گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ در یکی از روزهای ناخوش سینما و در یک عصر خزانزده سالنهای سینما به سراغ یکی از مدیران سالنهای سینمایی رفتیم! همانطور که انتظار داشتیم، صندلیهای خالی سالنهای سینمایی، این روزها بسیاری را نگران و تا حدودی عصبانی کرده است. سجاد نوروزی که با او درباره وضعیت مخاطبان سینما به گفتگو نشستیم، فعال رسانه و مدیر پردیس سینمایی آزادی است. او رانت دولتی، نبود سالنهای سینمایی در کشور و فیلمهای بیکیفیت پرده را عوامل مهم عدم استقبال مردم به سینما میداند. سینمایی که به گفته او موجودی ناقصالخلقه است که حالا از او توقع کمال داریم. با او به گفتگو نشستهایم تا دلایل کاهش مخاطبان سینما را بررسی کنیم.
در پی ناآرامیهای اخیر اجتماعی - سیاسی یک ادعا مطرح شد که سینما در حال تعطیلی است و استدلال این افراد هم این بود که در حال حاضر بسیاری از فیلمهای روی پرده در هر سانس با زیر ۵۰ نفر و گاهی حتی به زیر ۲۰ نفر در حال نمایش است. اما گروهی دیگر با رد این ادعا معتقدند که اساساً سینمای کشور همواره حالوروز مناسبی به جهت مخاطب نداشته و بررسی آمار سالهای گذشته نیز این فرضیه را ثابت میکند؛ بااینوجود همیشه سینما با همین حالوروز به حیات خود ادامه داده و با این بحرانها نابود نمیشود. این دسته از کارشناسها معتقد هستند که اساساً سینما کارکرد دیگری بهجز سرگرمی دارد. قصد داریم با ورود به این موضوع، دلایل عدم استقبال مردم ایران در رفتن به سینما را بررسی کنیم.
نوروزی: عمده این مسائل ناشی از دو گونه جهل است؛ جهل به معنای تئوریک آن نه به معنای سیاسی و متداول. نسبت به ماهیت سینما در ایران، هم جهل تئوریک وجود دارد و هم جهلی که بیشتر به مدیریت اجرایی بستگی و مربوط میشود. یعنی اگر ما مدیریت اجرایی را کالبد فیزیکان و تحقق کردن یک تئوری ببینیم، آنگاه به وضعیت حالوروز الآن سینمای ایران خواهید رسید. وقتی ایدههایی کجومعوج در باب سینما وجود دارد، مدیریت اجرایی آن نیز شبیه موجودی ناقصالخلقه میشود و حالا بر پایه یک سری موهومات و جهلی مضاعف در حال بزک کردن این موجود ناقصالخلقه هستیم.
عدهای مدام با پز روشنفکری در حال پز دادن در فضای رسانهای هستند که ما با فلان فیلم در بهمان جشنواره حضور داریم و فلان جایزه خارجی را گرفتهایم و در مقابل، عدهای هم سرخوش از اینکه فیلمهای ارزشی ساختهاند و توانستهاند دستاوردهای فراوانی در این حوزه داشته باشند. بله اسکار گرفتهایم، در جشنواره کن حاضر میشویم و جایزه هم میگیریم و دستاوردهای آنچنانی هم در سینمای انقلابی و ارزشی برای خودمان ردیف میکنیم، اما فروش کل سینمای شما قبل از کرونا و در سال ۹۸ نهایتاً پول یک آپارتمان در خیابان فرشته بوده است! درحالیکه شما در آن سال بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ فیلم تولید داشتهاید که با هزینه آن سال، تولید هر فیلم را اگر بهصورت میانگین ۴ میلیارد تومان در نظر بگیرید، ۶۰۰ میلیارد تومان هزینه تولید سینمای شما شده است که فروش گیشه شما نهایتاً ۲۸۰ میلیارد شده که تازه ۵۰ درصد آن متعلق به سینمادار است، یعنی ۱۴۰ میلیارد سهم شما شده است. با چه استدلالی ۶۰۰ میلیارد خرج کردهاید و تنها ۱۴۰ میلیارد درآمد داشتهاید و هنوز سرپا هستید؟! واقعاً پول شما خرج چه چیزی شده است؟ پس تا این ماهیت سینما بهدرستی فهم نشود ما کماکان در این داستان ماجراها داریم. ببینید کشور را با شعر و شعار نمیشود اداره کرد؛ حالا میخواهد این شعر و شاعری روشنفکری و لیبرالی باشد، میخواهد با روکش انقلابی و ارزشی باشد. سینما را هم نمیشود با این دستفرمان اداره کرد. حالا میخواهد شعارهای مردمپسند جشنوارهای سر بدهد و یا شعارهای شبه ایدئولوژیک!
