه ۵۰ ارتباط کودک با کتاب و تصاویر و محتوای آنها خیلی رشد کرد، ولی در دهه ۶۰ به خاطر مسایل جنگ و ارتباط تصویرگران ایرانی با خارجیها یک حالت شعاری پیدا کرد
اگر ممکن است کمی درباره تاریخچه تصویرگری کتابهای ادبیات کودکان و نوجوان برایمان بگویید.
ثابت نیا: تصویرگری، یک قدمت هشتاد ساله در ایران دارد در همان دهه ۴۰ که صنعت چاپ وارد ایران شد به نشر و حوزه کودک و محتوا و تصاویر هم اهمیت داده شد. قطعا اساتیدی مثل مرتضی ممیز، آقای فرشید مثقالی و آقای علی اکبر صدیقی که جزو اساتید پیشکسوت تصویرگری هستند که تکنیک چاپ آقای ممیز هنوز هم ماندگار و قابل ارزش است؛ اینها در دهه ۴۰ توانستند تصویر را در کتاب به نحوی نمایش دهند که کودک را جذب کند و در دهه ۵۰ ارتباط کودک با کتاب و تصاویر و محتوای آنها خیلی رشد کرد، ولی در دهه ۶۰ به خاطر مسایل جنگ و ارتباط تصویرگران ایرانی با خارجیها یک حالت شعاری پیدا کرد. تصاویر و محتوا و آن ارتباطی که کودک باید با کتابش میگرفت دچار مشکل شده بود؛ هرچند در یک دهههایی رشد پیدا کرده و به اوج خود رسیده و به دلیل وجود افراد پیشکسوت شکوفا شد، ولی در یک دورههایی هم دچار اختلال شده است.
الان حال و هوای این موضوع به چه صورت است؟
ثابت نیا: زمانیکه من از رشته گرافیک فارغ التحصیل شدم احساس کردم که علاقه من به تصویرگری کودک خیلی بیشتر است، اما یک مشکلی وجود داشت که کماکان هم دیده میشود و آن این است که باید انتشاراتیها به کسانی که در این عرصه هستند فضای مناسبی برای بروز استعدادهایشان بدهند تا این افراد جوان رشد کنند و شکوفا شوند و قلم شخصی خود را پیدا کنند.
من در انتشاراتها فعالیت داشته ام و آنها معمولا به جوانان این فضا را نمیدادند؛ من این مرحله را طی کردم با اینکه صبر و شکیبایی زیادی میخواست، برخی از نشرها آثاری را میپذیرند که دارای بار هنری باشد و شخصی بودن قلم برایشان بسیار مهم بود برای هر اثر خط به خط و نقطه به نقطه صحبت میشد و برای هر کتاب یک سال و نیم تا دوسال همه تلاش میکنند و وقت میگذارند، ولی الان خیلی از انتشاراتیها همه نوع تصویری را کار میکنند، بدون اینکه حتی آن تصویر قابلیت انتشار داشته باشد فقط برای اینکه یک کاری چاپ شود و یک متنی نوشته و یک تصویری دیده شود.
این ناهماهنگی که در متن و تصویر برخی از کتب دیده میشود به علت نا بلدی تصویرگر است یا انتشاراتی؟
ثابت نیا: اینکه متن یا تصویر ضعیف باشد در نهایت باید از خروجی ناشر عبور کند؛ مثلا اگر تصویری متناسب با متن و قصه نباشد درنهایت این ناشر است که باید آن را تایید کند و من فکر میکنم که چنین کتبی مسئولیتشان با همان انتشاراتی است که براساس سیاستها و برنامه هایشان تصمیم میگیرند که چه کتابی را منتشر کنند.
