گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ نزدیک به چهارمیلیون مسجد در سراسر کره زمین وجود دارد، و همین کافی است تا پی به اهمیت بیپایان این نهاد دینی، در محقق ساختن رسالت نبیگرامیاسلام ببریم. اما جدا از تعداد و کمیت مساجد، فرهنگ و فکر حاکم بر آنها اهمیت مضاعفتری، نسبت به تعداد آنان دارد. درواقع مسجدی که بنیان آن بر اختلاف و یا انزوا از جامعه شکل بگیرد، فقدانش بر وجود آن ارجحیت دارد. در عین حال مساجدی هستند، که بر بنای اخلاص و عقیده استوارشده و برکات آنها توانسته، یک شهر را تحتتأثیر قرار دهد. کتاب «مسجد رهبر» تلاشی است برای معرفی یک مسجد الگو و موفق که در مشهد پیش از انقلاب، توسط برخی از دغدغهمندان دینی بنای آن نهاده شد. در ادامه گزارشی از این کتاب را خواهید خواند.
ریشههای فکری و عقیدتی بانیان مسجد
کتاب در واقع، توضیح نحوه شکلگیری مسجد کرامت در مشهد پیش از انقلاب اسلامی، در قالب خاطرات شفاهی بنیان گذاران اصلی آن است. نویسنده در چهار بخش به توضیح نحوه تکوین این مسجد و اثرات آن میپردازد. در بخش نخست اثر، دورنمایی از مشهد پیش از انقلاب، جریانهای فعال و... عرضه میشود. بانیان اصلی مسجد یعنی حاج محمود کرامت و عبدالرضا غنیان از جمله کسانی هستند؛ که کتاب معرفی تفصیلی را از آنها ارائه میکند. در این بخش به چند حرکت عمده مذهبی در مشهد توجه میشود: نخست جریان هیأتهای مذهبی سکولار، که تحتنظر آیتالله کفایی مدیریت میشد و همگی کاملا فضایی به دور از سیاست داشتهاند. در مقابل، حرکت جدی دیگر نیز توضیح داده میشود. سپس کانون نشر حقایقاسلامی که، توسط مرحوم محمد تقی شریعتی، بنیان نهاده شد. این کانون رویکرد ایدئولوژیکتر و سیاسیتری داشت که بسیاری از علاقهمندان به مباحث روز و أمورات اجتماعی و سیاسی در آن شرکت میکردند. جریان سوم دیگر که کتاب بسیار به آن میپردازد، انجمن پیروان قرآن است؛ که توسط مرحوم حاجی عابدزاده راهاندازی شد. این انجمن که گستره وسیعی از عملکرد را داشت، با ۱۴ مدرسه و یک مهدیه بسیار بزرگ نقشبزرگ در بسط معارف دینی در شهر مشهد را ایفا میکرد.
مرحوم عبدالرضاغنیان در کنار حاجیعابدزاده، نفر دوم این انجمن و از اولین فعالان آن بود. کتاب در بخش مفصلی از خود، روایتی دارد از انشعابهای صورت گرفته در انجمن پیروان قرآن. طبق بیان کتاب مرحوم حاجیعابدزاده در اتفاقات پس از سال ۳۶ و شکل گیری ساواک، به واسطه روحیه خاص خود با حکومت اقدام به همکاری نمود. پس از دستگیری وی، گویا تعدادی از جوانان را در مقابل چشم وی به شدت شکنجه نموده و وی را نیز تهدید کردهبودند؛ که تمام جوانان انجمن را اینگونه شکنجه خواهند کرد؛ در نتیجه حاجیعابدزاده تسلیم شده و به نحوی مدیریت مجموعه را با نظارت ساواک انجام میدهد. همین اتفاق منجر به این موضوع میشود بسیاری از یاران وی از جمله مرحوم غنیان در یک استعفای دستهجمعی از انجمن جدا شوند. به اذعان خود آنها این استعفا به آن علت صورت گرفته که جلوه مهدیه تخریب شود؛ تا چنین ظرفیتی دو دستی و به راحتی در اختیار ساواک قرار داده نشود.