خب بستگی دارد تا سینما را با چه دیدی تعریف کنید.
نوروزی: اولا چرخ در تمام دنیا چرخ است و شما نمیتوانید به لحاظ ابزاری و روشی تعریف مجزایی از سینما داشته باشید. حالا اگر میخواهید یک ماهیت جدیدی از سینما خلق کنید، آن یک مساله دیگری است. پارلمان در همه جای دنیا پارلمان است؛ حالا شما میتوانید مجلس اسلامی برای خودتان داشته باشید. سینما ماهیتا با سرگرمی تعریف میشود و بخشی از صنعت سرگرمی در تمام دنیا به حساب میآید. سینما دانشگاه و کلاس درس نیست. سینما کاباره و دانسینگ هم نیست؛ بلکه یک سرگرمی منحصر به فرد و مختص به خود است. یک شکل خاصی از سرگرمی است که در فرآیند این سرگرمی انتقال معنا صورت میگیرد.
داستان همین جا مهم میشود که شما چه تعریفی از سرگرمی داشته باشید.
برخی از آقایان اصرار دارند که مهملات مدیران دهه ۶۰ این سینما را مجددا با روکشهای ارزشی و انقلابی تکرار و دوباره تجربه کنند، اما اینکه دیگران این تجربه را بپذیرند، قطعا محل تردید است
نوروزی: بله، اما همه چیز بر پایه همین سرگرمی بنا شده است. شما به سینما نمیروید تا با فلسفههای امام محمد غزالی و شیخ اشراق و یا روشهای جامعه شناسی دورکیم آشنا شوید؛ اما میتوانید از سینما درک جامعه شناسی هم پیدا کنید، میتوانید از یک فیلم درک فلسفی پیدا کنید. مهم این است که این درک تماما از دالان سرگرمی میگذرد. اما برخی از آقایان اصرار دارند که مهملات مدیران دهه ۶۰ این سینما را مجددا با روکشهای ارزشی و انقلابی تکرار و دوباره تجربه کنند، اما اینکه دیگران این تجربه را بپذیرند، قطعا محل تردید است.
پس حالا شما با چه وضعیتی از سینما مواجه اید؟ با یک بچه ناقص الخلقه که اتفاقا دخل و خرج آن هم نامیزان است. پس ما با یک سینمایی سر و کار داریم که دستش در جیب مخاطب نیست و دراین حالت ضرورتی برای خودش نمیبیند که مخاطب را سرگرم کند و نتیجه همینی میشود که شما مشاهده میکنید. این سینما چه نیازی به مردم دارد؟ سینمایی که با هر مقیاسی شما بسنجید، عملا ورشکسته است و هرجای دنیا قرار داشت تا الان تعطیل شده بود. در حال حاضر سینما صرفا با پول دولت، پول نفت و ورود سرمایههای نسبتا شبهه ناک بخش خصوصی اداره میشود!
