گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ «متیو دزموند»[۱] در دانشگاه پرینستون جامعه شناسی تدریس میکند. وی یکی از برجستهترین اندیشمندان و اساتید دانشگاه در حوزه مطالعه فقر محسوب میشود. دزموند در کتاب خود تحت عنوان «اخراج: فقر و مزیت در شهر آمریکایی»[۲] زندگی هشت خانواده فقیر و اکثراً سیاه پوست امریکایی را به تصویر میکشد که با بحران مسکن و اجاره نشینی دست و پنجه نرم میکنند. این کتاب پس از چاپ با اقبال گستردهای از سوی جامعه علمی و ادبی آمریکا مواجه شد و در سال ۲۰۱۷ برنده جایزه معتبر «پولیتزر» شد. «دزموند» در کتاب جدید خود تحت عنوان «فقر به دست آمریکا»[۳] بار دیگر درباره فقر در آمریکا صحبت میکند. او در این کتاب سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که در جامعه آمریکا چرا فقر وجود دارد و چرا از بین نمیرود. «آنی نوا»[۴] گزارشگر شبکه خبری «CNBC» آمریکا در گزارشی از این کتاب به ۵ آمار نگران کنندهای میپردازد که «متیو دزموند» در کتابش از مسئله فقر و نابرابری اقتصادی آمریکا به تصویر کشیده است.
مشکل حاد فقر در جامعه آمریکا
کتاب جدید «متیو دزموند»، تحت عنوان «فقر، توسط آمریکا»، به بررسی این موضوع میپردازد که چرا نرخ فقر در ایالات متحده در نیم قرن گذشته بهبود نیافته است. این ارقام نشان میدهد که مشکل چقدر حاد است. در طول ۵۰ سال گذشته نرخ فقر در ایالات متحده به سختی کاهش یافته است: حدود ۱۱ درصد از جمعیت ایالات متحده در سال ۲۰۱۹ فقیر در نظر گرفته شدند. در حالی که جمعیت فقیر آمریکا در سال ۱۹۷۰ میلادی حدود ۱۲ درصد بود. متیو دزموند در کتاب جدید خود مینویسد: «در اینجا هیچ پیشرفت واقعی وجود ندارد، فقط یک سکون طولانی است.» کتاب او با عنوان «اخراج: فقر و سود در شهر آمریکایی» برنده جایزه پولیتزر ۲۰۱۷ برای ادبیات غیرداستانی شد. دزموند درکتاب جدید خود دلیل این رکود در زمینه مبارزه با فقر را بررسی میکند و میگوید بسیاری از آمریکاییها و شرکتها از دهها میلیون نفری که درآمد کمی دارند، سود میبرند. بانکها سالانه میلیاردها دلار کارمزد اضافه برداشت میکنند. همزمان شرکتها نیز قادر به پرداخت دست مزد پایین به کارگران خود و صرفه جویی در مزایا هستند. کتاب او پر از آماری است که وضعیت نابرابر اقتصاد ایالات متحده را مورد توجه قرار میدهد. در اینجا پنج مورد از آنها وجود دارد.
با نگاهی به درآمدههای تعدیل شده با تورم، کارگران عادی برای چندین دهه تنها شاهد افزایش ۳ دهم درصدی حقوق خود در سال بودهاند. به طور شگفت انگیزی، دستمزد واقعی بسیاری از آمریکاییهای امروزی تقریباً همان چیزی است که ۴۰ سال پیش بود
دستمزدها برای فقیرترین آمریکاییها به آرامی افزایش یافت
دزموند مینویسد، از سال ۱۹۷۹ میلادی ۹۰ درصد از جمعیت آمریکا که درآمد پاییی داشتهاند تنها ۲۴ درصد افزایش درآمد سالانه را تجربه کردهاند. در حالی که دستمزد یک درصد از افراد جامعه آمریکا که درآمد بالایی دارند طی این مدت بیش از دو برابر (۱۰۰ درصد) شده است. یافتههای او بر اساس دادههای تعدادی از منابع، از جمله اداره آمار کار ایالات متحده و «مرکز تحقیقات پیو»[۵] است. دزموند مینویسد: «با نگاهی به درآمدههای تعدیل شده با تورم، کارگران عادی برای چندین دهه تنها شاهد افزایش ۳ دهم درصدی حقوق خود در سال بوده اند. به طور شگفت انگیزی، دستمزد واقعی بسیاری از آمریکاییهای امروزی تقریباً همان چیزی است که ۴۰ سال پیش بود.»