اگر از طرف انتشارات به شما پیشنهاد شود که کتابی برای تصویرگری داریم، شعر با داستان تفاوتی دارد؟
ثابت نیا: قطعا شعر به لحاظ فضای کار با داستان تفاوت دارد، ولی به لحاظ تصویرگری به نظر من در کتابهای شعر تصاویر یک مقداری رهاتر هستند، ولی در داستان به دلیل اینکه صفحه به صفحه داستان امتداد دارد تصاویر نیز پیچیدهتر میشوند. تصویرگری برای کتب شعری که در یک صفحه شعر به اتمام میرسد و اصطلاحا تک فریم هستند، بدون شک راحتتر است، اما در کتب شعر دنباله دار باید یک استوری بورد طراحی شود که به هم مرتبط باشد. به هرحال هم به لحاظ فضای تصویرسازی و هم به لحاظ المانهای تصویری باید عناصر حیوانی و انسانی قصه دارد به هم مرتبط باشند و نمیشود که شیرازه اینها از هم جدا شود. مثل یک سریال است مثلا زمانی که کودک کتاب را ورق میزند حس صفحه قبل در صفحه جدید وجود داشته باشد تا کودک را از ابتدا تا انتها بکشاند.
در زمان شروع تصویرگری آیا ارتباطی بین نویسنده و تصویرگر شکل میگیرد و به نظر شما این گفتگوی تصویرگر و نویسنده چقدر میتواند به جان بخشیدن به تصاویر کمک کند؟
ثابت نیا: در انتشاراتی که من فعال هستم، یک جلسه وجود دارد که تصویرگر میتواند با نویسنده گفتگو داشته باشد، ولی این اتفاق برای خود من نیفتاده است و این برای خیلی از تصویرگران دیگر هم نیفتاده است از یک منظر ممکن است که اگر نویسنده و تصویرگر با هم گفتگو داشته باشند، به یک نقطه اشتراکاتی برسند، ولی به شخصه همچین گفتگویی را نمیپسندم، چون ذهن من بکر است یعنی من زمانیکه داستانی را میخوانم عالم رویای من با عالم رویای نویسنده متفاوت است و وقتی که این گفتگو شکل میگیرد احساس میکنم یک محدودیتی شکل میگیرد و آن رهایی ذهن من دچار مشکل میشود.
هر تصویرگری میتواند بنابر تخیل ذهنی خود یک گروه سنی را پوشش دهد و یکسری از تصویرگران میتوانند تا چند گروه سنی را کار کنند؛ درواقع تخیل ذهنی یک تصویرگر اجازه میدهد که چند گروه سنی و یا متریال های مختلفی را کار کند
تصویرگری برای یک کودک ۵ - ۶ ساله یا کودک ۱۰ ساله قطعاً متفاوت است چقدر به این موضوع توجه میکنید و چقدر در کار تصویر مؤثر است؟
ثابت نیا: هر تصویرگری میتواند بنا بر تخیل ذهنی خود یک گروه سنی را پوشش دهد و یکسری از تصویرگران میتوانند تا چند گروه سنی را کار کنند؛ نوجوان، دبستان، زیر دبستان و... خود من جزو تصویرگرانی بودم که برای گروههای سنی الف فقط کار میکنم یعنی زیر دبستان. البته نمیتوان این موضوع را یک ایراد به شمار آورد یا از توانمندیهای یک تصویرگر کم کرد. تخیل ذهنی یک تصویرگر اجازه میدهد که چند گروه سنی و یا متریالهای مختلفی را کار کند.
به نظر من تصویرگری که بهصورت حرفهای کار میکند یعنی دیگر قلم شخصی خودش را بهدست آورده است بهنحویکه اگر کارهایش را به چند نفر نشان دهید متوجه میشوید که این کار چه کسی است، نباید به دلیل مسائل مالی سبک و قلم خودش را صرفاً به خاطر فلان انتشاراتی تغییر دهد.
