گروه دین و اندیشه «سدید»؛ دین، مسئولیت اجتماعی و جامعه همگی تکههایی از یک پازل پیچیده هستند. تکههایی که با چینش صحیح میتوانند کمک بزرگی در ایجاد فهمی صحیح از مسئولیت اجتماعی دانشگاه ایجاد کنند. یکی از وظایف دانشگاه، مسئولیت اجتماعی این نهاد در خارج از دانشگاه است. در کنار مباحث آکادمیک این موضوع، فرهنگ دینی ما با توجه به ظرفیت فراوان خود میتواند به اهالی علم کمک کند. درباره نسبت دین و مسئولیت اجتماعی دانشگاه دکتر سید محمود نجاتیحسینی - جامعهشناس دین و استاد دانشگاه - بحثی را مطرح کردهاند که در آن به نسبت دین و مسئولیت اجتماعی پرداخته شده است.
تعریف مسئولیت اجتماعی
فرهنگ دینی، فرایند، ابزار و نوعی از میانجی است که میتواند مسئولیت اجتماعی را تسهیل و تصحیح کند و اگر روال آن نادرست بود، تصحیحش کند
بهعنوان مقدمه بحث باید به این اشاره کنم که در طی سالهایی که درباره مسئولیت اجتماعی خوانده و نوشتهام به یک تعریف رسیدهام که به طور خلاصه میگوید: «مسئولیت اجتماعی نوعی حساسیت نسبت به تغییرات در محیطزیست و محیط اجتماع فرهنگی و واکنش اجتماعی کنشگر بر اساس تعهد و تکلیف اوست. همچنین احساس تعهد و تکلیفی که کنشگر برای ایجاد تغییرات دارد و تلاشی که برای محیط اجتماعی - فرهنگی خود میکند تا به سمت بهبودی و بهزیستی ببرد، نیز مسئولیت اجتماعی را شامل میشود.» من این تعریف را بهعنوان فرهنگ مسئولیت اجتماعی میدانم. در این تعریف حساسیت افراد نسبت به تغییرات پیرامونی و محیطی نشان داده شده و تأکید بر پتانسیل افراد برای ایفای نقش مسئولیت اجتماعی به طور کامل توضیح داده شده است. اگر افراد احساس تعهد و تکلیف کنند، یعنی سکوت نکنند، دچار سکون و بیتفاوت نشوند و سعی کنند واکنش مناسبی نسبت به تغییرات نشان بدهند؛ این بیانگر social responsibility یا مسئولیت اجتماعی آنها است. منظور از مسئولیت اجتماعی در دانشگاه یعنی مسئولیت اجتماعی که دانشگاهیان از جمله دانشجویان، کارکنان، مدیران و اساتید آن دارند و همچنین مسئولیت اجتماعی که دانشگاه بهعنوان نهاد علم دارد.
دین، کاتالیزور دانشگاه
امروز باید نسل ششم دانشگاههایی شکل بگیرد که مسئولیت اجتماعی داشته باشند؛ یعنی احساس مسئولیت اجتماعی کنند؛ نه فقط در قبال دانشگاه و دانشگاهیان بلکه در قبال کل جامعهشان باید مسئول باشند. در فرهنگ دینی، دین به صورت مستقیم با مسئولیت اجتماعی پیوند نمیخورد؛ بلکه دین باید نقش کاتالیزور را ایفا کند. یعنی اینکه دین باید به صورت فرهنگ دینی دربیاید. منظور از فرهنگ دینی، مجموعهای از ارزشها، باورها، هنجارها، آموزهها و سنتها است که انسانها بر اساس این آموزهها به انجام مسئولیت اجتماعی هدایت میشوند و آنها را متوجه مسئولیت اجتماعی خود بهعنوان یک انسان میکند؛ بنابراین فرهنگ دینی میتواند نقش کاتالیزور را ایفا کند. به عبارتی دیگر، فرهنگ دینی، فرایند، ابزار و نوعی از میانجی است که میتواند مسئولیت اجتماعی را تسهیل و تصحیح کند و اگر روال آن نادرست بود، تصحیحش کند؛ برای مثال در بحث اعتماد اجتماعی، این امر کمک میکند تا کنشگری راحتتری صورت بگیرد. در این مقوله فرهنگ دینی میتواند این کار را انجام بدهد.