پس از جدایی مرحوم غنیان از حاجیعابدزاده، وی با مرحوم سید محمود کرامت، آشنا میشود. حاجی کرامت به اصطلاح کتاب از لوتیهای با معرفت بازار است که، کبابی بزرگ و ثروت فراوانی را در اختیار دارد. وی که فرزندی را ندارد؛ همه سرمایه خود را در امورات دینی و نذورات خرج میکند. حاجی کرامت هرچند به لحاظ شخصیتی لوتیمنش و اصطلاحا بزن بهادر است؛ اما ارادت ویژهای به اهل بیت داشته؛ و سخاوت فراوانی در این خصوص به خرج میدهد
پس از جدایی مرحوم غنیان از حاجیعابدزاده، وی با مرحوم سید محمود کرامت، آشنا میشود. حاجی کرامت به اصطلاح کتاب از لوتیهای با معرفت بازار است که، کبابی بزرگ و ثروت فراوانی را در اختیار دارد. وی که فرزندی ندارد؛ همه سرمایه خود را در امورات دینی و نذورات خرج میکند. حاجی کرامت هرچند به لحاظ شخصیتی لوتیمنش و اصطلاحا بزن بهادر است؛ اما ارادت ویژهای به اهل بیت داشته و سخاوت فراوانی در این خصوص به خرج میدهد. همین موضوع باعث میشود تا عبدالرضا غنیان با وی پیوند خورده و آهستهآهسته به خرج کردهای وی جهت دهد. ابتدا منزل وی در اختیار برپایی مراسمهای سخنرانی و هیئتها قرارمیگیرد. این منزل که در این برهه به بنای کرامت شناخته شد، محلی برای برپایی مجالس بزرگ مذهبی میشود. در نهایت گویا با مشورتهای آقای غنیان، حاج محمود کرامت تصمیم به وقف بنای خود برای مسجد میگیرد و با هزینههای خود وی، مسجدی بزرگ ساخته میشود. رویکرد عبدالرضا غنیان در مسجد به لحاظ محتوایی کاملا اشراب میشود. غنیان با مرحوم عابدزاده بر سر چند موضوع اساسی اختلاف داشت، نخست آنکه عابدزاده هرچند به اهمیت آموزش واقف بود و در همین راستا، چهارده مدرسه را احداث کرد. اما نسبت به علوم روز موضع منفی داشته و آگاهی نسبت به آنها را منجر به انحراف مردم میدانست؛ از طرف دیگر نیز معتقد بود آموزش معارف دینی، رساله و... برای حفظ دین، کافی است و در این میان، نیازی به ایدئولوژی، حرکتهای اجتماعی، سیاسی و... نیست؛ بر همین اساس نیز، هنگامی که توسط ساواک تحت فشار قرارگرفت؛ به سرعت تسلیم شد. البته به اذعان کتاب همکاری حاجی عابدزاده با ساواک نه از سر منافعشخصی بلکه از ترس صدمه رسیدن؛ به اعضای انجمن صورت میگرفت. اما در نقطه مقابل نه آقای غنیان و نه حاج آقای کرامت چنین باور و ترسی را نداشتند، لذا از همان ابتدای شکلگیری حرکت کرامت، رویکرد آن نسبت به سایر مساجد کاملا متفاوت بود. دعوت از سخنرانانی همچون شهید مطهری و مرحوم علامه محمد تقی جعفری ناشی از همین نگرش حاج آقای غنیان نسبت به مسائل بود.
اما نکته مهم دیگری که امروزه این مسجد را مشهورتر ساخته است؛ حضور رهبر انقلاب، آیتالله خامنهای در این مسجد بود. حضور ایشان در این مسجد تقریبا زمانی محقق میشود؛ که هم خود ایشان در مشهد به شهرتی رسیده بودند، و هم مسجد به واسطه فعالیتهای خود شهرتی نسبی به دست آورده بود. کتاب در بخشهای دیگر به نقش آفرینیهای مسجد در أمور سیاسی، اجتماعی و تبلیغ دینی در مشهد و ممیزات خاص این مسجد میپردازد.
لزوم مطالعات تخصصی پیرامون مسجد
موضوع مهم قابل تحسین در خصوص این کتاب، تلاش برای ثبت رخداد تاریخی بسیارمهمی است که بخشی از تاریخ معاصر ما را شکل دادهاست. طبق اذعان اندیشمندان دانش ارتباطات، متأسفانه فرهنگ کشور ما به لحاظ تاریخی، شفاهی بوده است. فرهنگ در این کشور عمدتا سینهبهسینه منتقل میشده است. این موضوع بستری را برای فراموشی بخشی از تاریخ و فرهنگ را فراهم میآورد. تاریخ برهه انقلاباسلامی نیز، کورهای داغتر از سایر برههها داشته و آبستن حجم عظیمی از معنا و کنشگری بوده است که بروز یافته، همین موضوع اهمیت مسئله ثبت این اتفاقات را دوچندان میکند. ثبت و ضبط آنچه در سینههای مردمان این مرز و بوم در هنگامه اتفاقات انقلاب میگذشته، موضوع مهمی است که البته متأسفانه به واسطه فوت بسیاری از مردمان آن روزگار، تا حدود زیادی نیز از دست رفته است. این اثر تلاش دارد تا، از طریق بیان این خاطرات تا پیش از فراموشی و از بین رفتن آنان، فرهنگی که یک مسجد الگو را، تقدیم به کشور و جهان اسلام کرد، استخراج و توضیح دهد. اهمیت این موضوع تا آنجاست که، میشود از طریق این آثار به مسئله مسجد الگو، در جهان اسلام و یا حداقل در کشور فکر کرد. جایی که امروزه شاهد آن هستیم؛ که مساجد به نمازخانه تقلیل یافتهاند، شنیدن و گفتن از مسجد کرامت و مساجد دیگری که روزی واقعا مسجد بودند؛ یعنی همان بودند که مسجدالنبی در نهضت رسول گرامی اسلام بود. جامع دنیا و دین مردم، به ما نوید این موضوع را میدهد؛ که شاید بتوان گفتمان مسجد تراز را همهگیر کرده و الگویی برای سایر مساجد ایجاد کرد. البته ذکر این نکته نیز لازم است که، ما در دانش علوم انسانی، اعم از رشتههای مختلف آن همچون جامعهشناسی، مطالعاتفرهنگی و مردمشناسی، چیزی با عنوان سنت علمی مسجد پژوهی نداریم؛ لذا همین أمر باعث میشود پژوهشهای مختلف، در خصوص مسجد، بیشتر حالت تاریخ پژوهشی و گردآوری داده نسبت به خود گرفته و بررسی اثرات اجتماعی وجود داشته؛ اعم از آنکه از جامعه دریافت شده و یا بر جامعه گذاشته شده، فاقد صورت بندی علمی باشد. خود نویسندگان کتاب نیز نسبت به این موضوع واقف بوده و لذا ادعای خاصی را نداشته و اثر را تنها گامی ابتدایی برای مسجد پژوهشی میدانند.
در پایان باید گفت که این کتاب در ۵۲۳ صفحه به همت دفتر تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی نگاشته شده و قابل خرید در تمامی کتابفروشیهای سراسر کشور است.
/انتهایپیام/