کمک بیشتر دولت برای رفاه مالی
در سال ۲۰۲۰، دولت فدرال آمریکا ۵۳ میلیارد دلار برای کمک مستقیم به مسکن نیازمندان هزینه کرد؛ در حالی که در همان سال، بیش از ۱۹۳ میلیارد دلار یارانه مانند کسر بهره وام مسکن را به صاحب خانهها پرداخت کرد. دزموند در این زمینه دادههای مالیاتی را از چند منبع از جمله دفتر مدیریت و بودجه تحلیل کرده است. دزموند مینویسد: «بیشتر خانوادههایی که از این یارانهها بهره میبرند، درآمد شش رقمی دارند و سفیدپوست هستند. خانوادههای فقیری که به اندازه کافی خوش شانس هستند که در آپارتمانهای دولتی زندگی میکنند، اغلب مجبورند با کپک و حتی رنگ سرب دست و پنجه نرم کنند. این در حالی است که خانوادههای ثروتمند مدعی کسر بهره وام مسکن برای خانههای اول و دوم خود هستند.»
در سال ۲۰۲۰، تقریباً ۱۸ میلیون نفر در آمریکا در این شرایط زندگی میکردند، از جمله حدود ۵ میلیون کودک. دزموند مینویسد: شواهد فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد آمریکا لایهای سخت از محرومیت را در خود جای داده است
از هر ۱۸ نفر یک نفر در فقر شدید زندگی میکند
دزموند در کتاب خود، با تجزیه و تحلیل دادههای اداره سرشماری ایالات متحده و سایر منابع، گزارش میدهد: از هر ۱۸ نفر در ایالات متحده، ۱ نفر در چیزی زندگی میکنند که «فقر شدید» نام دارد. سال ۲۰۲۰، این دسته شامل افرادی بود که کمتر از ۶۳۸۰ دلار در سال درآمد داشتند یا خانوادههای چهار نفره که با کمتر از ۱۳۱۰۰ دلار زندگی میکردند. در سال ۲۰۲۰، تقریباً ۱۸ میلیون نفر در آمریکا در این شرایط زندگی میکردند، از جمله حدود ۵ میلیون کودک. دزموند مینویسد: «شواهد فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد آمریکا لایهای سخت از محرومیت را در خود جای داده است، نوعی فقر شدید که زمانی تصور میشد تنها در نقاط دور دست مردمانی با پاهای برهنه و شکمهای متورم گرفتار آن هستند.»
شکاف ثروت نژادی به اندازه دهه ۶۰ میلادی است.
دزموند با نگاهی به کار نویسندگان دیگر و دادههای فدرال رزرو دریافت که شکاف ثروت نژادی امروز به اندازه پنج دهه پیش است و این کشور با یک مشکل نژادی در تقسیم ثروت روبه رو است. در سال ۲۰۱۹ میلادی یک خانواده سفیدپوست متوسط ۱۸۸،۲۰۰ دلار ثروت خالص داشت، در حالی که این رقم برای خانواده متوسط سیاه پوست ۲۴،۱۰۰ دلار بود. او نوشت: «میراث ما در ممانعت از دسترسی سیستماتیک سیاه پوستان به سرزمین و ثروت این کشور از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.» او توضیح میدهد که «اکثر خریداران خانه اولی از والدین خود کمک پیش پرداخت دریافت میکنند و بسیاری از این والدین میتوانند با تأمین مالی مجدد خانههایشان به فرزندانشان کمک کنند، همانطور که والدینشان پس از اینکه دولت در پی جنگ جهانی دوم به مالکیت خانه در جوامع سفیدپوست یارانه پرداخت کرد، برای آنها انجام دادند.»
«کارمزد اضافه برداشت»[۶] بیشتر توسط فقرا پرداخت میشود
دزموند با بررسی تعدادی از گزارشها، از جمله گزارش «مرکز وامدهی مسئولانه»[۷]، دریافت که در سال ۲۰۱۹، بزرگترین بانکهای ایالات متحده، ۱۱.۶۸ میلیارد دلار «کارمزد اضافه برداشت» را از آمریکاییها دریافت کرده اند. تنها ۹ درصد از دارندگان این حسابها بیشترین سهم یعنی ۸۴ درصد از این هزینهها را پرداخت کردهاند مشتریانی که به طور متوسط کمتر از ۳۵۰ دلار داشته اند. دزموند نوشت: «فقیرها مجبور شدند تاوان فقرشان را بپردازند.»
پینوشت
[۱]. Matthew Desmond
[۲]. Evicted: Poverty and Profit in the American City
[۳]. Poverty, by America
[۴]. Annie Nova
[۵]. Pew Research Center
[۶]. Overdraft fees
[۷]. Center for Responsible Lending
/انتهای پیام/