چه عواملی میتواند کمک کند تا کتابهای ادبیات کودک بیشتر دیده شود؟
بعضا خانوادهها در انتخاب و خرید کتاب برای کودک خود دچار یک سردرگمی هستند و نمیتوانند کتابهای خوبی برای فرزندان خود خریداری کنند. از طرفی برخی ناشران نیز با انتشار برخی کتابهای زرد این حوزه را پر از کتابهای نازل و بیکیفیت کرده اند
ثابت نیا: ناشران، نویسندگان، تصویرگران، سیاست گذاریهای مستقیم و غیرمستقیم ارشاد و حتی صداوسیما هر کدام در جایگاه خود میتواند تاثیرگذار باشد. چون بعضا خانوادهها در انتخاب و خرید کتاب برای کودک خود دچار یک سردرگمی هستند و نمیتوانند کتابهای خوبی برای فرزندان خود خریداری کنند. از طرفی برخی ناشران نیز با انتشار برخی کتابهای زرد این حوزه را پر از کتابهای نازل و بی کیفیت کرده اند و من قبول دارم که برخی تصویرگران نیز با بی میلی و گاها به دلیل مسائل مالی صرفا سعی میکنند فقط یک کاری را تحویل بدهند و تلاش زیادی برای آن کار نمیکنند.
چقدر این مسائل مالی میتواند تاثیرگذار باشد؟
ثابت نیا: بالاخره ما در شرایط ایده آلی به لحاظ اقتصادی به سر نمیبریم و اگر ناشران به موقع دستمزدهای کم تصویرگران را پرداخت نکنند که معمولا این کار همیشه با تاخیر انجام میشود، بدون شک بر روی کیفیت کار تاثیر میگذارد. اغلب تصویرگران در حال حاضر از دستمزدهای پایین خود گلهمنداند و از این اوضاع راضی نیستند و درآمد این حوزه به طور کلی آنقدری نیست که بشود بر روی آن به عنوان یک شغل حساب کشید. از طرفی به علت گرانی کاغذ و مسائل مرتبط به حوزه نشر، برخی از ناشران نیز برای اینکه مبالغ بالایی برای تصویرگری هزینه نکنند، با کار کردن با افراد مبتدی و صرف هزینههای بسیار اندک، بعضا کارهای بیکیفیت و نازلی را وارد بازار نشر کودکان میکنند و همه این کارها را میکنند تا هزینههای خودشان را کاهش دهند، چون نمیتوانند بر روی بازار فروش حساب ویژهای باز کنند.
کمی درخصوص ماجرای ترجمه و تالیف صحبت کنیم؛ اینکه بسیاری از ناشران بدون در نظرگرفتن حق کپی رایت و برای اینکه هزینه تمام شده آنها پایین بیاید، هر کتابی را وارد کرده و بدون پرداخت حق تالیف و تصویرگری شروع به انتشار آن در بازار میکنند و اینگونه قطعا به داستان تالیف ضربه جدی وارد میشود.
ثابت نیا: بله این هم موضوع دیگری در این حوزه است که متاسفانه بدون کمترین نظارت در حال جولان دادن است و شمای تصویرگر در یک بازار بلبشویی قرار دارید که با وجود توافقات اولیه با ناشر، گاها میبینید که همان ناشر به راحتی با استفاده از قدرتی که دارد زیر همه توافقات با شما میزند و فقط به فکر سود بیشتر خودش است و این وسط معمولا دست نویسندگان و تصویرگران به جایی بند نیست تا از حقوق خودشان دفاع کنند. نه حق کپی رایتی رعایت میشود و نه مولفههای رایج دیگر و این وسط ضربات زیادی به مولفان وارد میشود.