چگونه باید دست سینما در جیب مردم باشد؟
نوروزی: وقتی که سینما برای مردم فیلم میسازد؛ شما برای مردم فیلم نمیسازید؛ روشنفکرها برای ذهنیتهای فردگرایانه خودشان فیلم میسازند و ارزشیها هم تکلیفشان مشخص نیست! حالا چه اتفاق خاصی این وسط بیفتد که فیلمی مثل «موقعیت مهدی» «بوی پیراهن یوسف»، «از کرخه تا راین» ساخته شود. دقت کردید که برخی اوقات فیلمهای ارزشی ما جزء آثار پرفروش ما بودهاند. چرا؟ چون ماهیت فیلم از جنس مردم بوده است. با نگاه به مخاطب و احترام به ماهیت سینما ساخته شده است؛ یعنی مسئله سرگرمی را به رسمیت شناخته است. حتی این وسط فیلمهای اجتماعی خوبی مثل «متری شیش و نیم» هم داشتهایم.
خب فیلم «موقعیت مهدی» هم که با همه سنگ تمام گذاشتن تلویزیون برای تبلیغات آن و تعریفهای این و آن نهایتا ۱۲ میلیارد تومان فروخت!
سالنهای سینمای ما در حال حاضر حتی از زمان قبل از انقلاب هم کمتر شده است. کشور ترکیه که همسایه ماست و جمعیتی تقریبا برابر با جمعیت ما دارد، ۴ هزار سالن سینما دارد و ما با این ساخت و سازهای جدید، نهایتا ۵۰۰ سالن فعال سینما داریم. درصورتی که ما قبل از انقلاب با جمعیت حدود ۳۵ میلیونی ۵۶۰ سالن فعال سینما داشتیم
نوروزی: اینجا دلیل بعدی سینما نرفتن مردم مشخص میشود. آیا شما در ایران به اندازه جمعیتتان سالن سینما دارید؟ این را من به شما عرض کنم که سالنهای سینمای ما در حال حاضر حتی از زمان قبل از انقلاب هم کمتر شده است. کشور ترکیه که همسایه ماست و جمعیتی تقریبا برابر با جمعیت ما دارد، ۴ هزار سالن سینما دارد و ما با این ساخت و سازهای جدید، نهایتا ۵۰۰ سالن فعال سینما داریم. درصورتی که ما قبل از انقلاب با جمعیت حدود ۳۵ میلیونی ۵۶۰ سالن فعال سینما داشتیم.
ما در حوزه سینما با یک وضعیت مهملی مواجهایم که هیچ مابه ازای خارجی ندارد و برای این وضعیت اسفناک، تولیدات مهملی داریم. مگر چه فیلم خاصی برای مخاطب تولید کردهایم که انتظار داریم مشتری ثابت سینماهای ما باشد؟! دستمان که در جیب مخاطب نیست، سالنها و تکنولوژی مان نیز که به روز نیست، تولیدمان هم که براساس ذهنیتهای فردگرایانه و یا شبه ایدئولوژیک است، واقعا چرا با این دلایل مردم باید به سینما بروند! و جالب اینکه هر دو گروه فیلمساز ما هیچ احترامی برای مخاطب قائل نیستند. ماجرا شبیه به خودروسازی شده است. اکران فیلم خارجی که ممنوع است پس ما هر آشغالی که میخواهیم میسازیم و اکران میکنیم.