از ادعا تا عمل در مسئولیت اجتماعی
در ادامه مطالب مایل هستم از دو واژه دوژوره و دوفاکتو استفاده کنم. دوژوره[1] به معنای چیزی است که روی کاغذ، نظری و ذهنی است. دوفاکتو[2] هم یعنی آن چیزی که در عمل اتفاق میافتد و عینی و واقعی است. معمولاً بین دوژوره و دوفاکتو یک شکاف بزرگ وجود دارد. این موضوع بین مسئولیت اجتماعی و دین هم وجود دارد. برای اینکه از فرهنگ دینی به عنوان کاتالیزور برای تسهیل، تصحیح و تسریع مسئولیت اجتماعی در دانشگاه و جامعه استفاده کنیم، باید در ابتدا به چند مسئله اشاره کنیم؛ اولین مسئله به نقش دوژوره و دوفاکتو در فرهنگ دینی به عنوان کاتالیزوری در مسئولیت اجتماعی جامعه و دانشگاه بازمیگردد. ادعاهای زیادی از طرف افراد مختلف مطرح میشود؛ ادعاهایی از جنس حرفهای ثابتی که در این چهل و پنج سال گذشته در جامعه تحت حکومت فقه گفته شده است. برای مثال؛ اینکه دین قدرت اداره و امکان مدیریت جامعه را دارد. این یک مورد از ادعای دوژوره است. در فرهنگ دینی هم این ادعا میشود که فرهنگ دینی میتواند مسئولیت اجتماعی را بهعنوان یک کاتالیزور تصحیح، تصریح و تسهیل کند. البته این از لحاظ دوژوره درست است؛ یعنی متون دینی و آموزههای دینی را اگر نگاه کنید، میبینید که این پتانسیل واقعاً وجود دارد، اما آنچه در عمل اتفاق میافتد، روال دیگری دارد. ظاهراً روال مسئولیت اجتماعی در جامعه و دانشگاهها، یک حالت عرفی است که روال اجتماعی و فرهنگی مربوط به خود را طی میکند و احتمالاً ممکن است پیوند کمی با فرهنگ دینی داشته باشد؛ ولی در بخشهای سنتی جامعه، شما میتوانید این موضوع را بهوضوح ببینید.
نزدیکی سنت نسبت به مسئولیتهای اجتماعی
در بخش سنتی جامعه، واقعیتهای اجتماعی با فرهنگ دینی گره خورده است و در فعالیتهای اجتماعی خود از آن بهره میبرند. برای مثال، وقتی یک کار نیکوکاری یا کاری که در حوزه مسئولیت اجتماعی است انجام میشود، به آموزههای دینی که به آن باور دارند و معتقد هستند، ارجاع میدهند. اما به نظر من اغراق در این زمینه درست نیست. به عبارتی دوژوره هست اما درباره دوفاکتو بودن آن باید بحث کرد.
در بخش سنتی جامعه، واقعیتهای اجتماعی با فرهنگ دینی گره خورده است
مسئله دوم این است که باید واقعیت اجتماعی میزان اثرگذاری فرهنگ دینی بر تسهیل مسئولیت اجتماعی در جامعه و دانشگاه مشخص بشود. در ایران پژوهشهایی تجربی انجام شده که ارتباط میان دین و مسئولیت اجتماعی را نشان میدهد. معمولاً در ایران برای پژوهشهای علوم اجتماعی از روش نمونهگیری استفاده میکنیم. چند نمونه معرف از نتایج پژوهشهای اجتماعی - فرهنگی که درباره سنجش نسبت دین و مسئولیت اجتماعی در دانشگاههای مختلف مانند دانشگاه علوم پزشکی، دانشگاههای دولتی وزارت علوم، دانشگاه آزاد اسلامی و حتی دانشگاههای پیوندی مانند دانشگاههای دینی در قم شده است را من مشاهده کردم که خب البته در آنها فقط سنجش آماری صورت گرفته است. یک سنجش آماری بدون استفاده از نکتههایی که بالاتر به آنها اشاره کردم. این پژوهشها تنها گفتهاند که یک رابطه معناداری بین نگرشهای دینی و مسئولیت وجود دارد. هرچند در منطق پژوهش اجتماعی این آمارها معنادار هستند و مجبور هستیم به خاطره وجود فضای پوزیتیویستی به همین آمارها بسنده کنیم، اما به هر حال من رابطه معنادار مهمی در این نمونهها پیدا نکردم.
اسلام، مدافع مسئولیتپذیری
مسئله سوم، وجود پتانسیل دوژوره و دوفاکتو متون و آموزههای دینی است که ناظر به ایفای مسئولیت اجتماعی در جامعه و دانشگاه هستند. مدتی قبل من با استفاده از رویه هرمنوتیک متون اصلی دینی و الهیاتی ادیان آسیایی مانند وانشاتهای هندی، بودیسم، اوستای زرتشت و مانیایی و تعدادی دیگر از متون ادیان دیگر را دیدم و تحقیقاتی حول موضوع دین و مسئولیت اجتماعی انجام دادم. تعدادی از این آموزههای دینی نشان میدهد که ادیان مختلف پیروان خود را به ایفای نقش مسئولیت اجتماعی ترغیب و توصیه میکنند. اما تأکید من در این گفتار روی دین اسلام بهعنوان دین اصلی ماست.