روانشناسی کودک و دانستن این موضوع چقدر میتواند در کار حرفهای شما تاثیرگذار باشد؟
ثابت نیا: من به شخصه به عنوان یک تصویرگر حرفهای یاد گرفتهام که وقتی قصهای را برای کار انتخاب میکنم، برای شروع چندین بار آن قصه را برای خودم مرور میکنم و هیچ وقت با یک بار خواندن شروع به تصویرگری نمیکنم. آنقدر این خوانش را تکرار میکنم تا تمام شخصیتهای انسانی و یا حیوانی قصه یکی یکی از دل کار بیرون بیایند. حالا جزئیات کار برای شما مهم میشود که مثلا اگر شخصیت انسانی شما متعلق به قومیت خاصی باشد (کرد، لر، بلوچ و...) باید درباره نوع پوشش آنها مطالعات بیشتری کنم و تصاویر آنها را با جزئیات بیشتری ببینم و مجموع اینها به خلق درستتر تصویر کمک خواهد کرد و حالا هرچه قدر مجموع اینها به زبان کودک نزدیکتر باشد، شمای تصویرگر در خلق آنها موفقتر عمل خواهید کرد و این موفقیت به دست نمیآید تا شما با این زبان آشنا باشید؛ مدام ارتباط خود را با کودکان حفظ کنید تا با دنیای آنها بیشتر اخت بگیرید و بتوانید از آن المانها در کار خودتان استفاده کنید.
چقدر سبک و سیاق جشنوارههای خارجی و جوایز آنها بر سبک و سلیقه تصویرگران تاثیرگذار است؟
برخی تصویرگران از همان ابتدا نگاه شان متاثر از جشنواره های معتبر خارجی مثل بولونیا و یا بلگراد است که میدانند آنها معمولا این سبک یا مدل کار را بیشتر میپسندند و سعی میکنند برای دیده شدن شبیه آن معیارها تصویرگری کنند
ثابت نیا: قاعدتا برخی تصویرگران از همان ابتدا نگاه شان متاثر از جشنوارههای معتبر خارجی مثل بولونیا و یا بلگراد است که میدانند آنها معمولا این سبک یا مدل کار را بیشتر میپسندند و سعی میکنند برای دیده شدن شبیه آن معیارها تصویرگری کنند. ولی مثلا در سال ۲۰۱۶ که آثار من جزو ۵ تصویرگر ایرانی به بولونیا رفت، خاطرم هست که بولونیا پیش از آن همچین سبک کاری را انتخاب نکرده بود و با انتخاب کارهای من، کلی تعجب کردم؛ به شخصه سعی کردم سبک کاری خود را حفظ کنم و آن را دچار تغییر نکنم و البته این را هم بگویم که جشنوارههای معتبری مثل بولونیا در این حوزه، معیارهای غیر قابل پیشبینی برای انتخاب آثار برگزیده خود دارند و هر سال هم آنها را تغییر میدهند تا آثار با سبکهای متفاوتی را انتخاب، معرفی و به نمایش بگذارند.
بدون شک کودکان با تصویرگریهای کتابهای خود عوالم خاصی برقرار میکنند، با آنها دوست میشوند، موقع خواب قصه آنها را مرور میکنند و همین ماجرا به شکل قوی تری در دنیای کارتونها و انیمیشنهایی که میبینند اتفاق میافتد. حالا با مرور کتابهای ادبی کودکان، چقدر این کتابهای ما به سمتی رفته که اسطورهها و قهرمانهای ملی و مذهبی ما را برای این نسل به درستی تصویرگری و مانا کند تا در ذهن کودکان تصویر درستی از آنها نقش بندد؟
ثابت نیا: بله هستند کتابهایی در این حوزه که بر روی شاهنامه و یا به تصویر کشیدن همین اسطورهها به خوبی کار کرده اند و اتفاقا تعدادشان هم زیاد است، اما مشکل ما این است که متاسفانه آنها خریداری نمیشوند؛ مشکلات اقتصادی جامعه که والدین را از خرید کتاب برای کودکان خود دور کرده است، نبود مکانهای مناسبی برای حضور دائم این کودکان و در دسترس قرار گرفتن این نوع کتابها برای آنها شاید همه باعث شده تا این کتابها کمتر دیده شوند.
/انتهای پیام/