برای خودمان یک ژانر مهملی به نام اجتماعی خلق کردهایم که تمام فیلمنامه هایمان هم شبیه به هم است. به لحاظ فرم نیز اغلب عقب افتادهاند و حتی محتوا و معنایی هم از آن حاصل نمیشود؛ به جز ضجه، داد و بیداد و بزرگنمایی کردن یک حادثه و یا در یک شاهکاری فیلمی دفاع مقدسی با چندین میلیارد میسازیم و ابتدا آن را در تلویزیون نمایش میدهیم و بعد راهی سینما میکنیم! به والله برای هر سینماگر خارجی این ماجرا را تعریف کنید، شما را راهی دیوانه خانه میکنند. واقعا این شرایط امروز سینما به قول آقای فراستی ما قبل تحلیل و نقد است. یک عجوزه کهن سال ناقص الخلقه را میخواهیم مشاطه کنیم و بجای «برژیت باردو» (بازیگر فرانسوی) جا بزنیم. البته که سینمای ما متمایز از سینمای منطقه است و این وجه متعالی کار است منتها این تمایز نباید باعث شود که ما این میزان فضاحت را نبینیم.
ما در دورهای با همین برچسب سرگرمی به فیلمها شروع به ساخت یک سری فیلمهای پوچ کمدی کردیم که فاقد هیچ گونه اندیشهای هستند. برعکس سینمای کمدی خارجی نظیر چاپلین و لورل و هاردی که در پشت همه خنده هایشان یک حرفی نهفته است.
نوروزی: من با اصل حرف شما موافقم، اما نکتهای این وسط وجود دارد.
حالا این وسط همین کمدیهای بی اندیشه شدند پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران.
نوروزی: چه ایرادی دارد؟
ایرادش این است وقتی میگوییم چرا مردم به سینما نمیروند، همین مردم جامعه احساس میکنند که با رفتن به سینما و دیدن این فیلمها عملا وقت و پولشان را تلف کرده اند.
کارگردانی که «دینامیت» و یا «انفرادی» ساخته اتفاقا نه تنها خیانت نکرده بلکه خدمت هم کرده است. آن فیلمسازی که میتوانسته فیلم خوب و مردمی بسازد و نساخته، به مخاطبش ظلم کرده است. وقتی در سبد ویترین شما «سرخپوست، وقتی که ماه کامل شد و ماجرای نیمروز» باشد حالا دو کمدی هم داشته باشید، چه اشکالی دارد
نوروزی: وقتی شما سبد تولید متنوع در سینمای خود داشته باشید، تماشاگری به تماشای «انفرادی» مینشیند و شمای نوعی فیلم دیگری را تماشا میکنید. برخی از کمدیها که واقعا قابل دیدن نیست و جایشان سطل آشغال است و اتفاقا در همه جای دنیا هم تولید میشوند و مخاطب هم دارند و به نظرم نباید حتی مخاطبان این فیلمها را تخطئه کرد. ولی آن کارگردانی که «دینامیت» و یا «انفرادی» ساخته اتفاقا نه تنها خیانت نکرده بلکه خدمت هم کرده است. آن فیلمسازی که میتوانسته فیلم خوب و مردمی بسازد و نساخته، به مخاطبش ظلم کرده است. وقتی در سبد ویترین شما «سرخپوست، وقتی که ماه کامل شد و ماجرای نیمروز» باشد حالا دو کمدی هم داشته باشید، چه اشکالی دارد. ۹ تا فیلم در سال ۹۸ به فروش بالای ده میلیارد رسیدند که فکر کنم ۶ تای آنها غیرکمدی بودند. البته اشتباهات اکران هم وجود دارد مثل این مورد که دو فیلم خوب سرخپوست و وقتی که ماه کامل شد، با هم اکران شدند. حالا مگر آنکه کمدی ساخته کار بدی کرده است؟ خیر اتفاقا خنداندن مردم در این شرایط مباح که نه واجب هم هست.
قطعا هیچ عقل سلیمی مخالف خنداندن مردم نیست.
نوروزی: بله شما میفرمایید که با این فیلمها هیچ اندیشه و معنایی منتقل نمیشود! خب منتقل نشود. آن هم میتواند بخشی از زندگی و حیات طبیعی ما باشد. حالا مگر تمام لحظههای زندگی ما در معنا و اندیشه میگذرد.