اگر جستجویی در ادبیات دین اسلام درباره مسئولیت اجتماعی انجام بگیرد، تنوع بسیار زیادی مشاهده میشود که حتی به شما اجازه انتخاب هم میدهد. در اینجا آموزهها بهصورت دوژوره ناظر به مسئولیت اجتماعی است. برای مثال حدیث معروف منسوب به پیامبر اسلام که میفرمایند: «کُلُّكُمْ رَاعٍ وَ کُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ» شاهکار و شاهبیت مسئولیت اجتماعی در اسلام و بسیار مهم است. یعنی اینکه همه انسانها مسئول هستند. یا مثال دیگر توصیه امام علی (ع) که میفرمایند: «اِتَّقُوا اللّه فی عِبادِهِ و بِلادِهِ فإنّکُم مَسؤولُونَ حتّی عنِ البِقاعِ و البَهائمِ، أطِیعُوا اللّه َو لا تَعصُوهُ» از نگاه مسئولیت اجتماعی بسیار مهم است. در این توصیه علاوه بر اینکه مسئولیت اجتماعی را مهم جلوه میدهد، همه افراد را نیز در برابر تمام اتفاقات مسئول میداند. نکته برجسته این توصیه این هست که در اسلام اصل مسئولیت، موضوع مهمی است.
عالمان و دانشگاهیان سکوت نکنند
به طور خلاصه، مسئولیت اجتماعی در سپهر دانشگاهی و در متون دینی مورد تأکید است. حال باید دید که دانشپژوهان و عالمان چقدر در برابر آن مسئول هستند و تا چه اندازه به آن عمل میکنند. برای مثال عالمان و دانشپژوهان باید در برابر ظلم و جور حکومتها سکوت نکنند که گاهی متأسفانه سکوت میکنند. یا آنان در قبال فقر جامعه مسئول هستند و باید فعالیتهای مناسب با این مسئولیت را انجام دهند. بر اساس مسئلهای که مطرح کردم، آموزهها و متون دین اسلام و معارف تشیع که در این زمینه بسیار غنی هستند، بهصورت دوژوره همه را به انجام مسئولیت اجتماعی ترغیب میکنند.
عالمان و دانشپژوهان باید در برابر ظلم و جور حکومتها سکوت نکنند که گاهی متأسفانه سکوت میکنند
مسئله آخر یا چهارم، مکانیزم اثربخشی فرهنگ دینی در حوزه دانشگاهی است. اساتید دانشگاه بهعنوان بزرگان دانشگاه باید تلاش کنند تا فرهنگ دینی بهعنوان کاتالیزوری در دانشگاه بتواند مسئولیت اجتماعی را تسریع، تصحیح و تسهیل کند. این کار از طریق چند مکانیک انجام میشود. مکانیکهای اصلی که میتواند این کار را انجام دهد عبارتند از؛ مکانیکهای آموزشی که بخشی از این کار در دانشگاه باید صورت بگیرد. بخشی از این کار شامل پژوهش و مشاوره است. در سطح دانشگاه، فرهنگ دینی با توجه به ظرفیت غنی موجود، میتواند اخلاق دانشگاهی را تقویت کند. برای مثال اخلاق تدریس در کلاس درس باید تقویت شود یا سنت حسنه استاد و شاگردی که قابل احترام است باید در فرهنگ ما تقویت شود. در مقوله اخلاق پژوهشی، فرهنگ دینی میتواند با سرقت علمی مبارزه کند؛ یعنی پژوهشگر باید دنبال صداقت باشد. یا اینکه دادههای حرام مورداستفاده قرار نگیرد. به نظرم از این لحاظ، فرهنگ دینی میتواند نقش کاتالیزور را داشته باشد.
روشنگری؛ وظیفه دانشگاه
مسئولیت اجتماعی دانشگاه و دانشگاهیان در بیرون از دانشگاه، اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به جامعه است.
اما مسئولیت اجتماعی فقط در درون دانشگاه نیست و حوزه شمول آن گستردهتر است. به نظر من، مسئولیت اجتماعی دانشگاه و دانشگاهیان در بیرون از دانشگاه، اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به جامعه است. روشنفکری وظیفه همة دانشپژوهان است. البته وظیفه روشنگری بیشتر در علومانسانی و علوم اجتماعی است. مسئله بعد، توانمندسازی جامعه است. مانند همان کارهایی که عدهای از دوستان در انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی انجام دادند و کمیتههای زیادی مانند دپارتمانهای آموزشی در دانشگاه را به وجود آوردند تا این وظایف بهخوبی نهادینه شود. بحث چهارم این است که چه مکانیزمی طراحی بشود تا فرهنگ دینی بتواند نقش کاتالیزوری خود را در مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان ایفا کند تا در توسعه و پیشبرد اهداف اجتماعی و همچنین در تقویت سیاست اجتماعی جامعه توسط دانشگاه موفق عمل کند.
[1] De jure
[2] de facto
/ انتهای پیام /