خب همین میشود که بسیاری از مردم جامعه این احساس و ذهنیت برای آنها بوجود میآید که بیشتر فیلمهای روی پرده به خصوص کمدیها اصلا المان و مشخصات فیلم را ندارند و وقت آدم با دیدن آنها تلف خواهد شد. همین میشود که پرفروشترین فیلم شما نهایتا ۳ میلیون نفر مخاطب دارد.
نوروزی: شما نه تولید دارید و نه سالن به اندازه ۸۰ میلیون جمعیت! شما اصلا نمیتوانید این توقع را داشته باشید که با این شرایط فیلمی بیشتر از ۳ میلیون مخاطب بفروشد.
یعنی شما اعتقاد دارید که اگر این ۵۰۰ سالن سینمای ما تبدیل به ۲۰۰۰ سالن شود، فیلمی مانند «انفرادی» احتمالا ده دوازده میلیون مخاطب باید داشته باشد.
نوروزی: نه صد درصد، ولی ممکن است فیلمی مانند «متری شیش و نیم» در کنار آن اکران شود که آن فیلم ۲۰ میلیون مخاطب داشته باشد.
ببینید من واقعا مخالف ساختن فیلم کمدی نیستم، اما قطعا مخالف ساخت فیلمهای پوچ هستم.
نوروزی: من دارم به شما میگویم این بخشی از حیات طبیعی بشر است.
حیات طبیعی بشر دوست دارد بخشی از زندگی اش را صرف پوچ گرایی و وقت تلف کردن کند؟
نوروزی: نه چرا پوچ گرایی!
شما اسمش را بگذارید تلف کردن وقت.
نوروزی: شما برای دوستتان لطیفه تعریف نمیکنید تا بخندید؟
قطعا. اما واقعا چرا باید ساحت سینما را آنقدر و آن هم در چنین سطحی پایین بیاوریم تا ساخت و اکران چنین فیلمهایی را توجیه کنیم؟
در بسیاری از شهرهای کشور حتی یک سالن سینما وجود ندارد. در حال حاضر ۸۵ درصد فروش سینمای ایران تنها در ۲۰ پردیس سینمایی رقم میخورد! اصلا ما درباره چه چیزی صحبت میکنیم؟ مگر ما تبلیغات سراسری برای سینما داریم؟ بودجه تولید آخرین فیلم نولان که درباره خالق بمب اتمی است حدود ۱۰۰ میلیون دلار است و درست برابر همان رقم بودجه تبلیغات برای این فیلم درنظر گرفته اند
نوروزی: شما در سال مثلا ۱۰ بار میخواهید به سینما بروید. ۸ بار آن را به دیدن فیلمهای جدی میروید و دو بار فکر کنید که در دورهمی با دوستان نشستهاید و قهقهه زدهاید؛ و این بخشی از زندگی طبیعی و نرمال بشری است.
اتفاقا من دوست دارم عین همان ده بار را بروم و قهقهه بزنم. حالاواقعا فکر میکنید تمام این مردمی که به سینما نمیروند از نبود سالن سینماست؟
نوروزی: در بسیاری از شهرهای کشور حتی یک سالن سینما وجود ندارد. در حال حاضر ۸۵ درصد فروش سینمای ایران تنها در ۲۰ پردیس سینمایی رقم میخورد! اصلا ما درباره چه چیزی صحبت میکنیم؟ مگر ما تبلیغات سراسری برای سینما داریم؟ بودجه تولید آخرین فیلم نولان که درباره خالق بمب اتمی است حدود ۱۰۰ میلیون دلار است و درست برابر همان رقم بودجه تبلیغات برای این فیلم درنظر گرفته اند. این نشان میدهد که سینما در دنیا چگونه کار میکند و در چه مسیری در حال حرکت است.
قطعا نولان به فکر یک اکران جهانی است و ما هنوز در اکران تهران مشکل داریم.
نوروزی: آفرین. شما اصلا ساز و کار تبلیغات فیلم برای یک جمعیت ۸۰ میلیونی را چه در بخش دولتی و چه خصوصی دارید؟ اصلا تبلیغات را کنار بگذارید. نه برای این جمعیت سالن داریم، نه تا حالا توانستهایم برای مخاطب خود به وسیله سینما معنایی خلق کنیم، اصلا ما تا حالا چه کار مهم ادبیاتی خود را اقتباس سینمایی کردهایم؟ ۹۰ درصد فیلم و سریال دنیا اقتباسی است و حالا ما کجای این قصه قرار داریم؟
با این تفاسیر عملا باید سینما را تعطیل شده اعلام کنیم.
نوروزی: تعطیل هست! سینما در معنای واقعی و اصیل خودش تعطیل است. وقتی ۸۵ درصد فروش شما فقط در ۲۰ سالن است، یعنی شما سینمایی ندارید! شما اسم این سینما را پویا و فعال میگذارید؟ عین خودروسازی شما که اگر دولت هزینه نکند همین فردا تعطیل است.
اما از اهمیت و جریان سازی آن در بین مردم که نمیشود چشم پوشی کرد.
نوروزی: البته به نظر من درباره همین جریان سازی هم بزرگنمایی میشود. الان با سیاستهای اشتباه تماشاگران تلویزیون شما به ۲۵ درصد رسیده است. تکلیف سینما که مشخص است. نمیخواهم بگویم که بی تاثیر است، اما اعتقاد دارم که درباره آن بزرگنمایی شده است.
منظور من از جریان سازی به تعداد مخاطب برنمیگردد. بلکه شما این عبارت را در طول مثلا ده سال در نظر بگیرید. قطعا فیلمی که در سینما دیده نمیشود، به این معنا نیست که تاثیر خودش را بر جامعه نگذاشته است.
نوروزی: من چنین تصوری درباره تاثیر سینما ندارم. نمیخواهم بگویم سینما بدون تاثیر است، اما درباره تاثیرگذاری آن هم تردیدهای جدی دارم. سینمایی که من برای شما تفسیر کردم مثل الان «پیروز» (توله ببر ایرانی) است. شما میتوانید الان او را در طبیعت رها کنید؟ از همین فردا رانت را از سینما جدا کنید، قطعا سینما به تعطیلی کشیده میشود. از فردا حاکمیت اعلام کند که فارابی، صندوق هنر، سازمان تبلیغات و هیج جای دولتی حق سرمایه گذاری در سینما را ندارد. بخش خصوصی نیز باید در قالب کمپانی شناسنامه دار وارد سرمایه گذاری شود. آن موقع در سال به زور و شاید ۲۰ فیلم تولید شود. شما نمیتوانید از موجود ناقص الخلقه توقع کمال داشته باشید.
واقعا برای احیای این سینما چه کاری باید کرد؟
نوروزی: ما باید یک رنسانس معرفتی در تولید و محتوای خود داشته باشیم. نگاه ما به سینما باید عوض شود، اقتباس را جدی بگیریم، قصه و روایت را جدی بگیریم، زیر ساخت هایمان را درست کنیم، تولید و پروداکشن اصولی و به روز داشته باشیم. این خیلی احمقانه است که شما روزی ۲ دقیقه خروجی فیلمبرداری تان است. همین الان در ترکیه روزی ۲۰ دقیقه مفید فیلمبرداری میشود.
خب مقداری از آن به ابزار آلات و علم ما هم بستگی دارد.
نوروزی: خب به جای این همه پول دور ریختن، برویم چهار کمپانی در دنیا را از نزدیک ببینیم، یاد بگیریم و ما هم به روز فیلم تولید کنیم. هزار راه مختلف برای جذب مخاطب به سینما وجود دارد؛ از بلیتهای شناور تا تنوع در زمان اکران. ولی ارادهای برای آن وجود ندارد.
/انتهای پیام/